تاریخ خوارزمشاهیان؛ دوره‌ی ترس و جنگ (1097 تا 1231 میلادی)

نگاهی به تاریخ خوارزمشاهیان و وضعیت ایران در آن دوران
مسجد ملک زوزون؛ یادگاری از معماری خوارزمشاهیان
نگاهی به تاریخ خوارزمشاهیان و وضعیت ایران در آن دوران
مسجد ملک زوزون؛ یادگاری از معماری خوارزمشاهیان

خوارزمیان یکی از سلسله‌های ترک‌تبار تاریخ ایران بودند که حکومت خوارزمشاهیان را کمتر از یک‌ونیم قرن در ایران برپا نگه داشتند. آن‌ها در آغاز، حکمرانی منطقه‌ خوارزم را تحت فرمان پادشاهان سلجوقی عهده‌دار بودند؛ اما بعد، با تلاش برای کسب استقلال، گستره‌ی حکومت خود را تا دیگر مناطق ایران وسعت بخشیدند و تداوم تاریخ خوارزمشاهیان را رقم زدند. البته حکومت آن‌ها دیری نپایید و با حمله مغول‌ها به ایران، سرنگون شد و برای ایرانیان تباهی و ویرانی باقی گذاشت. برای آشنایی بیشتر با سرگذشت کشورمان، توصیه می‌کنیم خلاصه تاریخ ایران را بخوانید.

خوارزمشاهیان چه کسانی بودند؟

حاکمان سرزمین خوارزم را خوارزمشاه می‌نامیدند. خوارزم که در شمال شرق ایران و جنوب دریاچه آرال واقع شده است، در آن زمان یکی از شهرهای مهم فتح‌شده به دست سپاه اسلام بود.

پادشاهان خوارزمشاهیان

نوشتکین

او نیای سلسله خوارزمشاهیان، غلامی بود که در عهد سامانیان در سپاه خراسان خدمت می‌کرد. او بعدها به‌سبب هوش و لیاقتی که از خود نشان داد، در دربار سلجوقی موردتوجه قرار گرفت و حکمرانی خوارزم را به دست آورد.

قطب‌الدین محمد

نوشتکین صاحب نه پسر بود که بزرگ‌ترین آن‌ها قطب‌الدین محمد نام داشت. او در سال ۱۰۹۸ میلادی از جانب «برکیارق»، پادشاه سلجوقی، به ولایت خوارزم رسید. قطب‌الدین محمد خوارزمشاه مدت ۳۰ سال زیر نظر سلجوقیان و با اطاعت کامل از آن‌ها حکمرانی کرد. او مانند پدرش، اهل هنر و ادب بود و حتی شعرهایی به زبان فارسی می‌سرود. از او رباعیاتی به جا مانده است. از دوره‌ی حکومت قطب‌الدین محمد اطلاعات چندانی در دست نیست. او در اواخر عمر، پسرش اتسز را با دربار سلجوقی مرتبط ساخت که سرآغازی شد برای حکمرانی دودمان خوارزمشاهیان بر ایران.

اتسز

در سال ۱۱۲۸ میلادی، اتسز، پسر قطب‌الدین محمد، با حکم سلطان سنجر والی خوارزم شد. او ابتدا رابطه‌ای دوستانه با دربار سلطان سنجر داشت؛ ولی بعدها کدورتی بین وی و سلطان سنجر پدید آمد که به درگیری‌هایی منجر شد.

اتسز نخستین پادشاه خوارزمشاهیان محسوب می‌شود که در پی استقلال حکومت خود بود. او چندین بار به مناطق مختلفی ازجمله خراسان و دامنه‌های جنوبی البرز تا نزدیکی ری حمله کرد و به فتوحاتی دست یافت؛ اما باز به خوارزم برگشت و تا زمان حیات سلطان سنجر، نتوانست به توسعه‌ی قلمروی خوارزمشاهیان کمک چندانی بکند. او به‌دلیل جنگ با ترکان کافر، لقب «غازی» نیز داشت.

در این دوره از تاریخ خوارزمشاهیان، خلفای عباسی سعی داشتند که شکوه ازدست‌رفته‌ی خویش را بازیابند. یکی از سیاست‌های آن‌ها تضعیف حکمرانان محلی و تلاش برای شوراندن والی‌های مناطق بر ضد حاکمان بود. به همین سبب، اتسز بارها از خلفا نامه‌هایی دریافت می‌کرد که به او دلگرمی می‌دادند و به سرکشی در برابر سلجوقیان تحریکش می‌کردند. او ۲۹ سال بر خوارزم حکومت کرد که حدود ۱۶ سال آن به درگیری با سلجوقیان گذشت و در نهایت، بر اثر بیماری درگذشت.

تکش؛ پادشاهی کشورگشا

تکش اولین پادشاه خوارزم بود که موفق به گسترش قلمروی حکومتش شد. او برای به‌دست‌آوردن قدرت بیشتر، لشکرکشی‌های گسترده‌ای را آغاز کرد؛ ازاین‌رو، پادشاهی جسور در تاریخ خوارزمشاهیان به حساب می‌آید. تکش به وصیت پدرش، جانشین وی شد و توانست غوریان را شکست دهد و فرارود (ماوراءالنهر) را به چنگ بیاورد. با تصرف فرارود، خوارزمشاهیان با قبیله‌ی ترک و بیابانگرد تاتار، هم‌مرز شدند. این همسایگی عواقب خوفناکی برای مردم ایران در پی داشت؛ به‌گونه‌ای که ایرانیان مجبور شدند بهای بسیار سنگینی برای آن بپردازند.

علاءالدین تکش قراختاییان را نیز شکست داد و توانست مازندران و کرمان را تصرف کند. به‌دلیل همین تصرفات، به او لقب اسکندر ثانی دادند. تکش موفق شد روابط نزدیکی با قبایل ترک «اغوز» و «قپچاق» برقرار کند. چنین پیوندی، منجر به ورود این قبایل، به ارتش وی شد. او از این رابطه‌ی توانمند نظامی برای اهداف توسعه‌طلبانه‌ی خود استفاده کرد و بعدها دیگر مناطق ایران را هدف قرار داد.

تکش با غلبه بر آخرین پادشاه سلجوقی، حکومت خوارزمشاهیان را بر کل ایران مسلط ساخت. جانشینان تکش نیز سیاست‌های او را دنبال کردند. آنان برای تقویت قدرت نظامی خود، با ایلاتِ غیرمسلمان متحد شدند و از نیروی نظامی آنان در لشکریان خود استفاده کردند. چندبرابرشدن سپاهیان خوارزمشاهی و رفتارهای خشونت‌آمیز آنان، از سیاست‌های خوفناک شاهان این دوره بود. این رفتارها چنان هراسی در دل‌های مردم انداخت که باعث شد ارتش خوارزمشاهیان در همه جا منفور باشد.

در زمان حکمرانی تکش، ناصرالدین عباسی خلیفه بود. خلیفه هنگام برگزاری نمازجمعه، نام تکش را در خطبه نگفت. در مراسم حج نیز علَم حاکمی نومسلمان را بر علَم او مقدم داشت. همین بهانه‌ای برای درگیری تکش با دربار عباسی شد.

علاءالدین تکش از برخی عالمان دینی شهرها برای عزل ناصرالدین عباسی تأیید گرفت و با سید‌علاءالدین ترمذی که از سادات حسینی بود، به‌عنوان خلیفه بیعت کرد. او با سپاهی عازم نبرد با خلیفه عباسی شد؛ اما در اسدآباد همدان، برف و سرمای شدید او را گرفتار و ‌ناچار به عقب‌نشینی کرد. این لشکرکشی تلفات بسیاری برایش به همراه داشت و شکست سنگینی در تاریخ حکومت خوارزمشاهیان محسوب می‌شود.

علاءالدین محمد خوارزمشاه

محمد خوارزمشاه؛ قدرتمندترین پادشاه خوارزمشاهیان
چهره محمد خوارزمشاه در نسخه خطی جامع‌التواریخ

پس از تکش، فرزندش علاءالدین محمد خوارزمشاه، فرمانروایی را به دست گرفت. در زمان او، قدرت خوارزمشاهیان رو به ضعف و سستی نهاد و در مناطق بسیاری جنگ و درگیری رخ داد.

جلال‌الدین خوارزمشاه

آخرین پادشاه این سلسله که در میانه‌ی فروپاشی حکومت به جانشینی پدرش، سلطان محمد خوارزمشاه رسید،‌ جلال‌الدین نام داشت. او از مادری ترکمن زاده شده بود و دلیرتر از دیگر خوارزمشاهیان بود؛ اما جنگاوری و تلاش‌های بسیارش برای حفظ حکومت به نتیجه نرسید.

خوارزمشاهیان چند سال حکومت کردند؟

دوره حکومت خوارزمشاهیان کمتر از ۱۳۵ سال (در قرن ۵ و ۶ خورشیدی) بود که بخشی از آن را تحت تابعیت سلجوقیان و به حکمرانی منطقه خوارزم گذراندند؛ اما در ادامه، آنان از فرمانبرداری سر باز زدند و در پی گسترش قلمرو، کسب استقلال و حکومت بر کل ایران بودند.

سرنگونی حکومت خوارزمشاهیان

هم‌زمان با ضعف فرمانروایی خوارزمشاهیان، رویدادی دیگر تاریخ ایران را دگرگون کرد و به تاریکی خوفناکی کشاند.

چنگیزخان مغول تعداد چهارصد نفر از بازرگانان مسلمان مغول را با پیام‌های دوستانه‌ای، به‌سوی خوارزمشاهیان فرستاد. در همه‌جای ایران، شایعاتی مبنی‌بر جاسوس‌بودن آن‌ها پخش شد. بنابراین، مقامات حکومتی دستور به ‌قتل تمام آن‌ها دادند و هدایای آن‌ها را مصادره کردند. پس از آن، چنگیز نماینده‌ای با پیغامی اعتراضی به ایران فرستاد؛ اما آن‌ها او را نیز به قتل رساندند.

بی‌تدبیری پادشاه در اداره حکومت خوارزمشاهیان، قتل تاجران مغول و کشتن سفیر چنگیز، سرآغاز زوال تاریخ خوارزمشاهیان را رقم زد. چنگیز تهاجمی خوفناک و مرگبار به سرزمین‌های خوارزمشاهیان را آغاز کرد. ارتش مغول تمام شهرهای سر راه خود را از بین برد.

حمله‌ی مغول یکی از بزرگ‌ترین فجایع در تاریخ ایران بود. مردمان ایرانی با وجود مقاومت بسیار دربرابر این مهاجمان، به‌دلیل بی‌کفایتی سران کشور، در هم شکستند و صدمات جبران‌ناپذیری متحمل شدند. بدین ترتیب، سرنگونی حکومت خوارزمشاهیان همراه بود با خسارت‌های اقتصادی فراوان، تخریب گسترده کشور، ازبین‌رفتن مراکز علمی و فرهنگی و کاهش جمعیت ایران.

نقشه‌ی ایران در زمان خوارزمشاهیان

تاریخ خوارزمشاهیان؛ نقشه قلمرو ایران در آن دوره
نمایی از نقشه ایران در دوره خوارزمشاهیان

پیامدهای حکومت خوارزمشاهیان برای ایرانیان

ترس دائمی از حضور ارتش خوارزمشاه، از پیامدهای این دوره برای مردم ایران بود. نتیجه‌ی سیاست‌های پادشاهان این سلسله، حمله‌ی ویرانگر چنگیز به مردم بی‌گناه ایران بود. چنگیزخان به‌بهانه‌ی بدرفتاری خوارزمشاهیان با سفیران وی، به ایران حمله کرد و ایران چهار سال تمام، عرصه‌ی تاخت‌و‌تاز سربازان مغول شد؛ تا جایی که سبب شد کشورمان چهل سال در خاموشی فرو رود و خسارات عظیم جانی و مالی بسیاری نصیب مردمان شود.

سلسله خوارزمشاهیان پس از حمله‌ی چنگیز، حکومت محلی کوچکی داشتند و در شمال عراق، به‌عنوان مزدور به زندگی خود ادامه دادند. بعدها، آن‌ها در جنوب منطقه‌ی خود، به مصر حمله کردند و آنجا را تصرف کردند. از زمان این اشغال، مصر تحت کنترل مسلمانان قرار گرفت تا اینکه در سال ۱۹۱۷ میلادی، عثمانی‌ها به کمک نیروهای بریتانیایی این شهر را تصرف کردند.

با پایان‌یافتن حکومت خوارزمشاهیان، ایرانیان مجبور بودند هزینه‌ای تاریخی بابت این دوره بپردازد که جبران آن قرن‌ها به طول انجامید. بسیاری از شهرنشینان مجبور شدند متعلقات خود را بردارند و به کوه‌ها پناه ببرند. آن‌ها حیوانات و دارایی‌های ارزشمندشان را نیز با خود بردند که بتوانند زنده بمانند. بنابراین در پایان این دوره، موج جدیدی از زندگی عشایری پس از یکجانشینی آغاز شد که در تاریخ تمدن‌ها پدیده‌ای نادر است.

پرسش‌های متداول درباره حکومت خوارزمشاهیان

اگر پاسخ پرسش‌های خود را در نمونه‌های زیر پیدا نکردید، در بخش دیدگاه‌های همین پست، سؤال‌هایتان را با ما در میان بگذارید. ما در زمانی کوتاه به شما پاسخ می‌دهیم.

شهر خوارزم کجاست؟

سرزمین کهن و باستانی خوارزم در محدوده‌ی ازبکستان و ترکمنستان امروزی، در کنار دریاچه آرال (خوارزم) قرار داشته است. این سرزمین که در شمال خراسان، شرق دریای خزر و غرب فرارود واقع شده، مرکز حکومت خوارزمشاهیان بوده است.

آیا خوارزمشاهیان ایرانی بودند؟

خوارزمیان سلسله‌ای ایرانی و ترک‌تبار بودند که سال‌ها حکومت ایران را در دست داشتند. منطقه خوارزم که خواستگاه دودمان خوارزمشاهیان است، بخشی از ایران باستان محسوب می‌شود.

اولین پادشاه خوارزمشاهیان که بود؟

قطب‌الدین محمد نخستین حاکم خوارزم بود که تحت تابعیت سلجوقیان حکمرانی می‌کرد. پس از او پسرش، اتسز، نخستین پادشاه خوارزمشاهیان بود که در پی استقلال سلطنت خویش برآمد.

چرا سلسله خوارزمشاهیان به این نام شهرت یافت؟

این دودمان در ابتدا با حکم پادشاهان سلجوقی به حکمرانی خوارزم منسوب می‌شدند که بنا به رسم مردمان خوارزم، آن‌ها را خوارزمشاه می‌نامیدند. از همین روی، این سلسله‌ی پادشاهی به نام خوارزمشاهیان شناخته شد.

آخرین پادشاه خوارزمشاهیان که بود؟

جلال‌الدین خوارزمشاه آخرین پادشاه این سلسله بود که برخلاف پدرش، در مقابله با چنگیز و جنگ با مغول‌ها، رشادت و دلیری بسیار از خود نشان داد. در منابع تاریخی، از او به نیکی یاد شده است.

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلی
فاصله تهران تا سمنان چند کیلومتر و چند ساعت است ؟
مسیر تهران تا سمنان از بزرگراه امام رضا

فاصله تهران تا سمنان چند کیلومتر و چند ساعت است ؟

فاصله تهران تا سمنان حدود ۲۰۰ کیلومتر است که پیمودن آن با خودروی شخصی ۲ ساعت و

بعدی
موج زمزم: هوشمندانه سفر کنید، ارزان پرواز کنید! (بلیط هواپیما نوروز 1404)
شاید این‌ها را هم بپسندید
مسابقه ایران شناسی ماهانه دستی بر ایران