خوشنویسی یا هنر خطاطی ایرانی در طول تاریخ، پیشرفتهای بسیاری را تجربه کرده است. در واقع، خطاطی یکی از چشمنوازترین و جذابترین تجلیهای فرهنگ ایران در دوران پس از اسلام به شمار میرود که در فهرست آثار ایران در یونسکو نیز به ثبت رسیده است. قرآن، کتاب مقدس مسلمانان، بهصورت مداوم بر اهمیت نوشتن تأکید کرده است. خداوند در این کتاب، برای عظمتبخشیدن به «قلم»، بدان سوگند یاد میکند و آن را نعمتی بزرگ میشمرد. ازاینرو، خطاطان ایرانی همیشه تأییدی الهی برای هنرشان متصور بودهاند.
هنرمندان ایرانی مهمترین نقش را در تحول هنر خطاطی ایرانی ایفا کردهاند. یکی از ویژگیهای ملی مسلمانان ایرانی، حفاظت از قرآن با یادگیری خطاطی و زیبانویسی است. برای ایرانیان، خطاطی تجلی وجه روحانی انسان است که در آن، نوشتار پاک از قلبی پاک سرچشمه میگیرد.
سیر تحول هنر خطاطی ایرانی
زمانی که امام اول شیعیان، علیبنابیطالب(ع)، کوفه را مرکز خلافت خود قرار داد، مسلمانان را به کتابت قرآن فراخواند. بدین ترتیب، سبک نوشتار خاص آن موقع در ممالک اسلامی ترویج یافت و به خط کوفی شهره شد. در ایران نیز در دوران پس از اسلام، هنر خطاطی با تقلید از خط کوفی گسترش یافت. سپس، هنرمندان خطاط ایرانی با خلاقیت خود تغییراتی در آن پدید آوردند و خط کوفی ایرانی را صورت بخشیدند.
پس از آن، در زمان سلسلهی سامانیان، سبک جدید و متمایزی از سبک کوفی ارائه شد. طرحهای گلدار، پیچکهای تزیینی و دیگر تزیینات از ویژگیهای این سبک است. این خط از برخی دستنوشتهها و کتیبههای معماری الهام گرفته بود و باید یادآور شد که کتیبههای خطاطی روی بناها، در تحول خطاطی در ایران و اطراف آن نقش بسزایی داشتهاند.
ساختمانهای بیشماری در کشور با هنر خطاطی ایرانی به سبکهای مختلف تزیین شده بودند. سبکهای نوشتاری مختلف کوفی و ثلث و نسخ، به شیوههایی بسیار زیبا کتیبهها را تزیین میکردند.
همچنین، برخی از بهترین نمونههای خوشنویسی را میتوان روی ظروف سفالی و فلزکاریها و حتی روی لباسهای ابریشمی و مخملی مشاهده کرد. ابتداییترین سبکهای خطاطی روی سکههای نقره و طلا و نیز روی مهرومومهای عقیق کار میشد. این خطاطیها با خط کوفی مسطح و گلدار انجام میشد.
در زمان آخرین پادشاهان غزنوی، جنبش ایراندوستی در برخی از دستنوشتههای فارسی با وزن و آهنگ شاهنامهی فردوسی در غزنی بازتاب پیدا کرده بود.
نقش استادان ایرانی در تحول خوشنویسی
در مراحل مختلف تاریخی، برخی از استادان خطاطی به تحول این هنر کمک کردهاند. در قرن دهم، استاد شیرازی شش سبک مختلف و متمایز از خط کوفی را ایجاد کرد.
در حدود ۱۰۰ سال بعد، مقررات آموزش و ابعاد کلمات و محدودههای حروف تعیین شد و خط ریحان را خوشنویسان ایرانی دیگر توسعه دادند. در مرحلهی سوم، استادی در خط ثلث و نسخ شاگردان مشهوری را تربیت کرد. برای نمونه یکی از آنها تعداد پرشماری از ساختمانها را در عراق به خطاطی ایرانی مزین ساخت. این هنرمند ۳۳ نسخه از قرآن را در طول قرنهای سیزدهم و چهاردهم میلادی نوشته است که امروزه در موزههای ایران و اروپا به نمایش گذاشته میشوند.
نوههای تیمور نیز این هنر را ارتقا دادند. یکی از زیباترین کارهای آنها نوشتن قرآنی به ابعاد ۶۵ در ۵۴ سانتیمتر است که حروف آن با طلا نوشته شده است. دربار تیموریان از هنر خطاطی ایرانی در کتابهای غیردینی مانند شاهنامه نیز پشتیبانی میکرد. شاهنامهی مشهور بایسنقری در همین دوران در هرات با دست نگارش شد. دربار هرات نیز خطاطان دیگری داشت که کارهای آنها را بهشکل کتاب یا دستنوشته، هنوز در موزهها میتوان بازدید کرد.
در همین دوران، سبک خاص دیگری در ایران به نام تعلیق (بهمعنای معلقبودن) پدیدار شد. سپس سبک نستعلیق با ترکیب دو سبک نسخ و تعلیق تحول یافت. هنرمندان دیگر با مخترع این نوع خط به رقابت پرداختند و حتی او را پس زدند، اما این سبک زنده ماند و گسترش و تحول پیدا کرد.
دانستن این موضوع اهمیت دارد که بسیاری از هنرمندان هیچ راهی جز این نداشتند که به دربار دوران خود خدمت کنند. برخی از آنها اذعان داشتهاند که سرنوشت هنرمندان خوشنویس در ایران به اجبار به این سمتوسوی میرفت.
بعدها در دوران تیموریان، بسیاری از خطاطان ایران هرات را به مقصد تبریز و قزوین و اصفهان ترک کردند. این مهاجرت موجب شد که اکثر پادشاهان صفوی به این هنر علاقهمند شوند. میرعماد قزوینی، مشهورترین استاد نستعلیق، چندین اثر هنری مانند کتابت شاهنامهی فردوسی و اشعار جامی را در دوران صفوی خطاطی کرد که امروزه بهصورت نسخهی خطی باقی مانده است.
سبک ایرانی نستعلیق در ایران و در کشورهای تحتتأثیر فرهنگ ایران مانند ترکیه و هند، علاقهمندان پرشماری یافت. بعدها سبک جدیدی از نستعلیق به نام «شکسته» مشتق شد. این خط در هند محبوبیت بسیاری به دست آورد. ویژگیهای زیباییشناختی ناب و ابهامبرانگیز این نوع خط گرافیکیشکل چشمها را خیره میکند و تحسین همگان را برمیانگیزد.
افزون بر این، سبکهای دیگری نیز وجود دارد که تزیینیتر به نظر میرسند. برای نمونه، برخی هنرمندان مفاهیم و واژگان دینی و موضوعاتی ازایندست را بهشکل شیر، اسب، پرنده و انسان و بهصورت خط ثلث نوشتهاند.
دیگر مراحل نوآوری در خطاطی ایرانی
در قرن شانزدهم میلادی، شاخهی جدیدی در هنر خطاطی ایرانی به نام «قطاعی» یا «کاغذبری» پدیدار شد که نوع نهایی آن ترکیبی از خطاطی، استفاده از ورق طلا، تزیینات حاشیه و ضمیمهسازیها بود. اضافهکردن تزییناتی مانند مینیاتور و طرحهای گلدار و اسلیمی به سبکهای خطاطی مانند نسخ و نستعلیق سبک جدیدی به نام «گلزار» پدید آورد.
«مُسَوَده» بهمعنای پیشنویس یا سیاهمشق، بههمراه سایر شاخههای مشابه از طریق ترکیب خلاقانهی واژگان و طرحها و سبکها به وجود آمد. حتی هنرمندان از این نیز فراتر رفتند و خطاطی را روی سطح سکهها، مهرها، ابریشم و تابلوهای فرش نیز اجرا کردند.
باید یادآور شد که هنر خطاطی ایرانی عامل زندگیبخشی در عرصههای گوناگون فرهنگی بهویژه، در شعر و ادبیات فارسی بوده است. خوشنویسی سنتی در ایران و کشورهای تحتتأثیر فرهنگ ایران، همچنان زنده مانده است.
هنوز خطاطان برتر ایرانی هستند که سبکهای خلاقانه یا رشتههایی از این هنر را ایجاد میکنند و آثار آنان از سنتها فراتر رفته و نظر بینندگان را به خود جلب کرده است؛ چه آنهایی که میتوانند زبان فارسی را بخوانند و چه کسانی که نمیتوانند.
ثبت جهانی «برنامه ملی پاسداری از هنر خوشنویسی در ایران»
با توجه به اینکه در عصر حاضر، خوانابودن متن با استفاده از صنعت چاپ، برای مردم کفایت میکند، اهمیتدادن به هنر خطاطی ایرانی، حتی در داخل کشورمان، رو به کاهش است. نسلهای جدید هم چندان به تحسین این هنر نمیپردازند.
در دههی ۱۳۶۰، برخی نهادهای خصوصی در همکاری با نهادهای دولتی، برنامههایی را برای توسعهی علاقهمندی به هنر خوشنویسی تدارک دیدند. بدینترتیب، انتشار کتاب و جزوههایی در این زمینه و برپایی نمایشگاههای مربوط به هنر خوشنویسی رواج یافت. انجمن خوشنویسان ایران نیز در این زمینه نقش چشمگیری ایفا کرد و پاسداری از هنر خوشنویسی در ایران را به برنامهای ملی ارتقا داد.
پس از آن، سازمان یونسکو این برنامهها را پاس داشت و در سال ۱۴۰۰، هنر خطاطی ایرانی و «برنامهی ملی پاسداری از هنر سنتی خوشنویسی در ایران» را در زمرهی میراث ناملموس جهانی ثبت کرد.
پرسشهای متداول درباره خوشنویسی و خطاطی ایرانی
اگر پاسخ پرسش خود را در اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاههای انتهای این پست سؤالتان را درج کنید. ما حتماً به آن پاسخ خواهیم داد.
قدمت خوشنویسی در ایران به چه زمانی برمیگردد؟
پیدایش خط در ایران مبتنی بر باوری اساطیری است؛ هرچند که از حدود ۵هزار سال پیش، عیلامیان از خط میخی استفاده میکردند. بنابر شاهنامهی فردوسی، دیوان برای آزادی از بند اسارت این هنر را به تهمورث (پادشاه پیشدادیان) یاد دادند. البته خوشنویسی در ایران پس از اسلام افزون بر متون گوناگون، با کتابت متنهای مذهبی گسترش بیشتری یافت.
مطرحترین خوشنویس ایرانی کیست؟
میرعماد حسنی قزوینی پرآوازهترین خوشنویس ایرانی است. بهدلیل مهارت بینظیر وی در خط نستعلیق، خط خوب را «خط میر» میخوانند؛ به این معنا که خط نوشتهشده بهخوبی خط میرعماد است.
پدر خوشنویسی ایران کیست؟
استاد «غلامحسین امیرخانی» پدر خوشنویسی معاصر ایران است.
چرا خوشنویسی را هنر تلقی میکنند؟
هر هنرمند خوشنویس، سبک و سیاق کاری خودش را دارد. فرازوفرودهای حرکت قلم و نحوهی استفاده از فضای کاغذ نشاندهندهی طبع هنری خوشنویسان است.
آیا خوشنویسی محدود به کشور ایران است؟
خوشنویسی ایرانی محدود به کشور ایران نیست. این هنر در کشورهای دیگری که در گذشته تحتنفوذ فرهنگ ایرانی بودند نیز رواج دارد؛ کشورهای آسیای میانه و افغانستان و شبهقارهی هند از این جمله هستند.