خانقاه ها؛ محلی برای تعلیم و تربیت اهل تصوف

آشنایی با خانقاه های ایران
آشنایی با خانقاه های ایران
آشنایی با خانقاه های ایران
آشنایی با خانقاه های ایران
محتوای این صفحه: نمایش

خانقاه‌ها محل زندگی، آموزش، گردهم‌آیی و فعالیت صوفیان بوده‌اند. پیروان عرفان اسلامى و صوفی‌گری از این مکان‌ها استفاده می‌کردند. این بناها حجره‌های متعددی داشتند و به فراخور نیاز، در داخل یا بیرون شهر ساخته می‌شدند. خانقاه ها اجزای متفاوتی نیز داشته‌اند که در این نوشتار، به آن‌ها اشاره خواهیم کرد.

خانقاه ها را معمولاً مشایخ و بزرگان عرفان یا افراد نیکوکار و خیّر می‌ساختند تا سالکان (درویش، صوفی، عارف و پیروان) در آنجا به ریاضت و مراقبت و یادگیری مبانى تصوف از حدیث و تفسیر و کلمات مشایخ بپردازند. ساکنان آن نیز بر حسب مرتبه‌ی خود در جایگاه‌های مختلفی از خانقاه اقامت می‌کردند. این نوشتار شرح مفصلی درباره این جایگاه صوفیان دارد و به‌دلیل ذکر نکته‌های مختلف در هر قسمت، بهتر است تا انتها آن را مطالعه کنید.

معنای واژه‌ی خانقاه

واژه‌ی خانقاه به شکل‌های مختلف به کار رفته است: خانگاه، خانه‌گاه، خوانگاه، خانجاه، خانقه، خانگه، خوردنگاه، خورنگه، خوردگاه، خوردگه، خورنقاه.

در لغت‌نامه‌ی دهخدا آمده است خانقاه لفظی فارسی است و اصل آن «خوانگاه» است؛ یعنی جایی که سلطان در آن طعام می‌خورد. درباره‌ی واژه‌ی خانقاه نظر دیگری هم هست: «خانقاه» تلفظ فارسی «خانقات» است و آن جمع «خانق» است و «خانق» معرب «خانک». خانک مصغر خان و خانه است که هم به‌معنای اتاق و سرای است و هم به‌معنای جایگاه مانویان.

ترکیب واژه‌ی خانقاه: خان + گاه

واژه‌ی خان معانی متعددی دارد:

  • خان: کاروانسرا، خانه، معبد، پرستشگاه، حاکم و فرمانروا
  • خوان: سفره، طبَقی بزرگ که از چوب ساخته شود
  • خانه: بیت و حجره و به معنی‌ سرا و مجتمعی از اقامتگاه

واژه‌ی گاه نیز پسوند مکان است و معانی متعددی دارد:

  • تخت و سریر پادشاهی
  • زمان و هنگام
  • جای و مکان

پس از بررسی اجزای این کلمه، به معنای دقیق آن یعنی محل زندگی و عبادتگاه صوفیان پی می‌بریم.

تعریف مکان خانقاه

بنایی به نام خانقاه مکانی است دارای حجره‌های متعدد که برای اقامت درویشان و صوفیان استفاده می‌شده است و در آنجا امکاناتی نیز برای خوراک آن‌ها فراهم می‌کردند. خانقاه ها در خارج یا داخل شهرها ساخته می‌شدند.

شکل‌گیری طریقت‌های گوناگون در عرفان یکی از دستاوردهای مهم تأسیس خانقاه است. قبل از پیدایی خانقاه ها، صوفیان در رباط می‌نشستند و ازاین‌‌رو، رباط را باید پدر یا نیای خانقاه دانست.

انگیزه‌های مهم تأسیس خانقاه ها

مراسم وعظ در خانقاه
نمونه‌ای از مراسم وعظ در خانقاه ها

فراهم‌کردن محل اقامت و آرامش صوفیان مسافر، برگزاری برنامه‌ها و مراسم عبادی، تبلیغ و گسترش اندیشه‌های تصوف و آموزش صوفیان ازجمله دلایل تأسیس خانقاه ها بوده است.

نخستین خانقاه ها

گروهى از صوفیان به پیروی از بیان خواجه عبدالله انصارى، نخستین خانقاه را در رمله فلسطین دانسته و بناى آن را به قرن ۸ میلادی نسبت داده‌اند. برخی نیز آن را در ناحیه‌ی عبّادان و شهر بصره دانسته و براى تأسیس آن، تاریخى در حدود سال‌ ۷۶۷ میلادی بیان کرده‌اند.

موقعیت خانقاه ها

موقعیت مکانی خانقاه ها به این صورت بوده است که تعدادی از آن‌ها را درون شهرها و بسیاری از آن‌ها را در خارج از شهرها می‌ساختند.

دلایل ساخت خانقاه ها در خارج از شهرها:

  • استفاده از رباط‌های دوران فتوحات اسلامی و دوران مرزداری به‌عنوان محل تجمع صوفیان؛
  • ساخت خانقاه ها در ورودی شهرها برای آشنایی آسان مسافران و جهانگردان با این مکان؛
  • انجام اعمال تصوف در محیطی آرام و خلوت؛
  • مخالفت عده‌ای با ساخت خانقاه در مرکز شهر؛
  • امکان گسترش خانقاه در هنگام افزایش تعداد مریدان خانقاه.

اجزا یا بناهای داخلی خانقاه ها

فضاهای باز و بسته‌ی خانقاه سلطان محمود یزد
فضاهای باز و بسته‌ی خانقاه سلطان محمود یزد

جایگاه صوفیان یا خانقاه شامل اجزای مختلفی است و در آن، بناهای متعددی مشاهده می‌شوند. در ادامه، هرکدام از این اجزا را معرفی و شرحی درباره‌ی آن‌ها آورده‌ایم:

درآیگاه: درآیگاه یا دستگاه ورودی در برخی خانقاه‌ ها مفصل و در برخی ساده بود. در خانقاه‌های بزرگ، همچون خانقاه بوسعید در نیشابور، درآیگاه مشتمل بود بر جلوخانی با دوکان (سکو) و سپس سردر.

بام: در خانقاه، بام جایی نبود که بر بالای سقف پدید آمده باشد، بلکه در زمره‌ی اجزای زنده‌ی خانقاه بود. در وقت مجالس وعظ که زنان را به خانقاه راه می‌دادند، جای زنان همیشه بر بام بود. بام بر صحن مشرف بود و زنان از فراز بام، شیخ را می‌دیدند که در صفه یا صحن بر تخت نشسته است و مجلس می‌گوید.

صحن: حیاط روباز خانقاه را صحن می‌گفتند و بخش مهمی از زندگی خانقاهی در آن می‌گذشت. درآیگاه خانقاه معمولاً به صحن می‌انجامید.

صُفه: خانقاه یک صفه یا ایوان داشت. برخی از حجره‌ها و گاهی صومعه‌ی آن در جوار صفه بود و درشان رو به آن باز می‌شد. معمولاً صفه به جماعت‌خانه هم راه داشت و امتداد فضای جماعت‌خانه بود. صفه فضایی بینابینی بین فضای بسته‌ی جماعت‌خانه و فضای باز صحن بوده است. از همین رو، هنگام خوب‌بودن هوا، محل نشستن جمع صوفیان بود و گاهی در آنجا غذا هم می‌خوردند.

جماعت‌خانه: جماعت‌خانه مهم‌ترین قسمت این بناها بود، جایی برای جمع صوفیان، چه برای اعمال فردی، مانند عبادت و استراحت و چه برای اعمال جمعی. صوفیان زاویه‌های خود را در جماعت‌خانه پهن می‌کردند و گاهی حتی زاویه‌ی شیخ خانقاه در همان‌جا بود. جماعت‌خانه محل وعظ و مجلس‌گفتن شیخ و گاهی هم سماع بود.

صومعه: صومعه‌ی خانقاه حجره‌ای بود معمولاً به گنجایش یک نفر که جای اختصاصی عبادت و خلوت شیخ خانقاه بود.

حَظیره: مکانی چهاردیواری است که به عبادت فردی اختصاص داشت.

مسجدخانه: نمازخانه‌ای مستقل در برخی از خانقاه‌هاست.

حُجره: هر خانقاه دارای حجره‌هایی برای صوفیان مقیم و مسافر بود. تعداد حجره‌ها به وسعت و اعتبار خانقاه بستگی داشت.

بالان یا دالان، رواق: بالان به دالان یا دهلیزی در درآیگاه خانقاه گفته می‌شد؛ دهلیزی، کوتاه یا بلند، بین درِ خانقاه و صحن.

مَرافِق: به بخش‌هایی از خانقاه از قبیل مطبخ و آبریزگاه و نیز به اثاث مطبخ و مانند آن، «مرافق» می‌گفتند.

زاویه و زاویه‌نشینی: زاویه به‌معنای اتاقی در جایی یا در گوشه‌ی بنایی به کار می‌رفته است. خلوت‌گزینی و زاویه‌نشینی و دوری‌گزیدن از دیگران، از یک ساعت گرفته تا چهل شبانه‌روز و بیشتر، از آداب تصوف است.

معماری خانقاه

خانقاه مجموعه‌ای بود از مکان‌های بسته و نیمه‌باز و باز.

  • مکان‌های بسته‌اش عبارت بودند از: جماعت‌خانه یا گنبدخانه و حجره‌ها و درآیگاه و صومعه و مرافق.
  • مکان‌های نیمه‌باز عبارت بودند از: صفه (ایوان) و رواق.
  • مکان‌های باز خانقاه عبارت بودند از: صحن و میان‌سرای خانقاه که از اجزای اصلی خانقاه محسوب می‌شدند.

به این ترتیب، مکان‌های بسته و نیمه‌باز و باز با کارکرد خانقاه مطابقت داشت. کارکردهای این بناها ایجاب می‌کرد که برخی از آن‌ها جایی عمومی‌ باشند و برخی جایی خصوصی. مکان عمومی جایی بود که دیگران، یعنی افرادی غیر از اهل خانقاه، در مجالس عمومی، مثل مجلس وعظ، به آن راه می‌یافتند. مانند صحن خانقاه. مکان خصوصی جایی بود مخصوص اهل خانقاه که در آن سماع می‌کردند و به فکر و ذکر مشغول بودند یا استراحت می‌کردند؛ مانند جماعت‌خانه و حجره‌ها و صومعه.

نام خانقاه در سایر نواحی ایران و کشورهای همسایه

نوع دیگر بناهای مخصوص صوفیان واحدهاى کوچک‌تر از خانقاه، به نام‌های دُویره، رباط، تکیه، لنگر، صومعه، حظیره و درگاه است که در مناطق مختلف به این نام‌ها شناخته می‌شوند. شرح برخی از آن‌ها در ادامه آمده است.

لنگر: به‌معنای توقف و نگه‌داشتن کشتی، ضریح و تربت بزرگان است و در اصطلاح صوفیان، به‌معنای خانقاه و مرکز تغذیه بوده است. واژه‌ی لنگر به‌معنای خانقاه در ناحیه‌ی شرق ایران و سرزمین هند و پس از آن، در نواحی غربی و ترکیه معمول بوده است.

تکیه: واژه‌ای عربی از ریشه وکأ به‌معنای پشت به چیزی گذاشتن است. در تصوف عبارت است از خانقاه و جایی که در آن، به درویشان طعام می‌دهند. کاربرد این واژه در محدوده‌ی کشور عثمانی بوده است.

دویره: در زبان عربی به‌معنای سرا و خانه است. دویره عبارت است از یک اتاق یا مجموعه‌ی یک خانه‌ی مسکونی که در آنجا مسائل همگانی مطرح می‌شود. صوفیان در آنجا جمع می‌شوند و با یکدیگر گفت‌و‌شنود می‌کنند و اعمال خانقاهی نیز معمول است.

رباط: قلعه‌ها و پادگان‌های نظامی در حدود مرزهای کشورهای مسلمان رباط نامیده می‌شوند. همچنین، به مکانی گفته می‌شود که اهل تصوف و طریقت در آن زندگی و اقامت می‌کردند. سازمان رباط منشأ و مبدأ پیدایش خانقاه و امور مربوط به آن بوده است.

تاریخچه ساخت خانقاه ها

در قرن دوم قمری (قرن ۸ میلادی) تجمع صوفیان در خانه‌ها صورت می‌گرفت و پس از آن، تعدادی خانقاه در نواحی مختلف خراسان به‌ویژه نیشابور پدید آمد.

دوره‌ی ایلخانی

بیشتر خانقاه‌ ها باقی‌مانده از عصر ایلخانی و پس از آن هستند. در این دوران، سلاطین ایلخانی صوفیان را گرامی می‌داشتند و برای آن‌ها خانقاه می‌ساختند. مهم‌ترین نمونه‌ها در منطقه‌ی شنب غازان و ربع رشیدی تبریز هستند که از بناهای باقی‌مانده از زمان ایلخانیان محسوب می‌شوند.

تیموریان

تکیه‌ی امیر چخماق یزد
تکیه‌ی امیر چخماق یزد

رواج و رونق خانقاه‌سازی و توجه به مسلک تصوف در دوران تیموریان بیشتر شد. در این دوران، شیوخ و بزرگان آیین طریقت از ارزش اجتماعی ویژه‌ای برخوردار بودند. خاندان و بزرگان تیموری به تصوف و ساخت خانقاه ها و کمک مالی به آن‌ها توجه می‌کردند.

صفویان

مجموعه‌ی آرامگاه و خانقاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی
مجموعه‌ی آرامگاه و خانقاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی

خاندان صفوی در ابتدا در مقام رهبری طریقه‌ای از صوفیان بودند. اما به‌تدریج به‌علت مسائل سیاسی و سلطنت و کاخ‌نشینی، از صوفی‌گری و درویشی دور شدند و از مذهب تشیع جانب‌داری کردند.

افشاریه و زندیه

حکومت افشاریه در مسلک تصوف وارث فرهنگ صفویان بودند. آن‌ها برای دلجویی از علمای مذهبی، بزرگان صوفیه را از مقر خویش بیرون کردند. علمای مذهبی نیز به تکفیر، تبعید و قتل صوفیان دست زدند و اجازه‌ی تأسیس کانون‌های خانقاهی را به آن‌ها ندادند.

قاجار و دوران معاصر

خانقاه شاه صفی تهران
خانقاه شاه صفی تهران

آغاز عهد قاجار، همراه با تعقیب، فشار و محدودیت صوفیان بود؛ اما در قرن ۱۹ میلادی، جنبش تازه‌ای در مسلک تصوف پدید آمد و برخی رجال سیاسی و شاهزادگان به آیین تصوف توجه کردند.

سلسله مراتب در خانقاه یا عناصر سازمان آن

خانقاه و سازمان آن وابسته به عناصر و مراسمی است که بدون آن‌ها موجودیت ندارد.

کسان یا افراد

مهم‌ترین کسان در خانقاه، شیخ و انواع مریدان و خادمان‌اند که عبارت‌اند از:

  • شیخ خانقاه: همواره شیخ (پیر، مراد) را از ارکان طریقت شمرده‌اند و گفته‌اند که پیر در میان مریدان همچون پیامبر در میان امت است.
  • صوفی حاضر: کارکرد اصلی خانقاه این بود که محیطی برای تربیت صوفیان باشد. صوفیان در آنجا بر دو دسته بودند. یکی صوفیان حاضر، یعنی آنان که پیوسته در خانقاه مقیم بودند و تعداد آنان به اعتبار شیخ خانقاه و موقعیت خانقاه در شهر و آبادی بستگی داشت.
  • صوفی مسافر: دسته‌ی دوم صوفیان مسافر بودند؛ چراکه سفر از لازمه‌های درویشی بود، چه برای دل‌کندن از یار و دیار و عادات و عرف و چه برای زیارت اولیای زنده و درگذشته.
  • خادم: شیخ خانقاه کارگزارانی امین داشت که به امور آن مکان می‌پرداختند و به صوفیان حاضر و مسافر خدمت می‌کردند. چون خدمت به خلق، به‌ویژه اهل طریقت، از تکالیف هر صوفی بوده است.

به طور کلی، سلسله‌مراتب ساختار انسانی خانقاه‌ها یکسان بود و شامل شیخ (پیر یا مرشد)، خادم خاص، خادم خانقاهی، مقیمان یا صوفیان مقیم، صوفیان مسافر و مریدان عادی می‌شد. البته، این سلسله‌مراتب به نوع و روش طریقت نیز وابسته بود.

درخور توجه است که طریقت در تصوف اسلامی به راهی گفته می‌شود که بندگان الهی را به خدا و معرفت او نزدیک می‌کند. طریقت راه‌های پرشماری دارد و کسی که قادر به پیمودن بیشتر راه‌های طریقت است و در رأس آن قرار دارد، به نام قطب، پیر یا شیخ شناخته می‌شود. او وظیفه‌ی اجرای آیین‌ها، ارشاد و آموزش مریدان را بر عهده دارد و قبل از مرگش یا در نهایت به هنگام احتضار و جان‌‌دادن، برای خود جانشینی برمی‌گزیند.

پیر خانقاه
پیر خانقاه

پس از شیخ، خادم خاص در مرتبه‌ی دوم طریقت قرار دارد. اوست که روابطی میان شیخ و سالکان و مسئولان مختلف، مثل مسئولان تهیه‌ی لوازم و تدارک غذا و مسئولان تعیین مکان مریدان و سالکان برقرار می‌کند. برخی از طریقت‌ها از خادم خاص به‌عنوان نقیب، نایب یا وکیل نام می‌برند.

خادم خانقاهی نیز مرتبه‌ی پس از خادم خاص است. او وظیفه دارد خدمات آشپزی و نظافت را انجام دهد.

در مرتبه‌ی بعدی نیز مقیمان شامل مقیمان اهل خلوت و اهل صحبت قرار دارند. گاهی، برخی از مریدانی که راهشان به‌طرف خانقاه می‌افتاد، به‌عنوان صوفیان مسافر در خانقاه به عبادت می‌پرداختند. پس از مقیمان، مریدان عادی در مرتبه‌ی بعدی طریقت‌اند.

البته در حالت کلی، ساکنان خانقاه را شامل سه گروه اصلی شیخ، صوفیان مقیم و صوفیان مسافر می‌پندارند. از این میان، شیخ اسوه‌ یا الگوی سایر صوفیان است و وظیفه‌ی او نظارت بر احوال و رفتار مریدان است.

رسوم

رسوم خانقاه، به‌ویژه از قرن ۱۱ میلادی (۵ قمری) به‌بعد، بسیار بوده است. در اینجا تنها به آن دسته از رسوم می‌پردازیم که در درک ترکیب سازمان خانقاه به کار می‌آید.

مجلس‌گویی: مجلس وعظ از رسوم مشابه میان خانقاه و مسجد بود و مشایخ صوفیه گاهی در مسجد و گاهی در خانقاه مجلس می‌گفتند.

سماع: سماع در نزد صوفیان، رقص با آوازی موزون بود که گاهی با بیخودی و جامه‌دریدن همراه می‌شد.

زاویه‌نشینی: خلوت و زاویه‌نشینی و دوری‌گزیدن از دیگران، از یک ساعت گرفته تا چهل شبانه‌روز و بیشتر، از آداب تصوف است.

سفره: سفره‌گستردن و غذا‌خوردن در خانقاه آدابی داشت. صوفیان همگی همراه با شیخ، بر گرد یک سفره می‌نشستند و هر چند نفر، از یک کاسه غذا می‌خوردند؛ فقط در خانقاه ابوسعید، سهم و کاسه‌ی هرکسی جدا بود.

مراسم پیر شالیار در کردستان
مراسم پیر شالیار در کردستان

خانقاه‌های ساخته‌شده در ایران و ویژگی‌های آن‌ها

در طی دوره‌های گوناگون، در بسیاری از شهرهای ایران خانقاه ها و مکان‌هایی برای صوفی‌گری ساخته شدند؛ از جمله در:

  • منطقه‌ی خراسان و شمال ایران
  • فارس
  • یزد
  • کرمان
  • آذربایجان
  • اردبیل
  • اصفهان

در ادامه، به معرفی برخی از خانقاه‌های معروف ایران می‌پردازیم:

خانقاه شیخ علاءالدوله سمنانی

از خانقاه شیخ علاء‌الدوله سمنانی فقط بخش‌هایی باقی مانده است. این بنا را شیخ علاءالدوله در دوره‌ی ایلخانی بنا کرد و وزیر الجایتو، گنبدخانه‌ای باشکوه و ایوانی بلند به آن اضافه کرد. قبر شیخ در فضای آزاد، روبه‌روی ایوان قرار دارد و کاربرد ایوان و گنبدخانه، مخصوص خانقاه بوده است. این بنا الگوی یک خانقاه تک‌ایوانی است.

خانقاه شاه‌بابا‌ولی بهبهان

بابویه بهبهانی در سده‌های ۷ و ۸ قمری (۱۳ و ۱۴ میلادی)، به نشر تعالیم صوفیانه می‌پرداخت. ویرانه‌هایی متروکه از خانقاه وی معروف به بقعه آقا شاه‌بابو باقی‌ مانده است.

خانقاه سیدحسن واقف

این خانقاه در محله افوشته در دو کیلومتری نطنز قرار دارد. بقعه‌ی سید واقف هشت‌گوش و شامل گنبدخانه‌ی مرکزی با گنبد دوپوش فیروزه‌ای است. از خانقاه آن فقط سردر باقی‌مانده است.

خانقاه بایزید بسطامی

مجموعه‌ی آرامگاهی بایزید بسطامی
مجموعه‌ی آرامگاهی بایزید بسطامی

مجموعه‌ی تاریخی بایزید بسطامی در نزدیکی شهر شاهرود، شامل مرقد، خانقاه، مسجد، برج و مناره است. خانقاه در سمت غربی مرقد و شامل سه اتاق کوچک متصل به هم است. سومین اتاق دارای محراب گچبری است. این بنا الگوی یک زاویه‌ی کوچک محسوب می‌شود.

خانقاه چلبی اوغلو

آرامگاه و خانقاه چلپی اوغلو در سلطانیه‌ی استان زنجان
آرامگاه و خانقاه چلپی اوغلو در سلطانیه‌ی استان زنجان

خانقاه چلبی اوغلو در استان زنجان واقع است. در طرفین ایوان جنوبی این خانقاه، دو تالار به نام جمع‌خانه قرار دارد که احتمالاً زاویه‌های خادمان و فقرا بوده است. این خانقاه با صحنی دو ایوانی و رواق‌های اطرافش، همانندی کاملی با ساختار مدرسه دارد.

خانقاه مجموعه‌ی شیخ عبدالصمد در نطنز

خانقاه شیخ عبدالصمد
خانقاه شیخ عبدالصمد

در این مجموعه، بنای تازه‌تأسیس مسجد در مکان خانقاه قرار گرفته است. مسجد جامع نطنز یک شبستان هشت‌ضلعی گنبددار دارد. در سمت غرب مسجد، ویرانه‌ی خانقاه دیده می‌شود.

خانقاه علیا یا مقبره‌ی سید امین‌الدین

خانقاه احمدی شیراز
خانقاه احمدی شیراز

آرامگاه سید امین در شمال شهر فعلی کازرون در کنار کوهی قرار دارد. سید امین از عرفا و مشایخ قرن ۸ قمری (۱۴ میلادی) بوده است.

خانقاه نشینی چیست؟

در عالم تصوف، خانقاه‌نشینی و به‌تعبیری، خلوت‌گزینی و ارتباط با خداوند آداب خاصی دارد و گوشه‌نشینی یا چله‌نشینی بخشی از این آداب محسوب می‌شود. بدین منظور، صوفیان به‌مدت چهل روز به اعتکاف، عبادت و ریاضت نفس می‌پردازند. آنچه مسلم است، چله‌نشینی روشی برای سیر و سلوک و آداب و رسوم محفل‌های عرفانی است که در فرهنگ‌های دینی و عرفانی به نام‌های دیگری همچون چله‌نشستن، عزلت، خلوت‌گزینی، اعتکاف، ریاضت، مراقبه و رهبانیت نیز شناخته می‌شود.

البته، تعریف گسترده‌تر چله‌نشینی شامل دو مفهوم عام و خاص است که توسط استادیاری به نام «طاهره کوچکیان» و دانشیار زبان و ادبیات فارسی به نام «بهناز پیامنی» در پژوهشی بررسی شده است. آن‌ها مقاله‌ای با عنوان «بازکاوی چله‌نشینی در ساختار عرفان اسلامی‌ایرانی» نوشته‌اند که مفاهیم عام و خاص را به‌تفکیک، چنین شرح می‌دهد:

«در مفهوم عام، گوشه‌گیری‌های سالکان در ساختارهای اعتقادی، عرفانی و دینی مورد نظر است تا بتوان با توجه به مرز ظریف بین شیوه‌های سلوک، محدوده‌ای مشخص برای چله‌نشینی متصور شد.

چله‌نشینی در مفهوم خاص، چله‌نشستن در زمان مشخص در خانقاه به‌منظور دست‌یافتن به کمال حقیقت است.»

حال، در بیان این موضوع که چرا صوفیان ۴۰ روز به چله‌نشینی می‌پردازند، تفاسیر مختلفی مطرح شده است. در فرهنگ‌ها و باورهای اساطیری، این عدد را عددی شگفت‌انگیز با بار معنایی ویژه می‌دانند. این عدد به‌صورت نمادین و با حالت تقدسی که دارد، مظهر تکامل است. گفتنی است که عالم و متکلم قرن نوزدهم میلادی، به نام عبدالصمد همدانی درباره‌ی عدد ۴۰ گفته است:

«عدد اربعین را خاصیتی هست در اکمال چیزها که اعداد دیگر را نیست.»

عدد ۴۰ در فرهنگ عامه‌ی مردم نیز اعتبار و قداست خاصی دارد. این موضوع را از مفاهیم زیر دریافت می‌کنیم و متوجه می‌شویم که در طول تاریخ بیشتر ادیان، فرهنگ‌ها و باورها به عدد ۴۰ توجه ویژه‌ای داشته‌اند:

  • برگزاری چهل روز سوگواری برای مردگان در فرهنگ آیین‌هایی همچون اسلام، مسیحیت و یهود؛
  • برگزاری مراسم چهلمین روز تولد نوزادان؛
  • چهل کلیدی که نماد گشایش گره‌های زندگی است؛
  • آئین شب چله ایرانیان در اولین شب زمستان یا بزرگداشت چله کوچک و بزرگ در زمستان.

صوفیان نیز در مناسک عبادی خود از عدد ۴۰ بسیار استفاده می‌کنند. آن‌ها چله‌نشینی را که بخشی از آداب خانقاه‌نشینی است، طبق توصیه‌های ذکرشده در آیات قرآنی، احادیث قدسی و نبوی و روایت‌های اسلامی انجام می‌دهند. آن‌ها چله یا چهله را که برگرفته از عدد ۴۰ است، مظهری از تعالی و پختگی روح و جسم انسان و تکامل موجودات می‌دانند. همچنین، این مدت نمایانگر مفهوم «صبر» در آزمون دشوار «چله‌نشینی» است که در «مبانی سیر و سلوک عرفانی» یا «مقامات اربعین» شرح زیر را برای آن ذکر کرده‌اند:

«عارف در دوره تربیت خود، ناگزیر از تحمل چهل روز گوشه‌نشینی است تا به کمال برسد.»

با توضیحات گفته‌شده، مفهوم چله‌نشینی به‌عنوان بخشی از تعریف خانقاه‌نشینی مشخص می‌شود. این مفهوم به‌معنای دوری‌کردن از مردم، تمرکز اندیشه بر حقیقت مطلق، دور‌کردن ذهن از مشغله‌های دنیوی و انسانی، مراقبت و کنترل نفس و ایجاد ظرفیت درونی برای پذیرش حق است.

گفتنی است که خلوت‌گزینی یا چله‌نشینی فقط در آیین‌های کهن و تصوف بررسی نمی‌شود، بلکه طبق آیات قرآنی این مفهوم از زمان حضرت ابراهیم(ع) وجود داشته است. افزون بر آن، پیامبر اسلام(ص) نیز این عمل را با هدف «تکامل و تعالی روح» انجام می‌داد. در واقع، او پیش از بعثت در غار حرا به چله‌نشینی مشغول بوده است.

در عرفان اسلامی، چله‌نشینی به‌جز دوری‌گزیدن از مردم و حضور در محضر خداوند، معنای به‌خصوص دیگری نیز دارد. دراین‌باره فیلسوف معروف ایرانی، شهاب‌الدین سهروردی، چنین می‌گوید:

«در باب نسبت این دو مفهوم (خلوت و عزلت) به‌تعبیری می‌توان گفت که عزلت، عزلت از خلق و اغیار است؛ درحالی‌که خلوت، عزلت از نفس است.»

از نظر آموزه‌های عرفانی، افراد به‌منظور پاک‌شدن از رذیلت‌ها و رسیدن به کمال معنوی از طریق خانقاه‌نشینی، به کمال روحانی و حقیقت ناب می‌رسند. به همین دلیل، این عمل در نزد صوفیان اهمیت ویژه‌ای دارد. برخی افراد خانقاه‌نشینی را خاص صوفیان می‌دانند و معتقدند در اسلام چنین رسمی وجود ندارد، اما این‌گونه نیست.

اهالی خانقاه‌ها از دیرباز یک مرتبه در سال و در اوایل ماه ذی‌القعده یا دهه اول ذی‌الحجه به خانقاه‌نشینی مشغول می‌شدند. آن‌ها این کار را با اهداف مشخص زیر انجام می‌دادند:

  • درک عالم ماوراء‌الطبیعه؛
  • دورشدن از روزمرگی‌ها و پناه‌بردن به خلوت خود؛
  • پاک‌شدن از آلودگی‌های نفسانی؛
  • برخورداری از صفات پاک خداوند؛
  • پاک‌شدن روح و هماهنگی آن با روح آفرینش؛
  • دستیابی به کمال حقیقی و حقیقت ناب.

سخن آخر

همان‌طور که شرح داده شد، در کشورمان خانقاه های مختلفی ساخته شده‌اند که جایگاه صوفیان و اهل تصوف بوده‌‌اند و امروزه، امکان بازدید از آن‌ها برای عموم فراهم است. «دستی بر ایران» پیشنهاد می‌کند از چنین مکان‌هایی برای درک بهتر کاربری و علت ساخت آن‌ها بازدید کنید. شاید یکی از دلایل ساخت این ساختمان‌ها این است که پیروان سایر دین‌ها مشکلی از نظر برخورداری از محل عبادت نداشته باشند. همچنین، بتوانند ضمن اقامت در کشورهای مختلف، به انجام فرایض دینی خود بپردازند.

پرسش‌های متداول درباره خانقاه ها

اگر پاسخ پرسش خود را در اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌های همین پست برای ما کامنت بگذارید و سؤالتان را بپرسید. ما در زمانی کوتاه به آن پاسخ خواهیم داد.

خانقاه چیست؟

خانقاه محل اقامت درویشان و صوفیان بوده و حجره‌های متعددی برای مجالس درس و وعظ داشته‌ است. همچنین امکاناتی برای خواب و خوراک اهل خانقاه در آن‌ فراهم بوده است.

اجزای مختلف خانقاه چیست؟

• حجره‌هایی برای مقیمان
• سالن‌هایی برای کارهای گروهی
• محل و مجلسی برای وعظ
• محل ویژه‌ای برای مرشد و مدیر خانقاه
• محلی برای تغذیه
• مرکزی برای تدریس و کتابخانه
• آشپزخانه و انبار آذوقه
• محلی برای پرستاری بیماران
• زاویه
• گورهای پیوسته با خانقاه

مهم‌ترین خانقاه‌های ایران کدام‌اند؟

• خانقاه علیا یا مقبره‌ی سید‌امین‌الدین در کازرون
• خانقاه مجموعه شیخ عبدالصمد در نطنز
• خانقاه شنب غازان در تبریز
• خانقاه چپلی اوغلو در زنجان
• خانقاه بایزید بسطامی در نزدیکی شاهرود
• خانقاه شیخ علاالدوله‌ی سمنانی
• خانقاه صفی‌علی‌شاه در تهران
• خانقاه شاه‌بابا‌ولی بهبهان
• مجموعه‌ی آرامگاه شیخ صفی‌الدین اردبیلی

خانقاه‌سازی در ایران در زمان کدام سلسله رواج پیدا کرد؟

ایلخانیان

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلی
گنبد علویان همدان؛ شاهکاری از معماری و گچبری بعد از اسلام
بعدی
راهنمای سفر سه روزه به اهواز
شاید این‌ها را هم بپسندید
مسابقه ایران شناسی ماهانه دستی بر ایران