تزیینات آجرکاری سنتی در ایران، نشاندهندهی مهارت بیبدیل هنرمندان معمار کشورمان است. کمال این هنر را در ساختمانهای بهجامانده از دوران سلجوقیان شاهدیم. در ساختمانهای ایرانی، از آجر در تمامی زمینههای ایستایی، تزیینی، استاتیکی و اسکلتسازی بهره جستهاند. به بیان دیگر، آجر در تمام جنبههای معماری ایرانی، دستمایهی هنر معماران و بنایان ایرانی بوده است. در بیشتر بناها، ذوق هنرآفرین طراحان و دستهای توانای بنایان چنان زیباییای خلق کرده که گویی آجر سخت در دست آنها چون موم، نرم و شکلپذیر بوده است. در بسیاری از ساختمانها، بخشهای وسیعی را با استفاده از آجر تزئین کردهاند.
تعریف آجر
با مخلوط کردن خاک و آب با یکدیگر، خشت گلی به دست میآید. اگر به این خشت گلی شکلی هندسی بدهیم و آن را در کوره حرارت بدهیم و بپزیم، محصولی بهنام آجر ساخته میشود. بنابر تعریف، آجر سنگی مصنوعی و دگرگونشده است که به این ترتیب به دست میآید.
خاک مخصوص آجر از جنس رس و مواد رسی است؛ اما میتوان از خاکهای مارن هم استفاده کرد. هر اندازه که خاک، اکسید آلومینیوم و سیلیکات کلسیم بیشتری داشته باشد، برای آجرسازی مناسبتر است. از موادی نظیر سنگریزه، آهک، نمک، گچ و ریشهی درختان نباید در تولید آجر استفاده کرد.
آجرکاری سنتی
هنر چیدن آجر در بناها را آجرکاری مینامند. بهمنظور اجرای تزیینات نما، آجرکاری با شکلهای مختلف چیدمان آجر انجام میشود. آثار گوناگون معماری که از دورههای مختلف پس از اسلام به جای مانده است، نشان از ذوق و هنر استادکاران ایرانی دارد. در این آثار، بخشهای آجرکاری در زیباترین طرحها و تناسبهای موزون خلق شدهاند.
چند اصطلاح رایج دربارهی آجرکاری
- آجر پیشبُر: آجری است که در هنگام ساخت، قبل از پخت و زمانی که هنوز خشت آن خشک نشده است، با وسیلهای برنده به شکلهای مختلف برش داده شود. این نوع آجر بهطور ویژه برای ساخت ستونهای مدور و نُغولها استفاده میشود. کاربرد آجر پیشبر در بنا نشان میدهد که طرح جزئیات بنا از پیش مشخص و طراحی شده است.
- آجر واکوب: در این نوع آجر، خشت را پس از بیرونآوردن از قالب، با وسیلهای مانند ماله واکوب و با دست خیس روی آن را صاف میکنند و درون کوره میگذارند.
- دَوالبندی: بعد از کلافبندی پایین گنبد یا طاق، شکلی ساده و برجستهتر از دیوار برای تزیین میسازند که به آن دوالبندی میگویند.
انواع آجرچینی
رگچینی
رگچینی نوعی آجرکاری با ترکیب آجرهای یکرنگ و ایجاد طرحها و نقشهای مختلف در سطحی صاف است که به آن «رگچین» نیز میگویند. رگچینی طرحهای بسیار متنوعی دارد و در آثار مختلف با انواع آن برخورد میکنیم. طرحهای رگچینی به چگونگی قرارگرفتن آجر در نمای بنا بستگی دارد. برخی از طرحها نامشان را از وضع قرارگرفتن آجرها در نما میگیرند. سادهترین و رایجترین رگچینیها عبارتاند از:
- راسته: روشی از آجرکاری در نما که آجرها از پهلو و درازا کار شده باشد.
- کَلّه: شکلی از آجرکاری در نما که آجرها از سر یا عرض و بهصورت افقی یا عمودی کار شده باشد.
- قَد نَما یا هِره: نوعی از آجرکاری که آجرها از پهلو و درازا، بهطور عمودی کار شده باشد.
- خوابنما: روشی از آجرکاری در نما که آجرها بهصورت افقی در کف کار شود و سطح آنها نمایان باشد.
- لاریز: شیوهای از آجرکاری که رج آجرها حالت پلهای را نمایش دهد. نمای لاریز بهصورت مرتب و نامرتب اجرا میشود.
- کَلّه و راسته: روشی از آجرکاری که آجرها یکدرمیان در ردیفهای کله و راسته کار شود. از این روش با نام «لابند مرتب» نیز یاد میشود.
- نیمانیم: این نوع آجرکاری از معمولترین شیوههای رگچین نما به شمار میرود. در این شیوه، در تمامی ردیفها آجر راسته به کار میرود. روش نیمانیم بهگونهای اجرا میشود که کوربند یا بندکشیهای عمودی رگ بالا، درست وسط آجرهای رگ پایین قرار بگیرد.
- سه با یک: گونهی دیگری از نماسازی با آجر راسته، آجرکاری «سه با یک» است که بیشتر در گوشههای پخ چهلوپنج درجه کاربرد دارد. کوربند بالا بهجای اینکه وسط قرار بگیرد، در حد یکسوم از آجر در رگ زیر قرار میگیرد.
- گلاندازی: در شیوهی دیگری به نام «گلاندازی»، موقع رگچینکردن آجرها، آنها را چنان میچینند که از ترکیبشان گلهای مختلف هفترگی و پنجرگی و مانند آن به دست آید. نمونههای خوب از اجرای این شیوه را در ازارههای خانههای یزد شاهد هستیم. مشهورترین نوع گلانداز، به «ششبند شیرازی» معروف است که با چیدن پنج رگ آجر کـه شـش بند دارد، نقشی زیبا در مایههای هندسی به وجود میآید. اینگونه طرحها، گاه رو یا صاف چیده میشوند، گاه هشت و گیر و گاهی برجسته و فرورفته. نمونههای خوب از اجرای ششبند شیرازی را چنانکه از نام آن برمیآید، میتوان در نمای بناهای شیراز دید.
دیگر طرحهای جالب و مشهور رگچین عبارتاند از: خفتهراسته یا نرولاس، بافت حصیری، تسمهای یا قطار، زاویهوار، بادبزنی پیچازی، مارپیچ، لوزی، نقشاندازی با خط مشبک بنایی و جناغی.
آجرچینی کَلّهنما
آجرچینی کلهنما چنان است که پس از اتمام کار، فقط قسمت سر آجرها نمایان است و هر آجر به اندازهی نصف سر با آجرهای فوقانی اتصال دارد. این نوع آجرچینی، اتصال خوب و مناسبی دارد و ازنظر اجرا نیز ساده و یکنواخت چیده میشود. آجرچینی کلهنما، بیشتر در دیوارهای داخلی استفاده میشود، زیرا روی دیوارهای داخلی، علاوه بر آجر، پوشش دیگری هم هست. ضخامت آجرچینی کلهنما 22سانتیمتر است.
آجرچینی مشبک یا فَخر و مَدیَن
یکی دیگر از شیوههای آجرچینی، آجرچینی «فَخر و مَدیَن» است. مدین بهمعنای مادگی (فرورفتگی) و فخر بهمعنای سفالِ پخته است. در اکثر بناها از این تکنیک مشبک برای درگاه نور استفاده شده است. نمونههایی از کاربرد تکنیک فَخر و مَدیَن در مسجد جامع اصفهان و مسجد جامع اردستان (متعلق به دورهی سلجوقی) و مسجد جامع ازیران (متعلق به دورهی ایلخانی) وجود دارد. گفته میشود که فخر و مدینها در درگاهها بهمنظور بستن فضای مساجد و جلوگیری از عبورومرور برخی افراد یا حیوانات و بهشکلی هماهنگ با معماری بنا ایجاد میشدند.
آجرچینی حصیری یا بادبزنی
در طرح آجرچینی «بادبزنی» یا «حصیری»، نما را به شکلهای مربع تقسیم میکنند و در هر مربع، یک آجر افقی و دیگری عمودی چیده میشود. این سبک در بناهای سلجوقی کاربرد داشته است. ازجمله بناهای موجود که از این شیوه در تزیین آنها استفاده شده است میتوان برج مهماندوست دامغان و برخی طاقهای مسجد جامع اصفهان را نام برد.
آجرچینی کله و راسته
در آجرچینی کله و راسته، از آجر «تمامی» و «سهقدی» استفاده میشود. این نوع آجرچینی بهنحوی انجام میشود که ردیفهای آجر بهصورت کله و راسته پشتسرهم قرار گیرند. برای اینکه پیوندهای عمودی روی یکدیگر قرار نگیرند، در ردیف بعد از آنها از آجر سهقدی استفاده میکنند. ازآنجاکه این نوع آجرچینی بسیار ساده و راحت است و ساخت پیوندی دارد، از آن بیشتر در نماسازی استفاده میکنند.
آجرچینی و آجرفرش
بهجز کاربرد آجر در اسکلت ساختمان و قوسها و پوششها و نماسازی، از آن برای پوشش کف خیابانها و معبرها نیز استفادهی فراوان میشود. از دیر زمان و پیش از اسلام، آجر برای پوشش سطحهای وسیعی از کف بنا، در سطوح داخل و خارج آن به کار رفته است.
طرحهای آجرچینی این خیابانها به شیوههای جناغی، شکسته، موازی، افقی و عمودی است. در کف بناها، چه در داخل و چه در فضای بیرون، شاهد آجرفرش هستیم. آجرهای استفادهشده طرح ششضلعی دارند. در بیشتر دورههای تاریخ، آجرفرش بناها با آجرهای چهارگوش بزرگ نظامی و تخت انجام میشده است.
در پلکان و حتی کف ایوانهای مقابل حجرههای کاروانسراها، همچنین در مسیرهای آجری داخل صحن برخی از مسجدها، آجرها را بهصورت «نره» و بهشیوهی «خفته و راسته»، با طرحهای مختلف به کار میبرند. این کار باعث میشود آجرچینی از مقاومت بیشتری برخوردار باشد. شیوهی کار آجر در پلهها را «هرهچینی» گویند.
گرهسازی
گرهسازی یکی از شیوههای بسیار ظریف و پرکار آجرکاری سنتی در ایران است. این روش بهکمک قطعههای مختلف آجرهای بریده و تیشهداریشده در اندازههای گوناگون اجرا میشود. طرحهای گره در نقشمایههای هندسی ساده، مثل مثلث، لوزی، مربع، مستطیل، ذوزنقه و ترکیب آنها با یکدیگر برای ایجاد چندضلعیهای ستارهشکل و… است.
از دوران سامانیان و آلبویه بهبعد، این سبک آجرکاری در آثار معماری ایرانی وجود دارد. بناهای زیر از آن جملهاند:
- بنای گور امیر در بخارا
- تزیینات داخل بنای سنگبست
- تزیینات زیبای سردر مسجد جورجیر یا جامع صغیر اصفهان
- تزیینات مسجد جامع ورامین، از دورهی ایلخان
- مسجد گوهرشاد
- مدرسهی غیاثیه خرگرد، از دوران تیموری
آجرکاری رنگی یا گرهسازی رنگی
در این شیوه، با آجرهایی به رنگهای مختلف و بهشیوهی مسطح، طرحهای گوناگون ایجاد میکنند. روش کاربرد آجرهای رنگی در نمای بنا، به دورهی ایلخانیان برمیگردد. در طول چند قرن، در بناهای تاریخی شیراز شاهد کاربرد نمونههای مختلفی از این شیوهی آجرکاری سنتی ایرانی بودهایم. بناهای زیر از آن جملهاند:
- مدرسهی خان
- حرم شاهچراغ
- مسجد وكیل
- آرامگاه علیبنحمزه
- مسجد نصیرالملک
- نارنجستان قوام
آجرکاری خفته و راسته یا پتکین
در این روش، آجرچینی از حالت صاف و مسطح خارج میشود و آجرها در سطحهای مختلف بهصورت برجسته و فرورفته قرار میگیرند و طرحهایی به وجود میآورند که با ایجاد سایهروشن، جلوهی خاصی به بنا میبخشند. از این شیوه با عنوان «هشت و گیر» نیز یاد میکنند. کلمهی «هشت» بهمعنای بسیار برجسته و «گیر» بهمعنای فرورفته است. همچنین میتوان گفت که آجرکاری «خفته و راسته»، طرحی برای ساخت سطوح طاقضربی و آجرفرش کف است که آجرها یکیدرمیان و بهشکل عمود بر یکدیگر کار گذاشته میشود، بهطوری که یک آجر خفته و افقی قرار گیرد و دیگری راسته و عمودی.
آجرکاری خوونچینی
این شیوه، گونهی خاصی از آجرکاری سنتی در مایهی خفته و راسته و گرهچینی است که در شوشتر و دزفول رواج فراوان داشته است. سطح بیشتر بناهای آجری این دو شهر، بهکمک آجرهای تراش در اندازههای کوچک موزاییکمانند 3در3 سانتیمتر پوشیده شده است. بهکمک این روش، امکان استفاده از گودیهای سایهدار و کاستن از میزان نفوذ حرارت به داخل بنا فراهم شده است.
بیشترین نقوش خوونچینی نقوش چلیپایی است. این نقشها در ترکیبهای مختلفی به کار رفته است. در خوونهای شوشتر و دزفول تا ۵۴ طرح گوناگون شناخته شده است. این طرحها از شکلگرفتن پرههای گلبرگگونهی چلیپا حول یک مرکز و درهم فرورفتن آنها به گونههای مختلف حاصل شدهاند.
در تمام این طرحها، چلیپا نقش اساسی بر عهده دارد. بهبیان دیگر، هنرمند در نقشهای مختلف، به نمادسازی طرح خورشید میپردازد. اغلب، مرکز هر نقش ترکیبی از چندپرههاست. این قسمت که چشمگیرترین بخش نقش را خلق میکند، با کلمههایی چون الله، محمد و علی در مایهی خط بنایی زینت یافته است.
آجرکاری با آجرهای تزیینی نقشدار مهری
کار تزیین نمای بنا با آجر نقشبرجستهدار مهری، از دوران ایلخانی سابقه دارد. در این شیوه، آجرهای مربع، مستطیل، لوزی، چلیپا و دیگر گونهها، بهصورت برجسته و همراه با قطعههای کاشی یا بدون آن استفاده میشود.
بناهایی که در نمای یکدست آجریشان، از آجرهای مهری استفاده شده است، از جلوهای دلپسند برخوردارند. آجرهای مهری در بخشهایی از نما چون لچکی قوسها، حاشیهها، رخبامها، زیرخورشیدیها، روی جرزها و میان دوطبقهی بنا به کار میروند. در برخی از این بناها، در بالای ورودیها و پنجرهها، از آجرهای تراش برای ایجاد دورههای برجستهای بهصورت نوار و در مایهی مثلث و… استفاده شده است. شیوهی آجرکاری مهری در دوران قاجار در برخی شهرها مانند یزد، کاشان، شیراز و تهران رواج فراوان داشته است.
بندکشی
در آجرکاری سنتی نمای بناها، اغلب فاصلهی میان آجرها در جهت افقی و عمودی بسیار کم است و آجرها جفتوجور چیده شدهاند. در عمدهی بناها، فاصلهای در جهت طولی و عرضی میان هر دو آجر وجود دارد. گاه این فاصلهی خالی مهم است و گاه با ملاتی نرم و همرنگ با آجر یا متفاوت با آن، در مایههای نخودی سیاه یا سفید، پر میشود. این فاصلهی بین آجرها را که از سطح آجر کمی پایینتر است، بهکمک تیغهای نازک پر میکنند. به این کار، بندکشی ساده میگویند.
در تعداد درخورتوجهی از آثار معماری حدود قرن یازدهم میلادی بهبعد، شاهد گونهای از بندکشی تزیینی هستیم که به نمای بنا جلوهای خاص بخشیده و بهگونهای جداناپذیر، با سطح آجرکاری در پیوند اسـت.
بهطور معمول، بندکشیهای تزیینی در سطحی مستطیلشکل و بهگونهای عمودی در فاصلهی سر آجرها انجام میشود. عموم این بندکشیها، با ملات گچ اجرا میشوند و ازنظر اندازه و سطح، در دستههای کوچک و بزرگ جای میگیرند.
بندکش بعد از قراردادن ملات و صافکردن آن بهکمک قالب، روی آن نقشاندازی میکند. نقشها در گونههای مختلف اجرا میشوند که میتوان آنها را در دو دسته قرار داد: نگارههای تزیینی و کلمههایی مانند محمد و علی در مایهی خط بنایی. بندکشیهای رباط شرف و گنبد خاکی اصفهان از نوع دوم هستند.
برای بندکشی سطحهای بزرگ، از توپی تهآجری نقشدار قالبی یا صابونیهای کاشی استفاده میشود. استفاده از این شیوه، از ویژگی بناهای دوران ایلخانی است. از دوران صفوی بهبعد، دیگر به بندکشیهای تزیینی برنمیخوریم.
پیشینهی آجرکاری سنتی در ایران پیش از اسلام
«آجر» یا «آگور» واژهای بابلی است. آجر، نام خشتنوشتههایی بوده است که بر آنها فرمان، منشور، قانون و مانند آن را مینوشتند. سومریها و بابلیها، پس از فرونشستن سیلاب، گل خمیری را از کنار رودخانهها به دست میآوردند.
در دورهی تمدن بابلیها، زمانی که کلدانیان برج بابل را میساختند، پختن آجر را یاد گرفتند. آنها توانستند خاک رس شکلگرفته (خشت) را به مادهای سخت، یعنی آجر تبدیل کنند. در زمان بختالنصر، پادشاه کلدانیان از سال ۶۰۵ تا ۵۶۲ پیش از میلاد، بابلیها فن آجرسازی و میناکاری را آموختند.
تا قبل از ابداع آجر، مهمترین واحد سازنده در معماری، خشت بود. بعد از شناخت آجر و خواص آن، رفتهرفته آجر جایگزین خشت شد و تا به امروز نیز از اهمیت آن کم نشده است.
ایرانیان از دیرباز با آب و خاک پیوند داشتهاند و این دو جزء مهم طبیعت را محترم میدانستهاند. در دین ایرانیان، آلودهکردن و هدردادن این دو عنصر، عملی ناپسند بوده است. آنها ابتدا از گل در ساختن چینهها استفاده میکردند، سپس خشتهای ساده و ابتدایی ساختند و پس از تکمیل آنها را کامل کردند و سرانجام بهکمک آتش، آجر را ابداع کردند. آنها بهطور عمده آجر را در ساختمانسازی به کار میبردند. ازاینرو، در تمامی قسمتها و اجزای ساختمان از آجر استفاده میشده است، از پی گرفته تا جرزها، ستونها، دیوارها، سردرها، پوشش طاقهای کوچک، دهانهها و نماسازی بنا.
دادههای باستانشناسی نشان میدهند اقوامی که در ناحیهی خوزستان و بینالنهرین زندگی میکردند، احتمالاً اولین آجرها را در کنار اجاق یا تنورهایشان دیدهاند؛ وقتی که خشتهای اطراف آتش پخته میشده، آنها به شیوۀ ساخت آجرهایی محکمتر از چینه پی بردهاند.
آجرهای آغازین بدون قالب بودند و شکل منظمی نداشتند. رفتهرفته آجرها را با سایش بهصورت منظم درآوردند و بعدها با کمک قالب، آنها را بهصورت یکاندازه تولید کردند.
باستانشناسان قدمت آجر را دههزار سال میدانند. در غرب ایران، «تپهی گنجدره» جایی است که گفته میشود اولین خشتهای خام ایران در آنجا ساخته شده است. در سیلک کاشان که در فلات مرکزی ایران قرار دارد، بقایایی از کورههای آجرپزی یافت شدهاند که متعلق به حدود هزارهی چهارم پیش از میلاد هستند. در معبد چغازنبیل نزدیک شوش باستان نیز آجرهای کتیبهداری روی دیوارها یافت شده است.
بهطورکلی، صنعت آجرپزی در دورههای پیش از هخامنشی تکامل یافته است، چنان که در دورهی هخامنشی پخت آجرهای لعابدار منقوش و برجسته بسیار معمول بود. در دوران ساسانی نیز آجرکاری در اسکلت بنا اجرا میشده است، هرچند جنبههای تزیینی استفاده از آن را نمیتوان نادیده گرفت. طاق کسرای تیسفون، تخت سلیمان ساسانیان و طاقهای بزرگ قصر فیروزآباد فارس، بناهای شاخص آجرکاری قبل از اسلام هستند.
آجر بهسبب استحکام زیاد، دوام، پایداری و کمبود مصالح مقاوم و مناسب، مهمترین عنصر بهکاررفته در معماری خاورمیانه است.
پیشینهی آجرکاری سنتی در ایران پس از اسلام
دوران سامانیان، غزنویان، آلزیار و آلبویه
از ویژگیهای آجرکاری سنتی ایران در دوران پس از اسلام میتوان به رابطهی موجود میان شکل و فرم بنا و تزیینات آن اشاره کرد. در این دوران، تزیینات آجرکاری نمای بنا چنان با شکل کلی آن در ارتباط بوده است که به نوعی وحدتِ واقعی میان مصالح و طرح بنا انجامیده است.
در بناهایی مانند «مقبرهی امیر اسماعیل سامانی» در بخارا، «برجهای غزنوی» در غزنین، «برجهای گنبد قابوس»، «لاجیم» و «رسکت» و «پیر علمدار» معماران توانستهاند با کمک جنبههای تزیینی آجرکاری، بــر نقشهی اصلی بنا تأکید کنند و به آن اهمیت ببخشند. آنها از این راه توانستند شکل خاصی به معماری این دوره بدهند.
آجرکاری «ستونهای کاکویه شبستان مسجد جامع اصفهان»، «مسجد جامع نائین» و تزیینات زیبای آجرتراش «سردر مسجد جامع صغیر» یا «مسجد جورجیر اصفهان»، از نمونههای شاخص آجرکاری دوران آلبویه هستند. این دوران را شاید بتوان دوران شکلگیری و تکوین آجرکاری ایرانی نام نهاد.
دورهی سلجوقیان
در دورهی سلجوقی، شرایط سیاسی و امکانات اقتصادی چنان مساعد شد که کار ساختن بناهای بزرگ و مهمی چون مسجدها، مدرسهها، کاروانسراها، آرامگاهها و مجموعههای گستردۀ شهری در مقیاسهای بزرگ رواج پیدا کرد.
سبکهای معماری متنوع و چشمگیر و استفاده از طرحها و نقشهای گوناگون، زیباییبخش عمدهی آثار معماری بودهاند. آجرکاری پرکار و اجرای نقشها و طرحهای گوناگون را میتوان از ویژگیهای اصلی معماری دوران سلجوقی دانست. بهاینترتیب، شرایطی فراهم شده بود تا این هنر همچنان در مسیر تکامل راه بپیماید و زیباییهای چشمگیری خلق کند، ازاینروست که میتوان از این دوران با نام دوران گسترش و تکامل هنر آجرکاری سنتی در ایران یاد کرد.
برخی از نمونههای برجستهی معماری دوران سلجوقی عبارتاند از:
- برجهای دوگانهی خرقان، مشهور به نخستین گنبدهای دوپوش ازنظر هنر آجرکاری
- شبستانهای گنبددار زواره و اردستان
- مسجد جامع اصفهان
- رباط شرف
- رباط ملک
- گنبد سرخ مراغه
عهد ایلخانیان، تیموریان و آلمظفر
در دوران ایلخانیان، هنر آجرکاری سنتی عظمت خود را از دست داد؛ چراکه در تزیین نمای بنا بهطور چشمگیری از کاشی و در بعضی بناها از سنگ استفاده میشد و این نقش از آجر گرفته شده بود. در این دوره، محدودیت کاربرد کاشی که در دوران سلجوقی وجود داشت، پایان یافته بود.
در این دوره، برای رنگآمیزی بنا از مصالح مختلف استفاده میشد. اینهمه باعث شد از اهمیت گسترده و همهجانبهی آجرکاری دوران سلجوقی تا حدی کاسته شود. بااینحال، در آثار این دوران هم اسکلتسازی بنا و دیوارهای غیر از نمای اصلی، همه با آجر بنا میشدند.
آجرکاری در نمای آثار این دوره به دو گونه صورت پذیرفته است:
- نخست آنکه، همچون دوران گذشته، نمای تزیینی آجری را همراه با چیدهشدن دیوارهای اصلی بنا میکردند؛
- دوم آنکه، بعد از پایان سفتکاری و ساختهشدن اسکلت بنا با آجرکاری، پوششی تزیینی از آجر بهصورت پوستهی خارجی روی بنا میافزودند. این شیوه از ویژگیهای معماری دورهی ایلخانان به شمار میرود.
در این عهد، به آجرکاری سنتی بهصورت «گرهکاری رنگی» یا کاربرد آجرهای رنگی برای نقشاندازی روی نما توجه میشده و نقش تزیینی خط بنایی نیز در بناها به کار میرفته است. در دوران ایلخانی، آجر سفال در کار تزیین جرزهای سردر به کار میرفته و استفاده از آجرهای نقشدار رواج فراوان داشته است.
نقشهای عمده در این دوران عبارتاند از:
- طرح مربع اریب یا لوزی
- طرح تسمهای یا طرح مشبک چلیپایی
- طرحهای زاویهدار
- طرح جناغی
- خط بنایی
در آثار دورهی تیموریان نیز هنر آجرکاری از اعتبار فراوان برخوردار بوده و در کـار گــره و آجرتراش از آن استفاده میشده است. برخی از آثار این دوره عبارتاند از:
- مسجد میرچخماق
- مقبرهی شیخ زینالدین ابابکر در تایباد
- دیوارهای گنبدخانهی مسجد جامع یزد، از آثار دوران آلمظفر
- طرح آجرکاری در رباط سپنج، از دورهی ایلخانی
دوران صفویان
از دوران جانشینان تیمور بهبعد بود که کار «تراشدادن» و «آبسابکردن» آجر رواج یافت. همچنین به ساختن نمای دروغین آجری با پوستهی گچ کوهی بهصورت آجرنما توجه شد. این دو شیوه در دوران صفویه به کار گرفته شدند و بهگونهای گسترده رواج پیدا کردند.
آبسابکردن چنین بود که آجری را داخل آب میگذاشتند و بعد از آبخور شدن، آن را با آجر دیگری میساییدند. معماران دوران صفویه برای آنکه نماهای صاف و مرتبی به وجود آورند، بهکمک تیشهداری و در مواردی آبسابکردن، آجرهای صافی نظیر آجرهای ماشینی امروزی تهیه میکردند؛ البته این آجرها تا حدی دوامشان را از دست میدادند. نماسازی صاف و یکدست با بندهای منظم و نازک را باید از ویژگیهای آجرکاری دوران صفویه به شمار آورد.
در این دوران، هنر آجرکاری سنتی بیشتر بهصورت رگچین و در مایهی نیمانیم صورت میگرفته است. شیوهی چیدن یک پوسته آجر یا آمود روی اسکلت و سفتکاری بنا که از دوران ایلخانی شروع شده بود، در آثار این عهد ادامه یافت. این کار را برای ایجاد تفاوت رنگی سطح یادشده با آجر انجام میدادند.
در دوران صفویه به پوشش کاشی، آنهم در سطحهای بسیار وسیع، علاقه داشتند. ازاینرو، شیوهی آجرکاری اهمیت دورههای قبل را نداشت و تنوع و نقش در آن دیده نمیشد. کاروانسرای مهیار از آثار شاخص آجرکاری این دوره است.
دوران زندیان و قاجاریان
شیوهی آجرکاری دورهی صفویه در دوران زندیه ادامه یافت. در عهد قاجار، «کورملاتها» یا بندهای عمودی از نماهای آجری حذف شدند و آجرها در عرض به هم چسبیدند. برای این کار، قسمت توکار آجر را با تیشهداری بهصورت «فارسی» درمیآوردند. شیوهی رگچین آجر در این دوران بیشتر از همیشه ساده شد، ولی آجرکاری بهشیوههای گره رنگی، گلانداز، گرهسازی و آجرهای تزیینی مهری در بسیاری از بناها استفاده میشد.
یکی از ویژگیهای معماری این دوره، استفاده از آجرهای مهری با نقشهای مختلف در بسیاری از بناهای تهران، کاشان، یزد و شیراز است. این شیوه در امر نماسازی بناها و ایجاد حجمهای برجسته در سطح بنا تأثیری چشمگیر داشته است.
نخستین کارخانهی آجرپزی ایران را حاج محمدحسین امینالضرب مهدوی در اواخر سلطنت ناصرالدینشاه در اطراف شهر ری ساخت. این کارخانه بعد از فوت وی تعطیل شد. پس از جنگ جهانی دوم و با پیشرفت صنعت در ایران، کارخانههای متعدد آجرپزی در نقاط مختلف کشور ساخته شدند.
پرسشهای متداول
در ادامه به سؤالاتی که ممکن است برای شما پیش بیاید پاسخ میدهیم:
آجرکاری سنتی چیست؟
به هنر چیدن آجر در ابنیه و ساختمانها آجرکاری میگویند. این کار یا بهمنظور عرضهی نماهای تزیینی صورت میگیرد یا برای احداث قسمتهای کاربردی بنا. در هر صورت، آجرچینی سنتی متناسب با شکل کلی بنا اجرا میشود.
انواع آجرکاری سنتی کداماند؟
رگچینی، گرهسازی، خوونچینی، کلهنما، خفته و راسته یا پتکین، حصیر یا بادبزنی، فخر و مدین، آجرچینی و آجرفرش، گرهسازی رنگی، بندکشی و کلهراسته شماری از انواع آجرکاری هستند.
از چه زمانی آجرچینی ساختمان در ایران رواج یافت؟
پیشینهی استفاده از آجر در ایران به دههزار سال پیش برمیگردد که شواهدی از آن را میتوان در خشت خامهای محوطهی گنجدرهی کرمانشاه یافت. اما استفاده از آجر در اسکلت بنا و در مقام عنصری تزیینی را میتوان در هزارهی چهارم پیش از میلاد در سیلک و همچنین در شوش و زیگورات چغازنبیل مشاهده کرد.
آجرچینی خفته و راسته چگونه است؟
در این روش، آجرچینی از حالت صاف و مسطح خارج میشود. میتوان گفت که آجرکاری خفته و راسته، طرحی برای ساخت سطوح طاقضربی و آجرفرش کف است که آجرها یکیدرمیان و بهشکل عمود بر یکدیگر کار گذاشته میشود، بهطوری که یک آجر خفته و افقی قرار گیرد و دیگری راسته و عمودی.
آجرچینی کلهنما چیست؟
در آجرچینی کلهنما، پس از اتمام کار فقط قسمت سر آجرها نمایان است، بهصورتی که هر آجر فقط به اندازهی نصف سر نما با آجرهای فوقانی اتصال دارد. آجرها در این نوع آجرچینی اتصال خوب و مناسبی دارند و ازنظر اجرا هم ساده و یکنواخت چیده میشوند. آجرچینی کلهنما بیشتر در دیوارهای داخلی استفاده میشود، زیرا روی دیوارهای داخلی علاوه بر آجر، پوشش دیگری هم هست. ضخامت آجرچینی کلهنما 22سانتیمتر است.
آجرچینی حصیری به چه شکلی انجام میشود؟
در طرح بادبزنی یا حصیری، نما به مربعهایی تقسیم شده و در هر مربع، یک آجر بهصورت افقی و دیگری بهصورت عمودی چیده میشود. این نوع آجرچینی سنتی در بناهای سلجوقی دیده میشود. ازجمله بناهای موجود که با این شیوه تزیین شدهاند، برج مهماندوست دامغان و برخی طاقهای مسجد جامع اصفهان است.
آجرچینی کله و راسته چیست؟
در آجرچینی کله و راسته، از آجر تمامی و سهقدی استفاده میشود. این کار بهنحوی انجام میشود که ردیفهای آجر بهصورت کله و راسته پشتسرهم اجرا شوند. برای اینکه پیوندهای عمودی روی یکدیگر قرار نگیرند، در ردیف بعد از آنها از سهقدی استفاده میکنند. ازآنجاکه این نوع آجرچینی بسیار ساده و راحت است و ساخت پیوندی دارد، از آن بیشتر در نماسازی استفاده میکنند.