«آئین مهر» یا «آئین مهرپرستی» از جمله ادیان ایرانی محسوب میشود که مبنای آن بر پایهی پرستش ایزد «مهر» یا «میترا» قرار دارد. پیش از آیین زرتشت و تا اواخر دورهی ساسانیان، ایزدِ مهر همواره به عنوان فرشتهی عهد و پیمان، جنگاوری و روشنایی مورد پرستش ایرانیان باستان بوده است. آثار به جا مانده از این دورههای تاریخی نشان میدهد که آئین باستانی مهرپرستی در ایران، پیش از دین زرتشت، متداول بوده است.
آئین مهرپرستی یا میترائیسم چیست؟
در حقیقت، آئین مهرپرستی که در میان رومیان به نام «آئین میترائیسم» یا «اسرار میتراس» شهرت دارد، برداشت رومیان از این آئین محسوب میگردد. آئین میترائیسم در سدههای دوم و سوم میلادی، پیروانی در سراسر جهان از هند تا اسپانیا داشته است.
شایان ذکر است که میتراس رومی، ایزد جنگاوری، مذکر بوده است و همواره خنجر و یا شمشیر به دست دارد. همچنین، پیروان میتراس از نظام پیچیدهی هفتگانهای از درجات تَشرُف نزد ایزدِ مهر و ضیافتهای مختص این آئین پیروی میکردند. به عبارتی، تشرفیافتهگان این آئین، افرادی بودند که با هم متحد شده بودند و در معبد میترا یکدیگر را ملاقات میکردند.
آثاری از این آئین در 420 نقطهی مختلف جهان به دست آمده است. از جمله این آثار، 1000 کتیبه و 700 تصویر از صحنهی ذبح شدن گاو مقدس توسط ایزد میترا (تاورکتونی) را میتوان نام برد. آئین میترائیسم آنچنان در میان رومیان متداول بوده است که تاکنون حدود 680 پرستشگاه میترا فقط در شهر روم، شناسایی شدهاند.
مفهوم و ریشهی واژگانی «میترا»
«میترا یا میثرِه» که به عنوان یکی از ایزدان باستانی ایرانزمین شناخته میشود، در اوستا به معنای «عهد و قرارداد» به کار رفته است. نام این ایزد، ریشهی هندوایرانی دارد و برخی از ویژگیهای آن برگرفته از «شیوا»، خدای هندو و ایزدِ مهر است.
تولد میترا
به باور برخی از اسطورهشناسان، ایزد میترا از برخورد دو سنگ به وجود آمده است. این باور اساطیری به ایجاد آتش از برخورد دو سنگ اشاره دارد. در حالی که گروهی دیگر، تولد این ایزد را یک واقعهی کیهانی قلمداد میکنند.
اصول میترائیسم یا مهرپرستی چیست؟
«راستگویی و وفاداری» از بارزترین اصول میترائیسم هستند. از مشخصههای این آئین باستانی که «آئین سربازی» نیز محسوب میگردید، وفاداری به عهد و پیمان است. بهاینترتیب، فردی که خواهان ورود به این آئین بود باید ابتدا آزمونهای صداقت و وفاداری را بهخوبی سپری میکرد.
پس از آن، سوگند یاد میکرد که رازدار باشد و اسرار را بر کسی فاش نکند. سپس، پیشانی و دست او را خالکوبی میکردند تا برادر و یار سایر میترائیان شمرده شود.
همچنین، در آزمونی دیگر، چشمان فرد را میبستند و او را به سمت جلو هل میدادند. در این هنگام، فرد دیگری از همکیشان به عنوان منجی او را به آغوش میگرفت و مانع از افتادن او میشد؛ بهاینترتیب، میزان باور و اعتقاد او را ارزیابی میکردند.
عقاید پیروان میترا
در آئین میترائیسم باورها و عقاید متفاوتی وجود دارند که در زیر به آنها میپردازیم:
باور به مبارزهی میترا با گاو
بر اساس باورهای آئین مهرپرستی، ایزد میترا از قدرتی برخوردار است که گاو مقدس را گرفته و بر روی شانهی خود میاندازد و به داخل غار میبرد. در روایتهای دیگری، او بر این گاو که آبیرنگ است، چیره شده و بر روی آن سوار میشود و آن را به طرف غار خود میآورد.
باور به قربانی کردن گاو
ایزد میترا با رسیدن به غار، گاو را بر زمین زده، پس از نشستن بر پشت آن، خنجر مشهور خود را در کتف گاو فرو میکند و از محل زخم او، سه نهال تاک و سه خوشهی گندم میروید.
باور به معجزهی آب
به باور پیروان این آئین، وقتی میترا تیر خود را به صخرهای میزند از آن صخره، چشمهای ابدی میجوشد. آب این چشمه، همان آب حیات است.
باور به معجزهی شکار
بر اساس این باور، ایزد میترا میتواند همچنان که بر روی اسب میتازد، حیوانات را شکار کند، بدون اینکه حتی یک تیر او به خطا برود. او میتواند با دشمنان خویش نیز بدینگونه عمل کند. بر اساس این باور است که به این ایزد کهن، لقب «مهرنبرز» یا «شکستناپذیر» داده شده است.
باور به عروج میترا
پیروان این آئین باور دارند که ایزد میترا پس از پایان ضیافت بر ارابهی خورشید سوار میشود و به آسمانها عروج میکند. او همچنان در آسمان منتظر است تا روزی دوباره برای اصلاح بشریت و زدودن ناپاکیها و شرارتها به زمین بازگردد.
در این آئین، میترا، ایزد نجاتدهندهی هستی از یوغ زمان به شمار میآید. او همانند شیوا، خدای هندو، آتشی خواهد افروخت که تمام جهان را در بر میگیرد تا آن را از لوث آلودگیها پاک کند.
لازم به ذکر است باور به «سوشیانت»، «مسیح»، «ماشیح» یا «مهدی» که بعدها در ادیان دیگر نیز مطرح گردید، از آئین میترائیسم آغاز شده است. گویا سایر ادیان نیز به این نتیجه رسیده بودند که بشر نیاز به یک «نجاتدهنده» دارد.
باور به رستاخیز
در نتیجهی قدرت میترا برای پالودن هستی از ناپاکیها و افروختن آتش، باور به روز رستاخیز در این آئین وجود دارد. به باور پیروان این آئین باستانی، در روز رستاخیز، تنها پیروان میترا هستند که از گرفتاری در آتش در امان خواهند ماند.
باور به تقدس عدد هفت
بر اساس تحقیقات صورت گرفته، در بیشتر ادیان باستانی قداست اعداد وجود داشته است، اما در آئین میترائیسم عدد هفت، عددی مقدس به شمار میآید. در این آئین، زمین هفت طبقه است و هفت مقام و هفت سیاره وجود دارند.
درجات هفتگانهی میترائیسم رومی به این ترتیب است:
- درجهی اول منسوب به سیارهی عطارد؛ نماد آن «کلاغ» است.
- درجهی دوم منسوب به سیارهی زهره؛ نماد آن «همسر» است.
- درجهی سوم منسوب به سرباز؛ نماد آن «سرباز» است.
- درجهی چهارم منسوب به سیارهی مشتری؛ نماد آن «شیر» است.
- درجهی پنجم منسوب به قَمر؛ نماد آن «پارسا» است.
- درجهی ششم منسوب به مهرپیما؛ نماد آن «پیک خورشید» است.
- درجهی آخر منسوب به زُحل؛ نماد آن «پیر مرشد» یا «پدر» است.
طبق این آئین، افراد تازهوارد وقتی به پیشگاه این ایزد معرفی میشدند، به درجهی نخست میرسیدند. سپس با تعالیم روحانیون، مراتب را طی میکردند.
درباره کاربرد و تقدس عدد هفت در ایران باستان، اینجا را بخوانید!
نمادهای میترائیسم
آئین مهرپرستی یا میترائیسم دارای دو نماد ویژه است:
نماد مارهای حلقهزده
در این آئین، «مار» سَنبل تندرستی و «چوب سبز درخت اقاقیا» سنبل راستی به شمار میآید. نماد دو مار حلقهزده بر دور چوب اقاقیا از جمله کهنترین نمادهای میترائیسم به شمار میآید.
نماد صلیب میترا (چلیپا)
به نظر میرسد این نماد که در ادیان باستانی مصر و هند نیز به چشم میخورد، از مهمترین نمادهای میترائیسم باشد. به باور برخی از محققین و باستانشناسان علامت صلیب مسیحی، شکل سادهشدهی خورشید است.
این علامت که به صورت انوار خورشید یا ستارهی پنج پَر نیز وجود داشته است، روی کلاه کوروش کبیر نیز دیده میشود. این علامت، نماد «خورشید» بوده است که امروزه به عنوان علامت «ستاره» شناخته میشود.
در مجموع میتوان گفت علامت «صلیب»، «چلیپا»، «چهار پره» و «چهارپایه»، علامت سادهشدهی «مهرِ تابان» هستند. در تفسیری دیگر ممکن است این علامت، نماد چهار فصل سال و یا چهار عنصر طبیعت (آب، باد، خاک، آتش) باشد.
میترائیوم یا مهرابه چیست؟
عبادتگاههای آئین میترائیسم، «میترائیوم» یا «مهرابه» نامیده میشوند. معمولاً مهرابه به ساختمانی اطلاق میشود که یک ورودی دارد و پس از یک دهلیز داخلی به سه راهرو منتهی میگردد. در مهرابه، تالار روبرو (وسط) همواره بزرگتر است و سقفی بلندتر از دو تالار جانبی دارد.
در تالار اصلی، نیمکتهای سنگی در طرفین قرار میگیرند و نور تالار از روزنههای کوچکی که در سقف تعبیه شده، تأمین میگردد. در دیوارهای تالار نیایش، معمولاً تصاویر «کوتس» و «کوتوپاس»، دو مشعلدار نماد آئین میترائیسم روم باستان نیز به چشم میخورند.
با این وجود، از نظر ساختاری، مهرابهها، بر اساس باور استورهایِ «زاده شدن ایزدِ مهر از دل سنگ»، به این شکل بنا میشدند. همچنین، این پرستشگاههای مهری، در مجاورت کوهها، درختان کهنسال، چشمهها و چاهها، قرار داشتهاند.
«هرودوت»، مورخ یونانی، در مورد معابد ایرانی چنین میگوید:
«ایرانیان، معبد نداشته و در فضای باز به نیایش میپرداختند. در گذر زمان، چارتاقیها در جوار صخره، غار، کوه، چشمه، و درخت برپا شد که تاکنون نیز مورد احترام و ملجأ و مأمن حاجتمندان هستند».
از دیدگاه معماری، مهرابهها به دو دسته تقسیم میشوند.:
معابد غاری شکل
معابد «غاری شکل»، که در غارهای طبیعی یا غارهای کنده شده توسط دست انسان (دستکَند) قرار دارند. این معابد، غالباً در دل کوه و مناطق کوهستانی ایجاد شدهاند.
معابد چارتاقی
معابد «چارتاقی یا چهار تاقی» بناهایی به صورت چهار گوش هستند. در معابد چارتاقی، بنای مزبور، چهار ستون دارد و یک پوشش گنبدی بر روی آن، قرار گرفته است.
تاریخچه آئین مهرپرستی در ایران
در مورد سابقه آئین مهرپرستی در ایران میتوان گفت بر اساس آثار به جا مانده، این آئین بسیار پیشتر از کیش زرتشتی پیروانی داشته است. این در حالی است که تاریخ دقیق آغاز آن مشخص نیست. به نظر «کریستین سن»، پیش از جدایی دو تیرهی هندوایرانی، میان خدایان عمدهی آنها تفاوتی بوده است:
یک گروه از خدایان «دائوا» خوانده میشدند و در رأس این خدایان، «ایندرا» قرار داشته است. گروه دیگرِ خدایان «اَسورها» و به ایرانی «اَهورا» نامیده میشدند و بزرگترین آنها «وارونا» و «میترا» بودند. پرستندگان در ستایش ایزد میترا و خدایانِ گِرد او «یَشتها» (سرودهایی برای ستایش ایزدان) را میسرودند. تعدادی از این یشتها در بخش جدید اوستا، کتاب آئین زرتشت، همچنان محفوظ مانده است.
در واقع، آئین مهرپرستی پیش از آئین زرتشت در میان مردم ایران متداول بوده است. در ایران باستان، ایرانیان ادیان «چندخدایی» داشتند و ایزدِ میترا گرانقدرترین ایزد مردمان به شمار میآمده است.
در تعاریف، «چندخدایی» به معنای باور به وجود «چند نیروی مافوق بشری در طبیعت» اطلاق میشود. چندخدایی در اساطیرِ اغلب اقوام کهن جهان وجود داشته است و امروزه برخی از فرقههای هندو و آزتِکها همچنان به وجود «چند ارباب در طبیعت» باور دارند.
آئین مهرپرستی در دورهی هخامنشیان
شایان ذکر است، داریوش و جانشینان او به دنبال ایجاد شرایط سیاسی سختگیرانهای نبودند و قصد تغییر باور حاکم در میان نجیبزادگان و مردمان را نداشتند. به همین دلیل، در دوران هخامنشیان آئین زرتشت با آئین چندخدایی باستانی، در هم آمیخت و بدین ترتیب یشتهایی نیز به ایزد مهر «مهریَشت» اختصاص یافت.
البته، در این آئین اختلاطیافتهی اواخر دورهی هخامنشی، چیرگی وجوه آئین زرتشتی کاملاً بر جنبههای چندخدایی آن مشهود است؛ به این ترتیب که دیگر از «قربانی کردن» که زرتشیان نسبت به این کار کراهت داشتند، یادی نمیشود.
آئین مهرپرستی در عصر اشکانیان و ساسانیان
از آنجاکه این آئین با روحیهی جنگاوری اشکانیان (پارتها) بسیار سازگار بود، در این دوران بسیار رواج یافت؛ به گونهای که این آئین تا غرب نیز گسترش یافت.
در مورد دورهی ساسانی نیز میتوان گفت شواهدی مبنی بر سابقه آئین مهرپرستی در ایران تا زمان اردشیر دوم به دست نیامده است. درحالیکه در زمان اردشیر سوم و به دستور او در دیوار ضلع شمالی کاخ، نوشته شده است:
«آناهیتا و میترای خدا، مرا و این کشور را و آنچه را که من کردم بپایاد».
علاوه بر این، باور به ایزد میترا و آئین مهرپرستی در زمان پادشاهان ساسانی به وضوح در سنگنگارههای تاق بستان و نقش رستم به چشم میخورد. در سنگنگارهی تاق بستان، از سمت راست شاپور دوم، فرستاده اهورامزدا، و ایزد مهر دیده میشوند که مراسم اعطای تاج را اجرا میکنند.
آئین میترائیسم در روم
همانطور که پیشتر بیان شد، ایزد میترا در زبان رومی به نام «میتراس» شناخته میشده است. این نام برخلاف معنای آن در اوستا، در آئین میترائیسم یونانی-رومی به معنای «واسطه» بوده است. «پلوتارک یا پلوتارخ»، تاریخنگار یونانی، در مبحث الهیات دوگانهی قرن اول، در مورد دین زرتشت اینگونه توضیح میدهد:
“میترا واسطه بین اهورامزدا و اهریمن … و به همین دلیل است که مردمان ایرانیتبار او را «میترای میانجی» مینامند”.
از آثار باور به آموزههای مهرپرستی، ایجاد اتحاد و برادری در میان مردم، نظم و توجه به ارزشهای اخلاقی در میان پیروان میترا بود. این خصایص مهرپرستان ایرانی، رومیان را به خود جلب نمود و پس از مدتی رومیان بسیاری در زمرهی پیروان ایزد میترا درآمدند.
در مورد گسترش میترائیسم در روم بر اساس شواهد تاریخی میتوان گفت نرون، امپراتور روم، در سال 66 میلادی به این آئین گروید. پس از مدت کوتاهی، میترائیسم در اروپای مرکزی پیروان بسیاری یافت. پیروان میترا در اروپا همواره در حال افزایش بودند تا این که در قرن سوم، در زمان «کارالاکا» امپراطور روم، این میزان به اوج رسید.
یکی دیگر از امپراتوران روم، «اورلیانوس» بود که در زمان حکومت خود، میترائیسم را به عنوان آئین رسمی اعلام نمود. پس از آن تا سه قرن، میترائیسم آئین رسمی رومیان به شمار میآمد. این روند همچنان تا میانهی قرن چهارم و آغاز جنگ میان روم شرقی و غربی ادامه داشت.
پس از بروز جنگ میان دو بخش روم، کنستانتین، حاکم روم شرقی، با تغییر آئین رسمی به دنبال ایجاد تمایز با روم غربی بود. با تلاش او دین مسیحیت ابتدا در روم شرقی، و سپس در کل امپراطوری روم به عنوان دین رسمی پذیرفته شد.
در سالهای بعد، تلاشهایی برای بازیابی آئین میترائیسم در روم صورت گرفت، اما این تلاشها موثر نبودند و میترائیسم در این کشور رو به فراموشی نهاد.
آئین میترائیسم و مسیحیت
به باور بسیاری از محققان، آئین میترائیسم رومی با آئین یکتاپرستی ابراهیمی که بر آموزههای مسیح بنا شده است، همانندیهای فراوانی دارد. به باور آنها چهارچوب اصلی دین مسیحیت برگرفته از ادیان پیش از مسیحیت و بهخصوص مهرپرستی است.
در قرون اولیهی بعد از میلاد مسیح، ایزد میترا به عنوان «نشاندهندهی راه رستگاری و آورندهی آئین زندگی»، رقیب قدرتمندِ دین مسیحیت به شمار میرفت.
شاید به دلیل همزمانی اشاعهی این دو دین در یک اقلیم جغرافیایی بوده است که تولد میترا در بیستوپنجم دسامبر، روز تولد مسیح شمرده میشود.
از سویی دیگر مناسک خاصی در دین مسیحیت وجود دارند که برگرفته از آئین میترائیسم محسوب میگردند. آئینهایی همچون:
- باور به تولد مسیح از مادری باکره
- برپایی مراسم جشن عروج
- مراسم غسل تعمید نوزادان
- باور به افسانهی شام آخر
- برگزاری مراسم معروف عشاء ربانی
- گرامی شمرده شدن روز یکشنبه
برجستهترین معابد مهرپرستی در ایران
ساسانیان در نتیجهی باور به آئین مهرپرستی، در دوران حکومت خود معابد متعددی برای میترا (ایزد آتش) بنا کرده بودند. تعدادی از این معابد برجسته در شهر تختسلیمان یا «گَنجک» قرار داشت. با حملهی هراکلیوس، امپراتور بیزانس، در سدهی هفتم میلادی، بسیاری از این معابد مهری به آتش کشیده شدند.
لازم به ذکر است که اغلب معابد میترایی در ایران و جهان، پس از ظهور دین زرتشت و سپس دین مسیحیت، به آتشکده و کلیسا تبدیل شدند. همچنین، در زمان حکومت ایلخانیان در برخی از پرستشگاههای میترایی تغییراتی صورت گرفت تا نشانههایی از دین اسلام نیز در آنها باقی بماند.
همانطور که پیشتر گفته شد، مهرابهها به دو صورت غاری و چارتاقی بودهاند. امروزه اطلاعات دقیقی در مورد تعداد پرستشگاههای مهری در ایران، وجود ندارد. با این حال، بر اساس اصول معماری که در مورد مشخصات بناهای تاریخی وجود دارد، برخی بناها و محوطههای تاریخی، در دستهی معابد مهری قرار میگیرند.
در ادامه به برخی از این موارد اشاره میکنیم:
- امامزاده زبیده خاتون در شهر نراق
- بنای تاریخی قدمگاه در نیشابور
- امامزاده صالح در تهران
- محوطه و غارهای تاق بستان در کرمانشاه که نقش برجستهی ایزد مهر نیز بر روی آن به تصویر کشیده شده است.
- سرداب یا زیرزمین مسجد قزوین که بخش شبستان جنوبی آن، به آتشکده معروف است.
- امامزاده حمزه در جادهی آبعلی
- محوطهای شبیه به پرستشگاههای مهری، در نیاسر کاشان
برخی از معابد برجستهی مهری به جامانده در ایران عبارتاند از:
معبد مهری آذرگشسب
معبد آذرگُشسپ یا آذرگشنَسپ یکی از سه معبد بزرگ و مهمی به شمار میآید که در دورهی حکومت ساسانیان بنا شده است. بعدها این معبد به آتشکدهی آئین زرتشت تبدیل شد و امروزه نیز به همین عنوان شناخته میشود. این آتشکده به شاهان و طبقهی جنگاوران تعلق داشته است.
معبد مهری مراغه
یکی دیگر از معابد برجستهی مهرپرستی در ایران، معبد «مهر مراغه» یا «نیایشگاه مهری» است که یکی از نخستین معابد و سکونتگاههای بشر به شمار میآید. این معبد میترایی در شهر مراغه و در جنوب روستای «وَرجو» قرار دارد و در حال حاضر به نام «امامزاده معصوم ورجوی مراغه» نیز شهرت دارد.
معبد مهر مراغه زیر یک گورستان تاریخی قرار دارد که با انجام خاکبرداری قسمتهایی از آن نمایان شد. بخشهایی از این نیایشگاه زیرزمینی و صخرهای که به دورهی اشکانیان تعلق دارد به مرور زمان تخریب شده است.
اولین بار، پس از استقرار حکومت ایلخانیان، اباقاخان، نوادهی هولاکوخان مغول، این بنا را مرمت نمود. سپس، به دستور او بر روی ویرانههای معابد مهریِ شهر مراغه، مسجد بزرگی را بنا کردند.
این معبد مهری در سال 1356در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید. البته، امروزه آثار چندانی از این بنای تاریخی به جا نمانده و در حال تخریب است. مرمتهای ناشیانهی میراث فرهنگی و سرقت بخشهایی از سنگهای گورستان توسط غارتگران آثار تاریخی از عوامل این تخریب به شمار میآیند.
معبد قدمگاه در بادامیار
معبد 12 هزار سالهی قدمگاه، یکی دیگر از برجستهترین معابد آئین مهرپرستی در ایران محسوب میشود. این معبد تاریخی به صورت دستکَند در دل کوه ساخته شده است.
معبد مهریِ قدمگاه، بر اساس نام روستایی که در آن واقع شده است، به نام «معبد بادامیار» نیز شهرت دارد. این معبد باستانی در آذرشهر و در 40 کیلومتریِ ضلع جنوب غربی شهر تبریز، واقع شده است.
به باور اغلب باستانشناسان، معبد مهری قدمگاه، به دورهی پیش از تاریخ، تعلق دارد. این معبد، بعدها به شکل آتشکده درآمده است و در دوران پس از اسلام، محرابی در آن ساخته شده و به مسجد تغییر کاربری یافته است. محراب این بنای تاریخی، به صورت «مقرنسکاریهای آویخته» ساخته شده است که به دورهی صفویان تعلق دارد.
در مجاورت این معبد گنبدی شکل، گورستان تاریخی آذرشهر بر روی پشتهای قرار گرفته است. در این گورستان، سنگنوشتههایی به خطوط «کوفی و خط ثلث نو»، حجاریها و مجسمههای گوناگون تاریخی به چشم میخورند.
امروزه برخی از ساکنان روستاهای مجاور روستای بادامیار، مراسم مذهبی خود را در این محل تاریخی برگزار میکنند. معبد تاریخی قدمگاه، در سال 1347، در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
آتشکده مهراردشیر
آتشکده مهراردشیر، یکی از معابد مهرپرستی به شمار میآید که در دورهی ساسانیان و در شهر «اردستان» استان اصفهان، ساخته شده است. از نظر معنایی «اَرد» به معنای مقدس، پاک و روشن است و پسوند «ستان» به محل و مکان، اشاره دارد.
به این ترتیب، نام «اردستان» به «محلی مقدس یا مکانی پاک و روشن» اطلاق میشده است. چنین به نظر میرسد که این شهر، به دلیل وجود آتشکدهی مشهور آن، به این شکل نامگذاری شده است.
بر اساس روایتها، این معبد میترایی، توسط بهمن، پسر اسفندیار بنا گردیده است. این پادشاه ساسانی که به نام «بهمنِ اردشیر» نیز شهرت داشته است، سه آتشکده را در یک روز در مشرق، میان و مغرب (مسیر طلوع تا غروب مهر)، بنا نمود.
این آتشکدهها عبارتند از:
- در مشرق، آتشکدهی «شهر اردشیر» مجاور «قلعهی مهربین یا مارین».
- در میان، آتشکدهی «زروان اردشیر» در روستایی باستانی به نام «دارَک برخوار» در حاشیهی شهر اصفهان.
- در مغرب، آتشکدهی «مهراردشیر» در شهر اردستان.
شایان ذکر است، معبد مهراردشیر، در دژی به نام «اَرونه» قرار داشته است که امروزه تحت عنوان «باغ قلعه» شناخته میشود. به مرور زمان و فراگیر شدن آئین زرتشت در میان ساسانیان، نام این معبد مهری تغییر نمود و به نام «آتشکده مهراردشیر» شهرت یافت.
این بنای تاریخی، با ورود اسلام به ایران، به مسجد تغییر کاربری یافت. امروزه، این معبد میترایی، به صورت یک مکان گردشگریِ منحصربهفرد، میزبان بسیاری از گردشگران است.
آتشکده آذر برین مهر
این آتشکده که یکی از معابد مهرپرستی یا میترائیسم به شمار میآید، در کوهی مابین شهر شاهرود و سبزوار قرار دارد. این معبد مهری که در میان مردم محلی به نام «چارتاقیِ دیو یا خانهی دیو» شناخته میشود، یکی از سه آتشکدهی اساتیری زرتشتیان محسوب میگردد.
آتشکده آذرخش
آتشکدهی آذرخش، یکی از معابد میترایی به شمار میآید که در جنوب شهر «داراب» قرار دارد. به اعتقاد برخی از پژوهشگران، این معبد مهرپرستی در عهد ساسانی، به آتشکده، تغییر کاربری یافته است. این معبد تاریخی که به صورت دستکَند ساخته شده است، امروزه به نام «مسجد سنگی»، شهرت دارد.
معبد مهری کمر زرد
معبد «کمر زرد» که در کوه کمر زرد در استان کرمانشاه قرار دارد یکی دیگر از معابد مهرپرستی در ایران است. معبد کمر زرد کرمانشاه همانند سایر معابد مهری، دارای دالانهای زیبایی است که جهت نیایش ایزد مهر مورد استفاده پیروان این آئین قرار میگرفته است.
آیین تدفین مهرپرستان
همانطور که گفته شد، آئین میترائیسم در دورهی اشکانیان پیروان بسیاری داشته است. بر اساس بقایای گورستانهای به جا مانده از این دوران، باستانشناسان به ویژگیهای خاصی در آیین تدفین مهرپرستان دست یافتهاند.
در دورهی اشکانیان غالباً تدفین به صورت «گورخمره» یا «گور گودالی» انجام میشده است. علت استفاده از گورخمره برای جلوگیری از آلودگی خاک اطراف و یا به علت طبقهی اجتماعی فرد متوفی بوده است.
در بخش شرقی سرزمین اشکانیان، در محلهایی مانند «نسا» و «سَغد» استوانههای سفالی برای دفن اموات به کار میرفته است. بر اساس کاوشهای صورت گرفته توسط باستانشناسان روسی، در غرب سرزمین اشکانی، اجساد را در دیوار و کف خانه نیز دفن میکردند. آنها در کنار اجساد، اشیایی را یافتند که از وسایل روزمره و مورد استفادهی فرد متوفی بوده است.
در شکل دیگر آیین تدفین، بدن متوفی در حالتی قرار میگرفت که سر به سمت شمال و پا به سمت جنوب باشد. علاوه بر آن، صورت مردگان را به تناسب زمان دفن به طرف شرق، محل طلوع خورشید در صبح، یا متمایل به بالا و وسط آسمان در ظهر، قرار میدادند.
آنها بهندرت متوفی را به شکلی دفن میکردند که صورت او به سمت غرب و غروب خورشید باشد. باستانشناسان اسکلت یک بانوی اشکانی را در شمال تپهی باستانی «اشرف اصفهان» کشف کردند که صورت وی به طرف شرق و بر روی روی کتف چپ گردانده شده است.
اهمیت آشنایی با فرهنگ و ادیان باستانی
به استناد شواهد تاریخی، آئین مهرپرستی در ایران از سابقهای طولانی برخوردار است؛ به طوری که نشانههایی از آموزهها و مراسم این آئین باستانی در ادیان پس از آن نیز مشاهده میشود. آشنایی با ادیان ایرانی میتواند بینش بهتری نسبت به باورهای امروزمان ایجاد کند. در همین راستا «دستی بر ایران» میکوشد علاوه بر توجه به گردشگری میراث فرهنگی و میراث ملموس فرهنگی به میراث ناملموس فرهنگی ایران نیز بپردازد. بنابراین، از شما دعوت میکند ضمن آشنایی با فرهنگ و ادیان باستانی ایران، از جاذبههای گردشگری آن دیدن کنید.
بسیار عالی و تاثیر گذار تشکر ویژه
سپاسگزارم دوست عزیز. باعث خوشحالیه که مورد توجه شما قرار گرفته.
خیلی جالب و قشنگ بود ممنونم خسته نباشید
بیشتر عاشق اسمم شدم😂
با سلام و درود
نمونه دیگری از این معابد در جزیزه خارگ، در تپه های مرجانی قبل از امامزاده میر محمد موجود هست.
من در جنوب شرق ایران آثار زیادی از جمله سنگهای کوچک کنده کاری شده که نقش میترا کلاغ کمان مشعل وخنجرو.. در آنها دیده می شود اشکال بسیار بزرگ رسم شده بر روی کوهها وتپه ها پیدا کرده ام.ولی نمی دانم چطور آنها را معرفی کنم.دوستان لطفاً راهنمایی بفرمایید.
درود بر شما.
متشکرم از اطلاعاتی که دادید.
در این زمینه از طریق ایمیل با شما تماس خواهیم گرفت.
سلام
ممنونم بابت توصیح کاملتون
چرا درمورد معبد آناهیتا(مهرپرستی)کوه یافته خرم آباد لرستان چیزی نگفتین؟