پیش از معرفی موسیقی سنتی ایرانی، لازم است واقعیتهایی را در نظر بگیریم. موسیقی هر کشوری مانند آینهای است که در آن، موقعیت اجتماعی و تغییر احوال و فراز و فرودهای آن جامعه پدیدار است. هنرهای زیبا، نشان از احساسات و اخلاقیات مردمان دارند و ازآنجاکه ملتها ترجیحات گوناگونی دارند، هنرهای آنها نیز باهم متفاوت است.
موسیقی اصیل ایرانی که با عنوان موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کلاسیک ایرانی نیز شناخته میشود، شامل دستگاه (سیستم اسلوب موسیقیایی)، ملودی (آهنگ) و آواز است. این نوع موسیقی که پیش از مسیحیت وجود داشته و بیشتر بهصورت سینهبهسینه به دوران ما رسیده، یکی از جلوههای بارز فرهنگ ایرانی است. جالب اینکه دلنشینترین و راحتترین بخشهای آن تا به امروز باقی ماندهاند.
موسیقی ایرانی بر موسیقی بیشتر نواحی آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان، آذربایجان، ارمنستان، ترکیه و یونان تأثیر گذاشته و هرکدام از آنها نیز در شکلگیری موسیقی ایرانی نقش داشتهاند. باربد، نکیسا و رامتین مشهورترین موسیقیدانهای ایرانی در ایران قدیم بودند.
ردیف که بهمعنای نظم است و مجموعهای از چندین مثال ملودیک سنتی را شامل میشود، در مهر۱۳۸۸ بهعنوان اولین میراث مستقل ایرانی در فهرست میراث جهانی ناملموس یونسکو ثبت شد.
حکاکیهای روی دیوارهای غارهای باستانی نشان میدهند که ایرانیان از همان ابتدا به موسیقی علاقهمند بودهاند. موسیقی سنتی ایرانی، آنگونه که در کتابها به آن اشاره شده، بر موسیقی جهان تأثیر گذاشته است. پایهی نت موسیقیایی جدید اروپا بر اساس اصول و قوانین محمد فارابی، دانشمند و موسیقیدان ایرانی است.
موسیقی سنتی ایران، مجموعهای از آوازها و نغمههاست که در طول قرنها در این کشور به وجود آمدهاند و بازتابدهندهی اخلاقیات ایرانیان هستند. به بیان دیگر، زیبایی و شکل خاص موسیقی ایرانی، شنونده را به فکرکردن و دستیافتن به دنیای غیرمادی فرامیخواند. افزون بر این، اشتیاق و ضربات این موسیقی، ریشه در روح باستانی و حماسی ایرانیان دارد و شنونده را به حرکت و تلاش وامیدارد.
موسیقی سنتی ایرانی از دوازده مقام تشکیل شده است؛ هفت مقام از آنها مستقلتر از باقی مقامها هستند و «دستگاه» نامیده میشوند. پنج مقام دیگر وابسته هستند؛ آنها قسمتی از دستگاه به حساب میآیند و «آواز» نامیده میشوند. علاوه بر هفت دستگاه و پنج آواز، ۲۲۸ گوشه نیز مدلهایی برای موسیقیدانان و خوانندگان هستند.
نگاهی اجمالی به تاریخ موسیقی ایرانی
از سرگذشت موسیقی ایرانی در عهد باستان اطلاعات چندانی در دست نیست. تنها میدانیم که در دربار هخامنشیان و ساسانیان موسیقی نواخته میشده و جنبهی مجلسآرایی و آیینی داشته است. باربد و نکیسا دو نوازندهی ایرانی عهد باستان هستند. با ورود اسلام به ایران و هرجومرج در ادارهی کشور، موسیقی از تک و تا افتاد و ناامید به گوشهی انزوا خزید. تا عهد صفوی نیز چندان رونقی در این هنر دیده نمیشود.
در قرن چهارم تا نهم قمری موسیقی جنبهی علمی به خود گرفت و بزرگانی چون بوعلیسینا و فارابی دربارهی آن کتاب نوشتند.
در عهد قاجار تلاشهایی برای بازیابی موسیقی سنتی ایران انجام شد. مثلاً به دستور ناصرالدین شاه، ردیف موسیقی ایرانی توسط موسیقیدانان آن دوران تدوین شد. با وجود این تلاشها، سالها غریبی موسیقی باعث شد تا حلقههای گمشدهی بسیاری در ردیف ایرانی وجود داشته باشد. در دورهی پهلوی آموزش موسیقی رواج بیشتری یافت و هنرستانهایی برای آموزش این هنر ایجاد شد. در این دوره، موسیقی غربی نیز به ایران راه یافت.
موسیقی سنتی ایرانی راه پر فراز و نشیبی را تا به امروز طی کرده است و چونان آینهای منعکسکنندهی عواطف مردم ایران است. مردم شادیها و غمهای خود را در پس این نواها و سازها واگویه میکنند.
دورههای مهم موسیقی سنتی ایرانی
موسیقی ایرانی در طول دو دورهی مهم و اصلی، پیشرفت کرده است:
اولین دورهی پیشرفت موسیقی ایرانی
آثار موسیقیایی دانشمندان برجستهی ایرانی مانند ابوعلی سینا، فارابی، قطبالدین شیرازی و عبدالقاهر مراغهای نشان میدهند که موسیقی ایرانی تا میانهی قرن ۱۵ میلادی جنبهای علمی داشته؛ اما پس از آن، بهدلیل اوضاع خاص اجتماعی و مذهبی در ایران، توجه چندانی به موسیقی نشده است. در این دوران، هیچکس اثر چشمگیری در موسیقی از خود به جا نگذاشته که حکایت از ناامیدشدن هنرمندان دارد.
این وضعیت تا پایان دوران صفویان که حکومتشان بر پایهی تفکرات مذهبی سرسختانه بود، ادامه یافت. بهدلیل بینظمیهایی که در پی سقوط صفویه به وجود آمد، وضعیت موسیقی در دوران افشاریه تغییر چشمگیری نکرد.
البته شواهد تاریخی نشان میدهد که نادرشاه به موسیقیدانان علاقهمند بوده است؛ اما نوعی از موسیقی که در دوران او نواخته میشد، اصیل و سنتی نبود و هدف اصلی از نواختن آن، تفریح و خوشگذرانی بود. در دوران زندیه، امنیت و رفاه اجتماعی در ایران افزایش یافت و مردم دوباره به موسیقی روی آوردند. مشتاقعلیشاه و پریخان، موسیقیدانان برجستهی این دوران بودند.
در دوران قاجاریه، موسیقی در ابعاد مختلف، ازجمله بُعد مذهبی پیشرفت کرد. در میان هنرمندان این دوره میتوان به سیداحمدخان اشاره کرد. او اولین خوانندهی ایرانی بود که آوازهای خود را روی گرامافون ضبط کرد. قلیخان هنرمند دیگری بود که تعزیه اجرا میکرد و آواز دشتی نیز میخواند.
پس از تأسیس دارالفنون و استخدام مربیان موسیقی و مدرسان اروپایی، موسیقی ایرانی شکل تئوریک و علمی به خود گرفت. در کلاسهای تئوری موسیقی که انتشارات دارالفنون برگزار میکرد، اساتید اروپایی به دو زبان فرانسه و فارسی تدریس میکردند.
دومین دورهی پیشرفت موسیقی ایرانی
دورهی دوم پیشرفت موسیقی ایرانی، در دوران مدرن بود. در دوران پهلوی، بنیادهای فرهنگ غربی وارد موسیقی ایرانی شدند و شکلهای جدیدی از موسیقی تولد یافتند. فاصلهی میان مردم و موسیقی سنتی بهقدری افزایش یافت که در دههی ۱۹۶۰ میلادی، مردم در حال فاصلهگرفتن از موسیقی سنتی ایرانی بودند.
بهگفتهی موسیقیدانان، رضاشاه موسیقی ملی ایران را به موسیقی اروپایی ترجیح میداد؛ اما معتقد بود که موسیقی اروپایی برای پیشرفت کشور بهتر است. رضاشاه سیستمهای موسیقی را تغییر داد؛ همین امر موجب شد که در دوران حکومت وی، تعداد درخور توجهی موسیقی نظامی ساخته شود.
عوامل تشکیلدهنده موسیقی سنتی ایرانی
ردیف
اول از همه باید گفت که ردیف موسیقی امروز، از دوران علیاکبر فراهانی، نوازندهی مشهور تار و سهتار به جا مانده است. امیرکبیر، وزیر اعظم ناصرالدین شاه قاجار، برای گسترش و انتشار موسیقی ایران علیاکبر فراهانی را به دربار فراخواند.
سپس، غلامحسینخان، برادر علیاکبر، این نوع موسیقی را به میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، دو پسر علیاکبرخان، آموزش داد. میرزا حسینقلی و میرزا عبدالله، این موسیقی را بهشکل مثالهای ملودیک دستهبندی کردند. امروزه این دستهبندی بهنام «ردیف موسیقی» در فارسی شناخته میشود.
در واقع، ردیف مجموعهای از مثالهای ملودیک در موسیقی سنتی ایرانی است که تقریباً شبیه رپرتوار در موسیقی غربی است. مجموعهی ردیفها نیز مجموعهای از مثالهای ملودیک است که ملودیها (گوشهها) را در تعدادی فضای آهنگین مختلف بهنام «دستگاه» نظم میدهند.
گردآوری و تدوین ردیف در شکل کنونی آن، از اواخر دوران زندیه و ابتدای دوران قاجاریه آغاز شد. در ابتدای دورهی قاجار، سیستم ملودیک مقام، جای خود را به سیستم ردیف و هفتدستگاه داد و پنج آواز، جای چندین مقام را گرفت.
میتوان خاندان فراهانی (میرزا عبدالله و حسینقلی و علیاکبر فراهانی) را بهعنوان اولین راویان ردیف معرفی کرد.
امروزه، ردیف دو کارکرد اصلی دارد:
- بهمانند نمونهای آموزشی، امکان تجزیهی رپرتوار به گوشههای مقدماتی را به دانشجویان میدهد؛
- الگویی است که هر نوازنده میتواند خلاقیتهایی در آن ایجاد کند؛ چراکه موسیقی سنتی ایران بسیار بداههگرا و خلاقانه است.
دستگاه
در موسیقی سنتی ایرانی به مجموعهای از چند نغمه (گوشه) که کنار هم قرار بگیرند، دستگاه گفته میشود. گوشهها با هم در گام، کوک و فواصل نت همآهنگی دارند.
اکثر موسیقیدانان، موسیقی سنتی ایرانی را به هفت دستگاه تقسیم میکنند؛ درحالیکه برخی آن را در دوازده دستگاه نظم میدهند. رایجترین دستهبندی، هفت دستگاه و پنج آواز است. هفت دستگاه ردیف موسیقی سنتی ایران عبارتاند از:
- دستگاه شور
- دستگاه سهگاه
- دستگاه چهارگاه
- دستگاه راستپنجگاه
- دستگاه همایون
- دستگاه ماهور
- دستگاه نوا
گوشههایی که تشکیلدهندهی دستگاهها هستند نیز هرکدام نام خاص خود را دارند. مثلاً گوشههای تشکیلدهندهی دستگاه سهگاه بدین ترتیباند: درآمد سهگاه، زنگ شتر، جغنایی، کرشمه، شاه ختایی، مثنوی، زابل، نفیر، مسیحی، مویه، بستهنگار، مخالف، نغمه، حزین.
اصل موسیقی سنتی ایرانی بر پایهی بداههنوازی است و نوازندهی ایرانی باید به دستگاه و گوشههای آن تسلط کافی داشته باشد تا بتواند بخواند و بنوازد.
هر دستگاه، توالی پردههای مختلف یا نواهای کامل موسیقی ایرانی است که احساسات خاصی در شنونده برمیانگیزاند. در واقع، دستگاه نوعی ملودی است که نوازنده از آن بهعنوان پایهای برای قطعهی بداههی خود استفاده میکند. هر دستگاه شامل چند گوشه است.
آواز
آواز بخش صوتی غیرمتریک و بدون فرم و نوع در موسیقی ایرانی است و اغلب بخشی از دستگاه به حساب میآید؛ درنتیجه، میتوانیم آن را زیرمجموعهای از دستگاه یا دستگاه ثانویه بنامیم. بهطور مثال، آواز دشتی به دستگاه شور تعلق دارد. موسیقی سنتی ایرانی از پنج آواز تشکیل شده است که عبارتاند از:
- آواز ابوعطا، از متعلقات دستگاه شور
- آواز بیات ترک (بیات زند)، از متعلقات دستگاه شور
- آواز افشاری، از متعلقات دستگاه شور
- آواز دشتی، از متعلقات دستگاه شور
- آواز بیات اصفهان، از متعلقات دستگاه همایون.
امروزه مانند تمام دورانهای تاریخ، موسیقی سنتی ایرانی به نقش معنوی خود ادامه میدهد و برخلاف موسیقی فولکلوریک و عامهپسند، بیشتر به طبقهی روشنفکر و برجستهی جامعه تعلق دارد.
ازآنجاکه در ایران، گروههای قومی و فرهنگهای مختلفی وجود دارند، هرکدام نیز آوازهای محلی خود را دارند؛ بهطور مثال، موسیقی مردمی آذربایجان، گیلان، خراسان، بختیاری، کردستان، شیراز و بلوچستان، نهتنها از نظر ملودی، بلکه از نظر لهجه نیز بسیار متفاوتاند. آوازهای محلی ایران سرشار از دیدگاههای موسیقیایی هستند.
تحریر
تحریر شناسنامهی آواز ایرانی و همراه همیشگی موسیقی سنتی ایرانی است که آن را کاملاً یگانه کرده است. اجرای تحریر چالش اصلی هر خوانندهی تازهکاری خواهد بود.
تحریر صدایی آهنگین است که خواننده برای اجرای آن با کمک ماهیچههای حنجرهاش صدا را بهسرعت قطع و وصل میکند. صدای تحریر در داخل حنجره (پایینتر از حلق) شکل میگیرد و حالت آن از نظر جنس و کیفیت صدا، بر اساس تکنیک خواننده متفاوت است. بسیاری تحریر را تقلیدی از صدای پرندگانی چون بلبل دانستهاند. تحریر دارای انواع مختلفی است که انتخاب آن به دستگاه آوازی و سلیقهی خواننده بستگی دارد.
برخی از انواع تحریر عبارتاند از: تحریر چکشی در شیوهی علیخان نایبالسلطنه؛ تحریر مقطّع در شیوهی عارف قزوینی؛ تحریر زیر و رو در شیوهی طاهرزاده؛ تحریر غنه در شیوههای عارف قزوینی، امیر قاسمی و ابوالحسن اقبال آذر؛ تحریر بلبلی در شیوههای سیداحمدخان، ظلی و اقبال آذر.
سازهای موسیقی ایرانی
در دورانهای مختلف تاریخ، ایرانیان از سازهای موسیقی گوناگونی استفاده کردهاند. در اینجا به دستهبندی کلی سازهای ایرانی میپردازیم:
- سازهای بادی مانند نی، سرنا، کرنا و نیانبان
- سازهای زهی مانند کمانچه، عود، رباب و تار
- سازهای کوبهای مانند دهل، دایره، طبل و تنبک
- سازهای زهی زخمهای مانند سنتور منحصربهفرد ایرانی.
ما در «دستی بر ایران» پستهای بسیاری برای معرفی مبسوط سازهای ایرانی منتشر کردهایم. در ادامه میتوانید با نظری گذرا به این سازها، اندکی با آنها آشنا شوید:
تار
مرتضی حنانه معتقد بود که تار ساز ملی ایرانیان است. روحالله خالقی در کتاب سرگذشت موسیقی چنین مینویسد: «تار، سازی ساخته و پرداخته بر مبنای ذوق و هنر ایرانی است. منحنی و قوسهای این ساز، در خوشنویسی، مینیاتور و معماری ایرانی نیز وجود دارد.»
تار از سازهای زهی ایرانی است که به احتمال بسیار، تغییریافتهی تنبور باشد. در نقاشیهای بهجامانده از عهد صفویه و زندیه، تار آشکارا دیده میشود. تار از عهد باستان تغییرات بسیاری یافته است و آخرین تغییر را مرحوم درویشخان در این ساز ایجاد کرد. وی سیم ششم را به این ساز افزود که باعث بهبود دامنهی صوتی آن شد. تار از مرزهای ایران فراتر رفته است و در کشورهای ارمنستان، تاجیکستان، افغانستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان نیز رواج دارد.
علیاکبرخان فراهانی، میرزا عبدالله، آقا حسینقلی، درویشخان، علینقی وزیری، علیاکبر شهنازی، عبدالحسین شهنازی، حسین علیزاده و کیوان ساکت از نوازندگان بهنام ساز تار هستند.
دوتار
دوتار یکی از سازهای مضرابی موسیقی سنتی ایرانی است و همانطور که از نامش پیداست، دو تار یا سیم دارد. دوتار را با ناخن مینوازند. دوتار کاسهای گلابیشکل، دستهای بلند و دو رشته سیم دارد.
دوتار پیشینهای چند هزار ساله دارد. امروزه دوتار در مناطق مختلفی نواخته میشود که خراسان بزرگ و نواحی ترکمننشین از نواحی اصلی دوتارنوازی سنتی ایران هستند. دوتار هر ناحیه اندکی با بقیه در نواختن و ساختار فرق دارد.
از نوازندگان سرشناس خراسانی میتوان نظرمحمد سلیمانی، قربان سلیمانی، محمد یگانه و غلامحسین سمندری را نام برد.
سهتار
میتوان سهتار را شکل تکاملیافتهی تنبور و عود دانست که از عهد ساسانیان و حدود هزار سال پیش نواخته میشد. سازی که با انگشتان مینوازند و بسیار شبیه تار است. سهتار حجم صوتی کم، اما لطیف و نافذ و دلنشین دارد.
ساز سهتار دارای دو قسمت کاسه و دسته است. در انتهای دسته، پنجه قرار دارد که محل قرارگرفتن گوشیهاست. سیم چهارم سهتار ابداع مشتاق علیشاه است. او در عهد زندیه، سیم چهارم را به سه تار افزود.
میرزا عبدالله، درویشخان، ابوالحسن صبا، نورعلی برومند، پرویز مشکاتیان و داریوش طلایی از نوازندگان درگذشته و حسین علیزاده، داریوش پیر نیاکان، مجید درخشانی، کیوان ساکت، حمید متبسم، مسعود شعاری و کیهان کلهر از نوازندگان امروزی سهتار هستند.
کمانچه
بسیاری کمانچه را نسخهای از غژک، ساز باستانی ایرانی، میدانند. نواختن کمانچه از عهد صفویان رایج شد. کمانچه با اندکی تفاوت در ساختار، در میان قومهای مختلف ایرانی نواخته میشود. کمانچههای ترکمنی، مازندرانی، آذربایجانی، لری و بختیاری از انواع محلی این ساز هستند.
کاسه طنینی، خرک، پوست، سیم، پایه، دسته، سرپنجه، صراط و گوشی بخشهای مختلف کمانچه هستند.
باقرخان رامشگر، حسینخان اسماعیلزاده، حسین یاحقی، علیاصغر بهاری، رحمتالله بدیعی، داود گنجهای، اردشیر کامکار و کیهان کلهر از نوازندگان این ساز زهی هستند.
نی
نی یا نی هفتبند از سازهای بادی ایرانی است. ساز نی در ادبیات بهخصوص اشعار مولانا به مانند انسان که از اصل خود دور مانده است، دلتنگ نیزار و غمگین تصویر شده است. نی هفتبند از گیاه نی ساخته میشود. برای ساخت این ساز، نی را به گونهای برش میزنند که از سر تا ته آن شامل هفت بند شود. در سالهای اخیر این ساز بهصورت مصنوعی نیز ساخته میشود. ساز نی پنج سوراخ در جلو و یک سوراخ در پشت دارد که با انگشتان دوم و چهارم از یک دست و انگشتان اول تا چهارم از دست دیگر پوشیده میشوند.
دو شیوهی نینوازی با رهبری استادان نایب اسدالله و کسایی وجود دارد. حسین یاوری، حسن کسایی، حسین عمومی، جمشید عندلیبی، محمد موسوی، حسن ناهید و محمدعلی کیانینژاد از استادان برتر این فن در موسیقی سنتی ایرانی هستند.
تنبک
تنبک یکی از سازهای قدیمی ایرانی است که از عهد ساسانیان نواخته میشده است. نحوهی ساخت آن به مرور زمان تغییرات بسیاری کرده است. در آغاز، تنبک را با سفال میساختند و بهتدریج چوب و فلز نیز در ساخت آن به کار رفت. هماکنون اغلب تنبکها از چوب ساخته میشوند. چوب گردو بهدلیل مقاومت و شکلپذیری خوب، مناسبترین چوب برای ساخت تنبک است
حاجیخان ضربگیر، عیسی آقاباشی، رضاقلیخان نوروزی، ابوالحسن صبا و رضا روانبخش از قدمای تنبکنوازی و حسین تهرانی، بهمن رجبی، ملوک ضرابی از اساتید کنونی این هنر هستند.
تاس
تاس از سازهای کهن ایرانی است که اطلاع دقیقی از پیشینهی آن در دست نیست و تنها میدانیم که در جشنها و آیینها نواخته میشده است. این ساز محبوب مردمان کرد است و نواختن آن بهویژه در خانقاهها و میان دراویش مرسوم است. ازآنجاکه اغلب نوازندگان آن اهل تصوف و عارفمسلک هستند، نامی از نوازندگان توانمند این ساز چندان به میان آورده نمیشود.
این ساز در کردستان ایران و عراق، بخشهایی از ترکیه و هند نواخته میشود.
سنتور
کهنترین نشانهای که از ساز سنتور برجا مانده، از سنگتراشیهای آشور (۵۵۹ پیش از میلاد) است. در این سنگتراشیها، صفی تشریفاتی دیده میشود که به بزرگداشت آشور بانیپال (آخرین پادشاه مقتدر آشوریان) بر پا شده است و سازی با همانندی بسیار به سنتور دستورزی، در میان آن صف وجود دارد. در نوشتههای ابونصر فارابی و ابن سینا نیز نام سنتور چندین بار آمده است.
محمدصادق خان، علیاکبر شاهی، سماع حضور، حبیب سماعی، حسین صبا، ابوالحسن صبا، پرویز مشکاتیان و حسین ملک از استادان سنتورنواز هستند.
رباب
ساز رباب یکی از سازهای مضرابی (زخمهای) ایرانی است که قدمتی دیرینه دارد. برخی کلمهی رباب را عربیشدهی رواوه دانستهاند. رباب بیشتر در نواحی شرق و جنوب شرق ایران نواخته میشود. این ساز نیز مانند بیشتر سازهای زهی، از پنج قسمت شکم، سینه، دسته، سر و تارها تشکیل شده است. بدنهی آن را از چوب درخت توت میسازند و پوست بز بر آن میکشند.
رباب مدتها در موسیقی ایران مهجور بود تا اینکه در دههی ۱۳۴۰ خورشیدی موسیقیدانان به آنان روی آوردند و در گروهنوازیهایی ۲۰ تا ۳۰ نفره با این ساز نوازندگی ترتیب دادند. هماکنون بیژن کامکار و حسین علیزاده از استادان نوازندهی این ساز هستند.
نقاره
نقاره ساز ضربی بهصورت طبل دوتایی است که سطح یکی از دیگری کوچکتر است و هر دو بهوسیلهی یک نوازنده با دو چوب نواخته میشود. به بیان دیگر، نقاره از دو طبل کاسهمانند درست شده که کاسهی بزرگتر صدای «بم» و کاسهی کوچکتر صدای «زیر» میدهد. کاسههای نقاره را از مس یا سفال درست میکنند و روی آن پوست گاو یا گوسفند میکشند. در گذشته، استفاده از این ساز در موسیقی سنتی ایرانی بسیار مرسوم بوده است.
برای نواختن این ساز معمولاً آن را بر روی پایهای مخصوص سوار میکنند. در مجالس خانگی یا مانند آن، ساز را بر روی قطعه فرشی قرار میدهند و با دو ترکهی نازک چوب بر آن میکوبند.
در گذشته، نقاره ساز اطلاعرسانی بوده است. افزون بر کاربرد در جنگها، از آن برای اطلاعرسانی اوقات روز یا رخدادهای مهم استفاده میکردهاند. مثلاً در برج نقارهخانهی شهر ری در دوران پیش از اسلام، هنگام طلوع و غروب خورشید یا مرگ فردی مهم یا تولد نوزادی، نقارهنوازی انجام میگرفت. امروزه استفاده از این ساز رونقی ندارد و فقط در نقارهخانهی حرم امامرضا(ع) به شیوهی سنتی در هنگام طلوع و غروب خورشید نواخته میشود. کرنا و شیپور نیز از سازهای همراه نقاره هستند.
دهل
دهل طبلی بزرگ و دورویه است که هر دو طرف آن با پوست گاو یا گاومیش پوشانده شده است. از دو چوب برای نواختن دهل استفاده میشود. چوب کوچک را ترکه و چوب بزرگ را چوگان میخوانند. دهل معمولاً با دو ساز سرنا و کرنا نواخته میشود. در گذشته، استفاده از دهل در موسیقی سنتی ایرانی بسیار رایج بوده است.
سیستان و خراسان، دو استانی هستند که دهل در آنها بسیار نواخته میشود. این ساز در مناطق مختلف ایران اندازههای محتلفی دارد. در شهرهای مرکزی مانند یزد، اردکان و نایین نوع بزرگ آن در مراسم سوگواری امامحسین(ع) بدون همراهی هیچ ساز دیگری نواخته میشود. در کردستان اندازهی متوسطی دارد و در مراسم شادی نواخته میشود. دهل بختیاری نوع کوچک این ساز است.
قانون
ساز قانون شباهت بسیاری به سنتور دارد؛ اما بهجای مضراب، با دست نواخته میشود و نوایش به اندازهی سنتور طنین ندارد. این ساز ریشهی ایرانی دارد و از ایران به کشورهای عربی و اروپا راه یافته است. کلاف ساز، پیشانی، پوست، پرده گردان، پایهی خرک، زخمه (مضراب)، سیم، شبکههای صوتی، کلید کوک، حلقهی مضراب، شیطانک، جعبهی سیمگیر، خرک و قاب پوست اجزای تشکیلدهندهی قانون هستند. برای نواختن ساز، آن را روی زمین یا روی پا یا روی میزی قرار میدهند که شیب آن رو به نوازنده باشد.
دف
تاریخچه ساز دف، متعلق به ایران باستان است. در قرن هفتم و هشتم پیش از میلاد، در تمدن ایلام از یک نوع دف چهارگوش استفاده میکردند. ردپای دف در موسیقی سنتی ایرانی، در مینیاتوریهای صفویان و گورکانیان و نقاشیهای دوران صفوی نیز به چشم میخورد.
دف یکی از سازهای اصلی مجالس ذکر و سماع درویشان است و در خانقاهها نواخته میشود. کردستان اصلیترین محل ساختن و نواختن دف در ایران است.
لازم است یادآوری کنیم که دف با دایره متفاوت است. دایره از دف کوچکتر است و زنجیری در اطرافش نیست. برخلاف دف که محل اصلی نواختنش در ایران است، دایره در افغانستان، ازبکستان، آذربایجان و تاجیکستان نیز نواخته میشود.
بیژن کامکار و مسعود حبیبی از استادان سرآمد نواختن ساز دف هستند.
عود (بربط)
ساز عود یا بربط یکی از سازهای باستانی مشرقزمین است که معلوم نیست زادگاه اصلی آن کدام کشور باشد. ساز عود در دورهی ساسانیان رواج بسیار داشته است. باربد نوازندهی این ساز در دربار خسرو پرویز ساسانی بوده است. پس از اسلام، این ساز به کشورهای عربی نیز راه یافت. در حال حاضر این ساز در ایران کمتر نواخته میشود؛ اما در کشورهای عربی پرطرفدار است.
از نوازندگان مشهور و جهانی بربط میتوان منیر بشیر موسیقیدان نامی آشوریتبار عراقی و همچنین انور براهم آهنگساز تونسی را نام برد.
چنگ
چنگ یکی از سازهای محبوب دورهی ساسانی است؛ سازی آیینی که در مراسم مذهبی و معابد نواخته میشده است. در سنگنگارههای تاق بیستون، مجلس چنگنوازی در حضور پادشاه ساسانی دیده میشود. نکیسا، موسیقیدان برجستهی ایران باستان، در نواختن چنگ مهارت داشته و چنگنواز دربار خسرو پرویز بوده است. بسیاری این ساز را الهامگرفته از کمان میدانند؛ چراکه با رهاکردن زه کمان صدایی موزون برمیخیزد. این ساز در شکل اولیهی خود بسیار شبیه کمان بوده است.
متأسفانه در حال حاضر نوازندهی بهنام چنگنوازی در ایران وجود ندارد و آخرین استاد این فن سلطان محمد چنگی بود که در دورهی صفویان میزیست.
تنبور
تنبور یکی از سازهای قدیمی ایرانی است که در موسیقی سنتی ایرانی و همچنین در موسیقی عرفانی جایگاهی ویژه دارد. این ساز از عهد اشکانیان و ساسانیان نواخته میشده است. تنبورنوازی یکی از سنن جشن مهرگان در میان اهل حق یا یارسانهای اهل کرمانشاه است که در آن، بیش از صد تنبورنواز در فضایی عارفانه همنوازی میکنند.
درویش امیر حیاتی و علیاکبر مرادی از تنبورنوازان بهنام ایرانی به شمار میروند.
برخی از چهرههای برجستهی موسیقی ایرانی
نوازندگان ایرانی، هویت موسیقی سنتی ایرانی هستند. در ادامه، چند تن از موسیقیدانان برجستهی ایرانی را معرفی میکنیم:
غلامحسین درویشخان
وی نوازندهی سهتار و تار و همچنین پیشگام در هنر آهنگسازی بود. او بود که موسیقی را در میان مردم رواج داد.
علینقی وزیری
علینقی وزیری نیز نوازندهی سهتار و تار بود و جنبش مدرنگرایی را در موسیقی ایرانی آغاز کرد. او دبیرستان موسیقی تأسیس کرد و مدیریت امور موسیقی در ایران را برای مدتی طولانی به دست گرفت.
سیدجلال تاج اصفهانی
او پرآوازهترین خوانندهی مکتب اصفهان بود.
حبیب سمایی
حبیب سمایی عالیقدرترین نوازندهی سنتور در قرن اخیر بوده است.
ابوالحسن صبا
ابوالحسن صبا سرآمد نوازندگی سهتار در دوران معاصر و بهترین شاگرد مکتب سهتار درویشخان بود.
قمرالملوک وزیری
وی بهنامترین خوانندهی زن ایرانی در قرن گذشته بود. آثار او شاهکار موسیقی ایرانی است.
روحالله خالقی
خالقی آهنگساز، نوازنده، موسیقیدان، ویولوننواز، رهبر ارکستر و نویسندهی کتابهای موسیقی بود.
حسین تهرانی
حسین تهرانی متبحرترین نوازندهی تنبک در دوران معاصر است. او اولین کنسرت تنبک را در ایران برگزار کرد.
غلامحسین بنان
بنان یکی از محبوبترین خوانندگان موسیقی سنتی ایرانی در دوران خود و شاگرد روحالله خالقی و علینقی وزیری بود.
جواد معروفی
جواد معروفی اولین نوازندهی پیانویی بود که تکنیک موسیقی غربی را با موسیقی ایرانی تلفیق کرد. او شاگرد علینقی وزیری بود. انوشیروان روحانی یکی از شاگردان اوست.
محمدرضا شجریان
محمدرضا شجریان یکی از خوانندههای برجستهی ایرانی بود که جایزه پیکاسو را برد. او از «بنیاد آقاخان»، جایزهی خداوندگار موسیقی را دریافت کرد و نامزد «جایزه گرمی» نیز شد.
شهرام ناظری
شهرام ناظری در سال ۱۹۹۸ میلادی برندهی جایزهی بهترین موسیقی عرفانی مراکش شد. او در اکتبر ۲۰۰۷، موفق به دریافت نشان «لژیون دو نور» از سوی کشور فرانسه شد.
پرویز مشکاتیان، حسین علیزاده، قربان سلیمانی و علیرضا سلیمانی، از دیگر موسیقیدانان مشهور سنتی ایران هستند.
در پایان، باید پذیرفت که موسیقی سنتی ایرانی، پیشرفت و جایگاهش را مدیون افرادی است که نام برخی از آنها را ذکر کردیم؛ همچنین بسیاری بزرگان دیگر در این وادی و برای زنده نگه داشتن این هنر در میان ایرانیان نقشی مهم داشتهاند.
پرسشهای متداول درباره موسیقی سنتی ایرانی
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
سازهای ایرانی کداماند؟
عود، تنبور، کمانچه، تنبک و سهتار از جمله سازهای اصیل ایرانی هستند.
تدوین ردیفهای موسیقی ایرانی در چه زمانی رخ داد؟
در عهد قاجار و به دستور ناصرالدین قاجار، موسیقیدانان به گردآوری و تدوین ردیفهای موسیقی سنتی ایرانی پرداختند.
انواع دستگاه موسیقی سنتی ایرانی کداماند؟
بیشتر منابع، هفت دستگاه برای موسیقی سنتی ایرانی قائلاند: همایون، ماهور، شور، سهگاه، چهارگاه، راست پنجگاه و نوا.
سلام من برای تحقیقم از این صفحه استفاده کردم واقعااا مطالب مفیدی داره با همین صفحه راحت 1ساعت کنفرانس دادم ممنون از تیم تولید محتوای خفن سایت
سپاسگزارم محمدصادق عزیز،
ابراز رضایت شما باعث دلگرمی تیم ماست.
برای تحقیق شما هم آرزوی موفقیت داریم.
عرض سلام و احترام خدمت شما.
بابت انجام پژوهشی از این صفحه استفاده نموده و بسیار سپاسگزارم.
با سلام،
ممنون از زحمات شما عزیزان مطالب مفیدی را راجع به موسیقی و دستگاهها و گوشه های آنها آموختم. واقعا برایم مفید بود. دستتان را به گرمی میفشارم و آرزوی موفقیت دارم براتون.
از ابراز قدردانی و محبت شما سپاسگزارم آقای غفاری عزیز.
همین پیامها موجب قوت قلب ما خواهند بود.