آب انبار از بناهای پرکاربردی است که در گذشته بخشی از معماری بومی ایران در مساجد و تکایا بودهاند یا بهطور مستقل در گذرها و کوچهها بنا میشدند. این بناها جزء جداییناپذیر شهرهای ایران بهحساب میآمدند و روشن است که بهعنوان مکانی عمومی، رفتوآمد روزمره به آنها زیاد بوده است. بنابراین، در معماری ایرانی آبانبارها محلی برای دیدار و ارتباطات اجتماعی نیز بودهاند و میتوان آنها را مکانی دانست که به فرهنگ مردم و جامعه نیز مرتبط بودهاند.
بهطور کلی، جنبههای مختلفی از زندگی اجتماعی، مانند اعتقادات و باورهای جامعه، داستانها و حکایتهای رایج و همچنین، مشاغل مرتبط با آب، با موجودیت این تأسیسات عجین بودهاند. علاوه بر تأمین آب شرب در فصل گرما، بهداشت و سلامتی مردم نیز وابسته بوده به آبی که در مخازن آبانبارها ذخیره میشده است.
تعریف آب انبار
آب انبار، برکه، حوض و مَصنَعه، نامهای دیگر مخزنهای آب زیرزمینی هستند که برای رفع نیاز مردم به آب مصرفی در بیشتر مناطق ایران و بعضی از کشورهای دیگر ساخته میشدهاند. آبانبارها از لحاظ نحوه دسترسی و تأمین آب به چندین گونه طبقهبندی میشوند؛ اما وجه اشتراک همهی آنها ذخیرهسازی آب است.
در کتب متقدمین از آبانبار با نام «مَصنَعه» یاد شده است. برای مثال، در کتاب تاریخ یزد از قرن ۹ هجری، آمده است: «مراد از مصنعه آبانبار است که در زمستان آب در آن کرده و در تابستان مصرف مینمایند و مصانع در اصل شهر و بلوکات بسیار از حیطه تعداد بیرون است.»
ارزش آب و آب انبار در باورهای ایرانیان
آبانبارها برای جمعآوری مادهای ساخته میشدند که از زمانهای دور در سرزمین ایران، به علت کمبود آن قابل توجه بسیار بوده و زندگی ساکنان این سرزمین از جنبههای گوناگون با آن در ارتباط بوده است.
آب و آبانبار همنشین هم هستند و ازجمله تأثیرات آبانبار بر آب، این است که عناصر بهکاررفته در معماری آبانبارها، برای ماهها مانع از گندیدگی آب میشده و آب سالم و خنک را به مردم جامعه هدیه میکرده است.
البته باید درنظر داشت که این آب بود که به آبانبار ارزش و اهمیت میداد؛ زیرا ساکنان فلات ایران برای آبِ کمیابِ زندگیبخش ارزش بسیار قائل بودند. بر همین اساس، مکان جمعآوری آن نیز دارای ارزش و اعتبار میشد و مراقبتهای خود را لازم داشت. از سوی دیگر، اگر این بنا نبود، زندگی برای مردم بسیار سخت میشد و اگر مشخص است که اگر آب در شهری نبود، زندگی در آن شهر نیز از بین میرفت.
انواع آب انبار
آبانبارهای خصوصی و عمومی
آبانبارهای عمومی شخصی: در بناهایی مانند کاروانسراها و سراهای بازار توسط مالکان آنها، برای استفاده مسافران و تجار ساخته میشدند.
آبانبارهای خصوصی: اغلب افرادی که دستشان به دهانشان میرسید، در خانهشان آبانباری داشتند که از آب چشمه یا قنات پر میشد.
آبانبارهای وقفی
آب انبار وقفی آن گروه از آبانبارهاست که در ملک شخصی افراد ساخته نمیشدند، بلکه در اماکن عمومی مانند مساجد، مدارس، تکایا و همچنین معابر و گذرها ساخته میشدند تا تمام اهالی محلات و رهگذران از مخازن آنها آب بردارند.
توانگران و ثروتمندان با دارایی شخصی در محلههای پرجمعیت و کمدرآمد برای استفادهی مردمی که آبانبار خانگی نداشتند، آبانبارهایی عمومی میساختند. این آبانبارها را بهصورت تکبنا یا همراه با مسجد و تکایا میساختند و وقف عام میکردند. گاهی نیز مردم عادی آبانباری وقفی در مقیاسهای کوچکتر میساختند.
مسیر قناتها هم در پراکنش آبانبارها تأثیر داشت؛ چون منبع اصلی تأمین آب آبانبار، قناتهایی بود که از محلههای مختلف شهر عبور میکرده است. پس میتوان گفت مکان ساخت آبانبارهای عمومی، محلههای کمبرخوردار شهر و در مسیر قناتها بوده است.
اصلیترین کارکرد آبانبارهای عمومی، بهخصوص در مناطق کویری، با توجه به اهمیت خنکماندن و سالمماندن آب در این مناطق، تأمین آب شرب اهالی بوده است.
جایگاه آب در معماری دوران باستان و پس از اسلام
ساکنان بومی ایران، قبل از آمدن آریاییها به فلات ایران، آب را محترم میشمردند و بناهایی را برای نیایش آن میساختند. عیلامیها شهر مقدس «دور اونتاش» و معابد خود را در کنار رودخانهی دِز بنا کردند و اولین شواهد مراسم نیایش آب و همچنین، سیستم تصفیه آب در ایران، در این شهر به دست آمده است.
با ورود آریاییها و بهوجودآمدن حکومتهای پادشاهی، ایزد بانوی آناهیتا، در معماری ایرانی اهمیت بسزایی پیدا کرد. در این دوران، برای ستایش فرشته یا الههی آب، یعنی ناهید (آناهیتا) و ارزشدادن به عنصر آب، معابد و پرستشگاههای متعددی در نقاط مختلف فلات ایران ایجاد شده است. این معابد بیشتر در کنار رودهای پرآب ساخته میشدند.
پادشاهان هخامنشی تاجگذاری خود را در معبد آناهیتا در پاسارگاد انجام میدادند. در دوره سلوکیان نیز معابد آناهیتا ثروت فراوانی داشتند. گیرشمن، باستانشناس فرانسوی، معتقد است که همهی معابد ایرانی در دورهی پارتیان، به ایزد ناهید تعلق داشته است. آناهیتا در حجاریهای ساسانی ازجمله در نقش رستم، طاق بستان و کتیبه سرمشهد دیده میشود.
در معماری دوران پس از اسلام، نقش آب بیشتر حالت کاربردی پیدا میکند. معماران این دوره آگاهانه سعی کردند تا بر طبیعت مسلط شوند و آن را در تسخیر خود درآورند و بناها و سازههای مرتبط با آب را بسازند. در ایران پس از اسلام، حضور نمادین آب در کوشکها و باغها، همینطور در میان حیاطهای مرکزی مساجد، مدارس، کاروانسراها و خانهها پررنگتر شد.
قدیمیترین آبانبارهای جهان و ایران
آبانبارها در آغاز، گودالهای ذخیرهی آب بودند که در آن آب جمع میشد. با پیشرفت تمدنهای بشری، روشهای ذخیرهی آب نیز تکامل یافت. طبق منابع، قدیمیترین آبانبار دنیا آبانبار شهر اور در نزدیکی بصره است که ۲۱۵۰ سال قبل از میلاد، بهدستور پادشاه اور بر سکوی زیگورات این شهر ساخته شده است.
کهنترین آبانبار شناختهشده در ایران را میتوان منبع آب شهر عیلامی «دور اونتاش» در «چغازنبیل» خوزستان دانست.
پیشینه و پراکندگی آبانبارهای ایرانی
در شهرهای کاشان، یزد، سمنان، قزوین و جزیرهی هرمز، آبانبارهای قدیمی بسیاری یافت شدهاند. هنر آبانبارسازی در دوران پس از اسلام، بهخصوص قرنهای دهم تا سیزدهم میلادی، به اوج خود رسید. در بخش مرکزی روستاها و محلههای مختلف شهرهای بزرگ همچون یزد، کاشان، نائین و سبزوار، بزرگترین آبانبارها با معماری چشمگیری ساخته میشدند و بر دیگر بناهای همگانی محل تأثیرگذار بودهاند؛ بهطوری که از عناصر اصلی معماری مناطق کویری شناخته میشوند.
ساخت آب انبار فقط در مناطق گرم و خشک متداول نبوده و در حاشیه خلیجفارس و در شهرهای شمالی مانند ساری و گرگان نیز این بناها وجود دارند. از دوره صفوی بهبعد، با ساخت آبانبارهایی که سقف مسطح داشتند، مساجد روی آبانبارها قرار میگرفت تا بانی به ثواب بیشتری نائل شود.
ساختار معماری آب انبارها
نقشه
ویژگی مهم معماری ایرانی یعنی تنوع، ابتکار و پویایی در ساخت بناها، در آبانبارها نیز بهکار رفته است.
نقشه، معماری و تزیینات آبانبارها با توجه به عواملی چون منطقهی جغرافیایی، روش برداشت آب و وضعیت قرارگیری بنا در بافت شهری متفاوت بوده است؛ اما نوع معمول و متداول آن که عمدتاً در مناطق مرکزی ایران دیده میشود، شامل سردر ورودی، راهپله، پاشیر، مخزنی استوانهایشکل با بادگیر و پوشش گنبدی است.
عناصر معماری آب انبارها
منبع یا انبار
منبع آبانبارها به چهار شکل مکعب، مکعبمستطیل، هشتگوشه و استوانهای ساخته میشد. منبعهای مکعب و مکعبمستطیل گذشته از اندازههای کوچک، میتوانستند در اندازههای بسیار بزرگ و تا صدها متر مکعب نیز ساخته شوند. در این شکل از آبانبارها، برای نگهداری سقف آنها که باید مسطح ساخته شده باشند، جرزها و ستونهایی در منبع به کار میبردند. نمونههایی از اینگونه آبانبارها در شهرهای مختلف ساخته شدهاند:
- آبانبار جزیرهی هرمز
- آبانبار سیداسماعیل تهران
- آبانبار گنجعلیخان کرمان
- آبانبار وزیر یا میرزا مقیم کاشان
پوشش یا سقف آب انبار
پوشش منبع به صورتهای مسطح، گنبدی، مخروطی، تاق آهنگ (نوعی تاق کهن که مانند گهوارهی وارونه است) دیده میشود. پوشش عمده آبانبارهای تک بهصورت نیمگنبد کروی یا مخروط ساخته میشد. سقفهای مسطح گذشته از آنکه برای پوشش منبعهای بزرگ ستوندار به کار میرفتند، بیشتر در آبانبارهایی استفاده میشدند که بهصورت مجموعهای همراه با مسجد، مدرسه، کاروانسرا، تیمچه یا مانند آنها بودند و بر روی سقف صاف آنها فضاهایی چون مسجد، مدرسه، حجره و مانند آن بنا میکردند.
هواکش و بادگیر
برای سالم نگه داشتن آب و خنککردن آن، بالای منبع آب بهطور معمول بادگیرهایی میساختند تا جریان هوا در آن برقرار باشد. تعداد بادگیرها از یک تا هفت متفاوت بود. شکلهای آنها هم متفاوت بودند و در قالب چندوجهیهای مختلف ساخته میشدند تا از جهتهای مختلف، باد به داخل آنها نفوذ کند و به درون آبانبارها هدایت شود.
راهپله
بهطور معمول در وسط محل ورودی ساختمان آب انبار، سردری وجود داشت که رو به میدان یا فضای بیرونی این بناها باز میشد. پس از عبور از این ورودی، پلههای آن قرار داشت که دسترسی به محل برداشتن آب یا پاشیر را در انتهای راهپله امکانپذیر میکرد. گاهی تعداد پلههای آبانبارها به ۴۰ عدد میرسید مانند آبانبار کنار مسجد کاخک گناباد.
در پاگرد راهپلهی اکثر آبانبارها محلهایی همچون تختگاه یا نشیمنگاه ساخته میشد برای استراحت کسانی که برای برداشتن آب میآمدند.
پاشیر
محل قرارگرفتن شیر بزرگی از جنس برنج متصل به مخزن آب را پاشیر میگفتند. پاشیر اکثر آبانبارها جای تقریباً بزرگی بود که افراد برای برداشت آب در آنجا تجمع میکردند. این محل در هنگام تابستان برای جمعشدن و تعاملات اجتماعی همسایگان مناسب بود.
این مکان با توجه به کارکرد مهم آن، عناصر دیگری نیز داشت: سکوهایی برای نشستن در دو طرف پاشیر، حفرههایی با روپوش سنگی یا فلزی که برای انتقال به کانالهای زیرزمینی تعبیه شده بود.
در برخی شهرها مانند یزد، آبانبارهایی ساخته میشدند که مسلمانان و غیرمسلمانان زرتشتی از آنها استفاده میکردند. معمولاً برای این آبانبارها دو راهپلهی مجزا برای هر گروه ساخته میشد. گاهی نیز ممکن بود تیغهای آجری در پاشیر، آنها را از هم جدا کند. نمونهای دیگر از آبانبارهای مشترک میان مسلمانان و اقلیتها، آبانبار درب گلان (حکیم هارون) در کاشان است که کلیمیان نیز از آن استفاده میکردند.
سردر
سردر آبانبارها چشمگیرترین بخش برای تزیین و نماسازی به شمار میروند. در بعضی شهرها، از نشانهها و نماهای جالب معماری ایرانی در ساخت این سردرها استفاده کردهاند.
در دو سوی سردر، سکوهای سنگی پهنی قرار داشت که مکان مناسبی برای جمعشدن مردم محل بهشمار میرفت. جایی که ساکنان، پیش از پرکردن ظروف آب خود از شیر پایین آبانبار، زمانی را برای گفتوگو و شنیدن خبرهای تازه، توقف میکردند. نمونههایی از این آبانبارها در کاشان بدین قرارند:
- آبانبار دو مسجدان (دو مسجدون)
- آبانبار کلنگه (گذر مبین)
- آبانبار سرفره (سرپره)
- آبانبار ملا فتحالله
کتیبههای سردر
کتیبهها علاوه بر چهرهی زیبایی که به بناها میبخشیدند، بهنوعی شناسنامهی بنا هم محسوب میشدند. بررسی نوشتههای این کتیبهها در شناخت فرهنگ جامعه و باورهای مذهبی مردم، اهمیت خاصی دارند.
بیشتر مطالب این کتیبهها شعرهایی هستند که بهمناسبت تاریخ ساخت آبانبار گفته شدهاند. در بسیاری از آنها، به نام امامحسین(ع) و صحرای کربلا اشاره شده که کنایه از بستن آب فرات بر روی امام و یارانش در حماسهی کربلاست. در کتیبهها اغلب نام بانی، معمار، کاشیکار، سراینده شعر و گاه پادشاه یا حکمران منطقه نیز گفته میشده است. گاه نیز واقف آبانبار شرایطی را برای استفاده از آبانبار در کتیبه حک کرده است.
تزیینات
تا قبل از دوران صفوی، منظور اصلی سازندگان آبانبارها خود بنا بوده است تا هرچه بیشتر، آب شرب اهالی را سرد و سالم ذخیره کنند؛ بنابراین، از تزیینات چندانی در نما استفاده نمیکردند. اما در دوران صفویه به تزیینات آبانبارها نیز اهمیت داده شده است.
در دوره قاجاریه، آبانبارها با تزیینات بیشتر، بهخصوص در نمای بیرونی و در مراکز عمومی چون بازار یا در نزدیکی خانههای قدیمی شهر ساخته میشدند. این تزیینات نمادی است از قدر و اهمیت عنصر آب در زندگی انسان، بهخصوص در ناحیهی کویر که معماران و هنرمندان سازندهی بناها، بهخوبی آن را نشان میدادند.
هنر تزیین، انتخاب اشعار مرتبط برای کتیبههای بالای سردر و… نشاندهنده آن است که این بناها با بسیاری از ویژگیها، با زندگی ساکنان اطرافشان در ارتباط نزدیک بودهاند.
فضاهای وابسته یا مشترک با آب انبار
گاهی آبانبارها جزئی از ساختمان مساجد، مدارس، تکایا، حسینیهها و… بودند. گاه نیز خود آبانبارها بخشهایی مانند مسجد داشتند؛ مانند آب انبار مسجد جامع اردکان که در کنار پلکان آن، فضایی کوچک برای عبادت اختصاص داده شده است. در چند آبانبار نیز فضای روی پلکان به مسجد اختصاص داده شده است. آبانبار و مسجد سر حوض عزآباد، آبانبار وسط ده و مسجد جوادالائمه یزد از این دسته هستند.
نمونهی دیگری از همجواری آبانبار با بخشهای دیگر در حسینیه شهدای فهرج یزد دیده میشود. سردر و ورودی این آبانبار در قسمت زائرسرای مجموعه قرار گرفته است. بر روی سردر نیز یک اتاق ساخته شده است.
گاهی در کنار آبانبارها مکانهایی ساخته میشد که بهتدریج تبدیل به یک مکان تجمع میشد و روابط اجتماعی خاص خود را به همراه داشته است. گاه، از این محلها فقط برای استراحت و تجمع اهالی استفاده میشده است؛ مانند نمونههایی در اردکان و اطراف آن:
- آب انبار چمنو میرصالح
- آب انبار دو درگاهی
- رباط عقدا
بر بام اکثر آبانبارها ساختمان حسینیه، زورخانه، خانه و کارگاه کوچکی ساخته میشد. در بیشتر مواقع مکانهای مستقر در پشتبام آبانبارها، مذهبی و گاهی هم خدماتی بودند. برای مثال، مخزن آبانبار حاجحسین صباغ در کاشان اتاقهایی در اطراف مخزن و مشرف به آن دارد که محلی بسیار خنک برای زندگی در تابستان بوده است.
در پاگردهای تعدادی از آبانبارها غرفههایی برای عرضه بعضی محصولات ساخته شده است. در راهپله و بیشتر در محل پاگرد آنها یک یا دو اتاق کوچک و بزرگ ساخته میشد که برای استراحت موقت و فروش بعضی کالاها استفاده میشدند. مثلاً آبانبار جنتآباد دو اتاق بزرگ در محل پاگرد دارد. در جلوخان ورودی آبانبار گذر نو در کاشان، گاهی اوقات دستفروشان محلی توقف میکنند و اجناس خورد را در آنجا میفروشند.
بخشی از آبانبار که شباهت زیادی به هشتی ورودی دارد، از انواع کاربندیها و تزیینات برخوردار است. برای مثال، در امتداد دیوار مقابل سردر آبانبار حاجحسین صباغ کاشان که با کاشی و آجرچینی تزیین شده، سکویی جهت نشستن ساختهاند و در دو طرف آن، دو طاقچه برای گذاشتن شمع یا چراغ وجود دارد.
بهداشت و گندزدایی
بسیاری از چارهاندیشیهای بهداشتی آبانبارها، از همان ابتدا و هنگام ساخت بنا به کار گرفته میشد. استفاده از پلکان و پاشیر، روشی بوده تا از تماس مستقیم با آب جلوگیری کنند. معماران، با ایجاد سطحی صاف در بدنه داخلی آبانبار از لانهکردن موجودات آبزی در سوراخهای بهوجودآمده در سطوح داخلی آبانبار جلوگیری میکردند و همین مسئله در تمیزماندن آبانبار نقش مهمی ایفا میکرد.
تهویه هوا نیز که عمدتاً توسط بادگیرها انجام میشد، عامل دیگری جهت تأمین بهداشت آبانبار بود؛ چراکه با تزریق اکسیژن به آب و خنککردن آن، به حفظ سلامت آب کمک بسیاری میکردند. در معماری آبانبارها، برخی عوامل اصلی فساد مانند گرما از مخازن دور بوده و آب مدتها در مخازن سالم باقی میمانده است.
روش دیگر، اضافهکردن موادی چون نمک و آهک به آب بود. گاه برای گندزدایی در داخل آبانبارها ماهی میانداختند تا موجودات زنده را بخورند و آب آلوده نشود. همچنین، حوضچههای شنی در مسیر آب قرار میدادند تا آب تصفیه شود و بعد به مخزن برود.
در برخی محلها نیز برای گندزدایی، علاوه بر نمک در محل مخزن، چوب آتش میزدند تا دود ناشی از سوخت چوب در محل مخزن، جمع شده و پردهای بر روی آب ببندد و آب را از خطر آلودگی برهاند.
تمیزکردن مخزن نیز چند سال یک بار انجام میشده است؛ به این صورت که پس از پایانیافتن آب مخزن، آب کثیف و تهماندهی آن بهوسیله کانال و راهآبهایی که از وسط مخزن به سمت بیرون تعبیهشده بود، خارج میشد. سپس مردان قوی با کمک چرخ چاه، لجنها و رسوبهای باقیماندهی ته مخزن را به بیرون منتقل میکردند. پس از آن، مخزن شسته و تمیز میشد و دوباره آبگیری انجام میگرفت.
علاوه بر نظافت و تمیزی بخشهای داخلی و خارجی آبانبار که بهصورت مداوم انجام میشد، در هنگام آبگیری، طول مسیر جویها، مورد بررسی و بازبینی قرار میگرفت. آب را در سحر یکی از روزهای سرد زمستان وارد مخزن میکردند. معمولاً آبگیری از آغاز شب تا سحر یا سپیدهدم صورت میگرفت؛ زیرا در این زمان، آلودگی مسیر جویها، ناشی از دستزدن به آب یا شستوشوی البسه و ظروف و…، به حداقل میرسید.
منابع تأمین آبِ آبانبارها
کمبود آبهای سطحی در بیشتر نقاط فلات ایران امری شایع است. برای مقابله با این مشکل، در شرایط اقلیمی مختلف، مردم از منابع گوناگونی برای تأمین آب در آبانبارها استفاده میکردهاند. عواملی مانند میزان بارانهای سالانه، سطح آبهای زیرزمینی و مسائلی از این قبیل، منابع آب را در نقاط مختلف تعیین میکردهاند. در صورتی که آب باران پاسخگوی نیازهای مردم بود، از آن برای تأمین منابع آب استفاده میشد و در جاهایی که قنات میتوانست آب موردنیاز را تأمین کند، از آن استفاده میکردند.
در مناطقی از ایران، منابع تأمین آب بهصورت روشهای معمول محلی درآمده است؛ بهنحوی که نوع منبع استفادهشده در نام آبانبارهای آن محل تأثیر گذاشته است. برای مثال آبانبارهای جنوب ایران، برکه نام گرفتهاند که در معنای خود، استفاده از آب باران را نشان میدهند.
در مناطقی دیگر، بهخصوص در مناطق خشک و کویری، با دخالت انسان، انتقال آب از مکانی دیگر و با آب چاه، قنات یا چشمه انجام میشد که گاهی آب، مسیری دهفرسنگی را طی میکرد. بیشتر آبانبارهای شهری، روستایی و دشتی، بهویژه در مناطق خشک و کویری، چنین شرایطی داشتند.
در بیشتر نقاط مرکزی ایران، بهخصوص مکانهایی که بارش سالانه و ریزش باران آنقدر نیست که بتواند مستقیماً مخازن آبانبارها را پر کند، قنات اصلیترین منبع تأمین آب آبادیهاست.
باورهای عمومی دربارهی آب انبار
ساخت نخستین آب انبار بنابر روایت «صالح على بن داود استرآبادی» در کتاب «انساب النواصب» چنین بوده است:
«بعد از واقعه کربلا، به نظر یزید پلید رسید که بهعنوان کفاره قتل امامحسین(ع) برکه و آبانباری بسازد تا مردم از آن آب بیاشامند و همین سهمها تخفیف در عذاب او شود و شفاعت رسول خدا(ص) نصیبش گردد. چون آن برکه ساخته شد و آن را پر از آب نمودند، ابتدا فرشتهای آمد و از آن حوض، آب نوشید و بهگونهای یزید را لعنت کرد که تمام اهل شام و خود یزید آن ندای غیبی را شنیدند و پس از آن، هر کس که آب مینوشید، بر یزید لعنت میفرستاد و حتی خود او نیز هر زمان آب میآشامید، بر خود لعنت میکرد. از همین جهت است که هرکس آب میآشامد، بر یزید لعنت میکند. آب، بیچاشنی لعن يزيد بر گلوی کسی، گوارا نیست.»
احترام آبانبارها، چنان در ذهن و اندیشهی مردم ریشه دارد که معتقد بودند: اگر به قرآن قسم بخورند باید هموزن آن، نمک داخل آبانبار بریزند.
حسینیهها و تکایای ایرانی با همراهداشتن آبانبار یادآور تشنهلبی شهدای کربلا بودند. همراهی آب بهصورت سقاخانه یا آب انبار با حسینیهها و تکایا اهمیت بسیاری داشته است.
از دیگر باورهای عمومی، افسانههایی است مبنی بر وجود آدم آبی یا جن در آبانبارها که بهدلیل عمق زیاد آبانبارها، تاریکی فضا و راهپلههای باریک، رواج یافته بود.
موقعیت قرارگیری آب انبار در شهر
اولین شرط ساخت آبانبارهای عمومی در شهرها دسترسی آنها به آب قنات بود. پس از آن، دسترسی بهتر مردم به آنها، همچنین تعدد آبانبارها در بافت شهر با توجه به نیاز ساکنان، اهمیت داشت. آبانبارها را در محلهایی خاص مانند گذرها، محلههای شلوغ، بازار، مسجد و مدرسه، امامزادهها و دروازههای شهر میساختند که این کار سبب اتصال عناصر شهری شده و یک پیوستگی را در شهر به وجود میآورد.
بااینکه بناهای عمومی چند روش تهیه آب مانند حفر چاه، دسترسی به پایاب قناتها یا ساخت حوضهای آب داشتند، بهدلیل خنکی هوا در پاشیر آبانبارها، مردم ترجیح میدادند در روزهای گرم تابستان از آب انبار استفاده کنند.
پرسشهای متداول درباره آب انبار
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
قدیمیترین آب انبار ایران و جهان در کجا قرار گرفته است؟
قدیمیترین آب انبار دنیا در شهر باستانی اور و در ایران در هفتتپه قرار دارد.
آبِ آبانبارها چگونه تأمین میشود؟
در هر منطقه بر اساس شرایط اقلیمی، از منابع گوناگونی برای تأمین آب آب انبارها استفاده میشده است: بارندگیهای سالانه، آبهای زیرزمینی و قناتها.
بهداشت آب انبار به چه صورت تأمین میشده است؟
معماران هنگام ساخت آب انبار، با ایجاد سطحی صاف در بدنهی داخلی آن برای حفظ بهداشت آب چاره میاندیشیدند. این کار از لانهکردن موجودات آبزی در سوراخهای احتمالی سطوح داخلی آبانبار جلوگیری میکرد. همچنین، ایجاد پلکان و پاشیر، مانع از تماس مستقیم با آب میشد و در تمیزماندن آب انبار نقش مهمی داشت.