قبل از آن که با مجموعه دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایران آشنا شویم، باید در مورد پیشینه و خاستگاه آن نکاتی را بیاموزیم. مجموعهها و ساختارهایی در موسیقی ایران وجود دارد که به نام دستگاه شناخته میشود.
دستهبندی دستگاهها به حدود صد سال پیش برمیگردد. در ابتدا تعداد دستگاهها 12 عدد بود. سپس نظریه پردازان 7 دستگاه از 12 دستگاه را گستردهتر و مستقلتر از سایر دستگاهها ارزیابی کردند و آنها را به نام دستگاه در نظر گرفتند. آنها پنج دستگاه دیگر را که وابسته به 7 دستگاه بودند و جزو متعلقات آن به حساب میآمدند، به عنوان زیرمجموعه دستگاههای اصلی در نظر گرفتند و آنها را “آواز” نامیدند.
دستگاه در موسیقی سنتی ایرانی نظامی شبیه به سیستماتلیون یونان است. سیستم موسیقی یونان باستان شامل دورین، فریژین، لیدین، میکسولیدین، سینتونولیدین و یونین (یاستین) میشد.
در موسیقی غربی، قطعهای که با ساز نواخته میشود یا یک ارکستر آن را اجرا میکند، با موسیقی آوازی تفاوت دارد. اما، در نظام موسیقی ایرانی آواز بخش اصلی موسیقی است. بخشهای ابتدایی و انتهایی آواز به مقدمه یا خاتمه موسیقی بستگی دارد.
تاریخچه دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایرانی
پیشتر به تاریخ موسیقی ایران به طور جزئیتر نگاه کردیم. قبل از جدا شدن موسیقی ایرانی از موسیقی عثمانی، استاد موسیقی را بر اساس مقامهای موسیقی توضیح و آموزش میداد. مقام، نظامی از مدهای ملودیک است که در موسیقی سنتی عربی و ترکی، که اصولاً ملودیک هستند، استفاده میشد. واژه مقام در زبان عربی به معنای جایگاه و محل قرارگیری است.
آغاز جدایی موسیقی ایرانی از موسیقی عثمانی احتمالاً به دوران تیموریان بازمیگردد. در قرن سیزدهم و چهاردهم میلادی، همزمان با دوران حکومت سلسلههای ایلخانیان و تیموریان در ایران، مفهوم مقام در موسیقی آناتولی شرقی توسعه یافت. این موسیقی با موسیقیای که در ایران و هرات (افغانستان کنونی) نواخته میشد، تفاوت داشت.
به گفته رافائل یورگ کیزوتر، تاریخنگار موسیقی و موسیقیدان اتریشی، موسیقیدانهای ایرانی در طول پیشرفتهای عظیمی موسیقی دوران خود گامهای بزرگی برای تغییرات بنیادی موسیقی برداشتند.
در نتیجه اساتید فقط نامهای دوازده مقام و شش آواز اصلی را حفظ کردند و به همه مفاهیم دیگر عربی نامها یا دسته بندی های فارسی قرار دادند. یکی از نتایج این پیشرفت، ظهور دستگاههای موسیقی به عنوان نوع جدیدی از دستهبندی ملودیهای موسیقیایی فارسی بود.
واژه ” دستگاه” از زمان قاجار در موسیقی فارسی رایج شد. ایرانیها به جای واژه مقام از واژه “دستگاه” استفاده کردند. به گفته محسن حجاریان، موسیقیدان قومی ایرانی، اولیم استفاده از واژه “دستگاه” به معنای امروزی آن به دوران رسالههای آقا بابا مخمور، موسیقیدانی در دربار فتحعلی شاه قاجار، بازمیگردد.
اولین سند نوشته شده در مورد تقسیمبندی دستگاهها به شکل امروزی، بحورالالحان نوشته فرصتالدوله شیرازی است. این اثر در سال ۱۹۰۴ در بمبئی به چاپ رسید که فقط گوشههای (که تحولات ملودیک و معرف پویاییهای مختلف و بالقوه یک دستگاه است) هر دستگاه را فهرست کرده است. این کتاب اشارهای به ساختار دستگاه و نتهای موسیقیایی گوشهها نمیکند.
در اواخر دوران قاجار، میرزا عبدالله و آقا حسینقلی، پسران علی اکبر فراهانی، موسیقیدان سرشناس و مشهور ایرانی، دستگاهها را به صورت مجموعهای با عنوان ردیف گردآوری و تدوین کردند. آنها ردیف را به نسل بعدی موسیقیدانان ایرانی مانند اسماعیل قهرمانی، نورعلی برومند، درویش خان و علینقی وزیری آموزش دادند.
باید یادآور شد که ردیف در موسیقی ایرانی به معنای طرز قرار گرفتن مثالهای ملودیک، آوازها و موسیقی کلاسیک ایرانی است که “گوشه” نامیده میشود. ردیف در موسیقی ایرانی نقش بسیار مهمی در فرهنگ موسیقی سنی ایرانی ایفا کرد. اهمیت آن در فرهنگ جهان به اندازه بود که یونسکو آن را به عنوان میراث فرهنگی ناملموس در فهرست خود ثبت کرد.
در میان این موسیقیدانان، وزیری اولین کسی بود که به طور رسمی با موسیقی غربی آشنا بود زیرا او در آلمان و فرانسه آموزش دیده بود. وی با توسعه و گسترش نتنویسی غربی برای نمایش ریزپردههای رایج در موسیقی دستگاه، چندین گوشه از هر دستگاه را نتنویسی کرد و اولین ردیف مکتوب برای دستگاه را نوشت. از آن پس، موسیقیدانهای نسخههای مختلفی از ردیف را به صورت صوتی و مکتوب گردآوری کردند.
ریشهشناسی واژه دستگاه
به گفته بسیاری از نظریه پردازان، واژه دستگاه از دو واژه “دست” و “گاه” تشکیل شده است. این واژه به محل قرارگیری دست بر روی دسته سازها اشاره دارد. البته برخی نظریه پردازان بر این باورند که واژه دستگاه از کتاب گاتها، سرودههای اوستایی زرتشت، برگرفته شده است.
تعریف دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایران
هر دستگاه در موسیقی سنتی ایرانی مجموعهای از قطعات موسیقی است که گوشه (نغمه) نامیده میشود. گوشه در مقامها (محلهای فراگیری) مختلف شکل میگیرد و بر اساس ترتیب خاصی به هم متصل میشوند (آنها در گام، کوک و فواصل نتها با هم هماهنگی دارند). گوشه، که شبیه به مقام در موسیقی عربی و ترکی است، یکی از عناصر پایه برای هویت موسیقی است.
هر دستگاه یک مقام اصلی (جایگاه اصلی) دارد که نان خود را از آن دستگاه خاص گرفته است. برای مثال، مقام ماهور، مقام اصلی دستگاه ماهور است. تمامی دستگاهها با درآمد آغاز میشوند که مقام اصلی دستگاه است و گوشهها در پایان هر قطعه به مقام اصلی برمیگردند، حتی اگر در طول قطعه در مقامهای دیگری قرار داشته باشند.
موسیقی غربی دو گام ماژور و مینور دارد اما در موسیقی ایرانی، این گامها وسیعتر و متنوعتر هستند و از 7 دستگاه تشکیل شدهاند: ماهور، شور، نوا، همایون، سه گاه، چهارگاه و راست پنجگاه.
اجزای دستگاه در موسیقی ایرانی
علاوه بر این، در موسیقی ایرانی، دستگاه پنج جز دارد که شامل موارد زیر میباشد:
1. پیش درآمد: مقدمهای آهنگین است که مُد را تعیین میکند.
2. چهار مضراب: قطعهای موسیقی ریتمیک اما بدون آواز است.
3. آواز: نغمه یا آوایی بدون ریتم و بداهه است.
4. تصنیف: موسیقی ریتمیک است که با خواندن غزل همراه است. تصنیف معادل فارسی بلد (ballad) است.
5. رنگ: فرمی ریتمیک است که ضرب آهنگی برای رقص است.
گوشههای دستگاه ها در مجموعه ای به نام ردیف شکل می گیرند. اغلب دستگاهها با یک درآمد آغاز میشوند که آهنگساز مد اصلی دستگاه را در آن وارد میکند. سایر گوشههای یک دستگاه معمولاً به سمت نتهای پایینتر میرود که اوج نام دارد. دستگاه در نهایت از طریق سایر گوشهها به مد اصلی خود برمیگردد. این افول در فارسی فرود نامیده میشود.
میان دستگاههای مختلف ارتباط وجود دارد. گاهی در بیش از یک دستگاه چند گوشه وجود دارد که امکان پرده گردانی از یک دستگاه به دستگاه دیگر را میدهد. اگرچه متخصصان بر این باورند که حداقل هفت دستگاه در موسیقی ایرانی وجود دارد اما در مورد فواصل و مدهای موسیقیایی، آنها دستگاه را به چهار یا پنج گروه تقسیم میکنند و این مشترکات فواصل اساس ارتباط بین دستگاهها را شکل میدهند.
آواز، دستگاهی کوچک است یا متناوباً دستگاهها، آوازهای اصلی هستند. نظریه پردازان و آهنگسازان ایرانی نظیر علینقی وزیری، معتقدند که دستگاهها از نظر داشتن گام مستقل با آواز متفاوتند.
تفاوتها میان دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایران
میان دستگاه و آواز تفاوتهایی وجود دارد:
- آواز در موسیقی سنتی ایران اغلب یک مد دارد. به بیان دیگر، همه گوشهها در یک مد قرار دارند و پرده گردانی در اجرای آواز محدود است. در واقع، پرده گردانی، مولفه اصلی و مهم در آواز نیست. اما دستگاهها چندین مد دارند و پرده گردانی عنصر اصلی اجرای یک دستگاه است.
- آواز در موسیقی فولکلور محلی رایجتر است و دستگاه در موسیقی رسمی رواج بیشتری دارد.
- ساخت یک قطعه موسیقی بدون خواننده در آواز محدود و نادر است اما در اجرای دستگاه رایج است.
- گستره صوتی در آواز معمولاً کمتر از یک اکتاو است در حالی که گستره صوتی در دستگاه بیش از یک اکتاو است.
استقلال آواز از دستگاه
در دستهبندی رایج موسیقی ایرانی که از هفت دستگاه و پنج یا شش آواز تشکیل شده، همه آوازها به عنوان زیرمجموعه و شاخهای از دستگاه واحد دستهبندی میشوند. برای مثال، آواز افشاری شاخهای از دستگاه شور است.
یکی از فاکتورهای استقلال یک یا چند گوشه از دستگاه، که باعث شکلگیری آواز میشوند، وجود گوشه درآمد برای آن آواز است.
دستهبندی دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایران
اکثر متون کنونی، ردیف موسیقی ایرانی را به هفت دستگاه تقسیم میکنند و چندین آواز را در این دستهبندی لحاظ میکنند. حداقل سه نوع آواز وجود دارد که عبارتند از:
1. آواز دشتی
2. آواز ابوعطا
3. آواز بیات ترک
علاوه بر این، برخی نظریه پردازان انواع دیگر آواز را نیز در این فهرست قرار میدهند از جمله:
• آواز شوشتری
• آواز بیات کرد
• آواز بیات اصفهان
اما، رایجترین نوع دسته بندی هفت دستگاه و پنج آواز است.
فرصت الدوله شیرازی، مشهور به فرصت شیرازی، اولین فردی بود که هفت دستگاه را در کتاب بحورالالحان خود دستهبندی کرد، در حالی که علیاکبر فراهانی و پسرانش پنج آواز را به عنوان زیر مجموعه آن تقسیمبندی کردند.
تقریباً تمامی نظریه پردازان معاصر دستگاه شور را به عنوان مهمترین دستگاه در موسیقی سنتی ایران میداند و آن را “مادر همه دستگاهها” مینامند. علّت آن این است که چند آواز از دستگاه شور منشعب شدهاند. علاوه بر این، تاثیر دستگاه شور در دیگر دستگاهها مانند نوا و سه گاه مشهود است.
در موسیقی کلاسیک ایرانی چند دستگاه وجود دارد؟
در موسیقی کلاسیک ایرانی چندین دستگاه مختلف وجود دارد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت:
دستگاه همایون
این دستگاه، یک دستگاه مهم در موسیقی فارسی است که در میان ایرانیان محبوبیت خاصی دارد. همایون نوعی موسیقی با شکوه، مجلل، آرامش بخش و زیبا است. این دستگاه شاهانه، اشرافی و باوقار است اما مردم نقاط مختلف ایران آن را در بسیاری از لالاییها و زمزمهها استفاده میکنند. ملودیهای این دستگاه در موسیقی زورخانه، ورزش سنتی ایران، نیز استفاده میشوند.
آلبوم “بیداد” محمدرضا شجریان به آهنگسازی پرویز مشکاتیان، مشهورترین موسیقی اجرا شده در دستگاه همایون است.
دستگاه ماهور
دستگاه ماهور یکی از دستگاههای موسیقی ایرانی است که به صورت گسترده در ایران اجرا میشود. دستگاه ماهور حدود 50 گوشه در ردیفهای گوناگون دارد و به دلیل ملودی روان آن، اغلب در جشنها نواخته میشود. ساختار فاصلهدار ماهور تا حدودی با مد ماژور در موسیقی کلاسیک غربی مطابقت دارد. ماهور وقار و لطف خاصی را به شنونده القا میکند. ترانهسرا این ترانه را برای بیان شجاعت و دلیری به کار میبرد. ریتم ماهور شاد است و در میان جوانان محبوبیت بیشتری دارد.
آلبوم “ماه مجلس” عبدالحسین مختاباد و ترانه “مرغ سحر” محمدرضا شجریان بهترین نمونههای اجرا شده در دستگاه ماهور هستند.
دستگاه سه گاه
این دستگاه بیشتر برای بیان احساس غم و اندوهی که به امیدواری میگراید مناسب است. آواز سه گاه بسیار غمانگیز و حزنآلود است. سه گاه بیشتر در میان آذریهای ایران رواج دارد اما فارسیزبانان آن را به شیوهای متفاوت از آذریها میخوانند. اما آوازهای سه گاه هم در فارسی و هم در آذری حزنانگیز است.
باید یادآور شد که آوازهای شاد زیادی در دستگاه سه گاه وجود دارد. “چهار مضراب مخالف سه گاه” به آهنگسازی پرویز مشکاتیان نمونهای از این دستگاه است.
دستگاه چهارگاه
دو دستگاه سه گاه و چهارگاه به یکدیگر مرتبط هستند. بین هیچ دو دستگاه دیگری چنین ارتباطی وجود ندارد. موسیقیدان میتواند تمامی گوشههای سه گاه را در چهارگاه با تغییر جایگاه اجرا کند. البته چهارگاه گوشههای خاصی دارد که در سه گاه قابل اجرا نیستند.
از سوی دیگر، مقامهای این دو دستگاه با هم بسیار متفاوتند. چهارگاه از نظر موسیقی شناسی مهمترین دستگاه ایرانی است. این دستگاه نماینده جامع و کامل همه ویژگیها و مشخصات موسیقی ایرانی است.
آلبوم “دستان” اثر محمدرضا شجریان و آهنگسازی پرویز مشکاتیان، بهترین نمونه هنر موسیقی در دستگاه چهارگاه است.
دستگاه راست پنجگاه
موسیقیدانها دستگاه راست پنجگاه را کمتر از سایر دستگاهها اجرا میکنند. برخی موسیقیدانها بر این باورند که این دستگاه برای آموزش به وجود آمده است. راست پنجگاه ترکیبی از دیگر مقامهای ایرانی است. در نتیجه، یک موسیقیدان میتواند تمامی احساساتی را که دستگاههای دیگر به وجود میآورند با دستگاه راست پنجگاه به ایجاد کند. راست پنجگاه یک آواز کامل است زیرا تمامی ویژگیها و کیفیتهای دیگر آوازهای موسیقی سنتی ایران را دارد.
محمدرضا لطیفی و محمدرضا شجریان چند قطعه هنری در این دستگاه ساختهاند، از جمله “چشمه نوش” و “قافله سالار”.
دستگاه نوا
نوا دستگاه دیگری در موسیقی سنتی ایرانی است. این دستگاه آوازی با لحن و آهنگ ملایم و متوسط دارد که نه زیاد شاد است و نه زیاد حزنانگیز. ایرانیان نوا را معمولاً در پایان مهمانی مینوازند. قطعه هنری بسیاری از اساتید موسیقی که در این دستگاه اجرا شده سختترین کار هنری آنها به حساب میآید.
قطعه موسیقی “چهره به چهره” اثر محمدرضا لطفی، “نی نوا” اثر حسین علیزاده، “نوا و مرکب خوانی” اثر پرویز مشکاتیان، “دود عود” اثر پرویز مشکاتیان بهترین و برجستهترین نمونههای این دستگاه هستند. اغلب موسیقیدانها شعرهای عرفانی مانند اشعار حافظ را برای اجرا در این دستگاه انتخاب میکنند.
دستگاه شور
این دستگاه یکی از هفت دستگاه در موسیقی سنتی ایرانی است. شور محبوبترین نغمه در میان ایرانیان است. این دستگاه به عنوان مادر دستگاههای ایرانی شناخته شده است. حتی اگر یک فرد که در مورد موسیقی نمیداند، ترانهای را زیر لب زمزمه کند، آن چه که زمزمه کرده است در دستگاه شور بوده است. این دستگاه گوشههای بسیاری دارد.
شور به قدری گسترده است که چهار آواز (افشاری، ابوعطا، بیات ترک و دشتی جزو متعلقات آن به حساب میآیند.
“معمای هستی” اثر محمدرضا شجریان، محمدرضا لطفی، عبدالنقی افشارنیا، همایون شجریان بهترین نمونه از این دستگاه است.
درک بهتر دستگاه و آواز در موسیقی سنتی ایران
در یک کلام، باید گفت که زمانی به درک بهتری از این مفاهیم خواهید رسید که آگاهانه و با مطالعه به موسیقی سنتی ایرانی گوش فرا دهید. این مستلزم زمان اشت، اما حتما با درک بیشتر از این جلوه هنر ایرانی، بیشتر آن را تحسین خواهید کرد.