تیشتَر یا ایزد باران ازجمله خدایان ایران باستان است که دوگانگی در شخصیت او راه ندارد. جالب اینکه در منابع مختلف او را با نامهای متفاوتی میشناسند. برای مثال، در زبان پهلوی نام این خدا بهصورت تیشتر یا تیشتره، در کتاب اوستا، تشتر یا تیر و در منابع زرتشتی ایزد و ستارهی باران بیان شده است. تیشتر از اسطوره های ایرانی است که در اینجا بیشتر با آن آشنا میشوید.
خدای باران همیشه در جنگ و ستیز با دیو خشکسالی بوده است. پیروان زرتشتی این دیو را با عنوان اَپوشَه میشناسند؛ چراکه دیو خشکسالی بهتدریج باعث تباهی زندگی بشر میشود.
داستان ایجاد دریای گیهانی توسط تیشتر
این خدای باستانی متعلق به چهارمین ماه از سال یعنی ماه ژوئن (تیر) است. او در اولین دهه از این ماه در لباس مردی ۱۵ساله ظاهر میشود. جالب توجه است که در تفکر ایرانی ۱۵سالگی سن آرمانی به حساب میآید.
پس از آن و در دههی دوم از ژوئن، تیشتر بهصورت گاوِ نر و در دههی سوم بهشکل اسب ظهور میکند. در کتاب پهلوی «بُندَهِش»، بنا به روایتی، خدای باران در آغاز آفرینش با درآمدن به پیکرههای پیشگفته (مرد ۱۵ ساله، گاو نر و اسب) باران ایجاد میکند. سپس، هر قطره از آن باران بهاندازهی تَشتِ آبی میشود و بدینترتیب، آب باران بهاندازهی قامت مردی افزایش مییابد و سطح زمین را فرامیگیرد.
بعد از بارش باران، جانوران موذی بهناچار به سوراخهای زمین پناه میبرند. سپس، روح باد (مینوی) آبها را به کرانههای زمین هدایت میکند. در نتیجهی این عمل، دریای گیهانی (وروکَشَه یا فراخکَرت) به وجود میآید.
شرح نبرد میان تیشتر و اپوش
شرح نبرد میان خدای باران و دیو خشکسالی در سرودی آمده است. در این سرود، خدای باران در شکل اسب سفید زیبا و زرینگوش با سازوبرگ زرین به زیر دریای گیهانی فرو میرود. سپس، در آنجا با دیو اپوش روبهرو میشود که بهشکل اسبی سیاه با گوش و دم سیاه و ترسناک حضور دارد. پس از آن، در طی سی روز نبرد، اپوش خدای باران را شکست میدهد.
پس از آن ماجرا، خدای باران با غم و اندوه به نزد اهورامزدا میآید و به او گله میکند که ناتوانی او برای شکستدادن اپوش به این دلیل است که مردم از نیایش او و تقدیم قربانیهای شایسته به او خودداری میکنند. اهورامزدا خود یک قربانی تقدیمش میکند تا نیرویی معادل نیروی ده اسب، ده شتر، ده گاو نر، ده کوه و ده رود را به خود بگیرد.
تیشتر این بار با نیرویی مضاعف به نبرد اپوش میرود و او را شکست میدهد. در نتیجه، آبها بدون برخورد با هیچ مانعی بهسمت چراگاهها و مزارع حرکت میکنند. باد، ابرهای بارانزای برخاسته از دریای گیهانی را به اینسو و آنسو میراند و با برخورد آنها به یکدیگر و بارش باران، هفت اقلیم زمین را سیراب میشود.
پس از آن، خدای باران گرز خود را بر آتش مقدس موجود در ابرها (آتش وازیشته) میکوبد و همکار اپوش را هلاک میکند؛ به این صورت که در طی برخورد گرز، آتش شراره میکشد و از وحشت آن، همکار دیو اپوش، یعنی «دیو سپنجروش»، با برآوردن خروشی به هلاکت میرسد. این بار بارانی به بزرگی سر گاو و سر انسان بر هفت کشور میبارد.
خدای باران دستور میدهد که باران هفت شبانهروز بر زمین بریزد. بهواسطهی آن باران، زهر باقیمانده از جانوران موذی در زمین با آب ترکیب و به دریا میریزد. گفته میشود که شوری و تلخی آب دریاها نیز به همین دلیل ایجاد شده است. بعد از گذشت سه روز، بادِ ایزدیِ دیگری با حرکتدادن آبها به انتهای زمین، از آنها سه دریای بزرگ، سی دریای کوچک و دو چشمه و دو رود پرآب تشکیل میدهد.
در کتاب «بندهش» نیز توصیف عمل زندگیبخش تیشتر از جنبههای گوناگون، در سرودی مختص به او آمده است. این کتاب، او را ایجادکنندهی اولیهی باران و دریاها و دریاچهها میداند؛ درحالیکه در «تیشتریَشت»، خدای باران در گردش سالانهی طبیعت، سرچشمهی دائمی آبها عنوان شده است. همچنین، او بهعنوان عطاکنندهی فرزند، درهم شکنندهی جادوگران، سرور همهی ستارگان و حامی سرزمینهای آریایی معرفی میشود.
«تیشتریشت» خدای باران را بهمثابهی موجود یا ستارهای ناظر بر بارش باران میداند. بنابراین، بدون حضور او سرزمینی با بیابانهای گسترده به وجود میآید که ناشی از گرمای تابستان و خشکسالی است.
ایزد باران از نژاد آپام نَپات از ایزدان کهن در میان مردمان هندواروپایی یا بَرزایزد محسوب میشود. از صفات او میتوان به سفیدی، درخشانی، بلندی و نوردهندگی از دور اشاره کرد. او در نبرد همیشگی با شهاب ثاقِب است. گفته میشود که جشن تیرگان که در سیزدهم تیر برگزار میشود منتسب به ایزد باران است.
برداشت ایرانیان از اسطورهی نبرد تیشتر و دیو خشکسالی
طبق اسطورهی نبرد اپوش با ایزد باران میتوان به عقیدهی ایرانیان دربارهی مراسم آیینی پیبرد. ایرانیان بر این باورند که در صورت تقدیم قربانیهای ارزشمند به خدایان، قدرت آنها افزایش مییابد. افزون بر آن، قربانیهای تقدیمشده به خدایان، سبب نیرومندی آنها و حفظ نظم فصول مختلف سال میشود.
بنا به باور ایرانیان، چنانچه هنگام قربانیدادن از تیشتر یاری بخواهند، خشکسالی مغلوب و زندگیبخشی باران به زمین آغاز میشود. بهبیان دیگر، اعتقاد آدمی به وظایف آیینی خود است که نتیجهی نبرد گیهانی میان نیروهای زندگی و مرگ را تعیین میکند.
تیشتر در منابع مختلف
در ادبیات اوستایی، تیشتر بهعنوان ایزد و رهبر ستارگان آبتبار شناخته میشود و از نژاد آب است. او ضد پریها و شهابها (شهاب ثاقب و رهبر آنها یعنی پری دژیاری) میجنگد. این در حالی است که متون پهلوی نظیر کتاب «بُنْدَهِشْن»، این خدای باستانی را یگانه سپهبد شرق میدانند و او را ستارهی شمال (هفته رنگ) معرفی میکنند که رهبری سپاه را بر عهده دارد. موضوع در شرق بودن خدای باران بهخودیخود باعث میشود که او را در مرتبهی اول خانهی حیات یا برج سلطان بپنداریم که جایگاه والایی در نبرد هرمزدی بر ضد دیوان دارد.
افزون بر آن، طبق نوشتههای پهلوی، تیشتر صاحب مقام اول در میان اجرام آسمانی است و تیزروترین ستاره به شمار میرود. او در طی نبرد خود با اپوش، دیو دیگری بهنام «سِپَنجَروش» را نیز شکست میدهد. برخی از صاحبنظران معتقدند خروشی که در طی این نبرد از دیو سپنجروش برمیخیزد، همان رعدوبرق امروزی است که قبل از باران به گوش ما میرسد.
در سایر منابع از قبیل «تیشتریشت اوستایی»، خدای باران را به ستارهای سپید و درخشنده تشبیه کردهاند که از دور پیداست. طبق این منبع، او سرشت آب دارد، تواناست و از نژاد آپامنپام به وجود آمده است. او بهعنوان سرور همهی ستارگان شناخته میشود. شایستهی ستایش و نیایش است و همسنگ اهورامزدا آفریده شده است.
چنانچه شرح خصوصیات ایزد باران مطابق با تیشتریشت نبود، پری خشکسالی قدرت نابودی زمین را پیدا میکرد. پیروان دین زرتشت معتقدند که طلوع ستارهای موسوم به ایزد باران همزمان با تازش دوبارهی چشمههای آب به وقوع میپیوندد. پس از این ماجراست که او به زیر دریای فراخکرت فرو میرود تا با دیو اپوش بجنگد. در متن موجود در «بندهش» نیز زمان نبرد او پس از مینوی آسمان بوده است:
«از آن روی که ستارهی تیشتر به خرچنگ آبسرشت طالع شد، تیشتر به سه تن بگشت: مردتن، اسبتن و گاوتن. سی شبانهروز در روشنی پرواز کرد. به هر تنی ده شبانهروز باران آورد. چنانکه اخترشماران نیز گویند که هر اختری سه تن دارد. هر سرشک آن باران بهاندازهی تشت بزرگی آبی (بود) برکشیده و برگشته. همهی زمین را به بلندی مردی آب بایستاد.»
برخلاف آنچه ذکر شد، طبق ادبیات پهلوی و «گزیدههای زادسُپُرم»، طلوع تیشتر در برج سرطان و ماه چهارم از سال یا همان تیر بوده است. به عقیدهی شخصی بهنام «مهرداد بهار» نیز ماه تیر، ماه جاریشدن آبهاست و تیشتر که بهعنوان فرشتهی آبآور شناخته میشود، خدای این ماه است. بدون شک، طلوع این ستاره در نزد ایرانیان نماد رهاشدن از ماههای خشکی و بیآبی و اعلام شروع نبرد کیهانی بر ضد دیوان آسمانی است و نه بر ضد دیوان زمینی.
خدای باران در اسطورههای ایرانی
تیشتر یا خدای باران ازجمله خدایان زرتشتی است که به زمین زندگی میبخشد. شما میتوانید با مطالعهی اسطورههای مربوط به این ایزد با فرهنگ ایرانی بیشتر آشنا شوید. «دستی بر ایران» با معرفی اساطیر ایرانی قصد آشناسازی شما با آثار ناملموس فرهنگی را دارد تا در سفرهایتان میراث فرهنگی را دقیقتر بشناسید.
پرسشهای متداول درباره تیشتر
اگر پاسخ پرسشهای خود را در موارد زیر پیدا نکردید، از طریق بخش دیدگاههای همین پست، سوالهایتان را با ما در میان بگذارید. ما در اولین فرصت به آنها پاسخ خواهیم داد.
تیشتر چیست؟
در منابع زرتشتی، تیشتر بهمعنای ایزد و ستارهی باران شناخته میشود و ستارهی مظهر او شبآهنگ نام دارد.
حیوان تیشتر کدام است؟
در هنگام نبرد این خدای باستانی با دیو اپوش، او بهشکل اسب زرینگوش با سازوبرگهای زرین به دریای کیهانی وارد میشود. سپس، با دیو خشکسالی بهشکل اسبی با دم و گوش سیاه روبهرو میشود. بنابراین، حیوان تیشتر اسب است.
تیشتر یا خدای باران چه شخصیتی دارد؟
او شخصیتی است در ارتباط با باران که دوگانگی در وجود او مشاهده نمیشود. این خدا را بهعنوان نیروی نیکوکاری تشخیص میدهند. او با دیو خشکسالی اپوش نبرد میکند و درنهایت پیروز میدان میگردد. او بهعنوان منشأ همهی آبها، سرچشمهی همهی چشمههای خروشان، اولین ستاره و نماد باروری شناخته میشود.