قلعههای ایرانی جایگاه ویژهای در معماری ایرانی دارند. دربارهی انواع قلاع و تاریخچه و اصول اولیهی ساخت آنها در دوران مختلف، توضیحات کاملی در پست قلعههای ایرانی بیان کردهایم. در نوشتار پیش رو، به شرح تقسیم بندی قلعه های ایرانی میپردازیم.
در تقسیمبندی کلی و غیردقیق میتوان قلعهها را به دو نوع قلعههای کوهستانی و جلگهای تقسیم کرد. در نوع دیگری از دستهبندی، قلعهها با توجه به کارکردشان طبقهبندی میشوند. بر اساس این تقسیم بندی قلعه های ایرانی، انواع قلاع عبارتاند از:
- قلعههای نظامی و سرحدی که وظیفهی حفظ امنیت کشور را داشتند؛
- قلعههای راهداری که وظیفهی تأمین امنیت راهها و کاروانهای تجاری و کاروانسراهای بینراهی را بر عهده داشتند؛
- قلعهها و استحکاماتی که اقلیتهای مذهبی و سیاسی مخالف دولت مرکزی از آنها استفاده میکردند، مانند قلعههای اسماعیلیه؛
- قلعهها و استحکاماتی که یاغیان و متمردان و راهزنان در آنجا مستقر بودند؛
- قلعههای حاکمنشین که معمولاً در مراکز جمعیتی مهم، حكام محلی و منطقهای از آنها استفاده میکردند؛
- قلعههای روستایی که بهصورت دائم یا در مواقع خطر، اهالی محل در آنها سکونت داشتند؛
- قلعههای مستحکم کوهستانی که حاکمان در مواقع خطر و هجوم دشمن بههمراه خانواده و اموال ارزشمند خود بدان پناه میبردند.
قلعههای کوهستانی
مهمترین دلیل شکلگیری قلعههای کوهستانی، استفاده از عوامل طبیعی برای دفاع و بازدارندگی و نیز جلوگیری از غلبهی دشمن است. در قلعههای کوهستانی بهشرط انتخاب مکان مناسب برای ساخت قلعه، میتوان با نیرو و امکانات اندک و در کوتاهمدت، در برابر لشکری بزرگ مقاومت کرد؛ درحالیکه سایر قلعهها چنین قابلیتی ندارند. در اغلب قلعههای کوهستانی، راه دسترسی منحصر به باریکهراهی است خطرناک که با تدابیر سادهای میتوان آن را در برابر دشمن نفوذناپذیر ساخت.
نقشه قلعههای کوهستانی
در این گونه از تقسیم بندی قلعه های ایرانی، طرحها و نقشههای هندسی و ازپیشطراحیشدهای مشاهده نمیشود؛ چراکه نقشهی آنها متناسب با سطح صخرهها و قلهها شکل میگرفت. همانگونه که این صخرهها شکل و طرح مشخصی ندارند، قلعههای ساختهشده نیز چنین وضعیتی یافتهاند.
تنوع در فضاهای داخلی قلعههای کوهستانی نیز نمود پیدا میکند. در تعدادی از قلعهها بر اساس وضعیت طبیعی کوه و صخره، نیازی به ساخت برج و باروی اضافی وجود نداشته است؛ چراکه دیوارههای صخرهای و پرتگاههای عمیق نقش برج و بارو را ایفا میکردند. در چنین نمونههایی، فقط بخش ورودی و شکافهای احتمالی کوه با دیوارههای مستحکم مسدود و حفاظت میشد. در مقابل، قلعههایی نیز وجود دارند که با برج و باروی متعدد و لایههای دفاعی مختلف نفوذناپذیر شدهاند.
مصالح قلعههای کوهستانی
قلعههای کوهستانی ازنظر ساخت و مصالح، بسیار متنوعاند؛ درحالیکه تعدادی از فضاهای معماری در دل صخره کنده شدهاند، فضاهای دیگر با مصالح متداول و بهصورت آزاد بنا میشدند. مصالح استفادهشده در قلعههای کوهستانی بهدلیل فراوانی مصالح سنگی در محل، عمدتاً از سنگ لاشه و قلوهسنگ و در جاهایی، سنگ تراشیده و فرمگرفته هستند که با ملاط ساروج، گل آهک، گچ و گاه بهصورت خشکهچین کار شدهاند. در این قلعهها از آجر خشت و گل نیز استفاده شده است.
پوشش و معماری قلعههای کوهستانی
بر اساس تقسیم بندی قلعه های ایرانی، نوع معماری نیز متفاوت بوده است. پوشش استفادهشده در قلعههای کوهستانی از انواع مسطح تیرپوش و تاق و گنبد است. در برخی از قلعهها که امکان نفوذ دشمن از جهات مختلف وجود داشته، دورتادور قلعه را برج و بارو فرا گرفته است. در این قلعهها، برخلاف قلعههای جلگهای، برجهای دفاعی در فواصل نامنظم و فقط در نقاطی ساخته شدهاند که ضرورت داشته است. این برجها در دورههای پس از اسلام، عموماً بهصورت مدور با قطرهای مختلف طراحی میشدند.
برجهای کمقطر بیشتر بهصورت توپر و برجهای حجیمتر با فضاهای خالی و کاربردی در میانه ساخته میشدند. در برجهای دستهی اخیر فضاهایی در چندطبقه و نیز راهپلهای برای صعود به طبقات بالاتر تعبیه میشد. بر بالای برج و بارو، روزنهها و کنگرههایی تعبیه میشد تا نگهبانان ضمن دیدهبانی، در مواقع هجوم دشمن از آنجا تیراندازی کرده و اجسامی را بر سر دشمن بریزند.
در تعدادی از قلعههای مهم کوهستانی، برای افزایش توان دفاعی، برج و باروی دومی نیز در نظر گرفته میشد یا در برخی، از خندق نیز برای جلوگیری از نفوذ دشمن استفاده میشد؛ مانند قلعهی الموت و خندقی که در دامنهی جنوبی آن احداث شده است.
دروازههای قلعههای کوهستانی
دروازهی اصلی قلعهها معمولاً در انتهای باریکهی راه منتهی به قلعه قرار میگرفت و در دو طرف آن دو برج مستحکم دفاعی ساخته میشد. این دروازهها پوششی تاقی و دری چوبی و مستحکم داشتند. برای جلوگیری از آتشزدن درها توسط دشمن، معمولاً به آن پوشش فلزی میدادند. انواع درهای فلزی و سنگی نیز وجود داشتند. قلعهها معمولاً دروازهی فرعی و راه مخفی هم داشتند که در مواقع ضروری استفاده میشد.
در فضای داخلی دروازهی قلعه، اتاقهایی برای نگهبانان در نظر گرفته میشد که معمولاً روزنههایی به بیرون قلعه داشتند.
فضای داخلی قلعههای کوهستانی
در این دسته از تقسیم بندی قلعه های ایرانی، فضاهای داخلی ازنظر تعداد و وسعت و ساخت بسیار متنوع بودند و شامل محل استقرار سربازان و جنگجویان و فضاهای تدارکاتی و مقر فرمانده و حاکم قلعه میشد.
در قلعههای مهم و وسیع، بناهای متعدد دیگری با کارکردهای مختلف وجود داشت؛ ازجمله مسجد، کوشک، کارگاههای تولیدی و زندان. در مرتفعترین و دستنیافتنیترین نقطهی قلعه، مقر فرمانده یا کوتوال قلعه ساخته میشد؛ بهگونهای که گاه این محل خود به قلعهی مستحکمی در میان قلعهی اصلی تبدیل میشد. معماری این بخش نیز بسیار متنوع و تابع اوضاع و عوامل مختلف بهویژه اهمیت و بزرگی قلعه بود.
تأمین آب در قلعههای کوهستانی
یکی از مسائل مهم در ساخت قلعههای کوهستانی مسئلهی تأمین آب بود. از بقایای قلعههای برجایمانده روشن است که این مسئله به شیوههای مختلف حل میشد. در تعدادی از قلعهها ازجمله قلعهی الموت، با ایجاد کانالها و آبراههای زیرزمینی و به کمک تنبوشه، آب را از چشمهها و نهرهای جاری در ارتفاعات بالاتر به سطح قلعه هدایت میکردند.
تعدادی از قلعهها در میان یا کنار خود، چشمههای آب جاری داشتند. در تعدادی دیگر همانند قلعهی لمبسر، با ایجاد راهروی زیرزمینی، از محل قلعه تا کنار رودخانه، امکان استفادهی قلعهنشینان از آب رودخانه را حتی در مواقع خطر فراهم میساختند.
در تعداد دیگری از قلعهها همانند قلعهی فلکالافلاک و ارگ بم و قلعهی دختر کرمان، به ایجاد و حفر چاه عمیق اقدام کردهاند؛ اما در بسیاری از قلعهها و در نبود چنین امکاناتی یا در کنار این امکانات، به ایجاد حوضچههای ذخیرهی آب حاصل از بارش یا آبانبارها اقدام میکردند. این حوضچهها در نقاط خاصی از صخره یا کوه ساخته میشد که آب باران یا برف در آن جاری میشد. گاهی نیز با ایجاد نهرها و شیارهایی در اطراف آنها، آبهای جاری را به داخل این آبانبارها هدایت میکردند.
شیوهی ساخت این آبانبارها کاملاً متفاوت بود. تعدادی از آنها در دل صخره کنده شده و تعدادی دیگر با مصالح متداول و ملات ساروج ساخته میشدند. تعدادی دیگر نیز متشکل از دیوارهای با سدی کوچک بودند که در محل مناسب قرار میگرفت و آبهای جاری در پشتسر آن جمع میشد؛ همانند قلعهی سنگ سیرجان و قلعهی دختر جادهی کرمانزرند.
برخی از آبانبارها با کمک پوششهای مسطح یا به کمک تاق و گنبد مسقف میشدند. تعدادی دیگر پوششهای موقت داشتند و بعضی دیگر بدون هرگونه پوششی بودند. تعداد این آبانبارها در قلعههای مطالعهشده متفاوت است. آبانبار قلعهی دختر کرمان واقع در جادهی کرمانزرند، وسیعترین حوضچههای ذخیرهی آب را دارد.
قلعههای جلگهای
قلعههای کوهستانی از استحکام و نفوذناپذیری مطلوبی برخوردارند؛ اما برای کسانی که در دشتها و جلگهها زندگی میکنند و امکان دسترسی سریع به اینگونه قلعهها را ندارند و همچنین برای مراکز پرجمعیت و حاکمانی که وظیفهی تأمین امنیت قلمروی تحتحاکمیت خود را دارند، چندان مناسب نیستند. ازاینرو، نوع دیگری از تقسیم بندی قلعه های ایرانی کاربرد داشته به نام قلعههای جلگهای که همگام با قلعههای کوهستانی رشد و نمو کردند و به حیات خود ادامه دادند. در ساخت قلعههای جلگهای به تپههای طبیعی و مصنوعی و بلندیها توجه ویژهای میشد؛ چراکه بر مناطق پیرامون اشراف داشته و توان دفاعی بیشتری ایجاد میکردند.
طرح و نقشههای قلعههای جلگهای
قلعههای جلگهای عموماً براساس طرح و نقشهی ازپیشطراحیشده و شکلی هندسی ساخته میشدند. با توجه به ماهیت وجودی، از ابعاد، استحکام، ساخت و طراحی متفاوتی برخوردار بودند. عنصر اصلی و دفاعی قلعههای جلگهای را خندق و برج و بارو شکل میدهد؛ ازاینرو، توجه ویژهای به این بخش میشد.
تأمین امنیت قلعههای جلگهای
امنیت قلعهها نیز مطابق با تقسیم بندی قلعه های ایرانی به شکلهای مختلف تأمین میشد. از مهمترین راهکارها، ایجاد خندق دور قلعه بود که بهگونهای طراحی و اجرا میشد که با اتصال به منبع آب رودخانه، در صورت لزوم با آب پر شود و به مانع مهمی در برابر نفوذ دشمن تبدیل گردد. در نبود آب، حجم خالی خندق خود مانعی مهم در سر راه دشمن و دستیابی او به حصار قلعه بود؛ بهویژه، مانع انتقال تجهیزات سنگین قلعه به بیرون میشد.
قلعههای جلگهای همگی از حصاری مرتفع و مستحکم برخوردار بودند. این حصار معمولاً در فواصل معین و بهویژه در زوایا با برجهای دفاعی تقویت میشد. داخل برجها فضاهای چندطبقه و راهپلهای برای دسترسی به طبقات بالا وجود داشت. حصارها اغلب نقشهای مربعمستطیل و گاه چندضلعی و دایره داشتند. بر بالای برج و بارو بهصورت منظم کنگرهها و روزنههایی برای دیدهبانی و دفاع تعبیه میشد. این عناصر در کنار جنبهی کاربردی، نمایی زیبا به قلعه میبخشید.
مصالح بهکاررفته در قلعههای جلگهای
در این گونه از تقسیم بندی قلعه های ایرانی، مصالح استفادهشده در برج و بارو را اغلب چینه و خشت و گل تشکیل میداد. در بخشهایی ازجمله در قسمت ازاره و دروازهها، از سنگ مصالح و آجر نیز استفاده میشد. در تعدادی از قلعههای مهم همانند ارگ بم، بر بالای برج و بارو راهرویی تعبیه میکردند که در دو طرف به جانپناه منتهی میشد. در آن راهرو نگهبانان قلعه تردد کرده و به دفاع میپرداختند، همچنین تجهیزات مربوط به دفاع ازجمله توپ بر آن نصب میشد.
حصارها با توجه به نوع قلعه به ضخامتهای مختلف ساخته میشدند؛ اما از ضخامت همگی آنها، با افزایش ارتفاع دیوار کاسته میشد.
در ضلع اصلی حصار که معمولاً رو به جانب جاده ارتباطی داشت، دروازه قرار میگرفت. تعدادی از قلعهها گاه بیش از یک دروازه داشتند. این دروازهها در دو طرف با برجهای مستحکم دفاعی حفاظت میشدند. در داخل این برجها، بالای دروازه و فضای پشت آن، اتاقهایی برای استقرار نگهبانان ساخته میشد. این اتاقها روزنههایی به بیرون قلعه داشتند که برای کنترل ورود و خروج به قلعه کاربرد داشتند.
در قلعههای خندقدار برای عبور از خندق و رسیدن به دروازه، پلی از نوع ثابت یا متحرک تعبیه میشد. نمونه پلهای ثابت در ارگ بم دیده میشود. پلهای متحرک و چوبی که در قدیم به آنها «تخته پل» میگفتند، بهگونهای ساخته میشدند که در مواقع خطر بهراحتی بتوان آنها را برچید و راه عبور دشمن را سد کرد.
در برخی از قلعههای مجهز و مهم، از درهای متحرک دروازه بهجای پل استفاده میکردند؛ بدینصورت که لت بزرگ و یکتکهی دروازه با دو زنجیر که از سوراخهای بالا و دو طرف دروازه بیرون میآمد، روی خندق میخوابید و شبها یا بههنگام خطر با کشیدن زنجیرها، پل برچیده و دروازه مسدود میشد.
فضای داخلی قلعههای جلگهای
فضای داخلی تعدادی از قلعهها، در اصل محل زندگی حاکم را تشکیل میداد. درحالیکه در تعدادی دیگر، فضای داخلی روستایی کوچک بود و در بعضی دیگر ترکیبی از این دو و فراتر از آن بود. از نمونههای این دسته، میتوان به ارگ بم اشاره کرد که متشکل از ارگ حکومتی، قسمت شهر (شارستان)، برج و باروی اصلی، خندق و حومهی ربض است. در اینگونه قلعهها، ارگ حکومتی در مرتفعترین بخش و در قسمت انتهایی قلعهی اصلی قرار میگرفت و از برج و باروی مستحکم و اختصاصی بهره میبرد. این قسمت معمولاً از طریق یک دروازه به داخل قلعه و از طریق دروازهی دیگری به خارج از حصار قلعه راه پیدا میکرد.
پرسشهای متداول درباره تقسیم بندی قلعه های ایرانی
برای پیداکردن پاسخ سایر سؤالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سؤالهای شما پاسخ خواهیم داد.
تقسیم بندی قلعه های ایرانی در حالت کلی به چه صورت است؟
قلعههای کوهستانی و قلعههای جلگهای.
قلعه کوهستانی چیست؟
قلعههای کوهستانی قلاعی هستند که بر فرار کوهها یا نواحی کوهستانی ساخته میشدند و حصار آنها از یک سمت صخرهها و دیوارههای طبیعی کوه بوده است. اصولاً نقشهی مشخصی برای ساخت آنها وجود نداشته و مصالح آنها عمدتاً از سنگ بوده است.
چند قلعه کوهستانی را معرفی کنید.
قلعهی بابک، قلعهی ضحاک، قلعهی آتشگاه (خراسان رضوی)، قلعهی دختر، قلعهی قهقهه، قلعههای اسماعیلیان در رودخان و الموت.
قلعه جلگهای چیست؟
اینگونه قلعهها که معمولاً برای روی تپهها یا بلندیهای مشرف بر دشت اطرافشان برپا میشدند، پلان مربع یا مربعمستطیل داشتند و در چهارگوشهی آنها برجهای مدوری برای دفاع ساخته میشدند. مصالح این قلعهها خشت و گل است و آجر و گچ بهندرت در آنها به کار میرفته است. بارو (دیوار ضخیم) این قلعهها چینه است یا با خشتهای قطور ساخته شده است. برای استحکام آنها، قطر و ضخامت بعضی از باروها گاهی به چهار متر هم میرسد.
چند قلعه جلگهای را معرفی کنید.
ارگ علیشاه، ارگ بم، دژ ایزدخواست، نارین قلعه، مهر پادین یزد، قلعهی فلکالافلاک، قلعهی شوش و قلعهی پرتقالیها.