در روزگار کنونی، مشتاقان آشنایی با جاذبههای ایرانگردی و جهانگردی با دسترسی به رسانههای اجتماعی، تصویرها و نمونههای عکاسی فراوانی میبینند؛ ازاینرو، سلیقه بصری افراد جامعه ارتقا یافته است. اکنون بسیاری میتوانند عکسهای هنرمندان حرفهای را از حاصل کار آماتورها تشخیص بدهند. صادق میری از آن دسته هنرمندانی است که با صرف دههها کار و کسب تجربه، به درجهای از مهارت رسیده که عکسهایی متمایز از جاذبههای تاریخی و طبیعی ایران در کارنامه خود دارد. ایشان بهعنوان عکاس بناهای تاریخی ایران و جهان، از هنرمندان مطرح کشورمان محسوب میشود.
در ادامه، مصاحبهی رسانهی «دستی بر ایران» با ایشان را میخوانید:
آقای میری عزیز، لطفاً کمی دربارهی گذشته خود و خانوادهتان توضیح بفرمایید.
من ۱۷دی۱۳۳۳ در محلهی امیریه تهران و در خانوادهای هنردوست متولد شدم.
پدرم از تجار بنام بازار و میراثدار پدر و پدربزرگش در زمینهی فرش دستباف بود. او فرزندانش را از کودکی با زیباییهای این هنر آشنا کرد. خود او هم به عکاسی بسیار علاقهمند بود. به یاد دارم یک دوربین زایس فانوسی داشت که همیشه در منزل یا در سفرها با آن عکس میگرفت. بهاینترتیب، من و برادرانم را هم به عکاسی علاقهمند کرده بود.
مرحوم مادرم نیز انسانی فرهیخته بود و دستی در ادبیات و تعلیموتربیت داشت.
باید این نکته را یادآور شوم که مشوق اصلی ما در رشتههای هنری، پدر و مادرم بودند که همیشه ما را حمایت میکردند و امکانات لازم برای فعالیت در این زمینهها را برایمان فراهم میآوردند.
عکاسی حرفهای را از چه زمانی آغاز کردید و چطور شد که تصمیم گرفتید عکاس بناهای تاریخی ایران بشوید؟
عکاسی حرفهای را از سنین نوجوانی، در حدود پنجاه سال پیش، شروع کردم. از همان دوران، به عکاسی از بناهای تاریخی علاقهمند شدم.
شاید سفرهای متعدد به شهرهای مختلف ایران و بازدید از بناهای تاریخی، زمینهساز این انگیزه بود. اکنون که عکسهای آن سالها را مرور میکنم، به این نتیجه میرسم که بخش زیادی از کارهای ابتدایی آن زمانم به موضوع معماری و بافتهای تاریخی شهرها اختصاص دارد.
اولین دوربین و تجهیزات عکاسی که استفاده کردید، شامل چه بود؟ امروز از چه دوربین و تجهیزاتی برای کارتان استفاده میکنید؟
اولین دوربین عکاسیام یک کداک اینستاماتیک بود که پدرم برایم خریداری کرد. در آن زمان، ۱۴ سال بیشتر نداشتم و برای سفری سهماهه در ژوئن۱۹۷۰ عازم اروپا بودم. آلمان، اتریش، شوروی، فنلاند، استکهلم و دانمارک کشورهایی بودند که از آنها بازدید کردم و با همان دوربین ساده، به عکاسی مشغول بودم.
وقتی به ایران بازگشتم، تصمیم گرفتم یک دوربین رفلکس خریداری کنم. پس از گذشت یک سال، موفق شدم یک دوربین نیکورمات با یک لنز نرمال ۵۰میلیمتری تهیه کنم. مدتی با این دوربین کار کردم و پس از آن، دومین دوربین حرفهای عکاسیام را خریدم و آن چیزی نبود جز دوربین هاسلبلاد که میان همهی عکاسان حرفهای زبانزد بود. آن دوربین همراه با یک لنز نرمال ۸۰میلیمتری زایس، ۶هزار تومان قیمت داشت.
به هر صورت، میتوانم بگویم که نقطهی عطف عکاسی حرفهای من آن زمان بود.
در سال ۱۹۷۵، برای ادامهتحصیل در رشته عکاسی، عازم سوئد شدم و در مدرسه عالی هنر استکهلم، عکاسی را با دوربینهای لارجفرمات و مدیومفرمات آموختم.
در طول این دوران که حدود نیم قرن میشود، با تجهیزات حرفهای مختلفی از برندهای مطرح دنیای عکاسی کار کردهام و همچنان مشغولم.
در حال حاضر، با دوربینهای سونی فولفریم، فوجی مدیومفرمات و دوربین فانوسی کامبو اکتوس کار میکنم. لنزهایی که استفاده میکنم همگی لنزهای شیفت هستند که مخصوص عکاسی معماری ساخته شدهاند.
مشوق شما در این راه چه کسی بود و چقدر طول کشید تا مهارتهای لازم را به دست آورید؟
در اینجا باید یادی کنم از استاد گرانقدرم زندهیاد نیکول فریدنی که مشوق اصلی من در این کار بودند و سخاوتمندانه، دانش و هنر خود را به من آموختند.
عکاسی به تمرین فراوان و صبر و حوصله نیاز دارد و من بیشتر مهارتهای لازم را در زمان تحصیل آموختم. بسیار تمرین کردم و هنوز هم در حال کسب دانش و مهارتهای بیشتر هستم.
بهعنوان عکاس بناهای تاریخی ایران، چالشهای حرفهای این کار را چه گزینههایی میدانید؟
عکاسی حرفهای از بناهای تاریخی نیاز به ابزار تخصصی دارد. ضمن آنکه متأسفانه، عکاسان حرفهای برای گرفتن مجوزهای لازم برای عکاسی بناهای تاریخی ایران از سازمانهای ذیربط، مشکلات عدیدهای دارند. البته من بهواسطهی سن و سابقهای که دارم، کمتر به این مشکلات برمیخورم و سازمان میراث فرهنگی با بنده همکاری میکند؛ ولی خیلی از عکاسان جوان و علاقهمند با مشکل مواجهند.
عکاسی از بناهای تاریخی جهان را از چه موقع در کارنامهی حرفهای خود دارید؟
از همان سالهایی که در اروپا زندگی میکردم، حدود سال ۱۹۷۵، به این کار علاقهمند شدم و بهصورت تفریحی این کار را پی گرفتم. البته چون با دوربینهای فانوسی کار میکردم، پس از مدتی موفق شدم پروژههای کاری هم بگیرم و درنتیجه، ضمن تحصیل به این کار هم میپرداختم.
تداوم این کارها باعث شد که بهصورت کاملاً حرفهای، این نوع عکاسی را دنبال کنم که در آن دوران، تجربهی بسیار خوبی برایم بود، هم در جهت علاقهای که داشتم و هم برای امرار معاش.
عکسهای شما از دریچه و زاویهی خاصی گرفته میشوند. پیام شما برای کسانی که قصد دارند عکاس بناهای تاریخی ایران شوند، چیست؟
برای عکاسی از هر بنای تاریخی، توجه به شاخصها و نکاتی لازم است:
- مطالعه دربارهی سبکهای مختلف معماری و نوع کاربری آنها در دوران مختلف
- آشنایی با انواع پرسپکتیو و رسیدن به درک درستی از آنها و درنظرگرفتنشان در کادرهای بسته
- مطالعه دربارهی بنا و بررسی آن در محل و یافتن زوایای تابش نور آفتاب در زمانهای مختلف
- استفاده از سهپایه و تجهیزات عکاسی معماری
- آشنایی کامل به نرمافزارهای ویرایش عکس و ارائهی صحیح آنها به مخاطبان
- خلاقبودن و یافتن زوایای پنهان بنا
- پرهیز از جلوههای ویژه و دفرمهکردن عکس با لنزهای فیشآی یا زوایای نامتعارف که ماهیت بصری نما را از بین ببرد.
در پایان، اگر توصیهای برای هنردوستان، بهویژه علاقهمندان به رشته عکاسی دارید و کسانی که مایلاند مثل شما عکاس بناهای تاریخی شوند، لطفاً بفرمایید.
در خاتمه به دوستانی که علاقهمند به عکاسی معماری هستند توصیه میکنم که به صفحات عکاسی معماری در وب مراجعه کنند و آثار عکاسان مطرح و حرفهای را مشاهده کنند تا درک درستی از این رشته عکاسی داشته باشند.
شرکتکردن در کارگاههای تخصصی عکاسی نیز به پیشرفت علاقهمندان این حوزه کمک شایانی خواهد کرد.
صفحههای اینستاگرامی آقای صادق میری، عکاس بناهای تاریخی ایران و جهان: