آتر (آذر)؛ ایزد آتش و نماد نظم راستین

آتر؛ ایزد آتش
آتر؛ ایزد آتش
آتر؛ ایزد آتش
ایزد آتش

آتر یا آتش به‌‏عنوان کانون آیین‌های هندو و زرتشتی کاربرد دارد؛ اما ریشه‌های آن را به دوران هندواروپایی نسبت می‌دهند. هندوها آتش را به دو صورت زمینی و ایزدی می‌پندارند و آن را به‌‏نام «اَگْنی» می‌شناسند. به عقیده‌ی آن‏ها، آتش رابطه‌ی میان انسان و خدایان را برقرار می‌کند و دو جهان را به یکدیگر پیوند می‌دهد.

در مقابل، زرتشتیان آتر را فرزند اهورامزدا می‌دانند و عقیده دارند که او از یاوران «ارته‌وهیشته» (نظم کیهانی) است. این ایزد در اوستا به‌‏نام «آترش» نیز شناخته می‌شود، برای برقراری نیکی می‌جنگد و از اساطیر ایرانی است. در تقویم اوستایی، روز نهم از ماه نهم (آذر) هر سال به‌‏نام آترش نام‏گذاری شده است. افزون بر آن، در ایران باستان جشنی به‌‏نام «آذرگان» در این روز برگزار می‌شود.

عقیده‌ی هندوها درباره‌ آتر

عقیده‌ی هندوها درباره‌ آتر
عقیده‌ی هندوها درباره‌ی ایزد آتش

اَگنی در عقیده‌ی هندوها همان آتر یا ایزد آتش است. او از مردم قربانی دریافت می‏‌کند و در مقام روحانی دینی، آن را به خدایان تقدیم می‌دارد. هندوها باور دارند که این ایزد در سراسر جهان پراکنده شده است و می‌توان آن را در بسیاری از اشیا مشاهده کرد، ازجمله:

  • در خورشید که آسمان برین است
  • به‌‏صورت برق در ابر توفان‌زا

درباره‏‌ی شیء دوم، ایزد آتش است که پس از افروخته‏‌شدن در ابر توفان‌زا، به‏‌صورت برق به زمین می‌رسد. سپس روی زمین، مردمان به آن تولدی دوباره می‌بخشند. به همین دلیل، هندوها در توصیف اَگنی، او را «راه خدایان» می‌پندارند که به‏‌واسطه‌ی آن می‌توان به قله‌های آسمان دسترسی داشت.

ایزد آتش در باور زرتشتیان

به نظر می‌رسد که ازجمله شناخته‌‌شده‌ترین جنبه‌های دین زرتشتی محوریت آتش در آن باشد؛ اما این موضوع به‌‏درستی تعبیر نشده است. در این دین، باورها و اعمال دینی به دوره‌های کهن برمی‌گردد که در آن دوران آتشدان‌هایی بالای کوه‌ها بنا می‌کردند.

امروزه، اطلاعات موجود درباره‌ی آتر به تعداد کمی اسطوره درباره‌ی او محدود می‌شود؛ هرچند، مسیحیان قدیم با تعداد بیشتری از این اسطوره‌ها آشنا بودند. یکی از این اسطوره‌ها، نبرد میان آتر و غول اَژی‌دَهاکَه (ضحاک) بر سر فره ایزدی است که شرح آن را می‌توان در سرود قدیمی زامیادیشت جست‌‏وجو کرد.

طبق اساطیر ایرانی، اژیِ سه‌پوزه و بدآیین، تجسمی از هوس ویرانگر است. او به طرف ایزد آتش حمله می‌کند تا ضمن خاموش‌‏کردن آن، فره ایزدی را به چنگ آورد. در مقابل، آتر نیز به طرف او می‌شتابد و موفق می‌شود که فره ایزدی دست‌نیافتنی را نجات دهد. بااین‏‌حال، دهاکه همچنان در حال تاختن از روبه‌‏روست، ناسزا می‌گوید و فریاد می‌زند که اگر فره به‏ دست آتر بیفتد، بر آتر می‌تازد و اجازه‌ نمی‌دهد او در زمین بدرخشد.

آتر با حرف‌های دهاکه تردیدی به دل راه می‌دهد که باعث می‌شود دهاکه به او بتازد و فره را به چنگ آورد. سپس، آتر او را این‌چنین تهدید می‌کند:

«ای اژدهای سه‌پوزه بازگرد! اگر آن فره دست‌نیافتنی را به چنگ آوری، بر پشت تو زبانه کشم و در دهان تو شعله افکنم که دیگر هرگز نتوانی روی زمینِ آفریده‌ی اهوره گام برداری.»

تهدید ایزد مزبور باعث می‌شود که دهاکه خود را پس بکشد؛ در این هنگام فره ایزدی فرار می‌کند. سپس، میترا آن را به چنگ می‌آورد و دستیابی به فره ایزدی برای هردوی آن‌ها غیرممکن می‌شود.

دانستن مفهوم این اسطوره دشوار به نظر می‌رسد؛ اما نشان می‌دهد که ایرانیان باستان، زندگی را نبرد میان خیر و شر می‌پنداشتند. با توجه به اینکه ایزد آتش برای خِیر مبارزه می‌کرده، در یکی از دعاهای زرتشتی به‌‏نام «جنگجوی خوب دلیر» معرفی شده است.

افزون بر اسطوره‌ی مدنظر، ارتباط قدیمی آتش با عنصر طبیعی باران در متن متأخر دیگری مشاهده می‌شود. در آن متن، آتش به‏‌صورت برق نمود پیدا می‌کند و دیوی را شکست می‌دهد که قصد بازدارندگی از باران دارد. بااین‏‌حال، این اسطوره‌ نقشی در عقیده‌ی کنونی زرتشتیان ندارد؛ چراکه در دین زرتشتی، آتش نماد اهورامزدا و کانون عبادت‌های روزانه‌ی آن‏ها شناخته می‌شود.

برخلاف آنچه ذکر شد، زرتشتیان هنوز آتش را جنگجو می‌نامند؛ آن‌ها از مقدس‌ترین آتش‌ها نظیر آتش بهرام درخواست می‌کنند با دیوهای مینویی تاریکی نبرد کند، نه با دیوهای خشکسالی.

به‏‌طورکلی، در دین زرتشتی می‌توان به وجود پنج آتش مینویی و پنج آتش آیینی و سه آتش اساطیری اشاره کرد. در این میان، ایزد آتش یا همان آذر به‏‌دلیل نبرد برای نابودکردن پلیدی‌ها در مقابله با اژدی‌دهاک و اپوش قرار دارد. در هردوی این نبردها او پیروز میدان می‌شود.

ریشه‌ی نام ایزد آتش

این ایزد در اوستا با دو نام «آتر» و «آترش» و در متون پهلوی با نام‌های «آتور» و «آتر» و «آتش» عنوان شده است. در مقابل، متون فارسی او را «آذر»، «آدر»، «آور» و «آتش» می‌خوانند. همه‏‌ی این کلمات از واژه‌ی آدری برگرفته شده‌‏اند. آدری متعلق به زبان سنسکریت و به‏‌معنای «شعله» است. این واژه به‌‏صورت صفت اگنی یا همان خدای آتش هند استفاده می‌شود.

معرفی آتش‌های مینویی و آیینی و اساطیری

آتشدان آتشکده زرتشتیان کرمان

آتش در مینو و آیین مردمان و اسطوره‌های مختلف به نام‌های متفاوتی شناخته می‌شود که در ادامه به شرح کامل آن می‌پردازیم. برای نمونه، با توجه به حضور آتش در فضا و آسمان و حتی آتش‌های کوچک خانگی، ایرانیان عقیده دارند که پنج نوع آتش مینویی وجود دارد که عبارت‏‌اند از:

  • آتش بَرَزیسوه: آتش شعله‌ور در مقابل اهورامزدا
  • آتش وُهوفریانه: آتش موجود در بدن مردمان و جانوران
  • آتش اوروازیشته: آتش موجود در گیاهان
  • آتش وازیشته: آتش جای‏‌گرفته در ابرها
  • آتش سپنیشته: آتش موجود در کانون خانواده

در کنار این آتش‌های مینویی، سه آتش آیینی نیز وجود دارند که با عناوین زیر شناخته می‌شوند:

  • آتش وَهرام (بهرام): این آتش با عنوان شاه پیروزمند آتش‌ها شناخته می‌شود و در برابر تاریکی و دروغ می‌جنگد. او نماد راستی است و نیروبخشی به افراد وظیفه‌ی اوست. در کشورمان یک آتش بهرام در آتشکده‌ی تهران و دیگری در یزد وجود دارد.
  • آتش آدُران: با توجه به اینکه ساخت آتش آدران ساده‌تر است و برای این کار از ۴ آتش استفاده می‌شود، اهمیت آن از آتش وهرام کمتر است.
  • آتش دادگاه: اهمیت این آتش نیز از آتش ورهرام کمتر است و همه‏‌ی افراد، اعم از روحانی و غیرروحانی قدرت نگهداری از آن را دارند.

افزون بر آتش‌های آیینی، تعدادی آتش اساطیری نیز وجود دارد که به این شرح هستند:

  • آتش آذرفرنبغ: این آتش مخصوص موبدان است و آن را جمشید (ازجمله پادشاهان اساطیری ایران) در استان فارس ایجاد کرده است.
  • آتش آذرگشنسب: آتش ارتشتاران سوار بر یال اسب خسرو است که نابودی تاریکی‌ها کار اوست. این آتش توسط کیخسرو ساخته شده است و در آذربایجان قرار دارد.
  • آتش آذر برزین‌مهر: گفته می‌شود که این آتش از آغاز جهان وجود داشته و تا دوران گشتاسب حفاظت شده است. این آتش متعلق به کشاورزان است و شخصی به‌‏نام «گشتاسب» آن را به وجود آورده است. امروزه، آتش آذر برزین‌مهر در آتشکده‌ای در استان خراسان نگهداری می‌شود.

آذر و دیو خشکسالی

نبرد تیشتر و دیو خشکسالی
نبرد تیشتر و دیو خشکسالی

طبق روایتی، ایزد آتش که با نام «آذر» نیز شناخته می‌شود، در نبرد تیشتر (خدای باران) با دیو خشکسالی، به او یاری می‌رساند. همان‏‌طور که می‌دانید تیشتر در نبرد اول خود شکست سهمگینی می‌خورد و از اطراف دریای فراخکرت (محل نبرد) دور می‌شود. پس از آن شکست، تشنگی و خشک‏سالی بر جهان حکم‌فرما می‌شود.

در مرحله‌ی دوم نبرد، اهورامزدا به تیشتر قدرت مضاعف می‌بخشد تا پیروز میدان باشد. در این مرحله، تیشتر گرز خود را بلند می‌کند و بر آتش وازیشته (آتش موجود در ابرها) ضربه می‌زند. در نتیجه‌ی این عمل، دیو سپنجروش یا همکار دیو خشکسالی (اپوش) با دیدن زبانه‌های آتش دچار وحشت می‌شود و همان‏جا به هلاکت می‌رسد؛ درنتیجه، دوباره باران شروع به باریدن می‌کند و زمین از خشکسالی نجات می‌یابد.

ماجرای آذر و آواز خروس

گفته می‌شود که شبی، هنگامی که سه قسمت از شب گذشته بود، ایزد آتش از هراس خاموش‌‏شدن آتش مقدس به سروش (ایزدی باستانی) پناه می‌برد. سروش نیز از خروس می‌خواهد تا آواز بخواند و انسان را از خواب بیدار کند تا آتش را از خاموش‌شدن نجات دهد. خروس نیز این‏چنین آواز می‌خواند:

«ای انسان برخیز و نماز اشا به جای آور، به دیوها نفرین فرست وگرنه دیو درازدست یوشاسب به شما غالب آید.»

آتر یا آذر؛ ایزد نور و روشنایی

آتر در اسطوره‌های ایرانی به‏‌عنوان خدای آتش شناخته می‌شود که گرمابخش زندگی مردم است. پیروان دین زرتشت افزون بر آتر به خدایان دیگری از قبیل تیشتر نیز اعتقاد دارند. «دستی بر ایران» پیشنهاد می‌کند که با خواندن اسطوره‌های ایرانی، درباره‌ی فرهنگ ایرانی بیشتر بدانید.

پرسش‌های متداول درباره آتر

برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان می‌توانید با ما از طریق بخش دیدگاه‌های همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوال‌های شما پاسخ خواهیم داد.

الهه‏‌ی ماه آذر کدام است؟

پیروان دین زرتشت روز نهم از آذرماه را جشن آذرگان می‌گیرند. آن‌ها این روز را به الهه‏‌ی ماه آذر نسبت می‌دهند که همان «آتر» یا «خدای آتش» است.

خدای آتش در یونان باستان به چه نامی شناخته می‌شود؟

در یونان باستان، خدای آتش را به‌‏نام «پرومته» یا «پرومتئوس» می‌شناسند و او را به‌‏عنوان یکی از تیتان‌ها و پسر یاپِتوس و کلیمنه قبول دارند. دراین‌‏باره یاپتوس تایتان زندگی فانی بود، درحالی‏‌که پسرش پرومِتِئوس خالق انسان‌ها محسوب می‌شد.

الهه‏‌ی آتش در ایران باستان چه خصوصیاتی دارد؟

الهه آتش یا آذر فقط یکی از الهه‌های ایران باستان است که ایرانیان او را بسیار ستایش می‌کنند. آن‏ها اهمیت زیادی برای چهار عنصر تشکیل‏‌دهنده‌ی زمین (آخشیج)، یعنی آب، خاک، باد و آتش قائل بودند و خدای این عناصر را می‌پرستیدند.

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلی
موزه های ایران؛ پنجره‌ای به پیشینه‌ی هزاران سال فرهنگ و هنر
آشنایی با موزه های ایران

موزه های ایران؛ پنجره‌ای به پیشینه‌ی هزاران سال فرهنگ و هنر

موزه های ایران بخشی از هویت فرهنگی کشورمان هستند که بر اساس آخرین آمار

بعدی
زندان هارون؛ از قدیمی ترین بناهای شهر ری
شاید این‌ها را هم بپسندید
مسابقه ایران شناسی ماهانه دستی بر ایران