معنای نام معبد چغازنبیل در زبان فارسی چندان قابل فهم نیست. چغا بهمعنای «تپه» در زبان اقوام لر بختیاری ایران است. چغازنبیل بهمعنای تپهای است که شبیه به زنبیل به نظر میرسد. پیش از آنکه ماهیت این نیایشگاه تاریخی با کاوشهای باستانشناسانه مشخص شود، مردم این تپه را به همین نام میشناختند. این مکان در فهرست آثار ایران در یونسکو قرار دارد که در سال ۱۹۷۹ میلادی در فهرست جهانی یونسکو ثبت شد و هماکنون از جاهای دیدنی شوش به شمار میآید.
داستان کشف زیگورات چغازنبیل
در سال ۱۹۳۵ میلادی، کارکنان شرکت نفت ایران و انگلیس حین پرواز بر فراز منطقه، متوجه پشتهای عظیم در نزدیکی رودخانهی دز شدند و وجود آن را به باستانشناسان فرانسوی مشغول در شوش، اطلاع دادند. پس از آن، زمینشناسی نیوزلندی به نام «براون» به بازدید تپه رفت و چندین آجر کتیبهدار یافت. پس از آنان، چند گروه طی سالهای مختلف به کاوش در این منطقه پرداختند. عمدهترین فعالیت متعلق به «رومن گیرشمن» است؛ فعالیتهای او باعث آشکارسازی ماهیت زیگورات شد. این باستانشناس فرانسوی با 9 فصل کاوش طی سالهای ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۲، توانست پرده از رازهای این زیگورات باستانی بردارد.
چرا معبد چغازنبیل ساخته شد؟
معبد چغازنبیل را یکی از پادشاهان عیلامی به نام «اونتاش ناپیریشا» یا اونتاشگال در حدود سال ۱۲۷۵ پیش از میلاد و در نزدیکی ۳۵ کیلومتری شهر باستانی شوش یعنی بهفاصلهی یک روز کاروانرو ساخته است. چغازنبیل معبدی برای خدایان بوده است. باستانشناسان بر این باورند که در ابتدا تصمیم بر قراردادن ۲۲ خدا در این معبد بوده، اما درست بعد از مرگ اونتاش ناپیریشا، ساخت معبدها متوقف میشود و جانشینان او به ادامهی ساخت آن نمیپردازند. امروز، فقط ۱۲ معبد برای یازده خدایی با اهمیت کمتر و یک معبد برای خدای اصلی به نام «اینشوشیناک»، خدای شوش وجود دارد.
زیگورات چغازنبیل برای پرستش دو خدای عیلامی ساخته شد:
- اینشوشینک که خدای مردم دشت خوزستان بود؛
- ناپیرشا که خدای مردم ساکن ارتفاعات بود.
این احتمال وجود دارد که اونتاشگال برای آنکه همبستگی و دوستی را بین این دو گروه از مردم برقرار کند، دست به ساخت معبد برای هر دو خدای مهم زده است.
شهر دور اونتاش، پایتخت مذهبی عیلامیها
اونتاشگال پادشاه عیلامی تپهای در نزدیکی رود دز، یکی از شاخههای رود کارون را برای ساخت شهری جدید انتخاب کرد. این شهر در زبان عیلامی «دور اونتاش» و در زبان اکدی «الاونتاش» خوانده میشد که بهمعنای «دژ اونتاش» است.
اونتاشگال بلافاصله پس از رسیدن به پادشاهی، ساخت این شهر مذهبی را آغاز کرد که تا پایان حکومت بیستسالهاش ادامه داشت. پادشاهان بعدی عیلامی راه او را در تکمیل شهر ادامه ندادند. شواهدی به دست آمده که نشان از کارهای نیمهتمام در شهر است؛ مثلاً زمین کفسازیشده یا نقشهای از معبدی که روی زمین کشیده شده اما ساخته نشده است.
معماری شهر دور اونتاش
تپهای که برای ساخت شهر اونتاش انتخاب شد، وسیع و بکر و خالی از سکنه بود. همچنین، این تپه فقط در هزارهی چهارم پیش از میلاد برای مدت اندکی سکونتگاه بود. شواهد نشان میدهد شهر از پیش طراحی، با دقت مکانیابی شده است.
شهر روی تاقدیس طبیعی سردارآباد ساخته شده است. در این محل، شهر به رودخانهی دز نزدیک است و ساکنان میتوانند از آب آن بهرهمند شوند. در عین حال، قرارگرفتن بر بلندی تاقدیس، شهر را از خطر سیلاب و آبگرفتگی محافظت میکرده است. همچنین درصورت مساعدبودن هوا و صافبودن آسمان، از زیگورات، دیدن شهر شوش، پایتخت عیلامیان، ممکن بوده است.
شهر دارای سه حصار تودرتو بوده که در فاصلهی هر دو حصار، بناهایی با کاربری ویژه قرار داشتهاند:
- فاصلهی بین حصار بیرونی و میانی، محلهی شاهی بوده که در آن، کاخهای مخصوص طبقهی اشراف و معابد ویژهی آنها قرار داشته است.
- بین حصار میانی و حصار درونی، محلهی تمنوس یا مقدس بوده که معابدی برای خدایان در آن برپا بوده است.
- در مرکز حصار میانی نیز زیگورات چغازنبیل را بهعنوان بلندمرتبهترین بنای شهر ساخته بودهاند.
حصاری که زیگورات را در بر گرفته بوده، هفت دروازه در جهات مختلف داشته است. از این شهر باستانی افزونبر زیگورات چغازنبیل، خانههای موقت، دروازههای ورودی، قبرهای زیرزمینی و سازههای زیرزمینی به جا مانده است.
معماری زیگورات چغازنبیل، بنایی برای خدایان
معبد اصلی چغازنبیل نمونهای از معماری ایرانی در دوران پیش از اسلام است. سالمترین و بزرگترین زیگورات بهجامانده از تمدن میانرودان است. زیگوراتها مهمترین نیایشگاههایی بودند که در غرب آسیا ساخته میشدند و بناهایی توپر و پلکانی بودند.
برخلاف زیگوراتهای منطقهی میانرودان، هر طبقه از چغازنبیل روی طبقهی قبلی ساخته نشده است، بلکه هر طبقه از کف زمین بالا رفته است.
این معبد در دو مرحله بنا شده است:
- اولین مرحله یک سری از اتاقها در اطراف حیاط مرکزی ساخته شدهاند؛
- سپس طبقهی جدیدی از طبقهی همکف تا بالا بنا شده است.
گیرشمن چهار طبقه از این بنا را از زیر خاک درآورد. براساس ارتفاع هر طبقه، او معتقد است طبقهی پنجمی نیز باید در آنجا وجود داشته باشد که معبد اعلی یا «کوکونوم» در آن قرار داشته است. امروزه از این معبد جز گلمیخها و آجرهای لعابدار چیزی باقی نمانده است. با فرض وجود این طبقهی پنجم در بالای زیگورات، این بنا باید ۵۲ متر ارتفاع داشته باشد. امروز، فقط ۲۵ متر از این سازه در آنجا دیده میشود که با همین اندازه نیز نمایی زیبا به معبد داده است.
پیادهروی اطراف معبد بهطور کامل با آجر سفالی پوشیده شده که از خود سازه تا اولین دیوار احاطهکنندهی آن گسترده شده است. دیوارهای داخلی این بنا با آجرهای گلی و دیوارهای بیرونی آن با آجرهای نسوز ساخته شدهاند. هستهی مرکزی بنا خشتی است که با پوستهای از آجر پخته پوشانده شده است.
آجرهای زیگورات چغازنبیل و نفرین ابدی
در نمای آجری زیگورات، بهفاصلهی هر ده رج آجر، یک رج آجر کتیبهدار کار شده است. حدود ۶۵۰۰ عدد از این آجرهای کتیبهدار در محوطهی معبد به دست آمده است. گِلنوشتهی روی آجرها به زبان عیلامی و اکدی هستند و در آن، نام سازندگان و مصالح بهکاررفته آورده شده است. همچنین نوشته شده اونتاشگال این معبد را به ربالنوع اینشوشیناک تقدیم کرده است. در این کتیبهها، ویرانکنندگان معبد نیز نفرین شدهاند. چنانکه در متن یکی از این گلنوشتهها چنین آمده است:
من «اونتاش نَپیریشا» با آجرهای طلاییرنگ، نقرهایرنگ، سنگهای عقیق سیاه، سنگهای سفید و سنگهای… این معبد مطبق را ساختم و به خدایان «نپیریشا و اینشوشینک» از محله مقدس هدیه کردم. کسی که آن را ویران کند و کسی که آجرهای آن را منهدم کند، کسی که طلا و نقرهاش را، سنگهای عقیق سیاه، سنگهای سفید و سنگهای… و آجرهایش را بردارد و به محل دیگری ببرد، باشد که نفرین خدایان محله مقدس «نپیریشا و اینشوشینک و کریریشا» بر سرش نازل شود و باشد که نسل او در زیر خورشید برچیده شود.
صحنهای زیگورات چغازنبیل
صحن زیگورات چغازنبیل، فاصلهی بین حصار درونی تا زیگورات را دربرمیگیرد. بیشتر سطح این صحن با آجر و قطعات شکستهی آجری فرش شده است. هر چهار ضلع زیگورات صحنهایی دارد که در اندازه و شکل با هم متفاوت هستند. صحن شمالشرقی وسیعترین و صحن جنوبغربی کوچکترین آنهاست. صحنهای شمال غربی و جنوب غربی مستطیلشکل و صحن شمال شرقی و جنوب شرقی مدور هستند.
صحن شمال شرقی: ویژهی حرکت انبوه زیارتکنندگان و طواف بوده و به معبد اعلا راه داشته است. در این صحن، پودیم یا سکوی اجتماعات و نیز سه سکوی آراستهشده با آجر لعابدار ساخته شدهاند. پایهای هم در صحن شمال شرقی پیدا شده است که احتمالاً جایی برای نصب کتیبه یا تندیس بوده است. در کنار پلکان چاهی برای دفع فاضلاب ساخته شده است.
صحن جنوب غربی: مستطیلشکل و کوچکترین صحن معبد چغازنبیل است. صعود به معبد اعلی از این صحن آغاز میشده است. در محور پلکان بزرگ در جنوب غربی، ساختمانی مدور وجود دارد. در این صحن، سه نیایشگاه کوچک وجود دارد که در آنها استوانههایی از جنس سنگ یا خمیر شیشه، قطعات زره یا جوشن، دشنههای مفرغی، پیکرکهای حیوانات مانند گراز و گاو نر و کبوتر یافت شده است.
در صحن جنوب غربی در دو طرف پلکان ورودی زیگورات، دو حلقه چاه حفر شده بوده که آبهای ناودانهای دروازه را جمع میکرده است. دو سکوی مربوط به هدایا و مزین به آجرهای لعابدار در این صحن در مقابل پلکان ورودی زیگورات ساخته شدهاند. روی یکی از این سکوها، بقایای لوح سنگی کتیبهداری به دست آمده است. در مرکز این صحن، بنای مدور آجری ساخته شده است که به نام «پوست آمنت» شناخته میشود. این بنای آجری به قطر 3/5 متر ساخته شده است و از کف صحن، ۱۲۴ سانتیمتر ارتفاع دارد.
صحن شمال غربی: در مقابل پلهی ورودی این صحن سکوهای هدایایی با آجرهای لعابدار ساخته شدهاند. در این صحن، مجموعهای از معابد و نیایشگاهها و کارگاههای وابسته ساخته شدهاند. همهی این سازهها به الهههای عیلامی ناپیریشا (گال) و کریریشا و ایشنیکرب پیشکش شدهاند. این معابد از مهمترین معابد شهر دوراونتاش هستند.
معبد گال شش اتاق دارد و در آن، نسبت به سایر معابد، اشیای کمتری یافت شده است. در سمت غرب، ساختمانهای دیگری وجود دارند: معبد ایشنیکرب، سه اتاق بهشکل T، معبد کریریشا شرقی، الحاقات معبد کریریشا و معبد کریریشا غربی.
فقط دو معبد «کریریشا» و «این شوشینک» نمای آجری دارند و این نشان از اهمیت این دو معبد دارد. در دیوارها و ورودیها و سکوهای دو معبد ایشنیکرب و کریریشا، آجرهای کتیبهداری نصب شدهاند که در آنها به این مطلب اشاره شده که معابد بهدست اونتاش ناپیرشا ساخته شده و وقف الهههای ایشنیکرب و کریریشا شدهاند.
در این میان، معبد کریریشا از شکوه خاصی برخوردار است و مشخص است که برخی بخشها بعدها به آن افزوده و گسترش یافته است. این معبد راهروهای مجلل، آشپزخانه، خزانه و دو سکوی مزین به آجرهای لعابدار دارد. در معبد کریریشا، یک طاقچه و سه نمازخانه وجود دارد که بیشترین مهرهای استوانهای چغازنبیل در آنجا پیدا شده است. همچنین در این محل، سرگرزهای فراوانی به دست آمده که بر تعداد زیادی از آنها نام اونتاش ناپیرشا حک شده است.
صحن جنوب شرقی: در این صحن ۱۴ سکو در دو ردیف ساخته شدهاند که ارتفاعی حدود ۲۵ سانتیمتر دارند و در مقابل آنها خمرهای قرار داده شده است. گیرشمن معتقد است از این سکوها برای قربانیکردن حیوانات استفاده میشده است.
مراسم مذهبی در زیگورات چغازنبیل
روی هزاران گلنوشتهی کشفشده در میانرودان، سخنی از آیینهای مذهبی در داخل یا اطراف زیگوراتها به میان نیامده است و فقط از روی آثار و شواهد بهدستآمده میتوان به گمانهزنی پرداخت.
در صحن جنوب شرقی زیگورات چغازنبیل، دو سکو مخصوص زوج شاهانه قرار دارد. پادشاه و همسرش بعد از عبور از دروازهی شاهی در مقابل خمرهی بزرگی قرار میگرفتهاند که مخصوص تزکیه بوده و سه پیشخوان برای هدایا نیز در کنار آن قرار داشته است. بعد از مراسمی، شاه و ملکه روی سکوها مینشستند. سکوی ملکه کوچکتر و عقبتر از سکوی شاه بوده است.
در این مراسم، حیواناتی را از دروازهی ارابهها میآوردند و روی چهارده سکو قربانی میکردند. قربانیکردن در مقابل تاج پادشاه یا تندیس وی انجام میشد. بعد از مراسم قربانی، شاه و ملکه بهسوی ظرفهای نوشیدنی میرفتند و مراسم جرعهنوشی و جرعهافشانی را اجرا میکردند و در آخر، برای ادای احترام بهسوی معبد انیشوشیناک میرفتند.
ویژگیهای خاص بنای چغازنبیل
در میانهی هرکدام از اضلاع معبد مربعیشکل چغازنبیل، دروازهی ورودی قرار گرفته است و در بالای آن دروازه، تاقی آجری وجود دارد. این قدیمیترین نمونهی تاقها در ایران باستان است. بعدها، در دوران هخامنشیان، کاخها با سقف صاف و مسطح ساخته میشدند. فقط در دوران ساسانیان یعنی ۱۶۰۰ سال بعد از آن بود که تاقها و کمانها دوباره در بین معماران به محبوبیت رسیدند.
برخلاف شهرهای باستانی شوش و کبناک (هفتتپه) که هر گور چندین جسد را دربرمیگرفت، در شهر الاونتاش ناپیریشا، هر گور فقط یک اسکلت را دربرمیگرفت و مابقی جسدها سوزانده میشدند. هنوز مشخص نیست که چرا اینگونه رفتار میکردند.
درهای معبد و کاخهای شهر همگی از چوب ساخته شده بودند و برای اینکه نیمهشفاف باشد، با لولههای شیشهای تزیین شده بودند. در یکی از اتاقهای معبد، تعدادی لولهی سیاه و تعدادی لولهی سفید پیدا شده است که برای تزیین زیگورات چغازنبیل، کاخها، معابد و حتی دیوارهای اطراف استفاده میشدند. این امر نشان میدهد که ایرانیها با تکنیک شیشهسازی در حدود ۳۳۰۰ سال پیش آشنا بودند.
تعداد زیادی خراشنده، چاقو، پیکانهای سنگی، پیکرکهای جانوری و چهره و سرگرز در اطراف زیگورات و بهخصوص در ضلع جنوب غربی پیدا شدهاند که احتمالاً پیشکشهایی به درگاه خدایان بودهاند. ساخت تندیس با استفاده از قیر بهعنوان عایق در ملات، یکی دیگر از ابتکارات بهکاررفته در زیگورات چغازنبیل است.
سیستم آب و فاضلاب زیگورات
چاهها و کانالهایی که در جایجای زیگورات دیده میشوند، خبر از مدیریت آب در این معبد چندهزارساله میدهند.
در شمال غربی معبد، یک آبانبار وجود دارد که در آن، آب برای شرب تصفیه میشده است. گفته میشود که اونتاش ناپیریشا آب را از فاصلهی ۵۰کیلومتری شهر آورده بوده است تا در این محل تصفیه شود. تصفیهخانه ۳۵۰ متر مکعب گنجایش داشته و از آجر و ساروج و آهک ساخته شده و عایقبندی شده بود. ۹ کانال آب نیز وجود داشته تا آب تمیز را به حوضچههای کوچکی در سطح بالاتر هدایت کند. پس از لبریزشدن مخزن اصلی و تهنشینشدن گل آن، آب از راه کانالها به حوضچهها هدایت میشده تا مردم بتوانند آب تمیز مصرفی را از آنجا بردارند.
برخی مطالعات جدید اين فرضيه را قوت بخشیده است که این سازه برای دفع آبهای سطحی درون محوطهی شهر به کار میرفته و آبهای حاصل از بارندگی را از قسمت درونی شهر به خارج آن هدایت میکرده است. آثاری از دو ساختار مشابه دیگر در دیوار بیرونی شهر یافت شده که بهشدت آسیب دیدهاند و امکان بازسازی آنها وجود ندارد.
در بنای زیگورات نیز سازههایی برای دفع فاضلاب ساخته شدهاند؛ در دو طرف پلکان دروازههای شمال غربی، جنوب غربی و جنوب شرقی، دو حلقه چاه و در دروازهی پلکان شمال شرقی، یک حلقه چاه برای دفع آبهای جاری از ناودانها و آبراههای زیگورات وجود دارد که احتمالاً در دورهی ساخت زیگورات کاربرد داشتهاند و بعدها با رسوبات انباشته شده و از کار افتادهاند. بهناچار روی آنها را با آجر فرش کردهاند. از آن پس، فاضلابهای زیگورات در سطح صحن جاری و با توجه به شیب رو به جنوب، از دروازهی جنوبی خارج میشدند.
ناودانها و تنبوشههای زیگورات
ضمن کاوش در نقاط مختلف محوطه چغازنبیل، سازوکاری یافت شد که واقعیتهایی از شیوهی مدیریت آب باران در این محوطه را نشان میدهد. در این سیستم، تعداد زیادی تنبوشهی سفالی استفاده شده است. تنبوشهها پشتسرهم قرار گرفته و درون هم چفت شدهاند. نقاط اتصال آنها نیز بهوسیلهی قیر آببندی شده است. این تنبوشهها آبهای جاری در بخشهای مختلف زیگورات را به بیرون و بهسمت محوطهی باز هدایت میکنند.
روی هریک از چهار وجه طبقهی اول زیگورات، پنج ناودان وجود دارد که چهار ناودان آبهای طبقات و ناودان پنجم آب پلکان را جمعآوری میکرده است. ناودانها از دو بخش تشکیل شدهاند:
بخش اول لولههای سفالی بهطول ۳۵ تا ۴۰ سانتیمتر و با قطر دهانهی ۱۵ سانتیمتر که درون همدیگر قرار گرفتهاند و درزهای آن با قیر طبیعی پر شده و لولهی عمودی واحدی در بدنهی حصار تشکیل شده است.
بخش دوم شامل دو آجر بهصورت راسته و موازی یکدیگر است که آجر سومی روی آنها گذاشته شده است و با قیر به هم متصل شدهاند. این ناودانها در انتها به آبراهی آجری میرسند. اونتاشگال در کتیبهای راجع به آبراههی حفرشده در این شهر، سخن گفته است.
هنر و معماری در معبد چغازنبیل
برای تزیین این بنا، بهطور گستردهای از آجرهای لعابدار، گچکاریها، تاق و تزیینات معماری با سرامیک لعابدار و شیشه استفاده شده است. پروفسور گیرشمن برخی آثار باستانی را در آنجا کشف کرد که بهعنوان هنرهای عیلامی دستهبندی شدند. مهرهای استوانهای، سفالها، اشیای فلزی، مجسمههای سفالی و چند قطعهی تزیینی دیگر نیز برخی از این کشفیات هستند.
بر اساس شواهد، ایرانیان باستان در ساخت مجسمه تخصص داشتند. یک مجسمهی برنزی به وزن حدود ۱۸۰۰ کیلوگرم، از ناپیرآسو همسر اونتاش ناپیریشا، توسط همین مردمان، یعنی عیلامیها، ساخته شده است. این مجسمه در حال حاضر در موزه لوور فرانسه قرار دارد.
مارها نیز نقوشی هستند که بهعنوان نمادی از حفاظت در برابر نیروهای اهریمنی به کار رفتهاند. از این نقش بر روی در قوطیها استفاده شده است. علاوه بر این، نقوش مار در دروازههای ورودی و درها نیز بهشکل لولههای شیشهای برای حفاظت به کار برده شده است. نقش جفتگیری دو مار نمادهای عیلامی از باروری هستند که بعدها در دیگر تمدنها نیز به کار رفتهاند.
تندیسهای نگاهبان زیگورات
در هنگام کاوش در زیگورات چغازنبیل، سفالهای لعابداری یافت شد که همسر گیرشمن، باستانشناس فرانسوی، موفق به بازسازی بدن گاوی نر از این سفالها شد.
در پشت حیوان، کتیبهای ۱۶ خطی به خط عیلامی هست دربارهی اینکه اونتاشگال این مجسمه را به ربالنوع اینشوشیناک پیشکش کرده است. احتمال دارد که سربازان آشوری بههنگام تاراج، این پیکره را خرد کرده باشند. این گاو هماکنون در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
ستونهایی در دو طرف دروازههای ورودی به جا مانده است که جایگاه حیوانات نگهبان بوده است و فقط خردههایی از سفال لعابدار آنها باقی مانده است.
از این حیوانات یک شیردال نیز در دروازهی شمال غربی یافت شد که در موزهی هفتتپه نگهداری میشود. شیردال موجودی افسانهای با بدنی به شکل شیر است و سر، دم و بال عقاب را دارد که در انگارههای ایرانی عیلامیان و پس از آن، بسیار استفاده شده است؛ چنانکه در تخت جمشید نیز پیکرههایی از این موجود افسانهای دیده میشود. در باور مردمان باستان، شیردال نگاهبان گنجینهی خدایان است.
شهر چغازنبیل چگونه تخریب شد؟
بعد از مرگ اونتاش ناپیریشا، معابد چغازنبیل مرکز پرستش خدایان گوناگون برای زیارتهای مذهبی و همچنین بهعنوان آرامگاه باقی ماندند. این امر تا حدود سال ۱۰۰۰ پیش از میلاد ادامه داشت تا آنکه آشور بانیپال، پادشاه آشوری، آن را نابود کرد.
آشوریها معتقد بودند که این نابودی باعث متروکهشدن این مکان در سال ۶۴۶ پیش از میلاد شد؛ اما بر اساس شواهد کشفشده در یکی از این معابد، چغازنبیل و سازههای اطراف آن در حدود ۱۰۰۰ سال پیش از میلاد بهطور کامل متروکه بودند. در دورهی اشکانیان این شهر سکونتگاه فصلی شبانان کوچنشین یا نیمهکوچنشین بوده است.
بقایای حیوانات و خاکستر آتشهایی از این دوره در محوطه زیگورات به جا مانده است. از سرنوشت این مجموعه در دورهی ساسانیان و پس از اسلام اطلاعی در دست نیست. این شهر هرگز دوباره ساخته نشد و معبد چغازنبیل تا زمان کشف در قرن بیستم، به حال خود رها شده بود.
معبد چغازنبیل کجاست؟
معبد چغازنبیل در استان خوزستان و در ۴۵ کیلومتری جنوب شهر شوش قرار دارد. با استفاده از لوکیشن معبد چغازنبیل که در زیر آمده است، بهراحتی میتوانید از این بنا بازدید کنید:
پرسشهای متداول درباره معبد چغازنبیل
اگر پاسخ پرسش خود را در اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاههای زیر این پست برای ما کامنت بگذارید و سؤالتان را بپرسید. ما حتماً به آن پاسخ خواهیم داد.
زیگورات چیست؟
در تمدنهای آسیای غربی زیگورات (Ziggurat) نیایشگاهی برای خدایان بود. این زیگوراتها بر روی بلندیها ساخته میشدند. برای ساخت این بناها، از بهترین و مرغوبترین مصالح استفاده میشد. زیگوراتها به شکل هرمهایی ساخته میشدند که مصالح آنها عمدتاً خشت و آجر گلی بود.
آیا مشابه زیگورات چغازنبیل در ایران وجود دارد؟
زیگورات چغازنبیل اولین نمونه از اینگونه بناها بود که در ایران کشف شد. پس از آن، زیگوراتهای کُنار صَندَل در جنوب جیرفت و تپه سیَلْک در کاشان کشف شدند که تخمین زده میشود بناهایی مشابه آن هستند.
چه کسی اولین بار چغازنبیل را کشف کرد؟
در سال ۱۸۹۰ میلادی، ژاک دو مورگان، زمینشناس فرانسوی، برای اولین بار گزارش داد که در ناحیه چغازنبیل معادن نفت وجود دارد. در پی اکتشافات مرتبط با نفت، آجری پیدا شد که روی آن نوشتههایی حک شده بود. بعدها و در نتیجهی کنجکاویها و مطالعات پروفسور گیرشمن فرانسوی، ماهیت معبد چغازنبیل مشخص شد.
چرا معبد چغازنبیل یا زیگورات چغازنبیل یک شاهکار تلقی میشود؟
دلایل مختلفی برای این موضوع وجود دارد؛ اما یکی از مهمترین این دلایل سیستم آبرسانی این معبد است. برخی معتقدند که حوضچهی نزدیک این معبد برای تصفیه آب رود دز استفاده میشده که با کانالی از ۴۵ کیلومتری تا این نقطه انتقال مییافته است. به این ترتیب، مردم این شهر از آب سالم و تصفیهشده استفاده میکردند.