جغرافیای ایران، منطقهای وسیع با تنوع آبوهوایی زیاد و ویژگیهای خاص جغرافیایی را دربرمیگیرد. کشور ایران در جنوب غربی آسیا و در کرانهی شرقی خلیجفارس واقع شده است. این کشور در شرق کرهی زمین و در منطقهی خاورمیانه قرار دارد. خاورمیانه خاستگاه تمدنهای بزرگ باستانی، ازجمله تمدن باشکوه ایران است. در ادامه با ویژگیهای جغرافیای ایران بهطور کلی آشنا خواهیم شد.
نقشه جغرافیایی ایران
در زیر نقشه جغرافیایی ایران با امکان بزرگنمایی را در اختیارتان قرار میدهیم. برای به دست آوردن یک تصویر کلی از جغرافیای کشورمان، در ابتدا بهتر است مناطق مختلف آن را بر روی نقشه مورد مطالعه قرار دهیم.
ایران در نقشه جهان
ایران در قسمت جنوب غربی قارهی آسیا و در منطقهی خاورمیانه قرار گرفته است. جایگاه این کشور در ناحیهی خلیج فارس، باعث شده است که موقعیت استراتژیکی خاصی در خاورمیانه داشته باشد. در واقع، وجود تنگهی هرمز در جنوب آن سبب میشود انتقال نفت خام از مسیر این تنگه بهراحتی صورت بگیرد.
ایران با مساحتی بیش از ۱٫۶۴ کیلومتر مربع، شانزدهمین کشور پهناور جهان شناخته میشود. جمعیت ۸۹٫۴ میلیون نفری آن نیز موجب شده که هفدهمین کشور پرجمعیت جهان محسوب شود.
موقعیت جغرافیایی ایران
کشور ایران از شمال و جنوب به دریا منتهی میشود. این کشور که در قلب خاورمیانه جای دارد، بهلحاظ جغرافیایی از موقعیت بسیار مناسبی برخوردار است. به این صورت که دریاچهی مازندران در شمال را به خلیج فارس و دریای عمان در جنوب وصل میکند. همچنین، گذرگاهی برای ارتباطات فرهنگیسیاسی جوامع شرق و غرب محسوب میشود.
دسترسی ایران به خلیج فارس و دریای عمان نیز باعث میشود که از طریق آبهای آزاد، با همهی کشورهای جهان ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر، این کشور در جنوب باختری (غربی) آسیا قرار دارد و در نقش واسطهی میان سه قارهی آسیا و اروپا و آفریقا عمل میکند. این موضوع سبب میشود که ایران تحتتأثیر رویدادهای این سه قاره قرار بگیرد. در واقع، روابط و مراودههای اقتصادی، فرهنگی، نظامی و سیاسی این سه قاره، ناگزیر بر ایران نیز اثرگذار است.
کشور ایران در نیمکرهی شمالی و در عرضهای جغرافیایی ۲۵ و ۴۰ درجه نسبت به خط استوا قرار دارد. همچنین، بین ۴۴ و ۶۳٫۵ درجهی طول شرقی از منطقهی گرینویچ واقع شده است. این موضوع قرارگرفتن ایران در منطقهی معتدل زمین را مشخص میکند. بنابراین، آبوهوای سردی که معمولاً در عرضهای جغرافیایی بیشتر مشاهده میشود، در ایران وجود ندارد. البته، برخی نقاط کشور آبوهوای سردی را در فصل زمستان تجربه میکنند که ناشی از ارتفاع زیاد آنها از سطح دریاست و به عرض جغرافیایی ارتباطی ندارد.
همسایگان ایران
همسایگان شمال غربی ایران، ارمنستان و آذربایجان هستند و در شمال شرق، ترکمنستان قرار دارد. عراق و ترکیه همسایههای غربی ایراناند و در شرق، افغانستان و پاکستان قرار دارند.
محدودهی جغرافیای ایران
ایران مساحتی برابر با ۱میلیون و ۶۴۸هزار کیلومترمربع دارد و بعد از عربستان سعودی، دومین کشور بزرگ خاورمیانه است. نقشهی جغرافیایی ایران تقریباً مثلثیشکل است. طولانیترین ضلع آن از مرز ترکیه در شمال غرب تا مرز پاکستان در جنوب شرق کشیده شده است و ۲,۵۰۰ کیلومتر طول دارد.
بیش از نیمی از مرز بینالمللی ایران بهطول ۴,۴۳۰ کیلومتر، ساحلی است و شامل ۷۴۰ کیلومتر مرز در حاشیهی دریای خزر در شمال کشور و ۱,۷۰۰ کیلومتر مرز در خلیجفارس و دریای عمان در جنوب کشور میشود.
بندرعباس بزرگترین بندر ایران است. این بندر در جنوب کشور و در مجاورت تنگهی هرمز قرار دارد. تنگهی هرمز راه عبور باریکی است که خلیجفارس و دریای عمان را به هم وصل میکند. روزانه دهها کشتی نفتکش از این گذرگاه آبی، راهی مقصدهای گوناگون سراسر جهان میشوند.
جغرافیای ایران و مناطق طبیعی
رشتهکوههای ایران
ایران از کشورهایی است که بیشترین رشتهکوه را دارند. البرز و زاگرس دو رشتهکوه اصلی ایران هستند:
رشتهکوه البرز در غرب رشتهکوههای هیمالیا قرار گرفته و دماوند بلندترین قلهی خاورمیانه، در این رشتهکوه واقع شده است. ارتفاع قلهی دماوند به ۵،۶۷۱ متر بالاتر از سطح دریا میرسد.
رشتهکوه زاگرس با بیش از ۱,۶۰۰ کیلومتر طول، از شمال غربی تا جنوب شرقی کشور کشیده شده است. دنا، زردکوه، اشترانکوه و الوند از قلههای بلند زاگرس هستند.
رشتهکوههای البرز و زاگرس بیش از ۲,۳۰۰ متر ارتفاع دارند و بر آبوهوا و میزان بارندگی کشور اثرگذار هستند. البرز رطوبت دریای خزر را حفظ میکند و باعث بارندگی فراوان و رطوبت حاشیهی خزر و شمال ایران میشود. زاگرس هم رطوبت دریای مدیترانه را در دامنههای غربی خود نگه میدارد.
رشتهکوههای محلی دیگری نیز در جغرافیای ایران وجود دارند که بهعنوان فلات مرکزی شناخته میشوند. در میان فلات مرکزی ایران، دو دشت کویری نیز قرار دارند: دشت کویر، صحرایی بسیار بزرگ و پوشیده از نمک در شمال مرکزی ایران و دیگری، دشت لوت، صحرایی پوشیده از ماسه و سنگریزه در جنوب شرقی کشور.
در حاشیهی این دشتهای کویری، آبگیرهایی وجود دارند که واحههای آبخیزی در این مناطق به وجود آوردهاند. واحههای فلات مرکزی ایران از گذشته محل زندگی مردم بودهاند. کاوش در نحوهی زندگی مردم در این واحهها، عزم و تلاش ایرانیان را نشان میدهد که چطور با وجود خشکی و کمآبی زندگی را پیش بردهاند.
رودها در جغرافیای ایران
در جغرافیای ایران چندین رودخانه وجود دارند که اکثر آنها از کوهها سرچشمه میگیرند و به آبگیرها فرو میریزند. تقریباً همهی رودها کوچک و کمعمق هستند و امکان کشتیرانی در آنها وجود ندارد.
فقط رودخانهی کارون چنان عمیق و پرآب است که میتوان در آن کشتی راند. رود کارون از عراق وارد کشور میشود، از شهر اهواز در جنوب غربی ایران میگذرد و به خلیجفارس میریزد.
کشتوکار در جغرافیای ایران
تقریباً یکسوم کل سرزمین ایران قابلکشت است که فقط ۱۰٫۴درصد این زمینها زیر کشت میرود. ۶درصد دیگر از کل زمینهای کشور برای چرای دامها استفاده میشوند. مناطق جنگلی ۴٫۳درصد از کل کشور را به خود اختصاص میدهند که این مقدار روند کاهشی دارد و سالانه مساحتی از جنگلها از دست میروند.
جغرافیای ایران و منابع طبیعی
معادن وسیع نفت و گاز طبیعی ایران بهطور عمده در جنوب غربی استان خوزستان و همچنین در خلیجفارس قرار دارند.
ایران یکی از بزرگترین ذخایر مس جهان را در اختیار دارد. معادن آن در سراسر کشور وجود دارند؛ اما بیشتر معادن مس در مرکز ایران، بین شهرهای یزد و کرمان قرار گرفتهاند. این منطقه همچنین بهعنوان مرکز معادن بوکسیت، سرب، روی، سنگآهن و زغالسنگ شناخته میشود. در کوههای البرز نیز معادن زغالسنگ وجود دارند. در نزدیکی شهر زنجان و شهر مشهد و در جزیرهی هرمز معادن سنگآهن قرار دارند.
ایران از معادن متعددی با کانیهای باارزش برخوردار است. ازآنجمله، میتوان به این نمونهها اشاره کرد: آلومینیوم، کرومیت، منگنز، طلا، نقره، قلع و تنگستن و سنگهای قیمتی مختلف مانند لاجورد، فیروزه، کهربا و عقیق.
طبیعت ایران
شرایط و تنوع اقلیمی و طبیعی ایران فرصتی فراهم آورده است تا گونههای جانوری و گیاهی بسیاری در آن زندگی کنند. داشتن جنگلهای شبهحارهای، بیابانهای گرم و سوزان و کوهستانها در کنار هم، محیط را برای تنوع زیستمحیطی ایجاد کرده است. چنانکه ایران با برخورداری از حدود ۱۲هزار گونهی گیاهی، غنیترین سرزمین بین کشورهای خاورمیانه است. برخی گونههای گیاهی و جانوری بومی و منحصر به ایران هستند و در خارج از مرزهای کشور یافت نمیشوند. در ادامه، به گزارش مختصری از زندگی طبیعی در ایران میپردازیم.
گونههای گیاهی ایران
تاکنون بیش از ۱۰هزار نوع گیاه در ایران شناسایی شده است. در بیشتر بخشهای کشور، پوشش گیاهی طبیعی برای کاشت محصولات زراعی یا خوراک دام استفاده و نابود شدهاند.
جنگلهای طبیعی در البرز شامل درختهای مختلفی مانند راش، بلوط، درختان برگریز و مخروطیان است. در برخی مناطق مرتفع در کوههای زاگرس نیز مناطق جنگلی وجود دارند که عمدتاً از درختان بلوط تشکیل شدهاند. با بررسی جغرافیای ایران درمییابیم درختان میوهی وحشی هم در کوههای البرز و هم در کوههای زاگرس رشد میکنند. درختان بادام، گلابی، انار و گردو از این دست هستند.
بخش مرکزی ایران هوای خشک و بارندگی کمی دارد و گونههایی از درختان و گیاهان متناسب با این آبوهوا در آنجا رشد میکنند. در جاهایی که از فعالیت و حضور انسانها دور مانده است، پستهی وحشی و دیگر درختان مقاوم رشد میکنند. درخت گز و دیگر بوتههای نمکدوست نیز در حاشیههای دشت کویر نمو دارند.
گیاهان دارویی
ایرانیان از گذشتههای دور با خواص دارویی گیاهان آشنایی دارند و از آنها بهره میبرند؛ حتی وقتی که از گیاه در تهیه خوراکها و نوشیدنیها استفاده میکنند، نیمنگاهی به خواص دارویی آنها دارند. هر منطقه از ایران بر اساس آبوهوا و جغرافیای محیطی، شرایط رشد گونههای خاصی از گیاهان دارویی را فراهم میآورد که مردم محلی آن منطقه بر اثر همزیستی با این گیاهان، از خواص آنها آگاهند. گیاهانی چون گلگاوزبان، آویشن کوهی و پونه کوهی ازجملهی این گیاهان دارویی هستند که اغلب در پوشش گیاهی مناطق کوهستانی یافت میشوند.
درختان کهنسال ایران
درخت از گذشتههای دور یکی از عناصر طبیعی گرامی نزد ایرانیان بوده است و گاهی درختان کهنسال به محلی برای نیایش و دعا تبدیل میشود. در این میان، درخت سرو جایگاهی ویژه دارد و نمادی از صبوری، مقاومت و آزادگی در فرهنگ ایرانی است و حتی در ادبیات و شعر ایرانی بسیار از آن یاد شده است.
درختان کهنسال مخزنی ژنتیکی و تاریخی و فرهنگی هستند. در ایران بیش از 2هزار نمونه از درختان کهنسال شناسایی و ثبت شده و تلاشهایی برای ثبت جهانی آنها شکل گرفته است. سرو ابرکوه کهنسالترین درخت ایران در استان یزد قرار دارد. سرو لار، سرو بیزه سبزوار و چنار سوهانک ازجملهی درختان کهنسال سرزمینمان ایران هستند.
گونههای جانوری
اولین فردی که به بررسی زندگی جانوری ایران پرداخته، حمدالله مستوفی است. پس از او نیز چندین پژوهشگر اروپایی کاوشهایی در این زمینه انجام دادهاند. دربارهی جانوران ایران مانند گیاهان تحقیق و بررسی هماهنگ و کلی صورت نگرفته است و میتوان گفت اطلاعات مدون کمتری در دست است.
تنوع وسیعی از پستانداران، خزندگان، پرندگان و حشرات در ایران زندگی میکنند. بسیاری از انواع پستانداران ازجمله گرگ، روباه، خرس، بز کوهی، گوسفند بزرگ شاخدار، خرگوش و موش صحرایی نیز در ایران زادوولد میکنند. کشور ما زیستبوم بسیاری از انواع پرندگان و در فصلهایی از سال نیز میزبان پرندگان مهاجر از کشورهای دیگر است.
پلنگ ایرانی، خرس، کفتار، گراز وحشی، بز کوهی، آهو و قوچ از حیوانات بومی ایران محسوب میشوند. برخی از حیوانات ایران در فهرست حیوانات در خطر انقراض قرار دارند که یوزپلنگ ایرانی مهمترین آنهاست و پس از آن، پستاندارانی همچون گوزن زرد ایرانی، گورخر آسیایی، فُک خزری و تمساح پوزهکوتاه ازجملهی حیوانات در آستانهی نابودی هستند. طبق اعلام سازمان محیط زیست دستکم 74 گونه جانوری در حال انقراض در ایران وجود دارد.
جمعیت ایران
پس از تصویت قانون آمار و سرشماری و نیز تأسیس ادارهی كل آمار عمومی ایران، نخستین سرشماری عمومی كشور در سال ۱۳۳۵ خورشیدی به اجرا درآمد. طبق آن، جمعیت ایران نزدیک به ۱۹میلیون نفر برآورد شد. پس از آن نیز هر ده سال یک بار، سرشماری عمومی نفوس و مسكن كشـور به انجام رسیده است.
رشد دور از انتظار جمعیت كشور در سالهای ۱۳۵۵ تا ۱۳۶۵ و نیز جابهجاییهای عمدهی جمعیت، ناشی از جنگ تحمیلی، چهارچوبهای آماری کشور را دستخوش دگرگونیهای چشمگیری كرد؛ بهطوری که جمعیت ایران در سال ۱۳۵۵ حدود ۳۳ میلیون نفر بود و در سال ۱۳۶۵ با رشد ۱۵۰درصدی به عددی نزدیک به ۵۰میلیون نفر رسید.
پس از برنامهی گستردهی دولت در کنترل جمعیت، نرخ رشد جمعیت سالانهی ایران شروع به کاهش کرد. در سال ۱۳۷۹، نرخ رشد جمعیت ۰.۷درصد کاهش یافت. در سال ۱۳۸۵، نرخ رشد جمعیت به ۱.۳درصد رسید. از سال ۱۳۹۴ به بعد نیز دولت در تلاش است تا با تشویق مردم به فرزندآوری نرخ رشد جمعیت را افزایش دهد.
براساس آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵، جمعیت ایران نزدیک به ۸۰میلیون نفر اعلام شد که از این تعداد، حدود ۷۴درصد جمعیت در مناطق شهری و بقیه در مناطق روستایی زندگی میکردند. این آمار نشاندهندهی مهاجرت عظیم به شهرها در سالهای اخیر است.
جمعیت ایران از گروههای قومی متعددی تشکیل شده است. پارسها (قوم فارس) ۶۰درصد جمعیت، آذریها ۲۵درصد جمعیت، کردها ۵درصد و لرها ۲درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند. باقی جمعیت شامل اقلیتهایی مانند عرب، ارمنی، آشوری و بلوچی میشود. دین اکثر مردم کشور، فارغ از قوم یا زبان، اسلام است.
آبوهوای ایران
ناهمواریهای سرزمین ایران دلیل اصلی آبوهوای گوناگون در مناطق مختلف ایران است. دشت ساحلی کاسپین در بخش شمالی ایران با ارتفاع متوسطِ تقریباً همسطح با دریا، در تمام سال مرطوب است. دما در فصل زمستان بهندرت به زیر صفر میرسد و در تابستان هم چندان از ۲۹ درجهی سانتیگراد عبور نمیکند. میانگین بارش سالانه در بخش شرقی این دشت، در استان مازندران ۶۵۰میلیمتر و در بخش غربی، در استان گیلان، ۱۹۰۰میلیمتر است.
در ارتفاعات بلند غرب، مناطق مسکونی کوههای زاگرس هوای سردتری را تجربه میکنند. میانگین دمای این مناطق در روزهای فصل زمستان به کمتر از صفر میرسد. تابستانها نیز هوا گرم است و میانگین دما در شمال غربی، ۲۵ درجه و در مرکز و جنوب زاگرس، ۳۳ درجهی سانتیگراد است. میانگین بارش سالانهی باران و برف در ارتفاعات بیش از ۲۸۰میلیمتر است.
نقشههای جغرافیای ایران در منطقهی فلات مرکزی نیز تغییرات منطقهای را نشان میدهند. آبگیرهای مناطق خشک مرکز و شرق ایران معمولاً کمتر از ۲۰۰میلیمتر بارش در سال را تجربه میکنند.
دشتهای ساحلی جنوب ایران زمستانهای ملایمی دارند. میانگین دمای استان خوزستان در دیماه بین ۷ تا ۱۸ درجهی سانتیگراد است؛ اما میانگین دما در بندرعباس، نزدیک در تنگهی هرمز، بیشتر از این میزان است. مردم این مناطق، تابستانها بسیار داغ و مرطوبی را تجربه میکنند. دمای هوا در ماه تیر در داخل شهر به ۴۸ درجهی سانتیگراد نیز میرسد. میانگین بارش سالانه در این منطقه بین ۱۴۵ تا ۳۵۵ میلیمتر است.
شهرهای بزرگ در جغرافیای ایران
ایران شهرهای بزرگ و روبهرشدی دارد:
تهران، پایتخت و بزرگترین شهر ایران است که بهعنوان مهمترین مرکز اداری، مالی، صنعتی، تجاری، آموزشی و انتشاراتی کشور شناخته میشود. این شهر در دامنهی جنوبی رشتهکوه البرز قرار گرفته و از آبوهوایی خشک و معتدل برخوردار است.
شیراز در جنوب ایران و نزدیک بقایای باشکوهترین بنای تاریخی پارسیان، تختجمشید، قرار دارد و از مراکز گردشگری و تولیدات صنعتی کشور است. این شهر در منطقهی کوهستانی زاگرس واقع شده و آبوهوای معتدلی دارد.
اصفهان با برخورداری از چندین شاهکار معماری ایران از قرنهای هفده و هجده میلادی، از مراکز مهم گردشگری ایران بهشمار میرود که شهرکهای صنعتی و تولیدات پرشماری نیز دارد. این شهر در دامنهی جنوبی کوههای زاگرس قرار گرفته و منطقهای است دشتمانند با آبوهوایی خشک.
تبریز مرکز استان آذربایجان شرقی است و مرکز صنعتی و تجاری ایران در شمال غرب کشور محسوب میشود. این شهر در شمال رشتهکوه سهند قرار دارد و بهدلیل موقعیت کوهستانی، زمستانهای بسیار سردی دارد. تابستانهای تبریز هم نسبتاً خنک است.
مشهد از مراکز تجاری و تولیدات صنعتی ایران است که در شمال شرق کشور قرار گرفته است. مهمترین زیارتگاه دینی کشور، آرامگاه امام هشتم شیعیان، در این شهر قرار دارد. مناطق شمالی و جنوبی مشهد کوهستانی و سایر بخشهای آن بهصورت دشت است و آبوهوایی معتدل و خشک دارد.
اهواز مرکز استان خوزستان، در جنوب غرب ایران قرار دارد و یکی دیگر از مراکز تجاری و تولیداتی کشور است. این شهر آبوهوایی گرم و مرطوب دارد و جزو گرمترین شهرهای جهان محسوب میشود. قرارگیری در جلگهی نفتخیز خوزستان و وجود رود کارون با امکان کشتیرانی، بر اهمیت این شهر افزوده است.
پهنههای آبی ایران
دریای خزر در شمال و خلیجفارس و دریای عمان در جنوب ایران، مهمترین پهنههای آبی جغرافیای ایران محسوب میشوند.
دریای خزر: کاسپین، مازندران، گرگان، طبرستان و کاسپی از نامهایی است که این بزرگترین دریاچهی جهان با آنها خوانده میشود. اما از سال ۱۳۸۱ خورشیدی، دولت ایران نام این دریا را «خزر» و در مکاتبات رسمی بینالمللی «کاسپین» اعلام کرد. دریای خزر در اساطیر ایران جایگاه ویژهای دارد و به نام «فراخ کرت» خوانده میشود. ترکمنستان، قزاقزستان، آذربایجان و روسیه از همسایگان دریای خزر هستند.
خلیجفارس و دریای عمان: پهنههای آبی جنوب ایران از روزگار کهن بخشی از شاهراه ابریشم بودهاند و امروزه نیز آبراهی حیاتی به حساب میآیند. خلیجفارس یا «شاخاب پارس»، پهنهای آبی بین ایران و هفت همسایهی عربزبان کشور است. خلیجفارس بهدلیل منابع نفتی و موقعیت استراتژیکش در حملونقل دریایی، در عرصهی سیاست بینالملل اهمیت دارد. این خلیج بهوسیلهی تنگهی هرمز به دریای عمان و سپس به آبهای آزاد راه دارد. بندر چابهار بهعنوان تنها بندر اقیانوسی ایران در ساحل دریای عمان قرار گرفته است. این دریا به نام «دریای مکران» نیز نامیده میشود.
پهنههای آبی داخل کشور: پهنههای آبی داخلی محل انباشت آب رودها و جویبارها هستند. تالابها و آبگیرها و دریاچهها از پهنههای آبی داخل ایران هستند.
دریاچهی ارومیه، دریاچهی زریوار، دریاچهی قم و تالاب گاوخونی از پهنههای آبی داخل کشور هستند. این دریاچهها طی قرنها به وجود آمدهاند و تأثیر بهسزایی در زیستبوم اطراف خود دارند. خشکشدن آنها زیانهای جبرانناپذیری به حیات منطقه خواهد زد. خشکشدن دریاچهی ارومیه و بختگان از اتفاقات ناگوار زیستمحیطی سرزمینمان است.
کویرهای ایران و شرایط دشوار زندگی در آنها
دشت لوت و دشت کویر دو بیابان پهناور در جغرافیای ایران هستند. دشت لوت از طرف ناسا برای چندین سال گرمترین نقطهی جهان معرفی شد. مردمان ساکن حاشیهی کویر از دیرباز با گرما و کمآبی دستوپنجه نرم کردهاند. نوع معماری و مصالح بهکاررفته در بناها و همچنین ایجاد قنات برای تأمین آب و تابآوری در اقلیم سخت کویری از نوآوریهای ایرانیان باستان بوده است. دو شهر کرمان و یزد از شهرهای بزرگ کویری ایران هستند که قناتها و بادگیرهایشان جزو شناسنامهی تاریخی آنهاست.
امروزه طبیعت بکر این کویرها به هدف و مقصد گردشگری تبدیل شده است. شترسواری و رصد ستارگان و سافاری از جاذبههای گردشگری کویر هستند.
جغرافیای تاریخی ایران
از دوران کهن، گسترش قلمرو از طریق جنگ در بین جوامع متداول بوده است. کشورمان ایران نیز در هر دوره از تاریخ، بر اساس وقایع تاریخی، سیر تکامل حکومتها و تغییرات مرزی آنها، جغرافیای متفاوتی داشته است. گاهی، هنگام حکومت سلسلههای قدرتمند در ایران، وسعت این جغرافیا بسیار افزایش مییافت و گاهی در پی ضعف حکومتها، بخشهایی از این کشور به تصرف بیگانگان درمیآمد. بهطور کلی، مقصود از جغرافیای تاریخی بررسی اوضاع طبیعی، اقتصادی، انسانی و سیاسی کشور در گذر تاریخ است.
جهت بررسی جغرافیای تاریخی ایران در طول دورههای مختلف، لازم است دو دورهی زمانی پیش از اسلام و پس از اسلام را تفکیک کنیم. در دورهی قبل از اسلام، نخستین شاهنشاهی آریایی با عنوان حکومت ماد، با شکست امپراتوری آشوری در ایران بنا شد. آنها بر ناحیهی بزرگی از فلات ایران حکومت میکردند. پس از مادها، حکومت هخامنشی بنیان نهاده شد و در این دوران، قلمروی ایران بهطور چشمگیری افزایش یافت و در گستردهترین حالت خود قرار گرفت.
با سقوط دولت هخامنشی و به قدرت رسیدن سلوکیان و اشکانیان و ساسانیان، حکومتها تلاش کردند که اقتدار دورهی هخامنشی را دوباره بازیابند. این مهم در دورهی اشکانی بهدلیل حملهی اسکندر و تفکیک سرزمین ایران به حکومتهای محلی میسر نشد. بااینحال، پس از به قدرت رسیدن ساسانیان، ایران تا حدودی به اقتدار دورهی هخامنشی بازگشت.
پس از آن، با حملهی اعراب به ایران، دورهی پس از اسلام در ایران آغاز شد. در این دوره، حکومتهای مختلفی شکل گرفتند که از میان آنها حکومت سامانیان، غزنویان، سلجوقیان، تیموریان، صفویان و افشاریان تلاش کردند مرزهای ایران را گسترش دهند. اتفاقاً سرزمین ایران در طول حکومت آنها هنوز قدرت پیشین را داشت. سرانجام، در دورهی قاجار بهدلیل وقوع جنگ ایران و روسیه و اعلام آتشبس با بستن عهدنامههای ترکمنچای و گلستان، بخشهای زیادی از کشور جدا شدند.
بعد از دورهی قاجار و در دورهی حکومت پهلوی، توسعهی اقتصادی و افزایش قدرت نظامی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. در زمان رضاشاه پهلوی بهموجب پیمان سعدآباد، بخشهایی از خاک ایران در نوار مرزی با ترکیه، عراق و افغانستان، به این همسایگان واگذار شد. ازدسترفتن ارتفاعات آرارات و محدودشدن حق کشتیرانی ایران در اروندرود ازجمله پیامدهای این پیمان بود که با راهبری انگلیس به انجام رسید. در دورهی محمدرضا پهلوی نیز بحرین از ایران جدا شد. از آن پس، نقشهی ایران به شکل کنونی خود درآمد. در نهایت، با وقوع انقلاب ۱۳۵۷ خورشیدی، حکومت شاهنشاهی پهلوی برچیده شد و حکومت جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت که تا به امروز ادامه دارد.
جغرافیای فرهنگی ایران
بهطور کلی، جغرافیا رشتهای برای بررسی تعاملات مردم با محیط است تا اطلاعات لازم را برای برنامهریزی و مدیریت و فرایندهای توسعه، در اختیار مردم قرار دهد. شاخهای از این علم به نام جغرافیای انسانی نیز فعالیتهای انسانی و چگونگی شکلگیری فرایندها، روابط اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی را کنکاش میکنند. در این میان، جغرافیای فرهنگی ایران شاخهای فرعی از جغرافیای انسانی را شامل میشود که مناطق و مناظر فرهنگی را بررسی میکند. گاهی، جغرافیای فرهنگی برای توضیح مطالب تحت حوزهی خود، به بررسی قلمروی انسانشناسی میپردازد.
هرچند که دربارهی فرایند طبیعی شکلگیری ایران، مانند برخی از جوامع دیگر، هنوز مطالعهی دقیق و جامعی صورت نگرفته است، تاریخ ما شاهد نفوذ فرهنگی کشورمان بر سرزمینهای دور و نزدیک است. در واقع، اولین بار جغرافیدانان باستان نظیر بطلمیوس و استرابون به مطالعهی ملل مختلف و فرهنگهای مناطق گوناگون زمین پرداختهاند. سپس، در اوایل قرن بیستم بهجای مطالعهی مناطق از پیش تعیینشده، طبقهبندیهای زیستمحیطی معیار مطالعه قرار گرفتهاند. این موضوع را نخستین بار پدر جغرافیای فرهنگی یعنی «کارل. او سابر» در دانشگاه کالیفرنیا مطرح کرد و نویسندگان آمریکایی تا مدتها تحت تأثیر این موضوع بودند.
جغرافیای سیاسی ایران
کشور ایران بهدلیل جغرافیای تحت حاکمیت خود، همواره هدف تعرض دولتهای استعمارگر دور و نزدیک بوده است. این موضوع تا آنجا پیش رفته است که در طی قرون اخیر نیز شاهد تجاوز کشورهای روسیه تزاری، بریتانیا و امپراتوری عثمانی به کشور بودهایم. این دولتها از زمان حکومت قاجار در صدد پیشبرد اهداف خود برای تعرض به خاک ایران بودهاند.
در طی جنگهای جهانی اول و دوم نیز قدرتهای طراز اول اروپا در پی اشغال کشور ما بودهاند و حتی اعلام بیطرفی ایران در رفع این تهدیدها نتیجهبخش نبوده است.
با این تفاسیر، میتوان به دیدگاهی کلی دربارهی جغرافیای سیاسی ایران رسید. این شاخه از جغرافیا به بررسی ادعاها و منازعات انسانی در جهت استفاده، شراکت، مالکیت زمین و منابع آن میپردازد. موقعیت ژئوپلیتیک ایران در ناحیهی خلیج فارس همواره یکی از علل درگیری بین دولتها برای به دست آوردن منابع آن بوده است.
افزون بر مرزهای آبی و خاکی مشخص در نقشهی ایران، بر اساس اعلام نظر رسمی دولت ایران و شواهد ارائهشده، ایران در قطب جنوب نیز مدعی حاکمیت بخشی از منطقه جنوبگان است؛ چراکه امکان دسترسی ایران از طریق دریای مکران به قطب جنوب فراهم است و در این میان، هیچ سرزمینی واقع نشده و این ادعای مالکیت مطابق قوانین بینالمللی است. البته منطقهی مذکور با جنوبگان استرالیا همپوشانی دارد و در حال حاضر، ایران پایگاهی در آن منطقه از کرهی زمین ندارد؛ ولی امکان دارد در آینده برای تأسیس پایگاهی علمیتحقیقاتی در آنجا اقدام کند.
جغرافیای اقتصادی ایران
یکی از شاخههای پربار و قوی جغرافیای انسانی با عنوان جغرافیای اقتصادی شناخته میشود که متشکل از دو جزء جغرافیا و اقتصاد است. به این شاخه، بهلحاظ جنبهی مادی، بیشتر از جغرافیای انسانی توجه شده است. حیطهی مطالعهی جغرافیای اقتصادی شامل مبانی دو علم اقتصاد و جغرافیاست و به این مباحث میپردازد:
- مطالعهی اقتصاد در جغرافیا یعنی چه وقت و کجا؟
- مطالعهی جغرافیا در برخورد با اصول اقتصاد یعنی چطور و چقدر؟
در طی این مطالعات، عامل اصلی تولید و مصرف یعنی انسان فراموش نمیشود. بر این اساس است که میگوییم به جغرافیای انسانی اتکا دارد. بهطور کلی، این شاخه از جغرافیا به مطالعهی تولید، توزیع و مصرف میپردازد که هرکدام از آنها شامل موضوعات وسیع دیگری هستند.
جغرافیای اقتصادی ایران نیز در وهلهی اول به سه بخش عمدهی جغرافیای کشاورزی، جغرافیای صنعتی و جغرافیای بازرگانی تقسیم میشود که هرکدام از آنها با زیربخشهای خود معرفی شدهاند:
جغرافیای کشاورزی
این بخش از جغرافیا تولیدات کشاورزی و دامپروری و تولیدات عمدهی دامی را در بر میگیرد. در کشورمان تولیدات عمدهی کشاورزی شامل غلات، چغندر قند، پنبه، چای، میوه و ترهبار هستند. عمده فعالیتهای دامپروری نیز شامل گاوداریهای صنعتی، پرورش گوسفند و بز و پرورش ماکیانی همچون مرغ، بوقلمون، شترمرغ و بلدرچین میشود. تولیدات شیلات شمال و جنوب نیز مربوط به اقتصاد ماهی و دیگر آبزیان است.
جغرافیای صنعتی
این شاخه از جغرافیا زیرشاخههای صنایع استخراجی مثل صنعت نفت و گاز و سایر معادن ایران را بررسی میکند. از طرفی، به بررسی صنایع کارخانهای همچون صنایع غذایی، نساجی، شیمیایی و صنایع فلزی و صنایع دستی و کوچک همچون فرش میپردازد.
جغرافیای بازرگانی
این شاخه از جغرافیای اقتصادی ایران از شاخههای با اهمیت آن است که حیطهی مطالعات آن بدین ترتیب است:
- بررسی وضعیت شبکهی راههای داخلی؛
- تجارت داخلی همچون تجارت روستایی، بین روستایی و شهری؛
- تجارت خارجی و بررسی وضعیت صادرات و واردات ایران در طی سالهای مختلف.
جغرافیای طبیعی ایران
همانطور که از نام جغرافیای طبیعی ایران برمیآید، به بررسی و تجزیه و تحلیل پدیدههای طبیعی مختلف همچون آبوهوا، خاک، گیاهان و جانوران میپردازد. این شاخه از جغرافیا که به نامهای زمیننگاری فیزیکی و ژئوتوریسم نیز شناخته میشود، جغرافیا را از دیدگاه علوم زمین بررسی میکند. بهطور کلی، شاخههای اصلی جغرافیای طبیعی ایران عبارتاند از:
زمینریختشناسی یا ژئومورفولوژی
هدف اصلی علم ژئومورفولوژی مطالعهی اجزای ناهمواریهاست و برای توصیف علمی آنها، اجزای مختلف عوارض زمین و چگونگی روابط سیستماتیک آنها را بررسی میکند. در فلات ایران و مرزهای سیاسی کنونی آن، ناهمواری مختلفی همچون چالهها و حوضههای بزرگ و کوچک وجود دارند. این حوضهها در میان دو رشتهکوه زاگرس در غرب و جنوب و رشتهکوه البرز در شمال محصور شدهاند. خود این رشتهکوهها قلههای مرتفع بسیاری دارند که برخی از آنها عبارتاند از:
- دماوند، علمکوه، سبلان، کوه هزار، دنا، زردکوه، اشترانکوه، شیرکوه، تفتان، سهند، الوند و پراو.
اقلیمشناسی
یکی دیگر از زیرشاخههای جغرافیای طبیعی اقلیمشناسی است که از رشتهی دانشهای جوّی و علوم زمین محسوب میشود. در حال حاضر، اقلیمشناسی دو حوزهی اقیانوسشناسی و زیست، زمین و شیمی را شامل میشود. در سطوح ابتدایی، هواشناسی را همان اقلیمشناسی مینامند که صحیح نیست و این دو باهم تفاوتهایی دارند؛ ازجمله آنکه در هواشناسی فقط ویژگیهای جوّی و در اقلیمشناسی آبوهوا بررسی میشود.
از نظر اقلیمشناسی، کمبود بارش در کشورمان باعث شده است قسمتهای وسیعی از آن در قلمروی آبوهواهای خشک جهان قرار بگیرد. بااینحال، اقلیمهای متنوعی نیز همچون نیمهگرمسیری و شمالگانی در کشور مشاهده میشوند.
در واقع، میزان بارندگی در کشورمان تنوع دارد و از ۲ اینچ در شهر میرجاوه تا ۷۲ اینچ در بندر انزلیِ سواحل دریای خزر متغیر است. درضمن، میزان بارندگی در فصل زمستان به بیشترین حد خود میرسد. جالب اینکه شمال کشور تضاد بزرگی در آمار بارش ایجاد میکند که بهدلیل وجود کوههای بلند البرز است. در واقع، این کوهها همانند سدی از اثر دریای خزر بر نواحی جنوبی خود جلوگیری میکنند و باعث میشوند شمال ایران حاصلخیز و جنگلی باشد. در ایران، بهجز مناطق شمالی و سواحل خلیج فارس و دریای عمان و همچنین، جزایر جنوب کشورمان که مرطوباند، سایر نواحی تابستانهای گرم و خشکی دارند.
جغرافیای خاک
در بررسی جغرافیای خاک ایران متوجه میشویم که در نخستین دورههای زمینشناسی، در حدود چند میلیون سال پیش، تمام خاک ایران زیر آب واقع شده بود. سپس، بهتدریج قسمتهایی از شمال و جنوب ایران سر از آب بیرون آوردند. در دورهی دوم زمینشناسی، قسمت شرقی ایران برخلاف تصور، بیشتر در آب فرورفت و در دورهی سوم، قسمتهای جنوبی ایران پدیدار شدند.
بعدها، در آغاز دورهی چهارم زمینشناسی، یخچالهای طبیعی کوههای البرز را فراگرفتند و حرکت آنها باعث شد تودههای بزرگ آبرفتی و رسوبات پدید آیند. پس از آن، در طی دورههای مختلف، رسوبات آهکی، دولومیت، رسوبات دریایی و نظایر آنها به وجود آمدند که عامل اصلی آنها فرسایش آبی و بادی بود.
بومشناسی
شاخهای از زیستشناسی به نام بومشناسی یا اکولوژی وجود دارد که جزو زیرشاخههای جغرافیای طبیعی ایران است. این شاخه تنوع زیستی، توزیع و جمعیت جانداران و همکاری و رقابت بین گونهها را بررسی میکند.
زلزلهشناسی و گسلهای فعال
با توجه به قرارگیری بیشتر شهرهای کشور بر روی گسل، در طول تاریخ بسیاری از این شهرها به نابودی کشیده شدهاند. در دورهی معاصر نیز دو شهر بم و طبس بهطور وسیعی ویران شدند و سپس، عملیات بازسازی آنها انجام گرفت. بهطور کلی، بررسی کشور از نظر گسلهای فعال و زلزلهشناسی در حیطهی مطالعات جغرافیای طبیعی ایران قرار میگیرد.
گوناگونی زیستی و جانداران
تنوع زیستی به مفهومی گسترده گفته میشود که امروزه در سه سطح ژن، گونه و اکوسیستم به بررسی آن میپردازند. این مفهوم همهی شکلهای زندگی از سلول گرفته تا گونهها و اکوسیستمها را در بر میگیرد. بنابراین، پوشش گیاهی و جانوری نیز جزئی از آن است.
از نظر پوشش گیاهی، حدود یکدهم کشورمان را جنگل تشکیل میدهد که گستردهترین آنها در جنوب دریای خزر قرار دارند. درختان این منطقه بهطور معمول، شامل درختان برگریز، بلوط، راش، نمدار، نارون و گردو هستند. در مقابل، در مناطق خشک مرکزی کشورمان درختان اُرس (سرو کوهی)، بادام و درختان میوه رویش بیشتری دارند. در نواحی بیابانی و سرتاسر ایران نیز درختچهها و درمنهها خودنمایی میکنند.
در تپههای ماسهای و کویری ایران، ذخایر آب زیرزمینی باعث رشد گیاهانی از تیره موردیان میشوند. جالب اینکه در میان صحراهای بیآبوعلف کشورمان، نقطههای سرسبزی به نام واحه وجود دارند که در تنوعبخشی به پوشش گیاهی ایران نقش بسزایی دارند. واحهها در واقع در رشد تاکستانها، تمشک ایرانی، صنوبر، خرما، مورد، خَرزَهرهایان، آکاسیا، بید، آلو و توت نقش دارند.
پوشش گیاهی فقط بخشی از تنوع زیستی کشورمان محسوب میشود و نباید از پوشش جانوری در این حیطه غافل شد. در ادامه، نواحی مختلف کشور را از نظر وجود جانداران مختلف بررسی میکنیم:
- کوههای دارای پوشش گیاهی: پلنگ ایرانی، خرس، کفتار، گرازهای وحشی، بز کوهی، آهو، قوچ و میش؛
- سراسر کشور: شغال و خرگوش؛
- دشتها و بیابانها: گورخر ایرانی که زیرگونهای از گورخر آسیایی است و در خطر انقراض قرار دارد؛
- شمال کشور: قرقاولهای ایرانی و انواع پرندگان آبزی همچون پرندگان دریایی، اردک و غاز؛
- بیابانهای کشور: کرکسهای ایرانی؛
- مناطق نیمهصعبالعبور و بلند کشور: گونههای مختلفی از گوزن، جوجهتیغی، روباه و بیش از ۲۲ گونه از جوندگان؛
- سیستان و بلوچستان: سنجاب نخلی و خرس سیاه آسیایی.
گفتنی است که در جنگلهای مناطق دریایی جنوب خزر، ببرهای ایرانی زندگی میکردند که بعدها منقرض شدند. شیر ایرانی نیز تقریباً در خطر انقراض قرار داشت تا اینکه قبل از انقلاب سال ۱۳۵۷ خورشیدی، طرحهایی مبنی بر احیای این گونههای جانوری سازماندهی شد. سپس در سال ۱۳۹۸، گونهای از شیر ایرانی با توافق بین باغوحش ارم و انجمن آبزیگاه و باغوحشهای اروپا به ایران بازگردانده شد تا عملیات احیا و پرورش آن انجام شود.
برای مطالعه بیشتر:
پرسشهای متداول درباره جغرافیای ایران
برای پیدا کردن پاسخ سایر سؤالهایتان، از طریق بخش دیدگاههای همین پست با ما در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سؤالهای شما پاسخ خواهیم داد.
ایران چندمین کشور بزرگ جهان است؟
ایران از نظر پهناوری و وسعت، در مقام هفدهم بین کشورهای جهان قرار دارد. مساحت کشورمان حدود ۱٫۶ کیلومتر مربع است.
نام قدیمی خلیجفارس چیست؟
نام این خلیج از دیرباز «دریای پارس» بوده است. نخستین بار ایرانیان در روزگار هخامنشیان، این دریا را «پارسا درایا» یا «دریای پارس» خواندند.
بلندترین کوه ایران چه نام دارد و در کدام رشتهکوه واقع است؟
بلندترین کوه ایران دماوند است که طبق اعلام ناسا، ۵۶۷۰ متر ارتفاع دارد و در رشتهکوه البرز واقع شده است.