گمشدن در زیبایی نقاشیهای باستانی میتواند بهآسانی رخ دهد. پیچیدگی و رنگ و اشکال در شاهکارهای معماری ایرانی میتواند جذاب باشد. باورنکردنیتر آن است که برخی از اینها اصلاً نقاشی نیستند؛ بلکه هنرمندان بهجای ایجاد تصاویر با افزودن رنگدانه به سطحی صاف، با چیدن صدها تا هزاران کاشی ریز و رنگی، الگوها یا اشکالی خلق کردند. این شکل هنری را «موزاییک» مینامیم. موزاییک کاری سنتی دربردارندهی سطوح هنری تزیینشدهای است که از قطعات جداگانهی بسیار شکل گرفتهاند و نتایجی حیرتانگیز ایجاد کردهاند.
موزاییک یک شکل هنری زیباست؛ اما از کجا آمده است؟ میتوانیم بگوییم موزاییک از زمانهای بسیار دور، شاید همزمان با شکلگیری معماری، وجود داشته است. قدیمیترین موزاییکهایی که پیدا شده است، مربوط به هزارهی سوم قبل از میلاد در معبدی در بینالنهرین (میانرودان) است. هنر موزاییک کاری سنتی یکی از عناصر تزیینى در بنا محسوب میشود. این هنر قدمتى چندین هزار ساله دارد و در تمدنهای بینالنهرین، یونان، روم، بیزانس و ایران بهطور گسترده کاربرد داشته است. این موزاییکهای باستانی از سنگ و صدف و عاج ساخته میشدند که بیشتر آنها محصولات محلی بودند.
موزاییک کاری سنتی هنر بهوجودآوردن تصاویر، نقشها و نگارههایی است که از روزگاران گذشته بهشکل کفپوش یا تابلوهایی برای پوشش کف و تزیین دیوار بناهای عمومی و خصوصی استفاده میشده است.
تعریف موزاییک
موزاییک مجموعه مکعبهای کوچکی است از مواد مختلف که بهوسیله ساروج (نوعی ملات) به هم وصل میشوند و نقشهای متفاوتی را به وجود میآورند.
در لغتنامهی دهخدا موزاییک اینگونه تعریف شده است: کلمهی موزاییک از زبان فرانسوی گرفته شده و به مجموعه مکعبهای کوچک رنگارنگ از مرمر یا اسمالت (Smalt) گفته میشود. این مکعبها شکلی هندسی، مانند کتاب را تشکیل میدهند و در سیمان کار گذاشته میشوند.
موزاییک کلمهای فرانسوی است، به معنای چیزی که از قطعات مختلف ساخته شده باشد. این واژه در انگلیسی نیز به همین معنا کاربرد دارد.
دایرةالمعارف هنر، موزاییک را طرح پیکرنما یا انتزاعی ساختهشده از قطعات سنگ، شیشه، سفال یا چوب رنگین روی دیوار و سقف و زمین تعریف میکند.
تسره (Tesserea)
قطعاتی از شیشه یا مرمر که موزاییک را میسازند «تسره» مینامند. آنها را میتوان از سنگ و سفال و کانیهای معدنی ساخت.
در زبان فارسی برای واژهی موزاییک تعریف دقیقی وجود ندارد؛ اما گاه واژهی عربی معرق را به این منظور به کار میبرند که نزدیکترین معنا را به آن کلمه دارد. معرق چوب روشی است برای نقشپردازی با قطعات رنگین چوب که در ایران معمول است. معرق کاشی هم روشی است برای نقشپردازی با قطعات کاشی رنگین که از گذشتههای دور در هنر و معماری فاخر معمول بوده است.
البته معرق کاشی در عین داشتن شباهتهایی با موزاییک، تفاوتهایی نیز دارد که باعث میشود نتوانیم بهآسانی از واژهی معرق بهعنوان معادل واژهی موزاییک استفاده کنیم.
موزاییککاری عبارت است از ایجاد نقوش با نصبکردن قطعات کوچک از جسمی رنگی بر زمینهای از گچ که برای تزیین بدنهها و سطوح معماری به کار میرفته است.
شیوه آفرینش موزاییک کاری سنتی
با کنار هم قراردادن سنگریزههای تراشیده و رنگی است که هنر موزاییک کاری سنتی شکل میگیرد و تصاویری مانند پردهی نقاشی ساخته میشوند. در گذشته، برای ساخت موزاییک برای تولید انبوه احتیاج به کار گروهی بوده است.
افزون بر این، هنر موزاییککاری را با هنرهای دیگری که برای پوشش سطوح از آن استفاده میکنند، مقایسه کردهاند؛ برای نمونه، گریشمن، باستانشناس فرانسوی، موزاییکسازی یا معرقکاری در کف ساختمانها را مانند پهنکردن قالی بر کف تالارها میداند. یونان در ساخت موزاییکهای مرمری مهارت بینظیری داشته است. فرضیهای وجود دارد که موزاییک شاید از لغتی یونانی بهمعنای خاص مزها (موزها یا مُوْساها)، الهههای شعر و موسیقی یونان باستان، گرفته شده باشد.
قدیمیترین موزاییکسازی جهان
ساخت اولین نمونههای موزاییک در جهان به چهارهزار سال قبل یا حتی بیشتر برمیگردد. به نظر میرسد، نخستین بار زمانی که انسان برخی دانههای گیاهی را با هدف تزیین در بدنهی گِلی و نرم دیوارها یا ستونها فرو میکرد، اندیشهی ساخت موزاییک در او شکل گرفت و روشی ابداع گردید که بعدها با نام موزاییک شناخته شد.
موزاییک کاری سنتی بهعنوان شکلی از هنر بهگونهای نسبتاً عادی و در جریان استفادههای روزانه پدید آمده است. در رسم سومری، دیوارها را با مخروطهایی از گل پخته و مرصعکاری صدفی میپوشاندند و موزاییک را در درجهی نخست برای ساختن نوعی کفپوش ارزان و ماندگار گردآوری میکردند و در لایهی ضخیمی از گچ کار میگذاشتند.
اولین نمونهی موزاییککاری که تاکنون کشف شده، مربوط به ساختمان معبدی در بینالنهرین است. این موزاییک در ستونهای مدور شهر «اور» قرار داشته است و در موزهی پرگامون شهر برلین بازسازی شده است.
در معابد «العبید» و دیگر شهرهای مهم تمدن سومر نیز موزاییکهای مشابهی وجود داشته است؛ اما آثار موزاییکی تمدنهای بینالنهرین به این چند اثر محدود نمیماند. بابلیها هم در تحول استفاده از لعابهای رنگی، موزاییککاری را با قطعات سفال و بهصورت نقشبرجسته، ترکیب کردند و این روش را برای پوشاندن سطوح بزرگ به کار گرفتند. نمونهی چنین روشی، دروازهی «ایشتار» شهر بابل است که ورودی بنایی عظیم را نشان میدهد. دیوارهای بیرونی این دروازه و راهروی پشت آن با آجرهای لعابدار شامل نقشبرجستههای شیر و حیوانات افسانهای و گلهای لوتوس (گل نیلوفر) موزاییک شده است.
در یونان و روم نمونههای فراوانی از موزاییک کاری سنتی به دست آمده است. از این آثار، بهویژه در ساختمانهای عمومی همچون حمامهای باستانی و ویلاهای رومی، بسیار اجرا شده که برخی ازنظر دوام اعجازگونه است. اصولاً رومیها بهدلیل علاقه به این روش، در سراسر قلمروی خویش آثار متعدد موزاییکی برجا گذاشتند.
تاریخچه موزاییک کاری سنتی
از گذشته، معماران و هنرمندان از تزیین بناها با اشکال اولیهی هنر موزاییک استفاده میکردند. کاربرد قطعات رنگین اجسام برای نقشپردازی بیآنکه تا مدتها نام خاصی داشته باشد، از زمانهای قدیم در تمدنهای بشری رایج بوده است. گفتنی است موزاییک بهعنوان شاخهای از هنر در تمدن روم باستان پدید آمد.
تمدنهای کهن بینالنهرین زادگاه موزاییک است. در این تمدنها قطعات استخوان، عاج، صدف و سنگهای مختلف مانند سنگ لاجورد و سنگ آهک و سنگ مرمر برای نقشپردازی و تزیین به کار گرفته میشد. این اجسام بهدلیل طبیعیبودن توانستهاند در برابر عوامل مختلفِ فرسایش دوام بیاورند و بدین گونه، ما را با نمونههای باستانی موزاییک کاری سنتی روبهرو سازند.
تاریخچه موزاییک کاری در ایران
در میان آثار باستانی ایران نیز شاهد نمونههایی برای اثبات حضور این هنر در دورههای مختلف تاریخی در ایران هستیم. قدیمیترین اثر بهدستآمده از دوران پیش از اسلام، از زیگورات چغازنبیل است. این اثر را از بقایای کاخ و در زیرزمین مقبرهها به دست آوردهاند که شامل این نمونههاست: موزاییکی از عاج که احتمالاً متعلق به کرسی یا تخت شاهانه بوده است؛ صفحهی دورهدار که از نقش یکسری درخت زندگی تشکیل شده است؛ تصویر خدای بالدار که بالای همهی اینها نقش شده است. این نمونهی موزاییک کاری سنتی ازنظر اجرا همانند پرچم اور است، با این تفاوت که در این اثر، قطعات را بهجای سنگ از عاج تراشیدهاند.
در دورهی هخامنشیان، موزاییک بهمعنای معمول امروزی نبوده است. البته در بقایای کاخ داریوش در شهر شوش، شواهد استفاده از آجرهای لعابدار نقشبرجسته وجود دارد. این آجرها همانند روش موزاییککاری کنار هم قرار میگرفتهاند. این در حالی است که این آثار با روش موزاییک تفاوتهایی نیز دارد.
در حفاریهای باستانشناسی در یکی از حمامهای شوش، شواهدی از یک نوع موزاییک ابتدایی مشاهده شده که از آن برای کفسازی حمام استفاده کردهاند. این کفسازی هنوز آن چیزی نیست که ما آن را موزاییک حقیقی مینامیم؛ اما کفپوشی است که با قلوهسنگ اجرا شده است. اندازهی این قلوهسنگها عموماً به بزرگی تخممرغ است که از وسط شکسته شده و بهصورت مرکزی در درون لایهای از ملات فرو برده شدهاند. البته همین کفسازی به رنگهای سفید، سیاه، صورتی و قرمز، دربرگیرندهی نقشمایهی شکلدار بوده و برخلاف حالت بسیار بخشبندیشده و پارهپارهاش در زمان کشف، از آن اشکال حیوانات و گلها و قسمتی از کتیبهای یونانی برداشت شده است.
پادشاهی ساسانیان یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ جهان بهحساب میآید. این پادشاهی از خود هنری شکوفا به جا گذاشته است. ارتباط هنرها و تزیینات وابسته به معماری در بناهای دورهی ساسانیان مانند نقاشی و پیکرسازی همواره در مرکز توجه پژوهشگران بوده است. آنچه تاکنون مطالعات و کشفیات باستانشناسی نشان داده است، در بناهای ایران تا قبل از دوران ساسانی، هیچ شواهدی از کاربرد هنر موزاییک دیده نمیشود. از دورههای سلوکی و پارتی هم تاکنون اثر موزاییکی خاصی به دست نیامده است.
یافتههای گریشمن تنها مدارک باستانشناسی در خصوص موزاییکهای ساسانی و موضوعات آنها در سدهی سوم میلادی و در منطقهی فارس است. کریشمن در کاوشهای باستانشناسی که در محلهی شاهی بیشاپور، معبد یا آتشکده، حیاط موزاییک، تالار چلیپاشکل (تالار تشریفات) و ایوانهای سهگانه یا ایوان موزاییک انجام داده، هجده قاب از صحنههای تالار موزاییک را با طرح جزییات و عکس از محل حفاریشده، خواناسازی کرده است. این قابها بهجز موزاییکهای موجود در حیاط موزاییک است.
در دورهی ساسانیان این هنر متداول بوده است. کاخ شاپور اول در شهر بیشاپور نقطهی عطف موزاییککاری ایران باستان به شمار میآید. مخصوصاً پوشش دو ایوان شرقی و غربی بیشاپور، موزاییکهایی به رنگهای گوناگون و تزیینات گل و گیاه و نقوشی از اشکال پرندگان و انسان را دربرمیگیرد.
ایوان موزاییکی غربی بیشاپور نمونهای از شاهکارهای هنر معماری و طرحهای تزیینی عصر ساسانیان است که به حیاطی مستطیلیشکل اشراف دارد. این حیاط نزدیک به 33 متر طول و 20 متر پهنا دارد. افزون بر شبهستونهای تزیینی، خود حیاط نیز با موزاییکهای منقوش بهشکل گل و گیاه و تصاویر ظریف تزیین شده و ردیفی از سنگ سیاه بهصورت بوم و زمینهای برای هماهنگی و تناسب با این تزیینات و نقوش به کار رفته است.
موضوع نقوش موزاییکها اغلب شامل نقش زن تاجباف و نقش زن نوازنده (چنگنواز) و نقوش گیاهی و انسانی است. این نقوش را روی ملات اصلی در کف محل مدنظر پهن میکردند و با سنگهای رنگین کوچک به ابعاد ۰٫۵ در ۰٫۵ سانتیمتر، روی ملات قرار میدادند که بهصورت فرش موزاییکی نمایان میشد.
موزاییک کاری در دوران پس از اسلام
جهان اسلام در دورهای از تاریخ بر بخش وسیعی از تمدن جهان تسلط داشت و از طرف دیگر، مسلمانان در بناهای خود موزاییککاری را به شکلهای متنوع و گوناگونی بهکار میبردند. موزاییک در طول چند قرن اول اسلام و پس از آن همچنان از ارزش درخورتوجهی برخوردار بود و در کنار سایر مصالح گرانبها بهعنوان یکی از عناصر معماری استفاده میشد.
موزاییک بناهای مسلمانان و بهویژه موزاییکی که ایرانیان میساختند، با آنچه در غرب بهعنوان موزاییک شناخته میشد، تفاوتهای بسیاری داشت. در هنر موزاییک یا کاشیکاری ایرانیاسلامی، اجزای تشکیلدهندهی موزاییک، قطعات کاشی بودند. در واقع، آنچه در هنر ایران با عنوان کاشی معرق یا معقلی شناخته میشد، در غرب بهعنوان موزاییک اسلامی نامگذاری و شناخته میشد.
از دیگر تفاوتهای موجود بین هنر موزاییک بیزانس و بناهای مسلمان، نوع مفاهیم و نقش آنهاست. در هنر موزاییک بیزانس، نقشها شمایل هستند و تضاد بسیاری در رنگها وجود دارد؛ درحالیکه در موزاییک بناهای مسلمانان بیشتر نقوش را اشکال هندسی تشکیل میدهد که بر اساس محاسبات ریاضی طراحی میشدند.
تعریف سترا
معماران برای نقشپردازیهای ظریف از روشها و فنهای برجستهنمایی و سایهزنی استفاده میکردند که روش موزاییک کاری سنتی را چند گام به پیش برد. اهمیت موزاییککاری رومی در این بود که با نقاشی همگام میشد. در واقع، موزاییکسازان رومی افزون بر موضوعهای نقاشی، روش برجستهنمایی و سایهزنی را نیز به کار گرفتند.
این موزاییککاران با افزودن بر تنوع رنگ و کیفیت قطعات موزاییکی، موفق به این کار شدند. آنها کمکم این قطعات را به ابعاد یک در یک سانتیمتر کاهش دادند که به آن «سترا» میگفتند. با این کار اوج پیشرفت موزاییک در تمدن بیزانس به وقوع پیوست.
نحوه اجرای موزاییک
برای نصب موزاییک دو راه وجود دارد: ابتدا ملاتکردن دیوار و سپس قراردادن قطعات درون ملات تازه. روش دوم برخلاف روش اول است؛ به این ترتیب که ابتدا فرم موزاییک کاری روی زمین اجرا میشود و سپس آن را به دیوار میچسبانند.
دربارهی روش اول باید اذعان داشت که برخلاف رواج آن در بین بناها، بهطور اصولی کار صحیحی نیست؛ چراکه ضمن نداشتن دقت کافی، دوام خوبی هم ندارد و بهبیان دیگر، خیلی زود نیازمند مرمت و اصلاح میگردد. درحالیکه در روش دوم، کار نصب مبنای درستی دارد و اگرچه مقداری پرزحمتتر به نظر میرسد، در درازمدت باعث ماندگاری بهتر اثر میگردد.
پرسشهای متداول درباره موزاییک کاری سنتی
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
قدیمیترین موزاییککاری جهان در کجاست؟
قدیمیترین موزاییککاری جهان در کاوشهای باستانشناسی اور به دست آمده است.
موزاییککاری از چه زمانی در ایران رواج پیدا کرد؟
از دوران ساسانیان، نمونههای موزاییککاری در معبد بیشاپور به دست آمده است؛ هرچند شواهد مختصری از موزاییککاری سنتی در دوران پیش از آن نیز وجود دارد.
تفاوت موزاییک کاری در بناهای اسلامی و رومی چگونه است؟
در هنر موزاییک بناهای مسلمانان یا کاشیکاری ایرانیاسلامی، اجزای تشکیلدهندهی موزاییک، قطعات کاشی بودند. در واقع، آنچه در هنر ایران با عنوان کاشی معرق یا معقلی شناخته میشد، در غرب بهعنوان موزاییک اسلامی نامگذاری و شناخته میشد.
از دیگر تفاوتهای موجود بین هنر موزاییک بیزانس و بناهای مسلمان، نوع مفاهیم و نقش آنها بود. در هنر موزاییک بیزانس، نقشها شمایل بودند و تضاد بسیاری در رنگها وجود داشت؛ اما در موزاییک بناهای مسلمانان بیشتر نقوش را اشکال هندسی تشکیل میدهد که با محاسبات ریاضی طراحی شدهاند.
ایوان موزاییک ساسانی در کجا واقع شده است؟
ایوان موزاییکی غربی بیشاپور در استان فارس نمونهای از شاهکارهای هنر معماری و طرحهای تزیینی عصر ساسانیان است که مشرف به حیاطی مستطیلشکل است. افزون بر شبه ستونهای تزیینی ایوان، خود حیاط نیز با موزاییکهای منقوش به شکل گل و گیاه و تصاویر ظریف تزیین شده است.