اردشیر بابکان پایهگذار سلسله ساسانی بود که پس از شکست اردوان پنجم، آخرین پادشاه اشکانی، در جنگ دشت هرمزدگان حاکمیت ایران را به دست گرفت. او در سال ۲۲۶ میلادی، تیسفون را به تصرف درآورد و آن را پایتخت خود قرار داد. سپس، به روم لشکر کشید و ضمن شکستدادن امپراتور روم، نصیبین و حران را به قلمروی خود اضافه کرد.
بعدها با حمله به ارمنستان، قلمروی حکومت خود را گسترش بخشید. البته، برخی از تاریخنویسان بر این باورند که اولینبار پسر اردشیر (شاپور اول) ارمنستان را شکست داده است. اردشیر در سال ۲۴۰ میلادی پس از ۱۵ سال حکومت، درگذشت. ما در نوشتهی دیگری با عنوان خلاصه تاریخ ایران، گاهشمار سلسلهی ساسانیان و دورهی حکومت اردشیر و پادشاهان پس از او را آوردهایم.
در خصوص نحوهی به حکومت رسیدن ساسانیان و سقوط اشکانیان، اطلاعات منابع مکتوب متفاوت است. روایت تاریخ در برخی از این منابع، شکل اسطورهای به خود گرفته است و با آنچه در منابع باستانشناختی آمده، هماهنگی ندارد. بااینحال، ما تلاش کردهایم چگونگی سیر تاریخی اولین پادشاهی ساسانی را طبق منابع معتبر نظیر سنگنوشتهها و سنگنگارهها در اختیارتان بگذاریم.
اردشیر بابکان کیست؟
اردشیر بابکان کسی بود که با برانداختن سلسلهی اشکانی، حکومت خود را با عنوان شاهنشاه ساسانی پایهگذاری کرد. دربارهی تبار او گزارشهای متعددی موجود است که تفاوتهایی باهم دارند. در اینجا، مطالبی از سه منبع «تاریخ طبری»، کتاب «کارنامهی اردشیر بابکان» و «شاهنامهی فردوسی» آوردهایم:
تاریخ طبری
در دورهی حکومت اشکانی، شهر اصطخر پارس را که جزو مراکز دینی و سیاسی هخامنشیان بود، خانوادهی بازرنگی اداره میکردند. پدربزرگ اردشیر که ساسان نام داشت، ضمن ازدواج با دختری از خانوادهی بازرنگی، ریاست معبد آناهیتا در این شهر را بر عهده گرفته بود. از آن دو، فرزندی به نام بابک به دنیا آمد که مقام پدر به او رسید. بابک نیز صاحب چند پسر شد که دو تن از آنها به نامهای شاپور و اردشیر نقش مهمی در تاریخ ایفا کردند.
بابک پسر کوچکش اردشیر را در هفتسالگی نزد فرمانده دژ دارابگرد فرستاد. با مرگ فرمانده، اردشیر مقام اَرگبَدی (دژبانی) دژ را عهدهدار شد.
بابک همچنین با سرنگونکردن شاه محلی پارس یعنی گوچهرِ بازرنگی، پسر بزرگش شاپور را بهجای گوچهر نشاند. بعدها با مرگ ناگهانی بابک و پسرش شاپور، این مقام به اردشیر تعلق گرفت.
کارنامه اردشیر بابکان و شاهنامهی فردوسی
در کتاب کارنامهی اردشیر بابکان آمده است که ایرانشهر پس از مرگ اسکندر مقدونی، بهدست حاکمان محلی اداره میشد و ۲۴۰ حاکم بر آن فرمانروایی میکردند. در آن دوران، پارس و سرزمینهای نزدیکتر را نیز اردوان پنجم اداره میکرد. در این میان، شخصی به نام بابک، مرزبان و شهردار پارس و گماردهی اردوان بود.
با حملهی اسکندر مقدونی به ایران و کشتهشدن دارا (داریوش سوم هخامنشی) خاندان او پراکنده شدند. ساسان، پسر دارا نیز نزد بابک به چوپانی مشغول بود و با چوپانان کُرد، روزگار میگذرانید.
بابک از تبار ساسان آگاه نبود. گفته میشود که بعدها او خوابهایی دید که باعث شد به این موضوع پی ببرد. به همین دلیل، دخترش را به ازدواج ساسان درآورد. اردشیر حاصل این ازدواج بود.
این داستان با اندکی تغییر در شاهنامهی فردوسی نیز ذکر شده است. البته، بهعقیدهی دریایی، پژوهشگر و تاریخنگار ایرانی، پیوند اردشیر با ساسان و دارا ممکن است نشانی از تبار ساختگی او باشد.
در منابع اولیهی ایرانِ پس از حملهی اعراب، بر عارف و زاهد بودن ساسان تأکید بسیار شده است. اردشیر با رساندن تبار خود به ساسان سعی داشته به مردم بفهماند که فره ایزدی باعث حاکمیت او بر ایرانشهر شده است. این موضوع را میتوان از سکههایی متوجه شد که او به نام خود ضرب کرده است.
همچنین، پیوند او با دارا تبار اشرافی او را به مردم گوشزد میکند. بدین ترتیب، او توانسته است برای خود تبار دوگانهی اشرافیمذهبی بسازد و بدین ترتیب، با کمکگرفتن از دین و سیاست، حکومت خود را تثبیت کند. شایان ذکر است که در دورهی ساسانی، اعتقاد به ایزدان مختلف وجود داشته و آتشکدههای مختلفی در این دوره بنا شده بودند.
اردشیر بابکان چگونه به حکومت رسید؟
طبق گزارش تاریخ طبری، اردشیر بهعنوان شاه محلی پارس با شورش علیه اردوان پنجم (آخرین پادشاه اشکانی) و شکست او در دشت هرمزدگان، حکومت را به دست گرفت. در آن زمان، حکومت اشکانی پادشاه نیرومندی نداشت و قدرت میان پسران بلاش پنجم اشکانی، یعنی بلاش ششم و اردوان چهارم تقسیم شده بود. از طرفی، رومیان نیز در پی یافتن بهانهای برای جنگ علیه دولت اشکانی (پارتی) بودند.
رومیان در سالهای بین ۲۱۴ تا ۲۱۷ میلادی ارمنستان، آربلا در مرکز آدیابن و شمال میانرودان را اشغال کردند. البته، بعدها با به حکومت رسیدن ماکرینوس در روم، صلحی میان پارتیان و امپراتوری روم برقرار شد.
احتمال میرود که اردشیر بابکان که حکومت محلی پارس را در دست داشت، در حوالی سال ۲۲۰ میلادی تصرف سرزمینهای دور و نزدیک را آغاز کرده باشد. در آن هنگام، اردوان پنجم با وجود صلح با رومیان، با مشکل مبارزهجویی بلاش ششم در داخل کشور روبهرو بود که در سالهای ۲۲۱ یا ۲۲۲ میلادی به نام خود سکه زده بود. بنابراین، فرصتی برای مقابله با حاکمی نورسته نداشت و غفلت او سبب شد که جنگ با اردشیر را بسیار دیر آغاز کند.
اردشیر برای گسترش سرزمین تحت حکومت خود، بسیاری از پادشاهان محلی و زمینداران وابسته به حکومت اشکانی را به اطاعت خود درآورد. سپس، با ساخت شهرهای نو و ضرب سکه به نام خود، اولین شورشهای خود را علیه دولت مرکزی اشکانی آغاز کرد.
پس از چندی، او ضمن کشتن تعدادی از بزرگان در دارابگرد، شهرهایی نظیر کرمان و سواحل خلیجفارس را به سلطهی خود درآورد. همچنین، در شهری به نام اردشیرخوره یا گور (فیروزآباد کنونی) اقدام به ساخت کاخ و آتشکده کرد. هماکنون، کاخ اردشیر بابکان هنوز پابرجاست و به نام آتشکدهی اردشیر نیز شناخته میشود.
پس از این اقدامات، اردشیر یکی از پسران خود را که همنام خودش بود، به حکمرانی کرمان منسوب کرد. بعد از آن، اردوان پنجم به حاکم شوش دستور مقابله با اردشیر بابکان را داد. بااینحال، اردشیر با حمله به خوزستان حاکم شوش را شکست داد و قلمروی او را تصرف کرد. سپس، اردشیر به ایالت میشان لشکرکشی کرد و آن را تحت فرمان خود درآورد.
در این هنگام و در سال ۲۲۴ میلادی، اردوان پنجم طی جنگی به نام هرمزدگان، با اردشیر روبهرو شد. در این جنگ، اردشیر با کشتن اردوان حکومت اشکانی را سرنگون و حکومت جدید ساسانی را پایهگذاری کرد. پس از این واقعه، خاندانهای بزرگ اشکانی که صاحب زمین بودند، از اردشیر اطاعت کردند یا مغلوب او گشتند.
در نهایت او در سال ۲۲۶ میلادی، تیسفون پایتخت اشکانیان را به تسلط خود درآورد. سپس، به جنوب میانرودان لشکر کشید و بحرین و سواحل خلیج فارس را ضمیمهی قلمروی خود کرد. بعد، به تیسفون بازگشت و آنجا را به پایتختی برگزید و خود را شاهنشاه ساسانی نامید.
او حکومت ازهمپاشیدهی ایرانشهر را سر و سامان بخشید و با کاهش تعداد شاهان محلی، قدرت حکومت مرکزی را افزایش داد. البته، زمینداران تحت حکومت او از افزایش بیشتر قدرت شاه جلوگیری میکردند. بنابراین، با وجود شروع فرایند تمرکزگرایی قدرت، حکومت او همانند حکومت اشکانیان اداره میشد. اردشیر پس از شکست حکومت اشکانی، کشورگشاییهای خود را ادامه داد.
کشورگشاییها پس از تأسیس شاهنشاه ساسانی
اردشیر بابکان در طی دورهی حکومت خود، موفق به شکست رومیان و سکاییان شد. او همچنین کوشانیان (شاهنشاهی باستانی به مرکزیت بلخ در ایران) را پس از دو سال جنگ مداوم وادار به عقبنشینی کرد. در نهایت، طی ده سال مقاومت، توانست پادشاه ارمنستان را نیز شکست دهد. در دورهی حاکمیت او، حکومت پارس از فرات تا مرو و همچنین از هرات تا سیستان گسترش یافت.
حملهی او به امپراتوری روم در چند دوره انجام شد. دورهی اول، جنگ موفقیتآمیز نبود و رومیان او را از شهرهای تسخیرشده بیرون راندند.
در دورههای بعدی و در سال ۲۳۷ میلادی، او با حمله به میانرودان موفق به تسخیر شهرهای حران و نصیبین شد. سپس، به شهر دورا حمله کرد. در نهایت، در سالهای پایانی عمر خود (۲۴۰ میلادی) شهر هترا را پس از یک سال محاصره، به تصرف خود درآورد.
شهرهایی که اردشیر بابکان ساخت، در فهرست زیر آمدهاند. البته، این شهرها در دورههای مختلفی از حکومت وی بنا شدهاند:
- اردشیر خوره، رام اردشیر و ریو اردشیر در پارس، هرمزد اردشیر در خوزستان، به اردشیر و استاآباد در شهر سواد (میان دو رود دجله و فرات)، پسا اردشیر در بحرین و نود اردشیر در موصل کنونی.
اردشیر بابکان؛ آغازگر حکومت چهارصدساله ساسانی
اولین پادشاه ساسانی که اردشیر بابکان نام داشت، سلسلهای را پایهگذاری کرد که از درخشانترین دورههای تاریخ ایران به شمار میرود. در آن دوره، ایران از لحاظ سیاسی و اقتصادی و فرهنگی به اوج قدرت خود رسید. اینچنین شد که حکومت او بیش از چهارصد سال تداوم یافت.
«دستی بر ایران» پیشنهاد میکند با مطالعه دربارهی شخصیت و اقدامات این پادشاه ساسانی، اطلاعات تاریخی خود را دربارهی سرگذشت ایران و حکومت ساسانی بیشتر کنید.
پرسشهای متداول درباره اردشیر بابکان
پرسش و پاسخهای زیر برای درک بهتر از متن حاضر مطرح شدهاند. چنانچه شما سؤال دیگری دارید، آن را در قسمت دیدگاههای همین پست با ما به اشتراک بگذارید.
اردشیر بابکان بنیانگذار کدام سلسله بود؟
او سلسلهی ساسانی را پایهگذاری کرد.
اردشیر بابکان چند سال حکومت کرد؟
مدت حکومت این پادشاه ساسانی حدود ۱۵ سال بود. حکومت او از سال ۲۲۴ یا ۲۲۶ میلادی آغاز شد و در سال ۲۴۰ یا ۲۴۲ میلادی پایان یافت.
اردشیر بابکان در شاهنامه چگونه توصیف شده است؟
روایت شاهنامه از اردشیر بیشتر جنبهی اسطورهای دارد. در این کتاب، تبار او به دارا (داریوش سوم هخامنشی) میرسد.
کارنامه اردشیر بابکان چیست؟
کارنامهی اردشیر بابکان نام کتابی است که به زبان پارسی میانه نگارش شده است و به داستان زندگی اردشیر بابکان میپردازد؛ شامل به قدرت رسیدن او، جنگ با آخرین پادشاه اشکانی (اردوان پنجم) و همچنین جانشینی دو تن از پسران اردشیر یعنی شاپور اول و هرمزد.