منشا رشته هنری نقاشی زیر لاکی در ایران به اواخر دوره صفویه باز می گردد دو تا دوره های زندیه و قاجاریه ادامه می یابد. هر چند که کارهای زیر لاکی نخستین بار از زمان ظهور مغولان (سده سیزدهم میلادی) در عرصه تاریخ و حتی پیش از آن مطرح گردید، لیکن ورود این کارها در ترکیب با نقاشی از دو سده پیش به عنوان رشته ای مستقل پا به میدان هنرهای ایرانی گذاشت.
بن مایه های مشترک و مورد پسند استفاده شده بر روی جلدهای کتاب های دوره صفویه عبارت بودند از تفرج درباریان در طبیعت، شکار، نبرد حیوانات، طبیعت، انگاره های هندسی، طرح های گل و گیاه و اسلیمی های متنوع.
اشیا و اسلوب های مورد استفاده در نقاشی زیر لاکی
اشیای مورد استفاده این هنر عبارت بودند از قلمدان ها، قاب آیینه ها و جعبه های جواهر. هنرمندان این رشته پس از طی مراحل مختلف از خمیر کاغذ یا ورقه های فشرده کاغذ، مردم پسند ترین اشیای طلاکوب و لاک خورده زمان خود را می ساختند.
در اصل، سه اسلوب متفاوت در نقاشی زیر لاکی بر روی قلمدان ها به کار گرفته می شدند:
- مناظر تصویری متاثر از هنر غربی،
- طرح گل و مرغ در طبیعت، و
- ترکیبی که منحصرا از طوماری های گل و گیاهی و مارپیچی توام با شاخه های پرشکوفه استفاده می کرد.
سیر تحول نقاشی زیر لاکی در دوره های مختلف تاریخی
بن مایه ها، مضمون ها و ترکیب های مورد استفاده هنرمندان صفوی غالبا در طی سلسله های بعدی به شکل های جدید و بدیعی به کار گرفته می شدند. پس از حمله مغولان و در طی دوره نادرشاه افشار، این هنر به نوعی باقی ماند و با ورود سایر اشیا شکوفا شد. این اشیا عبارت بودند از جعبه های بیضوی و مدور، جعبه های جواهرات، قاب های در و پنجره، تیرهای چوبی سقف و غیره که نقاشی زیر لاکی بر روی آنها انجام می شد.
تغییرات اعمال شده در هنر دوره افشاریه جزئی بودند: شکل پوشاک، کلاه مردانه نادری و تناسبات فربه تر زنان از موردهایی بودند که تفاوتی محسوس داشتند.
تحولات این هنر در دوره زندیه
در دوره زندیه و مقارن با دوره کریمخان زند، هنرمندان شیراز به سبک جدیدی دست یافتند. به طور کلی، آنها زنان را با صورتهای گرد، گونه های پر، چشمان درشت آهویی و موی از میان فرق باز کرده می کشیدند. زنان کاملا فربه با بالا پوش های نازک و نیمه شفاف یا با پارچه های سنگین قلابدوزی شده دارای طرح محرماتی، شلوارهای گشاد و نیم تنه های بلند و کمر تنگ نشان داده می شدند.
کلاه های تنگ و کوچک یا نیمتاج هایی بسته شده به چارقد نیز زینت بخش سرهای آنان بود. صورت های مردان کاملا تراشیده و گرد بودند. پوشش سر مردان عبارت بود از عمامه های بلند زندی، کلاه های پوستی یا کلاهک های بی لبه چسبانی که چند رشته مو از دور آن بیرون گذارده می شد. جامه مردان معمولا جبه ای چسبان و بلند، کمری شال بسته و آستین های دراز بود. جثه های ایشان کوتاه و چهار شانه تصویر می شد.
تحولات این هنر در دوره قاجار
دوره قاجار دو اسلوب بود که به گذار از مکتب زند به قاجار کمک می کرد:
- سبک بنیادین زند که دو پادشاه نخست سلسله قاجار (آقا محمد خان و فتحعلی شاه) را به تصویر می کشید.
- دسته بندی خاص افراد و عنصرهای تصویری در توصیف مضمون هایی چون “خانواده مقدس با پطرس قدیس“ يا “شیخ صنعان و دختر ترسا”.
بعدها در زمان فتحعلی شاه ، هنگامی که هنرمندان از حمایت سخاوتمندانه دربار برخوردار شدند، نخستین اسلوب انتقالی به سبکی با شکوه تر و تجملاتی تر مبدل گشت. اما او بیشتر به خلق دست نوشته های هنرمندانه توام با نقاشی های زیر لاکی علاقمند بود . نوه پسری او، محمد شاه، موجب پیشرفت شایانی در این رشته هنری نگردید.
پس از مدت زمانی، سه جنبش هنری برای مدت مدیدی در راستای تعریف اسلوب های خاصی گام برداشتند که تا پایان دوره قاجار به طول انجامید. اما در حدود اواخر سلسله قاجار بود که سبک تزیینی، ترکیبی و امپرسیونیستی اساسا مبدل به اسلوب غالب گردید.
ویژگی های برجسته ای که در این سبک به آسانی قابل تشخیص هستند عبارتند از : طوماری های طلاکوب، شکوفه های فندق، آهوان و طوطی ها در درون شمسه ها، زندگی روستایی در دو سوی قلمدان ها و شاخه های آزاد گل ها که چند نمونه از تمامی این ویژگی ها هستند. یک ویژگی دیگر معرفی مردان و زنان در جامه های آخرین مدهای زمان اروپا بود.
تاثیر اروپا در تحولات نقاشی زیر لاکی در ایران
متاسفانه علیرغم تعداد زیاد هنرمندان، مکتب ها و سبک های شخصی، نقاشی های زیر لاکی این دوره را می توان حائز ویژگی نامناسب و غیرمنطقی فرهنگ کلی غربی و بن مایه سنتی ایران برشمرد. معمولا بن مایه های مختلف، موردهایی نظیر “ماجراهای عاشقانه بهرام گور و آزاده”، “مریم عذرا و کودک مسیح“, “روز داوری” , تمثال های درویش ها و صوفیان و نیز امامان و ….. بودند.
در حدود اواخر سده نوزدهم میلادی، قلمدان ها مردم پسند ترین اشیا در بین هنرمندانی بودند که نقاشی های زیر لاکی انجام می دادند، اما سایر اشیایی که مزین به نقاشی زیر لاکی می شدند نیز وارد این حوزه هنری شدند، مانند جعبه های لوازم سلمانی ها، جا عینکی ها، رحل ها، انفیه دان ها، صندوق ها، جا پودری ها، جعبه های ساز، جعبه های ورق گنجفه، جعبه های لوازم آرایش، خط کش ها، گهواره ها و قلیان ها.
فن آوری های حاصله
تحول عمده حاصله در این دوره، استفاده فزاینده هنرمندان از فن آوری های ابزاری و میان بری هایی در طرح های اصلی بود. به عنوان مثال، به محض این که هنرمندی با کمک خطوط دیگر طرح کلی را پیاده می کرد، تکمیل ترکیب بندی با روش خاكه زغال پاشی به انجام می رسید تا این کار با سهولت و سرعت بیشتری تحقق گیرد.
نکته مهم دیگر درباره ساخت قلمدانها این واقعیت بود که تصویرگران، طراحان گل و بوته و اسلیمی ها و طلا کوبان همگی با یکدیگر در ساخت یک قلمدان همکاری می کردند. به طور کلی، نقاشی زیر لاکی بازتابی از تحول های روش شناختی در رشته های اصلی هنر در ایران بود که البته در مقیاسی کوچکتر انجام گرفت.
بدون شک این تحول ها یا ناشی از شکل اشیای مزین به نقاشی زیر لاکی و ماهیت مقلدانه آنها بودند، یا حاصل افزایش تقاضا ها که منتج به فن آوری های ابزاری جهت تولید انبوه آنها گشتند.