از گذشتهی ایران، آثار معماری بیشماری به جا مانده است که هریک از آنها یادگاری از هنر معماری ایرانی و مردم هنردوست و هنرمند این سرزمین هستند. گچبری سنتی ایران، نشاندهندهی سبک زندگی، اعتقادات و ذهن خلاق و هنرمند ایرانیان است. هنر گچبری، گسترده و غنی است. هنرمندان این رشته در دورههای مختلف تاریخی، از گچ به شیوههای گوناگونی در آراستن بناهای ایرانی استفاده میکردند و آثار بدیع و شاخصی از خود بر جای گذاشتهاند.
گچ بهدلیل ویژگیهایی همچون ارزانبودن، شکلگیری سریع و سفتشدن سریع، همواره توجه معماران و هنرمندان را به خود جلب کرده است. گچ کاربردهای فراوانی دارد، ازجمله تزیین بخشهای داخلی بناها، کتیبهها، محرابها، زیر گنبدها و ایوانها. تنوع کاربرد گچ چنان است که گاهی بخش مهمی از زیبایی فضای هر بنا، بهعلت وجود آرایههای گچی است. هنرمند ایرانی به گچ روح میدمد و جانی از جنس هنر به آن میبخشد.
ابتدا، با گچ و معایب و مزایایی آن آشنا میشویم؛ سپس به گچبری سنتی ایرانی خواهیم پرداخت.
مادهی اولیهی گچ
سنگ گچ ازجمله مواد و مصالح کلسیمدار است که بهراحتی در طبیعت یافت میشود. گچی که از طبیعت به دست میآید، با پختن و آسیابکردن، به گچ قابلاستفاده در معماری تبدیل میشود.
کاربردهای گچ در معماری ایران
- مشخصکردن حدود زمین در شروع کار ساختمانسازی
- ملات ساخت بنا
- تزیین بنا
مزایای گچ
مزایا و معایب گچ را میتوان اینگونه شرح داد:
- زودگیری
- افزایش حجم
- مقاومت در برابر آتشسوزی
- ارزانی
- انعطافپذیر زیاد
- سفیدبودن
- رنگپذیری
معایب گچ
• مقاومنبودن در مقابل آب
گچ در برابر آب و رطوبت بسیار ضعیف است. لایههای سفیدکاری گچ، در مقابل رطوبت طبله میکنند و برآمده میشوند و گاهی بهصورت جدا از هم در میآیند. پس از آنکه رطوبت از بین برود و محل خشک شود، گچ طبلهشده به حالت اولیه برنمیگردد. ازاینروست که از گچ در مکانهایی که با آب تماس دارد استفاده نمیشود.
• ایجاد خوردگی در فلزات
گچ با فلزاتی مانند آهن، روی و سرب واکنش شیمیایی انجام میدهد و باعث تولید سولفات و درنتیجه، خوردگی و زنگزدگی فلز میشود. برای حفاظت فلزات، باید قبل از گچکاری، آنها را با رنگ پوشاند. مثلاً باید پیش از ساختن طاقهای ضربی، تیرهای فولادی را با رنگ پوشاند یا لولههای سفید فلزی آب از گچ دور نگه داشت.
ابزارهای گچبری دستی
- کاغذ طراحی سخت
- خطکش
- مداد
- پرگار
- گونیا
- کاردک
- زغالچوب مو یا بید
- انواع دَمبُر، برای برشدادن و گچاندازی و دوگچهکردن
- بومخار، برای تمیزکردن زمینهی کار
- نقالی، برای ساخت گل و برگ و سایه
- وَردنگی، برای خطکشی جای گرته
- ابزار کشو، برای ایجاد طرح چوبی پیشساخته یا نوعی قالب چوبی
- بوم گِرد، برای قاشقیکردن نقاط مختلف
- شمشه، برای صاف و یکنواختکردن سطح کار یا ترازکردن دو سطح مجزا
- قلم قاشقی، برای ایجاد برجستگیهای محدب و مشابه
تکنیک و روشهای گچبری
هنر گچبری به دو روش پیادهسازی و اجرا میشود: ۱. شکلدهی درجا؛ ۲. ساختن با استفاده از قالب.
شیوهی شکلدهی درجا
در شکلدهی درجا، گچبر با خمیر گچ، سطح مدنظر را میپوشاند و تراز میکند. پس از گذشتن زمان لازم، وقتی گچ تا حدودی سفت شد و خودش را گرفت، گچ را شکل میدهد و طرح میاندازد. بخش عمدهای از تزیینات گچی بناهای متعلق به دوران پس از اسلام به این شیوه است.
شیوهی قالبگیری یا پیشساخته
تزیینات گچی ساختهشده با قالب، به دو روش درجا و پیشساخته استفاده میشوند. این قالبها، در شکلها و جنسهای گوناگون تهیه میشوند.
- روش قالبی درجا، به دو گونهی مختلف «روش مُهری» و «روش الصاقی» اجرا میشده است. برخی از نقوش آژدهکاری گچبریهای ایلخانیان یا نقوش مهری تزیینات صفویان «خانه داوید» نمونههایی از گچکاری بهروش مهری هستند. تزیینات گچی بقاع ایلخانی «سیدرکن الدین» و «سید شمسالدین» یزد بهروش الصاقی اجرا شدهاند.
- در روش پیشساخته، از قالبهای یکتکه یا چندتکه استفاده میشود. طرح منفی نقوش، بــر بدنهی داخلی قالبها نقر شده، سپس، دوغاب گچ داخل این قالبها ریخته میشود تا شکل بگیرد. پس از گذشت زمان لازم برای گیرایش گچ، قطعات گچی را از درون قالب خارج و در محل مدنظر نصب میکنند. نمونههای شاخص این نوع تزیینات را میتوان در آثار مجوف ایلخانیان و صفویان و در ستونسازیهای قاجاریه مشاهده کرد.
انواع گچبری
هنرمندان ایرانی، در دورههای مختلف، شکلها و فرمهای متنوعی را در گچبری به کار بردهاند. تعریف مختصر و مفید فرمهای گچبری سنتی ایرانی چنین است:
گچبری شیر و شیر شِکَری سنتی ایرانی
گچبری شیر و شکری، برجستگی بسیار کمی در حدود دو تا سه میلیمتر دارد. نمونههای این گچبری سنتی ایرانی، در اکثر خانههای قدیمی یزد، در بالای پنجدریها و سهدریها دیده میشود. فرمهای مختلفی گچبری شیر و شکری چنین هستند:
- خیز و شکسته و گردان
- آبشاری
- نیژ یا خزه یا عشقه
- بَرساوْ یا انتزاعی
گچبری برجسته
این نوع گچبری، از گچبری شیر و شکری برجستهتر بوده و برجستگی آن نیم تا یک سانتیمتر است. گچبری برجسته برای ایجاد نقش گلوبوته مناسب است.
گچبری زبره
این نوع گچبری سنتی ایرانی، ریزهکاریهای زیادی ندارد و بیشتر در کتیبهی بناهای مذهبی به کار میرود. از گچبری زبره در مرقد حضرت معصومه(ع)، در قم استفاده شده است.
گچبری بَرْهِشْتِه
گچبری برهشته، بسیار برجسته و بیرونزده است، مانند محراب مسجد جامع گلپایگان و محرابهای دورهی ایلخانیان.
گچبری تُخْمه دَرآوری یا اَلوان
در این روش، چند لایه گچ با رنگهای مختلف را روی دیوار میزنند و پس از کمی خشکشدن، با تراشیدن به آنها شکل میدهند. در گچبری تخمهدرآوری، برخی قسمتها تا لایهی دوم تراشیده میشوند و برخی تا لایهی سوم یا چهارم. خروجی این روش گچبری سنتی، سطحی صاف با فرورفتگیهایی به رنگهای مختلف است.
بهترین نمونهی این گونه، در مدرسهی فیضیه قم، اطراف دری وجود دارد که سمت مرقد حضرت معصومه(ع) باز میشود.
تزیینات معرق گچی
معرقهای گچی از لحاظ فنی به دو روش «نَقری» یا «تُخْمه گُذاری» و «لایهای» یا «تُخْمه دَرآوری» اجرا میشوند. اساس کار در این شیوهها، استفاده از گچ آمیخته به رنگدانههای معدنی برای ایجاد اندودهای رنگی است. در تزیینات معرق گچی، بهویژه نوع نقری، که یکی از انواع گچبری زینتی است که در تعداد اندکی از آثار صفویان استفاده شده است. آثار شاخص این نوع گچبری عبارتاند از:
- بقعهی هارونیه اصفهان، تزیینات مربوط به زمان شاهاسماعیل و شاهطهماسب اول
- مسجد حکیم اصفهان، الحاقات زمان شاهعباس دوم
- مسجد جامع ساوه، تزیینات صفویان روی آثار ایلخانیان
- مسجد سرخ ساوه
- مشهد اردهال کاشان
- مسجد جامع کبیر یزد.
گچبری مشبک یا توری
قدیمیترین نمونهی گچبری مشبک، داخل طاقنمای محراب مسجد جامع نیریز و ظریفترین آن، داخل طاقنمای محراب مسجد جامع ارومیه کار شده است. بهدلیل شکنندگی این نوع گچبری سنتی ایرانی، نمونههای بسیار کمی از آن باقی مانده است.
گچبری پته
تمام نمونههای پیدا شده از گچبری پته، به بعد از قرن ۱۴ میلادی تعلق دارند. در این نوع گچبری، کرباس را که نوعی پارچۀ زبر پنبهای است آهار میزنند. بهاینترتیب، کرباس مانند مقوا میشود. بعد، روی آن گچ میکشند؛ سپس رویش گچبری انجام میدهند و آن را روی دیوار میچسبانند.
گچبری لُکه کُلوخی
این روش گچبری که در قرن ۱۹ میلادی از راه قفقاز وارد ایران شد، برجستگیهای زیادی دارد؛ ازاینروست که آن را گچبری کلوخی مینامند. در دورهی ناصرالدین شاه، از این نوع گچبری برای آراستن مجموعهی کاخ گلستان استفاده شد. تزیینات بالای ازارههای ایوانهای رو به جنوب عمارت بادگیر و تزیینات کاخ الماس از این نوع گچبری است.
گچبری تُخْمه کن یا تخمهبری
گچبری تخمهکن، یکی دیگر از انواع گچبری سنتی ایرانی است. در این شیوهی گچبری، از روشی شبیه روش لعابپران در کاشیکاری استفاده میشود. این گچبری را تخمهکن مینامند؛ چراکه برای تنوع، قسمتی از گچبری را که معمولاً وسط نقش بوده، به اندازهی یک عدس جدا میکردند.
هنر گره در گچبری
در همان دورهای که گرهسازی در آجرکاری کاربرد پیدا کرد، استفاده از گره در گچبری نیز شروع شد. محراب مسجد جامع فَریومد، یکی از شاخصترین و نفیسترین نوع گرهکاری در گچبری سنتی ایرانی است.
در گرهکاری و گچبری، نخست، سطح کار را کُرومبندی میکنند تا یک سطح تراز برای اجرای هر نوع اندود ایجاد شود. پس از آن، شمشهگیری میکنند تا سطح به بخشهای کوچکتر تقسیم شود. سپس، زیر کار را با لایهای از کاهگل یا گچوخاک یا گچ اندود میکنند. بعد، لایهای از گچ کشته را که ملات گچ و آب است، روی بخش اندودشده میکشند.
نقش دلخواه را روی کاغذ میکشند؛ بعد بهصورت گرتهزدن، روی سطح گچ مدنظر پیاده میکنند. پس از مشخصشدن طرح، خطوط لازم را بهوسیلهی قلم گچبری میبرند. بعد از پرداخت، گره روی گچ به وجود میآید.
نقوش مُهری
گاهی آجر را نمیتراشیدند؛ بلکه بین دو آجر را با گچ تزیین میکردند. رفتهرفته این شیوهی تزیین پیشرفت کرد و بهکمک سفالهای مهری انجام شد؛ بهاینترتیب که بندهای عمودی دیوار آجری را پهنتر گرفتند. گاهی هم قسمتی از آجر را در امتداد بند عمودی میبریدند؛ سپس شکافهای ایجادشده را با گچ پر میکردند و قبل از اینکه گچ خودش را بگیرد، مهرهای چوبی منقش را روی آن میزدند تا تزیین شود.
نقشهای روی مهرها، شامل طرحهای سادهی هندسی، اشکال گلوبوته و نامهایی چون الله و علی بوده است. پخشبودن متناسب این شکافها در دیوار بنا، ترکیب زیبایی در سطح آن ایجاد میکرده است. در اکثر بناهای بهجامانده از دورهی سلجوقیان و ایلخانیان از نقشهای مهری استفاده شده است.
کُشته بُری
در این شیوه، نخست، سطوح چوب یا آجر یا سنگ را با لایهای گچ میپوشاندند. پس از ترازکردن و خشکشدن این سطح، لایهی نازک دیگری از گچ روی آن میکشیدند. بعد از خشکشدن لایهی دوم، گچکار طرح را روی گچ پیاده میکرد؛ در پایان، نقاشی یا طلاکاری روی طرح انجام میدادند. میزان برجستگی نقشهای این طرح، کمتر از نیم سانتیمتر است. بناهای شاخصی که از این تزیین بهره بردهاند، اکثراً مربوط به دورهی صفویان هستند و عبارتاند از:
- هشتبهشت
- عمارت چهلستون
- عالیقاپو
نکتهی جالب در گچبریهای عالیقاپو این است که فقط یک میلیمتر بین سطح نقش و زمینهی گچی بعضی از تزیینات فاصله است.
کُپْ بُری
کپبری تلفیقی از هنرهای آینهکاری و گچبری است. در این شیوه، قطعهای آینه را بهشکل دلخواه میبُرند و روی لایهی اندوده از گچ که هنوز کاملاً خشک نشده میچسبانند. سپس، با لایهای دیگر، روی آینه را نیز میپوشانند. پس از خشکشدن گچها، آنها را بر اساس طرح اصلی تراش میدهند؛ تا جایی که آینه از زیر گچ نمایان شود. در کپبری از آینههای کوژ استفاده میکنند. از نمونههای زیبای این نوع گچبری در کاخ هشتبهشت اصفهان دیده میشود.
تزیینات گچی با کاشی و شیشه
با توجه به کارکرد بنا، از تزیینات گچی با کاشی یا شیشه استفاده میشده است؛ بهعنوان مثال، گاهی روزنههایی در گچبری ایجاد میکردند و فضای روزنهها را با شیشههای رنگی میپوشاندند. نمونههای زیبای این نوع گچبری سنتی ایرانی را میتوان در بناهای زیر مشاهده کرد:
- ترکیب گچ و کاشی در پیر بکران و مسجد اشترجان
- ترکیب گچ و شیشه در پنجرههای مسجد امام خمینی اصفهان و کلیسای بیدخم اصفهان
- ترکیب گچ و شیشه در خانهی عباسیان کاشان
تزیینات گچی مجوف یا تُنگبری
تنگبری ازجمله آرایههای گچی است که بهویژه در دورهی صفویان در بناهای شاهانه و فاخر کاربرد داشته است. این گونهی تزیینات گچی، بهصورت تُنگ یا صراحی توخالی اجرا میشوند. تنگبری با نامهای کاخ عالیقاپو و بقعهی شیخ صفیالدین اردبیلی پیوند خورده است.
در دورهی صفویان، به اتاقهایی که این نوع گچبری را داشت، «چینیخانه» نیز گفته میشد؛ چراکه ظروف چینی زیبا را در این گچبریهای توخالی قرار میدادند.
تزیینات فتیلهای
مهمترین ویژگی فنی روش فتیلهای در گچبری سنتی ایرانی، نحوهی عملآوری و ساخت خمیر گچ است. هنرمند با اضافهکردن برخی مواد آلی مانند سریش یا سریشم، فرآیند گیرش گچ را کند میکرد تا وقت بیشتری برای تزیین داشته باشد. انتخاب نام فتیلهای به این دلیل است که خمیر گچی را بهشکل فتیله درمیآوردند و روی دیوار میچسباندند؛ بعد، با فشاردادن محکم میکردند. معمولاً زمینهی نقشها را رنگآمیزی و سطح خارجی فتیلهها را طلایی میکردند. تزیینات فتیلهای بناهای زیر، شاخص هستند:
- آثار ایلخانی پیربکران و مسجد جامع اشترجان
- بقعهی سید شمسالدین یزد
- خانهی وثیق انصاری اصفهان
تزیینات گچ با گِل
این شیوهی تزیینی هنوز هم در بسیاری از مناطق ایران کاربرد دارد. در این روش، گچ با گل یا کاهگل تلفیق میشود. این شیوه در انواع مختلف شمشههای گچی تزیینی، ترنج و پشتبغلهای گچی یا قابهای منفرد گچی با زمینههای گلی، در معماری نواحی مختلف رواج دارد، بهخصوص مناطق خشک ایران. اکثر آثار باقیمانده از تزیینات گچ و گل متعلق به دورهی قاجاریه هستند. از نمونههای زیبای کاربرد این شیوه در دو بنای زیر استفاده شده است:
- خانهی داوید، ساختمان مرکزی دانشکدهی مرمت دانشگاه هنر اصفهان
- باشگاه ارامنهی اصفهان در کنار کلیسای وانک
تاریخچهی استفاده از گچ در ایران
کاملاً روشن نیست که از چه زمانی گچ بهعنوان یکی از عناصر کاربردی معماری ایران استفاده شده است؛ اما در بین محوطههای پیش از تاریخ، در تپهی گوران و در لایههای مربوط به هزارهی اول قبل از میلاد، قطعات گچی به دست آمده است. قدیمیترین اثر استفاده از گچ، از هفتتپه به دست آمده که مربوط به در دورهی عیلام است. در آنجا، از گچ بهعنوان ملات بین خشت و پوشش زیر تاق استفاده شده است، مانند بنای آرامگاه تپتی آهار.
دورهی ماد
در حفاریهای «محوطهی مادی باباجان» لرستان نیز آثاری از گچ گزارش شده است.
دورهی هخامنشیان
در دورهی هخامنشیان، گچ برای پوشش ستونهای چوبی استفاده میشده است. تالار معروف به «کاخ خزانه» در تختجمشید، یکی از آثار بهجامانده از دورهی هخامنشی با آرایههایی چنین است. از کاخ شوش متعلق به دورهی هخامنشیان هم قطعهای از گچبری گلهای لاله به دست آمده است. کتیبهای گچی و مقعر نیز در کاخ داریوش یافت شده است. در میان مصالح ساختمانی حفاریهای کاخ اردشیر اول هم قطعاتی از گچ، به رنگهای سبز، خاکستری، آبی روشن و سفید به دست آمده است که برای پوشش دیوارهای خشتی بهکار رفته بودند.
اشکانیان
مدارک بهدستآمده از «کوه خواجه» گواه بر کاربرد گچ روی دیوارهای خشتی است. یافتههای کوه خواجه نشان میدهند که در روزگار اشکانیان، از گچ برای پوشش دیوارهای خشتی استفاده میشده است و روی قسمتهای گچکاریشده را معمولاً با نقوش و تصاویر انسانی و حیوانی، رنگآمیزی و نقاشی و کندهکاری میکردهاند. نمونهی بهدستآمده از کوه خواجه مربوط به قرن اول میلادی است که با طرحهای سادهی هندسی ساخته شده است. این طرحها شامل صلیب شکسته، خطوط مستقیم و دایرههای متداخل است که به شکل زیبایی در هم آمیخته و تکرار شدهاند.
دورهی ساسانیان
هنرهایی در دورهی ساسانیان رونق گرفت که در جلوهبخشی کاخها و تجملات درباری کاربرد داشت؛ معماری، مجسمهسازی و گچبری از این دست هنرها بودند. در زمان ساسانیان، از گچ علاوه بر ساختن ملات بنا و اندود دیوار، در گچبری کندهکاری و گچبری قالبی نیز استفاده میشده است.
بعضی از محققان، وجود فن گچبری قالبی در دورۀ ساسانیان را انکار میکنند؛ اما قطعات گچبری بسیاری از این دوران به دست آمده است که بهطور مشخص، بهروش قالبگیری ساخته شدهاند؛ ازجملهی آنها میتوان به گچبریهای بهدستآمده از «چال ترخان» اشاره کرد. در این گچبریها، تکههای گچبری جداجدا قالبگیری شده، سپس در کنار هم قرار داده شدهاند. این روش شاید بهنوعی جایگزین سنگ و هنر حجاری هخامنشیان بوده است.
نقوش گچبری دوران ساسانیان، همردیف سنگتراشیهای عظیم هخامنشی و از شاهکارهای عصر خود محسوب میشود. در تزیینات گچبری بناها و کاخهای دورهی ساسانیان، ازجمله کاخ تیسفون، نقوش گیاهی استفاده شده است که شامل شاخوبرگ، نقوش پالمت، کنگر، آکانتوس و انار است. محوطههای ساسانیان که آثار گچبری در آنها به دست آمده به شرح زیر است:
- چال ترخان ری
- تیسفون
- تاق بستان
- بیشاپور
- کیش
- فیروزآباد
- قلعه دختر
- سیمره
ویژگیهای عمدهی نقوش ساسانیان:
- تقارن
- تکرار نقش
- طرحهای دومعنایی، مانند درخت زندگی
- استفادهی فراوان از نقوش هندسی، بهخصوص مربع و دایره
- واقعگرایی
- طرحهای گیاهی، مثل پالمت، نقوش کاجی شکل، برگ کنگر، گل لوتوس، خوشههای انگور و برگ مو.
گچبری سنتی ایرانی در دورهی پس از اسلام
در قرون اولیهی پس از اسلام، اصلیترین نگارهی بناها، بهویژه در مسجدها و مدرسهها و کاخها، گچبری بوده است. گچبری در قرون ۱۰ تا ۱۴ میلادی رونق بسیاری داشته و در قرن ۱۴ میلادی، با ساخت «محراب اولجایتو» در مسجد جامع اصفهان به اوج خود رسیده است.
گچبری دوران پس از اسلام، ادامهی گچبری دورهی ساسانیان است. هنر گچبری در دورهی پس از اسلام، از نظر ساخت و روش اجرا، بر هنر گچبری دورهی ساسانیان متکی است. طرحهایی چون «خوشهی انگور» و «برگ تاک»، در گچبریهای هر دو دوره استفاده میشدند؛ اما در دورهی اسلامی، این نقشها از حالت طبیعی خارج شدند و بهحالت برساوشده یا انتزاعی درآمدند و پیچیدهتر و پرکارتر نیز شدند.
نقوش گچبری در ایران پس از اسلام
هنر گچبری درباری در ایران پس از اسلام، از نظر نقوش و نگارهها و مضامین گچبری، متأثر از هنر گچبری زمان ساسانیان بود؛ اما در گچبری مذهبی، هنرمند مسلمان، مفاهیمی چون پرهیز از شرک و بتپرستی و شبیهنگاری را در نظر داشت؛ ازاینرو، هنری میآفرید که با آموزههای دینی منافاتی نداشته باشد. چنین بود که نقش گلوبتههای طبیعی، بهصورت گلوبتههای اسلیمی درآورده میشد. در این دوره، هنرمندان به کتیبهنگاری آیات قرآنی متمایل شدند که در خدمت توحید و دین اسلام بود وبهعنوان وسیلهای تبلیغاتی استفاده میشد.
• نقوش هندسی
در قرن ۷ میلادی، بیشتر از نقوش هندسی برای تزیین استفاده میشد. ازجملهی این نقوش میتوان به این نمونهها اشاره کرد: خطوط مستقیم، صلیب شکسته، دایره، رشتههای مرواریدی، گرهسازیها و آژدکاریها.
• نقوش اسلیمی
نقوش اسلیمی برگرفته از عناصر طبیعت است و بهمنظور اجتناب از شبیهنگاری و طبیعتگرایی، آنها را انتزاعی کردهاند. نقوش اسلیمی شامل «اسلیمیهای دهناژدری»، «شاخوبرگ تاک»، «برگ کنگر» و «گلوبوته» هستند.
نقوش حیوان و پرندگان
نقش حیواناتی چون اسب، اژدها با دم طاووس، اردک و سیمرغ در گچبریهای پیش از اسلام استفاده شده است. در گچبریهای دوران پس از اسلام، از نقوش حیوان و انسان کمتر استفاده شده است. نقوش انسانی با مضامین شکار و بزمورزم، در ترسیم صحنههای درباری و شاهزادگان و اشراف ایجاد میشده است.
کتیبهها
یکی از انواع گچبری سنتی ایرانی از قرن ۱۰ میلادی، کتیبههای کوفی تزیینی است. در اسلام، اهمیت ویژهای به هنر خوشنویسی داده میشود؛ یه این دلیل، هنر خوشنویسی، جایگاه ویژهای در تزیینات گچبری پیدا کرده است. کتیبههای گچبری نیز مانند خطوط نوشتاری کتابها، سیر تحولی و تکاملی خود را طی کردهاند.
خطوط زیبایی مانند «کوفی گلدار»، «کوفی گلوبرگدار»، «کوفی مشجر»، «کوفی بنایی»، «کوفی معقد»، «نسخ»، «ثلث» و «نستعلیق»، ازجمله خطوطی هستند که در کتیبههای گچبری کاربرد داشتهاند.
کاربرد رنگ در گچبری
از دوران اشکانیان، گچبریهای رنگی در آرایههای معماری به کار رفته است. از نخستین قرون پس از اسلام، رنگآمیزی یکی از شیوههای تزیین محرابها بوده است؛ ولی تاریخ دقیقی از کاربرد اولیهی آن در دست نیست.
با بررسی آثار باقیمانده، میتوان گفت که کاربرد رنگ، از اواخر قرن ۸ میلادی مشهود است. در قرنهای ۸ و ۹ میلادی، از رنگ در تزیین محرابها استفاده میشده است و رنگهای لاجوردی، آبی، سبز، قرمز، قهوهای و زرد بیشترین کاربرد را داشتهاند. در دوران سلجوقیان، رنگ آبی بیشتر از بقیهی رنگها برای زمینهی نقوش یا کتیبهها استفاده میشده است. در دورهی ایلخانیان، اهمیت و کاربرد رنگ بیشتر شد. استفاده از رنگهای سفید، آبی روشن، آبی سیر، زرد، قرمز و سبز، در عهد ایلخانیان و در تکنیکی که «برجستهکاری بلند» نامیده میشود، مشاهده و گزارش شده است.
گچبری در بناها بر اساس سبکهای معماری ایرانی
شیوهی خراسانی
در قرون اولیهی پس از اسلام، تا اواسط سدهی ۱۰ میلادی، شیوهی خراسانی رواج داشت. بر اساس این شیوه، نقوش گچبری ساده و بیپیرایهای کندهکاری میشد که شیر و شکری بودند. از نمونههای گچبری این دوره میتوان به مسجد فهرج و تاریخانهی دامغان و ری و نیشابور اشاره کرد.
شیوهی رازی
از قرن ۱۰ تا ۱۳ میلادی، معماری سبک رازی در ایران گسترش پیدا کرد. در گچبری بهشیوهی رازی، نقوش اسلیمی متنوع و گچبریهای مطبق و توخالی و درهمپیچیده به کار گرفته میشد. نمونههای آن در مسجد اشترجان و محراب مقبرهی پیر بکران دیده میشود.
شیوهی آذری
این سبک معماری تکاملیافتهی شیوهی رازی است و تا دورهی صفویان در بناها استفاده میشده است. «پوپ» که در زمینهی هنر ایرانی تحقیق کرده و آثار ارزشمندی دارد، این دوره را «قرن گچ» مینامد؛ چراکه آثار بینظیری از گچبری سنتی ایرانی این دوره بر جای مانده است. در این دوره بود که آژدهکاری یا لانهزنبوری گسترش بسیار یافت. شیوههای برجسته و برهشته نیز کاربرد زیادی در شیوهی آذری داشت.
شیوهی اصفهانی
این سبک معماری، از دورهی صفویان تا عصر قاجاریه رواج داشته است. در این سبک، بهطور گسترده در اکثر بناهای فاخر، از شیوهی معرق گچی یا گچتراش و گچبری رنگین استفاده شده است. ازجملهی آنها میتوان به مسجد شیخ لطفالله، عمارت عالیقاپو و بقعهی شیخصفی اشاره کرد.
شیوهی جدید
روش جدید، از زمان قاجاریه تا امروز رواج دارد. در دورهی قاجاریه، بهعلت سفرهای متعدد پادشاهان به اروپا، فنهای گچبری جدیدی مانند کلوخی رایج شد.
چند اصطلاح در گچبری سنتی ایرانی
آبجمعکردن گچ: اصطلاحی است در ساخت گچ. هنگامی که گچ با آب آمیخته میشود، بهسرعت آن را جذب میکند؛ پس از آن، برای مصرف آماده است.
گچ کُشته: گچی که در اثر زیاد بههمزدن در آب ساخته میشود یا گچی که هنگام آمیختن، سیراب شده باشد. برای ساختن گچ کشته، نخست گرد گچ را از الک تخت میگذرانند تا پودر بسیار نرمی به دست آید. سپس، به آن بهقدری آب میافزایند و هم میزنند تا کشته شود. این گچ برای اندود رویه و سفیدکاری استفاده میشود.
گچ کشته و زنده: مخلوط آب با گچ الکشدهی خشک و مقداری گچ کشته. این گچ برای ترمیم و لکهگیری سطوح گچبری استفاده میشود.
آژدهکاری: به نقوشی میگویند که از تکرار یک یا چند فرم هندسی توخالی نظیر مثلث، ششضلعی و دایره ایجاد میشود و آنها در کنار هم، طرح مشبک را ایجاد میکنند. این شبکهها را گاه روی سطح تخت گچ، گاه روی نقوش اسلیمی گل یا بر موتیفهای مختلف ایجاد میکنند. شروع بهکارگیری این تکنیک را قرن یازده میلادی دانستهاند.
اسپر: به قابی که درون آن گچبری شده باشد گویند.
استخوانبندی: اسکلت کار گچبری را استخوانبندی میگویند که عبارت است از زیرکارسازی یا زیرسازی برای گچ بوم، با کشیدن لایهای گچ برای تزیین.
لَندنیسازی: نقاشی روی گچبریهای مدرن، مانند فرنگیسازی را لندنیسازی میگویند.
پیچ: به نوارهای مارپیچ روی ستونهای گرد گفته میشود. غالباً برای انتقال طرح روی ستونهای گرد، از کاغذ و گرتهزنی استفاده نمیشود و گچبر بهصورت ذهنی، نقش را روی ستون پیاده و اجرا میکند.
برگ چدنی: اشکال برگمانند درشت و پیچدار که بهفراوانی در گچبری معاصر یافت میشوند.
گچ تَراش: این نوع گچ پیشساخته، از ترکیب گچ و رنگهای مختلف به دست میآید. روش کار همانند کاشی معرق است. در این تکنیک، گچ را با رنگهای مختلف میآمیزند؛ سپس از هر رنگ، شکلهای دلخواه به وجود میآورند و در قسمت مدنظر نصب میکنند. پس از آن، پشت آنها را با دوغاب گچ پر میکنند. روش دیگر کار به این ترتیب است که قطعات گچ را روی زمین میچینند و طرح را به وجود میآورند. بعد، پشت آنها را دوغاب میریزند و پس از خشکشدن، با استفاده از ملات گچ، در قسمت تعیینشده نصب میکنند.
گچی مقرنس: از زیباترین تزیینات در هنر گچبری سنتی ایرانی است که از اشکال هندسی آویخته و سهبعدی تشکیل شده است. این نوع گچبری، در زیر پوشش اصلی طاقها و ایوانها و کنجهای بنا و نیز در حاشیهی سقفها به کار میرود.
دور قلاب: گچبری دور لوستر و چراغ سقف که معمولاً در مرکز سقف طراحی میشود. علت نامگذاری آن، قلاب موجود برای آویزانکردن چراغ است.
رو دَرز: گچبری در محل اتصال قطعات آینه یا شیشههای رنگی را گویند که از ظریفترین انواع گچبری است. از این تکنیک گچبری برای پوشاندن درزها استفاده میشود. رو دزر طرحهای بسیار ظریف و ریزی دارد و مهارت زیادی برای اجرا میطلبد. گچبری روی درز با گچبری روی آینه متفاوت است.
گَرتِه زَنی: گرتهگیری، گردهگیری یا گردهبرداری، مرحلهای در گچبری است که طی آن، ابتدا طرح دلخواه را روی کاغذ رسم میکنند، سپس، خطوط اطراف طرح را سرتاسر سوزن میزنند. بعد، آن را روی دیوار مدنظر میچسبانند و کیسهای که گردهی ذغال در آن است، روی خطوط سوراخ میفشارند. گردههای ذغال داخل سوراخها مینشینند؛ بهطوریکه وقتی کاغذ را از روی دیوار بردارند، خطوط طرح بر دیوار میماند. این عمل را گرتهزنی مینامند و کاغذ طرح را کاغذ گرتهگیری میگویند.
پرسشهای متداول
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
گچبری سنتی چیست؟
گچبری سنتی ایران، یکی از هنرهای وابسته به معماری است که در هر مکان و هر دورهی زمانی، شکل و شیوهی مخصوص به خود داشته و در طول تاریخ ایران، همیشه رایج بوده است. هنرمندان ایرانی، از گچ که مادهای سبک و در دسترس بوده، برای اندود یا تزیین بناها استفاده میکردند. در روش سنتی، دست و ذهن گچکار است که تمامی نقشونگارها را بر چهرهی بنا مینشاند. نقش از دل هنرمند برمیآید و بر دیوار مینشیند.
انواع گچبری کدام است؟
اکنون گچبری ایرانی به دو دستهی گچبری مدرن و سنتی تقسیم میشود. گچبری سنتی ایران، نقوش و روشهای مختلفی در ساخت و اجرا دارد که عبارتاند از: گچبری مجوف، مقرنس، کببری، شیشهبری، شیر شکری، زِبْرِه ، معرق، برهشتهکاری، مُهری، تخمهکن، تلفیق گچ وشیشه، مشبک، پته، لکه یا کلوخی، تخمهدرآوردی یا الوان، برجسته، برهشته و گچوگل.
ابزارهای گچبری دستی کداماند؟
در گچبری دستی، از ابزارهایی مانند کاغذ طراحی، خطکش، مداد، پرگار، گونیا، کاردک، زغال، چوب، انواع دَمبُر، بومخار، نقالی، ابزار کشو، وردنگی، قلم قاشقی و شمشه استفاده میشود.
از چه زمانی از گچبری پیشساخته استفاده شد؟
گچبری پیشساخته از زمان ایلخانیان استفاده میشد؛ در زمان قاجاریه، استفاده از آن به اوج خود رسید. در روش پیشساخته، خمیر گچ را در قالبهایی یکتکه یا چندتکه که نقش منفی نقوش بــر بدنهی داخلی آنها نقر شده باشد، ریختهگری میکنند. پس از گذشت زمان لازم برای گیرایش گچ، قطعات گچی را از قالب خارج و در محل مدنظر نصب میکنند. نمونههای شاخص این نوع تزیینات را میتوان در آثار مجوف ایلخانیان و صفویان و در ستونسازیهای قاجاریه مشاهده کرد.
سلام
تصویر اولی از کدام بنا هستش؟ خیلی زیباستتت
محراب الجایتو در مسجد جامع اصفهان که مربوط به دوران ایلخانیانه – قرون 13 و 14 میلادی.