آئین مانوی، یک آئین کهن ایرانی و آمیزهای از ادیان بودایی، زرتشتی، مسیحی و گنوسی به شمار میآید. این آئین توسط مانی، فیلسوف، نگارگر و شاعر ایرانی، پایهگذاری شد. آیین مانی، در مدت کوتاهی در اغلب نقاط جهان گسترش یافت و تا سدهی سوم میلادی همچنان فراگیر بود.
با این حال، به دلیل فراگیر شدن آئین مزبور در آسیای مرکزی، خاورمیانه، شمال آفریقا، هند، چین و اروپا، موبدان زرتشتی با مانی و آئین مانوی عناد ورزیدند، کلیسای کاتولیک او را مُلحد خواند و مسلمانان نیز بعدها او را تکفیر کردند. به این ترتیب، مانویت به عنوان یکی از ادیان ایرانی، به تدریج رو به فراموشی گذاشت.
آنچه از بررسی این آئین مشخص است و همچنین به اذعان خودِ مانی، آئین مانوی برگرفته از مجموعهای از ادیان و باورهای کهن بوده است. این تأثیرات و باورها عبارتند از:
- ایدهی ظهور یک منجی مذهبی، از دین مسیحیت
- باور به دوخدایی یا ثنویت، از آیین زرتشتی و زروانی
- باور به تناسخ، از آیین بودایی
آئین مانوی چیست؟
مبنای آئین مانوی بر «دوخداپرستی»، «دو خدایی» یا «ثنویت» قرار دارد. همانند بسیاری از ادیان، در این آئین نیز باور به خدایی مهربان و رحیم وجود دارد. او خدای خود را «نور» مینامید و باور داشت که در کنار خداوندِ نور، خدای ظلمت نیز بهعنوان منشأ تاریکی و تمام ناپسندیها وجود دارد.
در آیین مانی، انسان دو بُعد خدایی (نور) و اهریمنی (تاریکی) دارد و از ترکیب این دو بُعد، آفریده شده است. بنابراین، انسان باید به بُعد نورانی خود توجه کند و بُعد مادی را به فراموشی بسپارد. در این باور، توجه به هنر، شکوفایی استعداد، مهر و محبت به دیگران، نوعی عبادت محسوب میشوند.
به اعتقاد او، در پایان جهان، نور بر ظلمت برتری مییابد. سرانجام، روح انسان که منشأ انوار خداست از بندِ جسم رها میشود و به سرزمین روشنایی باز میگردد. امروزه، آیین مانی پیروان چندانی ندارد، اما بر روی عرفان مسیحی و عرفان اسلامی تأثیر بسیار خود را گذاشته است.
دیناوران که بودند؟
پیروان مانی، «دیناوران» نامیده میشدند که به دو دسته تقسیم میشدند:
گروه اول: گزیدگان
واژه گزیدگان به افراد معدودی اطلاق میشد که نقش و رسالت آنها، سفر به کشورها و مناطق مختلف بهمنظور تبلیغ آئین مانوی بود.
گروه دوم: نیوشان
گروه نیوشایان عبارت بودند از طبقهی عام جامعه که از پیروان مانی به شمار میآمدند.
جالب اینکه فرامین مانی برای هر کدام از این دو گروه، متفاوت بود. به عنوان مثال، ازدواج و فرزندآوری و خوردن گوشت، برای برگزیدگان، ممنوع بود. در حالی که، نیوشایان میتوانستند یکبار ازدواج کنند. همچنین، در صورتی که خودشان حیوانی را ذبح نکرده بودند، میتوانستند گوشت آن را بخورند.
مانویان از طریق نوشتن آثار خود و ایجاد خلاقیتهای هنری، موجب شدند هنرهای خوشنویسی، موسیقی، کتابآرایی و نقاشی در عهد ساسانی گسترش یابند. همچنین، از آنجا که دیناوران مانوی در اشاعهی آیین خود کوشا بودند، این امر موجب شکل گرفتن «ادبیات و خط مانوی» گردید.
پیروان مانی، این آثار ادبی را به زبانهای پارسی میانه، پهلوی اشکانی، سغدی، ترکی اویغوری، قِبطی، یونانی و سریانی، بر روی پاپیروس یا چرم مینوشتند. سپس، با طرح و رنگ، آنها را تزیین میکردند. کتاب مصورِ «ارژنگ» که نگارش آن به مانی نسبت داده میشود، نمود بارز هنر الهام گرفته از مانویت محسوب میگردد.
مانی که بود و چه هدفی داشت؟
مانی فردی ایرانی بود که نَسَب او به اشکانیان میرسید. او در ایران به دنیا آمد و زمانی که شش سال داشت به همراه پدرش به یکی از فرقهی گنوسی مسیحی پیوست. در نتیجهی پذیرش این فرقهی عرفانی مسیحی، او به همراه پدرش، زُهد و دوری از مادیات را پیشه کرد. او به نام «پیامبر نقاش» نیز شهرت داشت.
مانی این گونه ادعا میکرد که در سن 12 و 24 سالگی، فرشتهی خداوند بر او ظاهر گشته است؛ پس از این مشاهدات روحانی، او خود را یکی از پیامبران آسمانی معرفی نمود. او اذعان میکرد که به منظور هدایت مردم، این رسالت بر دوش او نهاده شده است. به عبارت دیگر، او خود را «فارقلیط» (تسلیبخش و یاری دهنده) مینامید که پیشتر عیسی مسیح، بشارت ظهورش را داده بود.
به اعتقاد برخی از کارشناسان ادیان باستانی، هدف مانی از ارائهی آئین تلفیقیِ خود، اجتناب مردمان جهان از جنگ و تقابلهای مذهبی بوده است. به اعتقاد مانی، در بطنِ تمام ادیان، باورهای مشترکی وجود دارند؛ به عنوان مثال، باور به وجود آفریدگار جهان هستی و انجام کار نیک و دوری از بدی، خودداری از قتل و خونریزی، پایبندی به عهد و پیمان و…
مانی از اهالی ایرانشهر بود
مانی، خود را از اهالی «ایرانشهر» مینامید. در دوره ساسانی، افرادی که به باورهای فراقومی و فرامذهبی اعتقاد داشتند، خود را از شهروندان ایرانشهر میخواندند. این همان مفهوم «ایرانیَت» است. ایرانیت، به مجموعهای از ارزشها و باورهای تداومیافته در یک تاریخ طولانیِ مذهبی در ادوار مختلف و در یک موقعیت واحد جغرافیایی، اطلاق میشود.
پیشینه آئین مانوی
آئین مانوی در عهد ساسانیان، به ویژه در دورهی شاپور یکم و هرمز، بسیار متداول بود. به استناد منابع تاریخی، مانی در زمان اردشیر بابکان و پیش از بر تخت نشستن، شاپور یکم، ایران را ترک نمود و به هند و چین، سفر کرد.
او پس از بازگشت، به دیدار شاپور یکم در دانشگاه باستانیِ جُندی شاپور رفت و دین خود را به او ارائه نمود. در آن دوران، دانشگاه «جندی شاپور» یا «گندی شاپور» یکی از مراکز مهم علم پزشکی، فلسفه و الهیات در خاورمیانه به شمار میآمد.
روحانیون زرتشتی با آئین مانوی مخالفت نمودند، اما شاپور یکم به او اجازه داد که آئین خود را تبلیغ کند. بعدها، مانی کتابی تحت عنوان «شاپورگان» تألیف نمود و به شاپور یکم، تقدیم کرد.
منشأ آئین مانوی
منشأ مانویت، به منطقهی «میانرودان» یا همان «بینالنهرین» باز میگردد. پدر مانی «فاتک» یا «پاتیک» از اهالی نهاوند و ساکن شهر مدائن بود. در اسناد تاریخی آمده است که فاتیک مردی پرهیزکار و قناعتپیشه بود. او از «مَندائیان» یا «صابئیان» (پیروان یحیی تعمیددهنده) بود که جزو فرقهی «گنوسی الخسائیه» محسوب میشدند.
مانی از باورهای پدرش و فرقهی مزبور، تأثیر پذیرفته بود. همچنین، او به دلیل الهاماتی که از فرشتهای به نام «توم» یا همزاد به او رسیده بود، از خوردن شراب و گوشت و معاشقه با زنان، اجتناب میکرد. پس از سفر به هند، مانی باور به تناسخ را به سایر باورهای خود افزود.
تعلیمات و آموزههای مانوی
آئین مانوی ترکیبی از چند مذهب و عقیدهی مختلف شامل زرتشتی، زروانی، میترایی، مسیحی، گنوسی، مندایی، بودایی و جایینی است. تعلیمات آن نیز ترکیبی از آموزههای این مذهبهاست. این آئین عرفانی بر پایهی ریاضت نفس، یعنی تحمل سختیها، ترک غریزهها و انجام عبادتها برای پاکسازی روح، قرار دارد. بنابراین، همهی جنبههای یک دین که مبتنی بر اساطیر، سنتها، آداب و تبیینهای کلامی است، در آن رعایت میشود. به همین دلیل، در دورههای گذشته، رشد آن در جوامع مختلف دنیای متمدن بسیار سریع بوده است.
البته، بیشتر تعلیمات دین مانوی از ریشهی گنوسی نشئت میگیرد. پیامبر مانویان یعنی مانی نیز مدتی در بین پیروان دین گنوسی به عبادت مشغول بوده است. در ادامه، با بررسی سه مقولهی جهانبینی مانوی، احکام و آداب این دین و اعتقاد آنان دربارهی زندگی پس از مرگ، اطلاعاتمان را درخصوص تعلیمات آن بیشتر میکنیم:
جهانبینی مانوی
به عقیدهی مانی، جهان هستی بر دو پایهی روشنایی و تاریکی قرار دارد و بر این اساس، خوبی و بدی دو اصل در جهان محسوب میشوند. در نهایت، این روشنایی است که با نور خود همهجا را در بر میگیرد و بر تاریکی یا بدی غلبه میکند.
طبق برخی منابع نیز مانی عقیده داشت که جهان مادی را اهریمن و جهان معنوی و روحانی را زروان (خدای روشنایی) آفریده است. به همین دلیل، جسم و ماده بهطور مداوم با یکدیگر در ستیزند. به نظر مانی، بشر از طریق افزایش معرفت و شناخت و رسیدن به خودآگاهی میتواند خود را نجات دهد. چون پیوستگی روح بشر با ماده باعث میشود که او نتواند به شناخت واقعی خود برسد و در یک کلام، گمراه میشود؛ بنابراین، با خودآگاهی به این شناخت میرسد و بعد از مرگ، به سرای جاودانهی نور یا بهشت روشن دست مییابد.
از طرفی، طبق باور مانویان، روح در اسارت ماده است و تمامی پدیدههای طبیعت رگهها و آثار نور الهی را در خود دارند. سپس، با پایانیافتن جهان، این رگههای نور پس از آزادشدن از اسارت ماده به ذات اصلی خود یا سرزمین روشنایی راه مییابند. درخور توجه است که زروان، خدای بزرگ یا خدای روشنایی، در جهان مادی به پنج شکل تجلی مییابد که عبارتاند از:
- عقل، فهم، هوش، تفکر و تأمل.
طبق نظر پیروان دین مانوی، مسئولیت انسان آن است که به پارههای نور در وجود خود توجه کند. سپس، با پرهیز از بدیها و تاریکیهای جسم بتواند روح را که حاوی نور الهی است، از جسم آزاد کند. گفتنی است که این عقیده در میان بَرَهمَنان نیز شایع است. به نظر میرسد که مانی قبل از آغاز رسالت خود، ضمن معاشرت با مردم هند به این عقیده رسیده باشد. چون در آن زمان، سفری به هند داشته است.
احکام و آداب مانوی
در آئین مانی، احکام و آداب متعدد و متنوعی وجود داشتند که در زیر به آنها میپردازیم:
- در احکام مانوی دو نوع روزه متداول بود. در یک نوع روزه، دو روز کامل روزه ادامه مییافت. در نوع دیگر، از صبح تا غروب روزه ادامه داشت، اما با توجه به نشانههای نجومی، زمان آن متغیر بود.
- اذیت و آزار جانداران، آلودن و خاموش کردن آتش، تخریب گیاهان و آلوده کردن آب، ناپسند محسوب میشد.
- به خدمت گرفتن کنیز و برده ممنوع بود.
- باور به پارهای اصول نجاتبخش وجود داشت که عبارت بودند از ایمان به خدا، ایمان به بزرگی او در روشنایی، قدرت، دانش و پاکی، دوستی، راستی، عقل، آشتی، بردباری، مهربانی، خوش اخلاقی، شادی، عفت و پاکدامنی.
- نیوشایان با اینکه از سختگیریهای طبقهی گزیدگان دور بودند، اما باید از دروغ، زنا، بخل، بتپرستی، سحر و جادو، دزدی و قتل خودداری میکردند. آنها اعمالی همچون صدقه، نماز و روزه را نیز به جا میآوردند.
- در مانویت چهار نماز روزانه وجود داشت که دو نماز در روز، در برابر خورشید و دو نماز در شب، در برابر ماه برگزار میشد.
- برای خواندن نماز ابتدا باید مسح میکردند.
- در احکام مانوی دو نوع روزه متداول بود. در یک نوع روزه، دو روز کامل روزه ادامه مییافت. در نوع دیگر، از صبح تا غروب روزه ادامه داشت، اما با توجه به نشانههای نجومی، زمان آن متغیر بود.
درخور توجه است که پیروان دین مانی دو دسته بودند: گروه برگزیدگان و گروه نیوشان. فرمانهای مانی نیز برای هر دو گروه متفاوت بود. در بخشهایی از این نوشتار به این فرمانها پرداختهایم.
زندگی پس از مرگ
در آئین مانوی، همانند اسلام نظام جزا و پاداش مطرح نیست. پیروان این دین عقیده دارند که اصل نور و تاریکی از یکدیگر جدا هستند و لازمهی رسیدن به نور و سرزمین روشنایی، منزهشدن از بدیهاست. در این میان، فرشتهای که از طرف هرمزدبغ به زمین میآید، روح انسانهای معتقد را از جسم آنها جدا میکند و ابتدا به بهشت نو و سپس به منشأ ابدی نور یا جایگاه زروان انتقال میدهد. افراد معتقدی که به این مرحله میرسند، در ردهی دینی برگزیدگان یا بالاتر قرار دارند و سختیهای زندگی پرهیزکارانه را چشیدهاند.
تعدادی از پیروان دین مانوی نیز که از گروه نیوشان هستند و هنوز دلبستگیهایی به دنیا دارند، بعد از مرگ با یک فرشته و یک دیو روبهرو میشوند. در این موقع، انسان به فرشته پناه میبرد و فرشته او را از دست دیوان رهایی میبخشد. بااینحال، انسانهای گروه نیوشان شایستگی ورود به بهشت و روشنایی را ندارند. آنها باید در جسمی دیگر حلول پیدا کنند و برای پاکشدن، دوباره به دنیا بازگردانده شوند. این پدیده تناسخ نام دارد و مانویان آن را دردناک و رنجآور میدانند. آنها پدیدهی تناسخ را با نام سمسارا میشناسند.
اساطیر و ایزدان مانوی
بر اساس خواست مانی، دین او به هر منطقه که اشاعه مییافت، با اساتیر و باورهای آنها آمیخته میشد. به این ترتیب، نام ایزدان و اساتیر مانوی در متون فارسی میانه که رنگ و بوی ایرانی دارند، با متون سریانی، متفاوت است.
همچنین، متون رومی و قبطیِ آئین مانوی، تحت تأثیر عقاید مسیحیت نوشته شدهاند. اسطورهی آفرینش نیز از آئین زرتشت گرفته شده که بر پایهی ثنویت قرار دارد.
در آئین مزبور چندین باور اسطورهای وجود دارند که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
باور به دوران جدایی نور از ظلمت
در آئین مانوی این اعتقاد وجود دارد که در ابتدا جهان دو بخش بود. نور و نیکی، در بالا قرار داشت و از سه جهت شمال، غرب و شرق، بیانتها بود. تاریکی و شر، در پایین قرار داشت و در جنوب، غرب و شرق، بیانتها بود.
جهانِ نور و پاکی، جایگاه خدای زروان یا پدر روشنایی محسوب میشد. بعدها، در جنگ میان ایزد نور (اهورامزدا) و ایزد ظلمت (اهریمن)، خدای تاریکی، پیروز شد و روشنایی را به اسارت خود درآورد. به اعتقاد مانی، تا زمانی که روح انسان در بند تن است، این اسارت وجود خواهد داشت.
باور به آفرینش اولیه و جنگ میان جهان روشنایی و بدی
در اسطورههای آئین مانوی، نور و تاریکی، پیش از آفرینش هستی وجود داشتهاند. به عبارتی، نور و تاریکی ازلی هستند. در حالی که نور از جایگاه خود سقوط میکند و در بند جسمانی اسیر میگردد. «هرمزدبغ»، نمادی از روح ازلیِ اسیر و انسانِ در بندِ جهان مادی محسوب میگردد.
باور به آفرینش دوم و کوشش برای رهایی هرمزدبغ
در اسطورهی آفرینش دوم، با اسارت هرمزدبغ، لازم میشود ایزدانی برای رهایی او بیایند. بنابراین، به رهبری «مهرایزد»، دو ایزد، راهی سرزمین تاریکی و ظلمت میشوند و او را نجات میدهند. با این وجود، پارههایی از نورِ «امَهرَسپَندان» یا فرزندان هرمزدبغ، در دیوان تاریکی باقی میماند.
باور به آفرینش سوم و خلقت انسان و رها شدن پارههای نور
همانطور که پیشتر گفتیم، در این اسطوره، دو ایزد، مأمور میشوند پارههای نور را از دست دیوان برهانند. در حالی که بخشی از آن پارههای نور به زمین میریزد و جهان جسمانی را ایجاد میکند. به همین علت، جهان مادی علاوه بر جنبهی اهریمنی، از جنبهی نورانی نیز برخوردار است.
باور به اسطوره پایان جهان
بر اساس متون مانوی، اسارت پارههای نور، همچنان تا پایان جهان ادامه مییابد. در پایان، با نبرد خدای نور و خدای تاریکی، پارههای نور رها میشوند و از طریق ستونی روشن، به بهشتی نو، منتقل میگردند.
هنر و ادبیات مانوی
پیروان دین مانوی اهل هنر و ادب بودند و در ثبت و نوشتن آثار دینی خود تلاش بسیار میکردند. نخستین بار، شخص مانی نوشتن درباره دین مانوی را آغاز کرد و خط مانوی را با اقتباس از الفبای تدمری پدید آورد. سپس، آثار خود را به دو زبان فارسی میانه و سریانی نیز نوشت. بعدها این آثار را شاگردان مانی یا سایر افراد به زبانهای دیگر به رشتهی تحریر درآوردند.
مانویان در موسیقی، نقاشی، خوشنویسی و نگارگری نیز زبردست بودند. درخور توجه است که هنر تذهیب دورهی اسلامی برگرفته از هنر مانویان در نقاشی و نگارگری صفحات کتاب است. گفته میشود که مانی، پیامبر مانویان، اهل صنعت و هنر بوده است و پیروان این دین به تبعیت از او به هنر روی میآوردند. آنها پرداختن به انواع هنر، مثل موسیقی و نقاشی را عبادت میدانستند و تلاششان بر این بوده که نور محبوس در ماده را به این طریق آزاد کنند. در سالهای بین ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ میلادی، ده پردهی ابریشمی و منقوش که جلوههایی از هنر مانوی با ویژگیهای چینی را به نمایش میگذارند، کشف شده و به موزههای ژاپن و آمریکا راه یافتهاند.
عرفان مانوی و تأثیر آن بر تصوف
دین مانوی بر عرفان و تهذیب نفس استوار است. مانی، پیامبر این دین، بهدلیل پرورشیافتن در میانرودان و در بین فرقههای آئینهای مندایی و گنوسی، غسل و پاکی تن را اولین اصل برای انجام عبادت میدانست. سپس، این عقیده را کنار گذاشت و چنین بیان کرد که پاکی روان بیشتر از پاکی جسم اهمیت دارد. بر این اساس، از اصطلاح آب زنده استفاده کرد که آبی مینوی و الهی برای پاککردن روح بود. بهتدریج، مانویان به این عقیده رسیدند که تطهیر فقط از طریق معرفت، پاکدامنی و محبت میسر میشود.
زندهبودن یکی از نشانههای وجود عرفان در دین مانوی بود. به بیانی دیگر، انسان ترکیبی از روح و جسم است و روح انسان که زنده است، در اسارت جسم قرار دارد. انسان میتواند با تقویت نور و بیدار نگه داشتن آن در زمان مرگ، روح پاکیزهی خود را به سرزمین روشنایی ببرد.
طبق عرفان مانوی، دنیا دار مکافات و سرای بدی است. بنابراین، پیروان دین مانوی آرزو دارند زودتر از دنیا رخت ببندند و به سرزمین نور و روشنایی دست یابند. عرفان مانوی بر عرفان اسلامی نیز اثرگذار بوده است. برخی مفاهیم که در ادامه به آنها اشاره میکنیم، جزو مهمترین تأثیرهای عرفان مانوی بر عرفان اسلامی هستند. این آداب خاص مانویگری هستند و در دین اسلام جایگاهی ندارند؛ بااینحال، عارفان و صوفیان اسلامی و بهویژه عجمها آنها را مهم میشمردند:
- گرسنگیکشیدنهای طولانی؛
- روزهها و نمازهای طولانی؛
- پرهیز از کار؛
- ناپسنددانستن کار دنیا؛
- تجرد و دوری از ازدواج.
مانستان چیست؟
مانستان به اقامتگاه پیروان آئین مانی اطلاق میشد که دارای پنچ تالار بود. یکی از این تالارها به روزهداران و دعای آنها اختصاص داشت.
مراسم عید بِما
مراسم خاصی تحت عنوان «عید بما» در پایان ماه روزهداری، برگزار میشد. در این روز، مردم یک جایگاه یا کرسی برای پیشوای خود خالی میگذاشتند. آنها در حالی که تصویر مانی را در دست داشتند، در مورد گناهانی که مرتکب شده بودند، اعتراف میکردند.
زنان در این روز، پارچهای سیاه بر سر میکردند و با مردان دست میدادند. در آیین مانی، مشت گره کرده نشانهی اتحاد و بوسیدن یکدیگر به معنای همدلی بود.
شیوه تدفین در آئین مانی
شیوهی تدفین مردگان در این آئین با آئین زرتشت بسیار تفاوت داشت. آنها مردگان را برهنه دفن میکردند.
فرمان مانی برای گزیدگان
گزیدگان آئین مانوی باید از فرامین خاصی تبعیت میکردند که عبارت بودند از:
- راستگویی و پرهیز از دروغ
- عدم آزار دیگران و قتل انسانها
- پاک نگاهداشتن دهان و خودداری از خوردن گوشت
- الزام به تزکیه نفس و پایبندی به پاکدامنی
- در پیش گرفتن فقرِ فرخُنده و بینیازی
مراتب دینی در آئین مانوی
شایان ذکر است که در مانویت، تمام دیناوران در یک سطح قرار نداشتند. به بیان دیگر، مراتب دینی مختلفی وجود داشت:
- آموزگاران یا فرستادگان که «هَموزَگان یا فَریستگان» نامیده میشدند، در بالاترین سطح قرار داشتند و غالباً 12 نفر بودند.
- اُسقفان که «اسپَسَگان یا شَمّاسان» نامیده میشدند، در ردهی دوم قرار داشتند و تعداد آنها 72 نفر بود.
- کشیشان که «مهِستِگان» یا «مانسالاران» نامیده میشدند، تعدادشان 360 نفر بود و ادارهی امور مانستانهای مانوی را بر عهده داشتند.
- گزیدگان یا صدیقان که «ویزیدِگان» نامیده میشدند، افراد خاصی بودند که نقش ترویج آئین مانوی را بر عهده داشتند.
- نیوشائیان یا شنوندگان که «نَغوشاگان» نامیده میشدند، کسانی بودند که به آموزهها گوش میدادند. به نظر میرسد که نام عرفانی «سَماع» از همین ریشه است.
البته، در میان مراتب اول تا چهارم و حتی در میان شنوندگان، گروههای دیگری وجود داشتند که عبارت بودند از:
- «خروشخوانان» یا «یزدامَذان» به معنای واعظان
- دبیران یا کاتبان
- نگارگران یا «نبیگانگران» به معنای تذهیبکاران
- «مَهر سرایان»، شاعران و سرایندگان سرودهای آئینی
- «آفرینسُرا» به معنای رهبر گروه همنوازان یا همسُرایان
- « گِواهان» یا «گَواگان» به معنای شاهدان
- شنوندگان کامل یا «نغوشاگان» برگزیده
در آیین مانی، آزمونی وجود داشت که فرد باید با خواهشهای نفسانی مبارزه میکرد. در صورت موفقیت در این آزمون، از گزیدگان محسوب میشد. در غیر این صورت، در رتبهی شنوندگان قرار میگرفت. این آزمون مواردی مانند تحمل گرسنگی و روزههای طولانی مدت، دوری از هر شغل و حرفهای به منظور کسب درآمد، پایبندی به تجرد و دوری از امور دنیوی و… را در بر میگرفت.
شیوه گسترش آئین مانوی
مانویت از فرقههای عرفانی گنوستیک به شمار میآید که به آئینهای رازوَرزانه، سیر عرفانی و فروتنی متمایل است. آئین مانی به سرعت با فرهنگ، اساتیر و زبان بومی مناطق مختلف عجین میشد.
این ویژگیِ رسوخ در بنیان فرهنگی و اساتیر بومی سرزمینهای مختلف، موجب شد، آئین مانوی بیش از پیش، گسترش یابد.
مانی در مورد آئین خود چنین میگوید:
«دینی که من گزیدم از دیگر دین پیشینیان به ده چیز برتر و بهتر باشد… دین پیشینیان به یک شهر و یک زبان بود، پس دین من چنان است که به هر شهر و همه زبانها پیدا خواهد بود و به کشورهای دور آموخته خواهد شد».
آئین مزبور، تا اواخر سدهی سوم میلادی در ایران گسترش یافت و پس از آن با شتاب بیشتری، در سرزمینهای مجاور نیز فراگیر شد.
پیروان مانی برای توسعهی این آئین، روش خاصی داشتند. آنها پس از نفوذ در هر اقلیم جغرافیایی، با حفظ ویژگیهای ایزدان و اهریمنان آئین مانوی، آنها را با نام اساتیر مناطق مورد نظر، در هم میآمیختند.
به این دلیل، پیروان جدید آئین مانوی، با دین جدید، احساس قرابت میکردند. به علاوه، اسطورههای این آئین، برگرفته از اساتیر ایزدان ایرانی، هندی، بابلی، مسیحیِ گنوسی و زبانهای سامی بودند. بنابراین، به آسانی در میان بودائیان، مسیحیان و زرتشتیان، راه مییافت.
آئین مانوی در اویغورستان
این آئین به مدت 80 سال، در دولت اویغورستانِ چین، به عنوان دین رسمی شناخته میشد.
آئین مانوی در مصر
مرکز اصلی پیروان این آئین در خوزستان و بابِل بود. با این وجود، به تدریج این آئین در شرق و غرب ایران گسترش یافت تا آنجا که به کشور مصر نیز رسید. لازم به ذکر است که در سرزمینهای گوناگون بسترهای مذهبی و فرهنگی متفاوتی برای پذیرش و توسعه این آئین وجود داشتند؛ با این حال، آیین مانی از آنجا که برآمده از ترکیب ادیان و فرقههای مختلف بود، به سرعت گسترش یافت.
مانویت و مسیحیت
در غرب نیز این آئین با مسیحیت درآمیخت و نام عیسی به عنوان یکی از ایزدان مانوی، وارد این آئین شد. به همین سبب، تا مدتها غربیان، پیروان مانی را از فرقههای منشعب از دین مسیحیت به شمار میآوردند.
در واقع، به دلیل درآمیختن این آئین کهن ایرانی با آئینهای مطرح دیگر، همچون مسیحیت، رسالههایی همچون «اعمال توماس» محفوظ ماندند. مانی تمایل داشت خود را یکی از حواریون مسیح بنامد، اما کلیسای ارتدکس از این کار ممانعت نمود و او را مرتد اعلام کرد.
به اذعان برخی از پژوهشگران، اندیشههای مانیگرایانه به شکل مرموزی بر باورهای مسیحیت، تأثیرگذار بوده است. همانطور که پیشتر اشاره شد، مانی خود را فارقلیط مینامید؛ عنوانی که در انجیل به معنای تسلی دهند است و فردی میانجی که یکی از القاب «روحالقدس» نیز محسوب میشود. در دیدگاه دیگری، فارقلیط فردی است که پس از عیسی مسیح میآید و به تصدیق او میپردازد.
تفاوت آئین مانوی با مسیحیت
تفاوتهای چشمگیری میان اندیشههای مانی و مسیحیت وجود دارد که به این موارد میپردازیم:
- عیسی مسیح، خود را از ادامهدهندگان راه «موسیِ نبی» محسوب مینمود، در حالی که مانی به نبوت موسی باور نداشت.
- عیسی مسیح به وحدانیت خداوند (یکتاپرستی) اعتقاد داشت، اما مانی علیرغم پذیرش نبوت عیسی مسیح، از معتقدان به ثنویت بود. ثنویت یا دوخدایی، بر این باور اطلاق میشود که اساس هستی بر وجود دو خدای خیر و شر، یا نیکی و بدی شکل گرفته است؛ مانند آنچه که در آیین زروانی و آئین زرتشت وجود داشت.
- عیسی مسیح به «روز رستاخیز» یا «معاد» باور داشت، در حالی که مانی به «تناسخ» اعتقاد داشت. تناسخ که به عنوان «تجدید حیات» نیز شهرت دارد، نوعی اعتقاد مذهبی- فلسفی محسوب میشود که بر اساس آن، روح موجود زنده، پس از مرگ، زندگی خود را در جسمی متفاوت ادامه میدهد.
آیین مانی در شرق
در برخی از نوشتههای پیروان مانی آمده است که در سال 803 پس از میلاد مسیح، حاکم اویغور، به تورفان (شرق سینکیانگ در چین) میرود. او سه دادرسِ مانیگرا را به نشانهی احترام، نزد یک روحانی ارشد مانوی، در بمبئی میفرستد. متون اشعاری در تورفان به زبان پارسی میانه پیدا شدهاندکه نشان از اقبال این مردم نسبت به آئین مانوی دارند.
همچنین، نوشتههایی نیز به زبانهای پارتی، پارسی میانه و سغدی (شمال غرب ایران) وجود دارند که نشان از فراگیر بودن آئین مزبور در آن دوران دارد. سرانجام، پس از گسترش آئین بودا در اویغور، تعدادی از پرستشگاههای آئین مانوی به صومعه تبدیل شدند.
آئین مانوی پس از حمله اعراب
مانویان پس از حملهی اعراب، «زندیق» نامیده میشدند. این نام، بعدها به «مُلحدان»، «منطقیان»، «فیلسوفان» و «دهریان» نیز اطلاق شد. شایان ذکر است که با فروپاشی سلسلهی ساسانی، آسایش و آرامش بیشتری در میان مانویان به وجود آمد. با بازگشت تعداد زیادی از پیروان مانی به بابِل، این شهر به مرکز پرستش این آیین تبدیل شد.
آئین مانوی در ایتالیا و اسپانیا
آئین مزبور، از طریق مهاجران شمال آفریقا، به ایتالیا رسید و در شهرهای جنوا، ناپل و رم، طرفداران بسیاری یافت. گزارشهایی از سالهای 372 تا 524 میلادی در رم نشان میدهند که این آئین در آنجا وجود داشته و سپس به اسپانیا نیز رسیده است.
فرقههای مانوی
به باور برخی از مورخان، فرقههای متعددی از مانویت منشعب نشدهاند، اما افکار مانی در فرقههای متعددی موثر بوده است. در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنیم:
- از آئین مانوی دو فرقهی «دینآور» (بهآفرید) و «مهریه» منشعب شدند. حاکمان وقت، در جنوب ایران شرایط مساعدی را برای انجام فرائض دینی مانویان ایجاد کرده بودند. با این وجود، در زمان عباسیان، بسیاری از پیروان این آیین قلع و قمع شدند.
- همچنین، تأثیر تفکرات مانی بر فرقهی «خرمدینان» کاملاً مشهود است. جنبش خرمدینان که یک جنبش اجتماعی-مذهبی بود، توسط «جاویدان پور شهرک» ملقب به «بابک پور مرداس» یا «بابک خرمدین» آغاز شد. به اعتقاد برخی، خرمدینان فرقهای از آئین مزدک محسوب میشوند، اما برخی دیگر، آنها را فرقهای منشعب از آئین مانوی میدانند.
- گروهی دیگر که «زِندیک» یا «زِندیق» نامیده میشدند، تا مدتها در ایران سکونت داشتند.
- دستهای دیگر تحت عنوان «دیناوریها» قبل از «دیناوران بهآفریدی»، ساکن ایران بودند. این فرقه، از پیروان مانی در شرق ایران محسوب میشوند. آنها خود را تحت رهبری فردی به نام «شاد اوهرمزدم» از پیروان مانی در بابِل، جدا نمودند.
- در اروپا نیز پیروان این آئین با نامهای دیگری تا مدتها باقی ماندند. از این جماعت مانوی، فرقهی «بوگومیلها» که دوستداران خدا نامیده میشوند در سدهی 12 میلادی در بلغارستان سکونت داشتند.
- «کاتارها» به معنی پاکان و «آلبیروژها»، دو فرقهی مانوی بودند که تا سدهی 12 میلادی، پیروان بسیاری در جنوب فرانسه داشتند.
- فرقهی دیگر مشعب از آئین مانوی، «پاتارینها» بودند که در منطقهی بالکان و کشور بوسنی حضور داشتند.
- فرقهی «پوبلیکانیها» در کشور ایتالیا زندگی میکردند.
- فرقهی «پولیسیانها» یک جنبش دهقانی بر علیه شرایط نابرابر اجتماعی در ارمنستان بود. اگرچه این جنبش ظاهری مسیحی داشت، اما گرایشات مانوی در این جنبش مشهود است. این فرقه در سدهی هفتم میلادی در کشور ارمنستان ایجاد شد و تا اویل سدهی هجدهم و مقارن با زمان حکومت عثمانی، متداول بود. با متواری شدن پولیسانها به اتریش، این فرقه و نام و نشان آن از بین رفت.
- مسیحیانِ «نسطوری» در چین و ترکستان نیز زمانی تحت تأثیر عقاید رهبران مانوی بودند.
آثار مانی
آثار دینی که خود مانی آنها را نوشته است شامل 7 کتاب به زبان مادری خود یعنی زبان «آرامی شرقی» است. گفته میشود این کتابها الهام گرفته از فرشتهی وحی بوده است که مانی او را «توم» یا همزاد نامیده است.
اگرچه از این منابع به زبان آرامی چیزی در دست نیست، اما ترجمهی آنها به صورت پراکنده در متون ایرانی وجود دارند. نام این کتابها انجیل زنده یا انجیل بزرگ، اسرار، غولان، رسالهها و نامهها، فراقماطیا، اوراد و مزامیر، گنج زندگان است.
در زیر به شرح مختصری در مورد برخی از این کتابها میپردازیم:
انجیل مانی
کتاب انجیل مانی که در ایران به نام «اِوینگلیون بزرگ» یا «اوینگلیون زنده» شهرت دارد، بر اساس الفبای سریانی، دارای 22 بخش است. به گفتهی ابوریحان بیرونی، هر یک از فصلهای این کتاب با یکی از حروف ابجد آغاز میشده است.
مقدمهی اوینگلیون و بخش کوتاهی از آن، به زبان فارسی میانه انتشار یافته است. این بخش کوتاه از فصل اول انجیلِ مانی، اوینگلیون زنده، چشم و گوش نامیده شده است. در این بخش، اندرزهایی برای مراقبت از حواس در برابر ناپاکیها آمده است.
اسرار
نام این کتاب در متون فارسی دیده نشده است، اما به استناد منابع چینی، این کتاب در فارسی میانه غربی، «رازان» نامیده میشده است. ابن ندیم نیز آن را «سِفر الاسرار» مینامد.
غولان
ابن ندیم نام این کتاب را «سِفرالجَبابِره» عنوان کرده است. این کتاب در زبان پهلوی به نام «کَوان” (kawan) یا «غولان» شهرت دارد.
نامهها و رسالهها
شامل نامههایی بوده که مانی به رهبران جوامع مختلف نوشته است.
فراقماطیا
این کلمه به معنای کار و پیشه بوده است. در این کتاب دستورات دینی مانی بیان شدهاند.
اوراد و مزامیر
این کتاب حاوی دعاهای مانی است.
ارژنگ
مجموعهای از نقاشیهای مربوط به آفرینش جهان و انسان است.
گنج زندگان
نام این کتاب در یک متن سغدی «سمیتیها» عنوان شده است. مانی در این کتاب به توصیف تاریکیِ روح و فساد آن میپردازد.
آثار بر جا مانده از مانویان
همانطور که پیشتر گفته شد، پیروان مانی در نگارش و ثبت آثار خود بسیار فعال بودند. آنها به انواع زبانهای باستانی زمان خود، مطالبی را به رشتهی تحریر درآوردند؛ به طوری که امروزه هفت هزار نوشته از مانویان در سراسر جهان شناسایی شده است.
آثار مهم کشف شده عبارتند از:
- در تورفان یا مصر کنونی، کتاب «شاپورگان» است که مانی آن را نوشته و به شاهنشاه ساسانی تقدیم کرده است.
- «زبورِ مانی» که به زبان قبطی و شامل ادعیه است.
- همچنین، «دَه ابریشم نِگاره» در سالهای اخیر در موزههای آمریکا و ژاپن با تأثیر از هنر مانوی وجود دارند.
زوال کیش مانوی و سرانجام مانی و مانویت
در دورهی پادشاهی هرمزِ یکم نیز آئین مانوی از جایگاه خوبی برخوردار بود و پیروان بسیاری داشت، اما شرایط به همین منوال ادامه نیافت. در زمان حکومت بهرام یکم، در اثر تحریکات «کرتیر یا کردیر»، موبد بلندپایهی زرتشتی، فرمان به دار آویخته شدن مانی صادر شد.
پس از این واقعه و عدم احساس امنیت در میان پیروان مانی، بسیاری از آنها به طرف سایر ممالک حکومت ساسانی، در چین و روم مهاجرت کردند.
اهمیت آشنایی با فرهنگ و ادیان باستانی
آشنایی با ادیان باستانی، سبب میشود بینش جدیدی در مورد چگونگی تکامل فکری بشر و همچنین فرآیند انتشار این باورها در جوامع کهن، ایجاد گردد. بینشی که برای درک بهتر باورهای کنونی مردمان بسیار موثر است. به همین دلیل، «دستی بر ایران» میکوشد علاوه بر توجه به گردشگری میراث فرهنگی، به میراث فرهنگی ناملموس ایران نظیر ادیان ایرانی نیز بپردازد.
پرسشهای متداول درباره آئین مانوی
در اینجا به پرسشهایی درباره موضوع متن حاضر پاسخ دادهایم. سایر سؤالاتتان را در بخش دیدگاههای همین پست بررسی میکنیم. سپس، در زمانی کوتاه به آنها پاسخ میدهیم.
آرامگاه مانی پیامبر کجاست؟
به نظر میرسد که آرامگاه این پیامبر مانویان در چین قرار دارد.
کتاب دینی مانی چه نام داشت؟
آثار دینی که خود مانی آنها را نوشته، عبارت است از هفت کتاب، شامل انجیل زنده یا انجیل بزرگ، اسرار، غولان، رسالهها و نامهها، فراقماطیا، اوراد و مزامیر و گنج زندگان.
درباره مرگ مانی چه میدانید؟
این پیامبر مانویان در زمان حکومت بهرام یکم، در اثر تحریکات «کرتیر یا کردیر»، موبد بلندپایهی زرتشتی، به دار آویخته شد.
مانویان امروز در کجا ساکناند؟
اکنون که در سال ۱۴۰۳ خورشیدی به سر میبریم، هنوز هم تعدادی از پیروان دین مانوی در قسمتهایی از استانهای جنوبی چین ساکن هستند.
مانی که بود و چه اعتقاداتی داشت؟
او فردی ایرانیتبار و از نسب اشکانیان بود. در سن ۱۲ تا ۲۴ سالگی ادعا کرد که یکی از فرشتگان الهی بر او ظاهر شده است و پس از آن، خود را پیامبر نامید. سپس، آیین مانوی را پایهگذاری کرد.
درباره نماز مانوی چه میدانید؟
پیروان این دین چهار نماز برپا میداشتند: دو نماز در روز و در مقابل خورشید و دو نماز در شب در مقابل ماه.