دورهی فرمانروایی هخامنشیان برگ زرینی از تاریخ ایران است که مطالعهی آن، غرقشدن در شگفتیهای یک امپراتوری باشکوه، هوشمندانه و اخلاقمدار را در پی دارد. برای اطلاع از ظهور و افول هخامنشیان، بهتر است ابتدا با بنیانگذار آن آشنا شویم. کوروش دوم که با عنوان کوروش بزرگ شناخته میشود، بنیانگذار سلسلهی هخامنشیان است. پدربزرگ مادری او ایشتوویگو، آخرین پادشاه مادها و پدربزرگ پدری او هخامنش، اولین بنیانگذار قانون میراث در میان پارسیان و در تاریخ ایران بود.
کوروش امپراتوری جدیدی بر اساس اخلاق، عدالت و شایستگی به جهان معرفی کرد. او برخلاف امپراتوریهای قبلی، با شکستخوردگان با مهربانی و با دشمنان با صبوری رفتار میکرد. او کسانی را که باورها و آداب و رسوم متفاوت داشتند، در اعتقادات و آیینهایشان آزاد میگذاشت. بیانیه او در بابل که بر روی استوانهای گلی نوشته شده است، اولین پیشنویس اعلامیه حقوق بشر بهحساب میآید.
در این نوشتار، با سه سایت باستانی آشنا خواهیم شد که با کشف آنها دربارهی ظهور و افول هخامنشیان اطلاعاتی به دست آمده است. گردشگران نیز برای آشنایی با این محوطههای تاریخی دورهی هخامنشیان، میتوانند با تور یکروزه از شیراز بیرون بروند و پس از تماشای این مکانهای تاریخی، دوباره به شیراز برگردند.
۱. پاسارگاد؛ آغاز ظهور و افول هخامنشیان در این منطقه
پاسارگاد، پایتخت امپراتوری هخامنشیان، اولین امپراتوری چندفرهنگی در غرب آسیا بوده است. پاسارگاد جایی است که کوروش کبیر در آخرین نبرد با ایشتوویگو، آخرین پادشاه ماد، او را شکست داد و سپس در همان منطقه و فراتر از آن، نخستین امپراتوری پارسیان را بنا نهاد. او پاسارگاد را برپا ساخت و کاخهایی در گرامیداشت پیروزیهایش بنا کرد. بدین ترتیب، ظهور هخامنشیان رقم خورد و کوروش بزرگ بنیانگذار سلسلهی هخامنشیان شد.
آرامگاه کورش نیز در همین شهر واقع شده است. امروزه، منطقهی پاسارگاد در نزدیکی شیراز در استان فارس، در جنوب غربی ایران قرار دارد. بهگفتهی یونسکو، «کاخها، باغها و آرامگاه کوروش نمونههای برجستهی اولین مرحلهی هنر و معماری سلطنتی هخامنشی و گواهی بینظیری از تمدن پارسی هستند.»
پاسارگاد بهمعنای نیکان روزگار و نام قبیلهای از شاهان ایرانی است. پاسارگاد را کوروش کبیر در سدهی ششم پیش از میلاد بنیان نهاد. در مجموعهی پاسارگاد چندین بنای تاریخی بهجا مانده است:
- آرامگاه کورش بزرگ در جنوب؛
- تل تخت (معروف به تخت مادر سلیمان) واقع بر تپهای در شمال محوطهی اصلی؛
- مجموعهی سلطنتی در مرکز محوطهی اصلی، شامل بقایای ساختمان دروازه، تالار عمومی، قصر مسکونی و باغ سلطنتی؛
- بنای کوچکی در شرق که حدس زده میشود بقایای یک پل باشد؛
- زندان سلیمان که در جنوب مجموعه قرار دارد و برجی سنگی است با حدود ۱۴ متر ارتفاع.
توصیفی کوتاه از آرامگاه کورش کبیر
آرامگاه کوروش سالیان بسیار پیش از این، نقطهی کانونی برای بازدیدکنندگان پاسارگاد بوده است. کاخ پاسارگاد نیز تقریباً در یک کیلومتری شمال آن قرار دارد. این منطقه شامل یک کاخ برای گردهمایی حضار و باغهایی در اطراف آن بوده است. این اولین نمونهی باغهای ایرانی بوده که پدیدار شده است. متأسفانه، هرآنچه امروز از باغهای دوران هخامنشی در این منطقه باقی مانده است، فقط پایههای سنگی و پایهستونهای دیوارهاست.
در این مکان، سالن ستوندار رایجترین شکل طراحی است. یکی از معماران برجسته دربارهی این سالن میگوید که در ساخت آن از تکنیکهای سنگکاری خارقالعادهای استفاده شده است؛ زیرا پیش از آن، همهی سالنهای ستوندار در فلات ایران، با دیوارهای آجری گلی و ستونهای چوبی ساخته میشدند.
این نوآوری امکان تولید سکوهای سنگی، پلهها، کفها و همچنین ستونهای سنگی را به وجود آورد. هریک از این سازهها نشانهای از معماری دوران هخامنشیان از حدود ۵۴۰ پیش از میلاد تا بعد از آن محسوب میشوند.
آرامگاه کوروش با سنگهایی بسیار غولآسا ساخته شده است. این سنگها با بستهای فلزی دمچلچلهای به هم متصل بودهاند که متأسفانه بسیاری از آنها به تاراج رفتهاند. این آرامگاه پیش از ظهور اسلام برای مردم مقدس بوده است. پس از ورود اعراب به ایران نیز این محل قداست خود را حفظ کرد.
در میان مردم، این محل با نام مشهد مادر سلیمان معروف بوده است. برای این نامگذاری دو دلیل ذکر کردهاند: ساخت بنا با سنگهای غولآسا را خارج از توان انسانها میدانستند و معماری آنها را به فرمان حضرت سلیمان و به دست موجودات فرازمینی نسبت میدادند؛ دیگر اینکه در زمان حملهی اعراب، برای در امان نگه داشتن این مکان مقدس از تخریب به دست اعراب، آن را به حضرت سلیمان نسبت دادهاند. این انتساب به حضرت سلیمان در جاهای دیگری نیز تکرار شده است. مانند نامگذاری آتشکدههایی در استان آذربایجان که به تخت سلیمان مشهورند.
باغهای پاسارگاد ظاهراً اولین نمونهی چهارباغ و نوع خاصی از مفصلبندی فضا هستند. این باغها تا مدتها الگویی برای ساخت و طراحی باغهای بعد از خود بودند.
یکی از فضاهای مجموعهی پاسارگاد با نام تل تخت یا دژ داریوش شناخته میشود. تل تخت در زمان داریوش سوم ساخته شد و محلی برای برگزاری مراسم مذهبی و تشریفات درباری بود و با برج و بارو از آن محافظت میشد. امروزه از تل تخت که در میان مردم به نام تخت مادر سلیمان معروف است، سازهی چندانی باقی نمانده است. گفته میشود این بناها تا زمان فتح اسکندر سالم بودهاند.
در تل تخت چهار گونه معماری یافت شده است:
- ساختارهای سنگی، عموماً مربوط به دورهی اول هخامنشی؛
- ساختارهای خشتی، مربوط به دورهی دوم هخامنشی؛
- ساختارهای خشتی و سنگی، مربوط به دورهی سلوکی و اشکانی؛
- ساختارهای خشتی، آجری و سنگی، مربوط به اواخر دورهی ساسانی.
پاسارگاد اهمیت خود را برای پادشاهان هخامنشی حفظ کرد اما در دوران حکومت شاهان بعدی، پایتخت به شهرهای دیگر انتقال یافت.
۲. تخت جمشید؛ دوران شکوه هخامنشیان
مکان دیگری که گویای ظهور و افول هخامنشیان و تاریخ این سلسله است، به تخت جمشید شهرت دارد. این مکان یکی از مراکز پادشاهان دودمان هخامنشی است که در حدود ۶۰ کیلومتری جنوب پاسارگاد قرار دارد. پس از کوروش بزرگ، داریوش یکم که به داریوش بزرگ مشهور است، ادارهی امپراتوری پارس را به عهده گرفت. او شروع به ساخت تخت جمشید کرد. تخت جمشید از کاخهای مناسبتی، کاخهای مسکونی موقت، خزانهداری و مجموعهای از دژها تشکیل شده است. این کاخ بهعنوان مجموعه کاخهای مناسبتی و بیشتر برای برگزاری جشنهای نوروز، جشن سال نوی ایرانی، ساخته شد.
دروازه این مکان از جنوب و از طریق پله است. در سمت راست این ورودی میتوان بلوک مستطیلشکل عظیمی را دید که سه کتیبه به خط میخی و به نام خشایارشاه روی آن قرار دارد:
- کتیبهای به زبان پارسی باستان
- کتیبهی دوم به زبان عیلامی
- سومین کتیبه به زبان بابلی.
نوشتهی این کتیبهها بهوضوح ماهیت تخت جمشید و کسانی که در ساخت آن نقش داشتهاند و همچنین، باورها و افکار خشایارشاه را به بازدیدکنندگان معرفی میکند.
قسمتهای مهم و در خور توجه این مجموعه کاخ عبارتاند از:
- دروازه همه ملل
این دروازه که به دروازه ملل شهرت دارد، یکی از چشمگیرترین بناهای تخت جمشید محسوب میشود و گویای ظهور و اعتلای هخامنشیان در زمان خشایارشاه است.
این بخش، سالنی چهارستونه و مربعیشکل بوده که سه در ورودی سنگی داشته است. دو گاو بالدار بسیار بزرگ روی قسمت داخلی در ورودی شرقی و همچنین در ورودی حکاکی شدهاند. بالای ورودیها شش قطعه کتیبه به خط میخی وجود دارند.
- کاخ بار عام داریوش؛ آپادانا
در این کاخ، پادشاهان هخامنشی از میهمانان و مقامات ملل مختلف پذیرایی میکردند. حیرتانگیزترین بخش تخت جمشید، راهپلههایی است با جهات معکوس در کاخ آپادانا.
- کاخ اختصاصی داریوش مشهور به تچر
این کاخ سازهای زیباست که قدیمیترین کاخ در تخت جمشید به حساب میآید. در این کاخ سه خط مختلف مشاهده میشوند که در دورانهای تاریخی گوناگون حکاکی شدهاند: یکی به خط میخی از دوران هخامنشیان، یکی به خط پهلوی از دوران ساسانیان و دیگری به خط پارسی امروزی از دوران قاجار.
- کاخ خشایار؛ هدیش
این کاخ اقامتگاه موقت خشایارشاه بوده است.
- کاخ مرکزی؛ تریپیلون
کاخ مرکزی بنایی کوچک اما بسیار تزیینشده است که در مرکز مجموعه قرار دارد. سه در ورودی و دو راهرو و راهپله این بنا را به سایر کاخها ارتباط میدهد. این کاخ به احتمال بسیار، متعلق به خشایارشاه و اردشیر یکم بوده است.
- دومین کاخ بزرگ تخت جمشید؛ سالن صدستون
ویژگی اصلی این کاخ داشتن سالنی مربعیشکل با ده ردیف دهستونه است. این کاخ، سالن حضار بوده است و بهدستور داریوش بزرگ و جانشینان وی، خشایار و اردشیر یکم، ساخته شده است. سالن صدستون تا سال ۳۳۰ پیش از میلاد برقرار بوده است تا اینکه اسکندر مقدونی آنجا را غارت کرد و سوزاند. اگرچه امروز فقط میتوان بقایای این مجموعه را دید، اما هنوز بزرگی و شکوه آن هر بینندهای را حیرتزده میکند.
داریوش بزرگ امپراتور قدرتمند و خردمند دنیای باستان بود. قلمروی او بهقدری وسیع بود که هیچ امپراتوری از آن پس نتوانست چنین وسعتی داشته باشد. نشانههای ظهور و افول هخامنشیان را بهخوبی میتوان در بستر مکانی تاریخی همچون تخت جمشید یافت.
۳. نقش رستم و امپراتورهای سربلند آرمیده در آن
نقش رستم مکان دیگری است که قدرتگرفتن و افول هخامنشیان را میشناساند. این بنا یکی از دیدنیترین مکانهای باستانی دوران هخامنشیان است که قدمت آن به زمانی برمیگردد که سقوط هخامنشیان نزدیک شده بود. این کاخ در ۵ کیلومتری شمال غربی تخت جمشید و در شمال شهرستان مرودشت استان فارس قرار دارد.
نقش رستم از آرامگاههای سنگی پادشاهان ایرانی تشکیل شده است که قدمت آنها به اولین هزاره پیش از میلاد مسیح بازمیگردد. در این کاخ، بهترین نمونههای سنگنگارههای ایرانی مشاهده میشوند که از دوران عیلامیان، هخامنشیان و ساسانیان به جا ماندهاند. این مجموعه نهتنها ظهور و افول هخامنشیان، بلکه پادشاهی ساسانیان را نیز به خود دیده است.
نخستین بار هرتسفیلد، باستانشناس و ایرانشناس آلمانی، در سال 1302 خورشیدی کاوشهایی در این مجموعه انجام داد. او بقایایی از برج و بارویی متعلق به دورهی ساسانیان را از زیر خاکهای محوطه بیرون کشید. بعدها باستانشناس دیگری به نام فریدریش اشمیت کار هرتسفیلد را ادامه داد و آثار مهمی را در آنجا کشف کرد.
قدیمیترین اثر یافتشده در نقش رستم، کتیبهای از دورهی عیلامیان است. بعدها بهرام دوم ساسانی این نقش را محو کرده و طرح دیگری بر آن حک کرده است؛ اما هنوز نقش عیلامی دیده میشود. در نقش عیلامی، ایزد و ایزدبانویی بر تختی نشستهاند که حکاکی مارهای نگاهبان پیچیده بر پایههای آن جالب توجه است.
کعبهی زرتشت بنای چشمگیر نقش رستم محسوب میشود. درست نمیدانیم که در دورهی هخامنشیان این بنا را چه مینامیدهاند. ساسانیان به آن «بُن خانک» میگفتند و نام کعبهی زرتشت در دورههای میانی اسلامی بر آن نهاده شده است. پژوهشگران بر سر کاربری بنا اتفاقنظر ندارند. عدهای آن را آتشکده و گروهی گنجینهی داراییها و گوهرهای سلطنتی یا آرامگاه پادشاهان هخامنشی میدانند.
این فرضیه نیز وجود دارد که بنا یک کاربری فرعی هم داشته و آن نورسنجی و گاهشماری بوده است. با توجه به پنجرههای کور بنا و جاگیری پلهها، نحوهی ایجاد سایهها بر پنجرهها و اجزای دیگر ساختمان، تعیین روز اول ماه و انقلابهای تابستانی و زمستانی را ممکن میکرد.
دو کتیبهی شاپور و کرتیر نیز بر بدنهی کعبه نقر شدهاند. کتیبهی شاپور یکم ساسانی به سه زبان پارتی، پارسی میانه و یونانی، بر سه طرف کعبه نوشته شده است و در آن به معرفی شاپور و قلمروی حکومتی و فتوحات وی پرداختهاند. کتیبهی کرتیر نوشتهی کرتیر از هیربدان عهد شاپور است که در آن به معرفی خود و عناوین و القابش میپردازد.
آرامگاههای سنگبریشده حاکمان هخامنشی و خاندان آنها که قدمتشان به قرنهای پنجم، چهارم و سوم پیش از میلاد بازمیگردد، در دل کوه کنده شدهاند. این آرامگاهها متعلق به داریوش بزرگ، خشایار اول، اردشیر یکم و داریوش دوم است. نقش رستم علاوه بر اینکه گورستانی سلطنتی بوده، مرکز مناسبتی مهمی برای ساسانیان تا قرن هفتم میلادی به حساب میآمده است.
پس از افول هخامنشیان، این مکان فراموش نشد و استفاده از آن با کاربری متفاوت ادامه یافت. پادشاهان ساسانی سنگنگارههایی بر پایهی کوههای آنجا حکاکی کردند و از خود، یادگارهایی ماندگار به جا گذاشتند. میتوان بخشی از تاریخ پیش از اسلام را در این مکانها مرور کرد.
یادگارهای دیدنی ظهور و افول هخامنشیان
دستی بر ایران پیشنهاد میکند سه سایت تماشایی تخت جمشید را در فهرست مکانهایی قرار دهید که باید از آنها در سفر به مرکز ایران دیدن کنید تا شاهد برگهای تاریخی از ظهور و افول هخامنشیان باشید. فقط یک روز زمان کافی است تا همهی این مکانها را ببینید و دربارهی تاریخ هخامنشیان اطلاعاتی به دست آورید. به شما اطمینان میدهیم که در بازدید از این بناهای باستانی، چیزهای جذاب بسیاری خواهید یافت که تحسین شما را برمیانگیزد.
پرسشهای متداول درباره ظهور و افول هخامنشیان
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
تخت جمشید چگونه کشف شد؟
اولین بار هرتسفیلد، باستانشناس آلمانی، در سال 1284 خورشیدی، در راه بازگشت از یک کاوش باستانشناسی متوجه آن شد. سپس در سال 1302 بهدستور رضاشاه کار کاوش در آن را آغاز کرد.
تخت جمشید را چه کسی ساخت؟
داریوش کبیر آغازگر ساخت تخت جمشید بود. پس از او پسرش خشایارشا و نوهاش اردشیر یکم با افزودن ساختمانهایی کار وی را ادامه دادند.
آیا پس از اسلام نیز سنگنگارهای به تخت جمشید اضافه شد؟
سنگنگارهای اافه نشد، ولی عضدالدوله دیلمی دو سنگنببشته به خط کوفی در این مجموعهی تاریخی به جا گذاشته است. کتیبههای فارسی و عربی دیگری نیز وجود دارند که جدیدترین آنها متعلق به مظفرالدینشاه در کاخ تچر است.
کدام بناها نماد دورهی فرمانروایی هخامنشیان در ایران محسوب میشوند؟
مجموعهی پاسارگاد، تخت جمشید و نقش رستم نمادهایی از معماری و شکوه دورهی هخامنشیان هستند.
آرامگاه کوروش کبیر در کجا قرار دارد؟
آرامگاه او در نزدیکی شیراز در استان فارس، در مجموعه پاسارگاد و یک کیلومتری جنوب غربی کاخهای پاسارگاد قرار دارد.