یخچالهای سنتی ایرانی سازههای مهندسی شگفتانگیزی از معماری ایرانی هستند که با استفاده از دانش و مهارت بومی ساخته شدهاند. این یخچالها از خاک و سنگ و خشت ساخته میشدند و با طراحی هوشمندانه، به مردم کمک میکردند تا در طول تابستان به یخ بهعنوان موهبتی برای خود دسترسی داشته باشند.
قرارگیری در اقلیم گرم و خشک و داشتن تابستانهای داغ باعث میشود نوشیدن آب سرد و شربتی خنک و خوردن بستنی در این فصل، بسیار گوارا و مطبوع باشد. همچنین سالمنگهداشتن گوشت و لبنیات و سایر مواد غذایی نیز استفاده از یخ را در تابستان ضروری میسازد. از همین رو، یخچال در معماری اهمیت مییافت و کمک بزرگی به اقوام ایرانی بود تا زندگی برای آنها قابلتحمل باشد.
معانی واژگان مرتبط با یخچال
معنی یخچال در لغتنامه دهخدا هرجایی است که در آن یخ را نگهداری میکنند. ناظم الاطباء نیز در تعریف یخدان میگوید: چاله عمیق و مسقف که یخ به زمستان در آن ریزند و نگه دارند و تابستان از آن سود برند. دیگر واژگان مرتبط با این مقوله بدین شرحاند:
- یخچالی: رئیس یا صاحب یا مستأجر یخچال.
- یخچالبان: آنکه مراقبت و نگهداری یخچال را بر عهده دارد.
- یخچالدار: کسی که به بستن آب در زمینهای یخچال برای یخزدن و ریختن قطعات یخبسته در گودالهای یخچال و نگهداری آن اشتغال دارد.
- یخچائون، یخچاوان: محل یخگرفتن (یخگیر) در یخچال را یخچائون میگویند. سطح یخچائون از سطح عمومی زمین معمولاً نیم متری پایینتر و بهشکل کرت بسیار بزرگی است. آب وارد محل یخچائون میشود و در شب، یخ میبندد و سپس این یخها را به یخچال هدایت میکنند.
تاریخچه یخچال در معماری
چینیها از هزار سال پیش از میلاد مسیح، یخ را انبار میکردند. یونانیان و رومیان باستان شراب خود را با برف چالههایی خنک میکردند که با کاه پوشیده شده بودند. داشتن یخ برای افراد ثروتمند در قرن 18 میلادی در اروپا امری دلپذیر و استثنایی بود.
متأسفانه از پیشینهی تاریخی یخچالها در ایران تا دورهی صفویه اطلاعات مکتوبی در دست نیست. برخی نویسندگان یخچالهای قدیمی کاشان را به انضمام قلعهی جلالی از آثار سلطان جلالالدین ملکشاه سلجوقی میدانند که متصل به باروی شهر و در کنار این قلعه بنا شده است؛ اما بر اساس متون تاریخی، تمامی ابنیه و آثار و عمارات وابسته به قلعهی جلالی در جنگهای قبل از صفویه از بین رفتهاند و بهجز دیوارهای ضخیم و خندق آن چیزی باقی نمانده است.
معماری یخچالها
ساخت یخچال در معماری مناطق گرمسیر جزو ارکان اصلی به حساب میآمده است. سازندگان یخچالها باید به نکاتی مانند عایقکاری خوب، حفظ برودت مناسب، استفاده از مصالح مناسب و نحوهی تولید یخ توجه کنند. یخچالها بهطور عمده از سه قسمت تشکیل شدهاند:
- دیوار طویل سایهانداز
- مخزن یخ
- حوضچههای تولید یخ.
دیوار سایهانداز
به دیواری بلند و طولانی که معمولاً از شرق به غرب کشیده میشد، دیوار سایهانداز میگفتند. این دیوارها که گاهی ارتفاع آن به ده متر میرسید، در طول روز از تابش آفتاب بر آبهای منجمدشده در حوضچهها جلوگیری میکرد.
ارتفاع دیوار به مکان و امکانات ساخت بستگی داشت و در برخی از یخچالها، ارتفاع دیوار حتی به حدود چهار تا شش متر کاهش مییافت. هرچه ارتفاع دیوار بیشتر بود، عرض حوضچهی یخبندان بیشتر و میزان تولید یخ نیز بیشتر میشد. طول دیوار نیز به سطح یخبندان و میزان تولید یخ بستگی داشت و گاهی به بیش از دویست متر میرسید.
در صورت تابش آفتاب از غرب (عصر) و شرق (صبح) روی سطوح یخ، در این نقاط نیز سایهاندازهای جانبی متصل به دیوار اصلی بنا میکردند. ارتفاع و طول آنها کمتر از دیوار بزرگ بود و جهت شمالی و جنوبی داشتند.
در برخی از یخچالهای مناطق کویری افزونبر دیوار اصلی، دیوارهای دیگری به موازات دیوار اصلی ساخته میشد و به همان میزان، تعداد حوضچههای تولید یخ نیز بیشتر میشد. در بسیاری از شهرها و روستاهای قدیمی نیز از حصار شهر بهعنوان دیوار یخچال استفاده میشد.
برای استحکام بیشتر دیوار سایهانداز، پشتبندهای بزرگ در قسمت جنوبی دیوار احداث میشد. دیوارهای سایهانداز در قسمت پایین ضخامت زیادی داشتند و بهتدریج در بخشهای فوقانی از قطر آنها کاسته میشد. همچنین گاهی برای کاهش فشار وارده بر پایه، در طول دیوار تاقنماهای متعددی احداث میشد که افزونبر کمک به ایستایی دیوار، در نمای دیوار سایهروشن ایجاد میکرد و از یکنواختی آن میکاست.
حوضچههای تهیه یخ
حوضچههای تهیهی یخ گودال مستطیلشکلی هستند که به موازات دیوار سایهانداز و در بخش شمالی آن حفر شدهاند. طول آن اندکی کمتر از طول دیوار و عمق آن 30 تا 50 سانتیمتر و گاه بیشتر بوده است. این گودال محل تهیهی یخ در شبهای سرد زمستان بود. کف این حوضها برای جلوگیری از نفوذ آب باید اندود میشد؛ ازاینرو، قبل از آبگیری در فصل یخبندان، کف آن را با گل رس اندود میکردند و سپس با سنگ غلتان میکوبیدند. در یزد از آهک یا ساروج برای اندودکردن استفاده میشد.
نحوه تهیه یخ در حوضچهها
بهکارگیری همهی عوامل اقلیمی برای کنترل حرارت و ایجاد سرمای لازم، جزو اصول اولیهی ساخت یخچال در معماری سنتی بوده است. بهطور کلی، همانگونه که از تابش آفتاب و مصالح ساختمانی برای تأمین و ذخیرهکردن حرارت استفاده میشده است، از سرمای زمستان و دمای بسیار پایین هوا در شب و عایقبودن نسبی عمق زمین نیز بهمنظور ایجاد سرما و ذخیرهی آن بهره میبردند.
شاردن که در زمان صفویان به ایران سفر کرده است، در سیاحتنامهی خود دربارهی نحوهی تهیهی یخ مینویسد:
«یخ در نواحی خارجی شهر و در نواحی غیرمسقف فروخته میشود و طرز تهیهی آن بدین قرار میباشد که در یک محوطه، گودال عمیقی رو به شمال حفر میکنند و در مقابل آن، حوضچههای مربعیشکلی به ابعاد 16 در 60 (به عمق 40 تا 50 سانتیمتر) بهمانند تشتکی فراهم میآورند.
آنگاه شامگاهان اینها را از آب مالامال ساخته و هنگامی که صبحگاهان کاملاً منجمد میگردد، آن را با رندهی باغبانی یا شنکش میشکنند و قطعهقطعه میکنند و تمام این قطعات را داخل گودالی که توضیح آن رفت، روی هم انبار میکنند و آن را در آنجا به قدر مقدور به تکههای کوچکتر مبدل میکنند. چون هراندازه که یخ بیشتر خرد گردد، بهتر منجمد میگردد. سپس این مربعها را مانند روز گذشته با آب تازه پر میکردند و هنگام غروب با کدوهای غلیانی دستهدار (آبپاش) قطعات یخ گودال را آبپاشی میکردند تا بهتر به هم بچسبند. بعد از حداقل هشت روز کار مداوم به ترتیب مذکور، قطعات یخی به ضخامت پنج تا شش پا به دست میآید.»
تدابیری برای حفظ یخ
1.هر بار مقدار کمی آب را به درون حوضچهها وارد میکردند که همهی آن یخ بزند. حدود قطر یخبستگی به دمای هوا و ابریبودن آسمان داشته است. در شبهایی که هوا بسیار سرد بود و آسمان هیچ ابری نداشت، میتوانستند عمق بیشتری از آب را برای یخزدن در نظر بگیرند، ولی برعکس در شبهایی که هوا نسبتاً گرمتر یا آسمان ابری بوده، عمق آب را کم میگرفتند تا یخ ببندد؛ چراکه ابر بهعنوان عایق تبادل حرارت تابشی بین زمین و آسمان عمل میکند.
2.پس از یخبستن لایهی اول آب، در مراحل بعد آب را با بیل روی لایههای قبل میپاشیدند که در این روش آب با سرعت بیشتری یخ میزده است. در شبهای بعد نیز آب روی این تودههای یخزده هدایت میشد و این کار آنقدر تکرار میشد تا قطر یخها به اندازهی عمق حوضچهها برسد.
آب موردنیاز یخچالها از طریق آب نهرها یا قناتها تهیه میشده است. پس از تهیهی یخ، آن را به قطعات کوچک خرد میکردند؛ چراکه هرچه این قطعات کوچکتر میبود، فضای بین آنها کمتر و مقدار بیشتری یخ در حجم معین انبار ذخیره میشد. پس از ورود یخ به مخزن در همان لحظات سرد صبح روی آن آب میپاشیدند. این عمل هم به حجم یخ میافزود هم با چسباندن قطعات یخ نسبت سطح به حجم را کاهش میداد و به دوام یخ کمک میکرد.
برای آسانی برداشتن یخ در تابستان، بین لایههایی که در هر روز تهیه میشد، یک لایه کاه میریختند و در نهایت، آخرین لایه را با سطح درخورتوجهی از کاه میپوشاندند. گودال یخ یا انبار یخ معمولاً مخازن عمیق و بزرگی هستند که در وسط مخزن یخ حفر میشدهاند. شکل این گودالها در مخازن گنبددار بهصورت دایره با شعاعی در حدود چهار متر و گاه بیشتر و در مخازن تونلی بهصورت مستطیل و تقریباً بهاندازهی طول دهلیز است.
عمق گودالهای یخ در یخچالهای مختلف متفاوت بود. اگر عمق این مخزن حدود شش متر باشد عملاً بر اثر پدیدهی نفوذ تأخیری فصول در زمین، در طول فصل بهار مخزن شرایط زمستانی را حفظ میکرده است. یعنی زمین فقط نقش عایق را ندارد، بلکه با تأخیر زمانی درخورتوجه، یخ را از نظر دمای هوا در موقعیت بهتری قرار میدهد.
در حقیقت، عمق گودال به دو عامل بستگی داشت؛ بهاندازهای به حفر زمین اقدام میکردند که میزان مناسبی از رطوبت و سرما برای نگهداری یخ فراهم شود؛ دیگر آنکه مقدار تولید یخ در عمق و عرض گودالها نقش اساسی داشت. عمق این گودالها گاه به ده متر نیز میرسید. این مخازن پشت دیوار سایهانداز و در بخش جنوبی آن قرار داشت و معمولاً در ورودی بهوسیلهی یک یا چند مدخل، به بخش شمالی راه مییافت. در بعضی موارد حصار شهر دیوار سایهانداز یخچال بود و به همین دلیل، مخزن در جلوی دیوار سایهانداز قرار داشت.
دیوار این گودالها از سنگ یا آجر با اندود کاهگل ساخته میشد و پشت آن را با مصالح عایقی همچون خاکهی زغال یا مصالح دیگر پر میکردند. برای رفتن به کف این گودالها، پلههای کوچکی در دیوار گودال کار میگذاشتند. رطوبت و آبهای حاصل از ذوب یخ ممکن بود در پایهی بنا نفوذ کند و باعث خرابی بنا شود. برای پیشگیری از این فرسایش، چاهی در بیرون از یخچال حفر میکردند و بهوسیلهی مجاری باریکی که در کف گودالهای یخ کار میگذاشتند، آب حاصل از ذوب یخ را به این چاهها انتقال میدادند.
این مخزنها به دو صورت بدون پوشش و با پوشش بودند. از لحاظ سبک یخچال در معماری، انواعی که پوشش داشتند نیز به دو شکل گنبدی و تونلی بودند.
دستهبندی انواع مخازن یخ
بر اساس شیوهی ساخت مخزن یخچال در معماری آنها، سه دسته ایجاد شده است:
مخازن با پوشش گنبدیشکل
یخچالهایی که در حاشیهی کویر و مناطق شمال شرقی کشور ساخته میشدند، بر فراز چال یا مخزن یخ آنها گنبد بزرگ خشتی مرتفعی قرار داشت. یخچالها معمولاً یکی از بلندترین ساختمانهای شهر بودند. ارتفاع بلند آنها به این دلیل بوده است که در طی روزهای گرم تابستان، خصوصاً در حاشیهی کویر مرکزی که تابش آفتاب درون یخچال را گرم میکند، گرما در ارتفاع بالاتری قرار گیرد و سطوح پایینتر خنکتر بمانند.
همچنین برای جلوگیری از تابش آفتاب، نیاز هست قطر دیوارههای آن بهاندازه باشد. این حجم بزرگ توخالی در بالاترین قسمت به سوراخی منتهی میشود و همچون هواکشی، هوای گرم را به خارج هدایت میکند و هوای خنک از بخش سایه وارد فضای یخچال میشود. قطر مخزن این یخچالها بین هشت تا چهارده متر و عمق آنها حدود شش متر است. یکی از بزرگترین یخچالها، یخچال میبد بوده که قطر دهانهی چال آن سیزده متر و عمق آن حدود شش متر است.
یخچالهای گنبدیشکل اغلب دو در داشتهاند: یکی در سمت شمال بین محل یخبند و چال، دیگری در سمت جنوبی یخچال. ورودی مخازن در کنار حوضچههای تولید یخ و رو به شمال قرار داشتند. خروجیها نیز در مقابل ورودی قرار داشتند که بهواسطهی اتاق کوچکی به بیرون راه مییافتند. در دور تا دور چال یخچال سکویی برای رفتوآمد وجود داشت و برای دسترسی به کف چال پلههای کوچکی در دیوارهی آن تعبیه میشد.
در زمستان از در شمالی استفاده میشد و یخ را از یخبند به داخل یخچال میآوردند و از طریق شیبی که بین در و چال بود، یخ را به داخل یخچال سُر میدادند. درِ سمت جنوب هنگام تابستان باز میشد و یخچالدار از طریق این در یخ را تحویل مردم میداد. در مواقعی که از درها استفاده نمیشد، آنها را با تیغهای خشت و گل مسدود میکردند. ورودی و خروجی مخازن ارتفاع کمی داشتند.
چگونگی اجرای گنبد و پوشش این مخازن
این نوع گنبدها معمولاً از چینه و خشت هستند و در اکثر نقاط کویری بهصورت بستو یا رک مخروطی و بهصورت رجچین ساخته شدهاند. این نوع پوشش بهعلت داشتن قابلیت باربری در دهانههای وسیع به کار میرود. بهدلیل مقاومت فشاری کم خشت، بهناچار عرض دیوارها بسیار زیاد انتخاب میشد.
برای مثال، برای دهانهای در حدود دوازده متر از دیواری به قطر دو متر استفاده میشد. چنین عرضی برای دیوار عملاً نیاز به پی را منتفی میکند و در جاهایی که پی وجود دارد، بسیار کمعمق و بهصورت شفتهی رس و آهک یا شفتهی رس و ماسه و آهک است. دیوار اصلی نیز تا ابتدای قوس گنبد با استفاده از ملات خشت و گل و حتی گاهی با چینه ساخته میشد.
برای جلوگیری از شکست چینهها و دوختودوز لایهها به هم، درون بعضی از یخچالها از نی استفاده میشد. در یخچال ابرکوه، در هر چند چینه از چوب استفاده شده است. گنبدهای چینهای یخچالها، بهصورت رگچین به ارتفاع یک رگ چینه (حدوداً شصت سانتیمتر) با خشت برای قالب چینه ساخته میشود و سپس در پشت آن، به قطر زیاد چینه ریخته میشود. چینه پوشش و عایق حرارتی اصلی گنبد را تشکیل میدهد و خشت یا آجر نقش فرمدهنده و قالب را دارند و این عمل تا تیزی گنبد ادامه مییابد.
برای مقاومت و ایستایی بهتر گنبد و همچنین کاهش هزینهی ساخت آن، ضخامت پوستهی گنبد از پایین به بالا کاهش مییافته تا وزن گنبد کمتر شود و مرکز ثقل آن در ارتفاع پایینتری قرار گیرد. همچنین مصالح و نیروی کار کمتری صرف آن شود. به همین دلیل است که گنبد یخچال از بیرون بهصورت پلهای است که این خود مزیتی برای تعمیر و نگهداری گنبدهای عظیم یخچالها بوده است؛ زیرا هرساله باید یک لایه کاهگل روی سطح خارجی گنبد کشیده میشد تا از آن در مقابل بارندگی و تابش آفتاب و تغییرات جوی محافظت میکرد. پلههای روی گنبد سکویی برای انجام این کار تعبیه شده بود.
در این روش، مصالح ازپیشساختهشدهی خشت و آجر و سنگ کمی نسبت به رج قبلی خود جلو آمده است و همهی رجها موازی سطح زمین هستند. پیشآمدگی رجها سبب میگردد دهانه تنگ گردد.
هشتگیرنبودن رجهای خشتها نقطهضعف این گنبدها بوده است. بهطوری که خشتها بهصورت لایهای بودند و از لایهی قبل جدا میشدند و میریختند. توجه به تمام این نکات طراحی یخچال در معماری سنتی نشاندهندهی دقت معماران و اهمیت کار آنان است.
یخچالهای زیرزمینی
شیوه دیگر ساخت یخچال در معماری، یخچال تونلی است که عموماً در آذربایجان ساخته میشد و عملکرد آن مانند یخچال گنبدی بود، ولی شکل کالبدی آن تفاوت داشت. بخش عمدهای از بدنهی اینگونه یخچالها در داخل زمین بود و دیوارهای قطور آن با سنگ لاشه یا آجر و ملاتهای آبی، مانند ملات ماسهی آهک و ساروج ساخته میشد.
مخزن این نوع یخچالها بهصورت دهلیز مستطیلشکل درازی هستند که به تونل شباهت دارند. عرض این نوع دهلیزها حدود پنج متر و طول آنها گاه به دهها متر میرسید و سقف غالباً آجری آنها از نوع تاق کژاوه یا تاق آهنگ بود. پس از منجمدشدن یخها در کرتها، آنها را از دریچهی زیر تاق به داخل یخچال میریختند. سپس در هر نوبت که یخ ریخته میشد، روی آن آب میپاشیدند تا تودهی یخ بهصورت یکپارچه درآید. در این یخچالها بین لایهها و روی یخ را با کاه نمیپوشاندند؛ زیرا اقلیم این منطقه سرد است و یخ درون یخچال تا تابستان بهصورت منجمد باقی میماند.
معمولاً در کنار این دهلیزها اتاقهای کوچکی قرار دارد که نصف آن در زیرزمین واقع شده که بهوسیلهی پلههای متعددی به کف گودال یخ راه پیدا میکنند. این یخچالها به یخچالهای زیرزمینی نیز معروف هستند و بیشتر در آذربایجان مشاهده میشوند. یخچال دوقّوز پله از آثار دورهی قاجار در ارومیه و یخچال صادقیه از آثار دورهی صفویه در بازار تبریز، از این نوع هستند.
با توجه به خنکبودن هوا در آذربایجان نسبت به مناطق کویری، مصرف یخ در این منطقه کمتر بوده و در نتیجه تعداد این یخچالها نسبت به یخچالهای گنبدیشکل در حاشیه کویر کمتر بوده است. همچنین باید توجه کرد که در این مناطق، استفاده از یخ طبیعی دامنهی کوهستانها که در سایه قرار داشتند متداول بوده است. ازآنجاکه قیمت یخ نسبتاً ارزان بود، اوضاع اقتصادی ایجاب میکرد که اغلب یخچالهای زیرزمینی نیز مانند یخچالهای گنبدی بهدلیل اینکه ابعاد بزرگی داشتند و به محوطهی نسبتاً وسیعی برای تهیهی یخ نیاز داشتند، در حومهی شهرها و در کنار رودها قرار داشته باشند؛ چراکه قیمت زمین در آنجا نسبتاً ارزان بود.
یخچال بدون تاق
این نوع از یخچالها در اصفهان رایج بودند. آنها اساساً بدون سقف بودند و معمولاً مخزن بزرگی در کنار دیوارشان قرار داشت که در طول زمستان آن را پر میکردند. این نوع یخچال، دیواری به ارتفاع چهار تا پنج متر و به طول دوازده متر داشت. در سمت شمالی این دیوار، استخری به عمق پنج تا شش متر و طول و عرض دوازده در پنج متر میساختند. یخ را در طی شب تهیه میکردند و در هنگام سحر، آن را به داخل استخر انتقال میدادند. یخچالهای بدون تاق شامل دیوار سایهانداز بلند و استخر بزرگی بودند و در شهر اصفهان استفاده میشدند.
تزیینات یخچال در معماری ایرانی
یخچال بنایی عملکردی است و استفادهکنندگان آن کارگران ساده بودند؛ اما بازهم سازندگان آن به تزیین آن توجه کردهاند. تزیینات یخچالها بهرغم سادگی، از زیبایی و جاذبهای چشمگیر برخوردارند. بهخصوص اینکه این تزیینات فقط با یک نوع مصالح و یک رنگ خشت تجلی یافتهاند. معمار باذوق با برگزیدن سادهترین راهها با پسوپیش گذاشتن خشتها یا ایجاد برجستگی در داخل مخازن یا در بخش فوقانی دیوارها و همچنین با ایجاد تاقهای متعدد در طول آن از یکنواختی کسلکنندهی بدنههای صاف و یکدست دیوار کاسته است.
یکی از یخچالها که تزیینات بیشتری در آن به چشم میخورد، یخچال ارگ بم است. در این یخچال، فضای داخلی تزیین شده است و نقوش بسیار ساده و زیبایی با خشت به وجود آوردهاند. این احتمال وجود دارد که این طرحها نقشی آیینی داشته باشند.
مصالح ساختمانی یخچالها
خشت و گل مهمترین مصالح ساخت یخچال در معماری سنتی کویر را تشکیل میدهند. البته علت آن فقط دستیابی آسان به مواد اولیهی این مصالح نیست؛ بلکه خشت خام و گل و اندود کاهگل افزونبر اینکه مهمترین مصالح ساختمانی کویری محسوب میشوند، بهترین عایق گرما از بیرون به درون و سرما از درون به بیرون هستند و همچنین، اندود کاهگل عایق خوبی برای جلوگیری از نفوذ رطوبت حاصل از باد و باران است. همچنین رنگ خاکی اندود یا خشت از انعکاس نور شدید و گاه زننده و تند آفتاب کاسته و منظر بنا را برای ساکنان آن متبوع میسازد.
سنگ و آجر نیز از مصالح ساختمانی مهمی هستند که بهعلت استحکام و دردسترسبودن و ارزانبودنشان در بنای یخچالهای آذربایجان به کار میرفت. از سنگ معمولاً در پایه و از آجر در تاقها استفاده میشد. در چنین نمونههایی نمای خارجی یخچال با اندود کاهگل پوشش مییافت.
پرسشهای متداول درباره بررسی یخچال در معماری
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
مصالح اصلی ساخت یخچالها چیست؟
خشت، خاک، اندود کاهگل و خاکهی ذغال مهمترین مصالح ساخت یخچال در معماری ایرانی است.
ارکان اصلی یخچال در معماری چیست؟
• دیوار طویل سایهانداز
• مخزن یخ
• حوضچههای تولید یخ
اسامی مهمترین یخچالهای ایرانی کداماند؟
یخچال خشتی ابرکوه، یخدانهای دوقلوی سیرجان، یخدان مؤیدی کرمان، یخدان زریسف کرمان، یخچال میبد، یخچال قائممقام تبریز و یخچال صادقیه ارومیه.