شیر سنگی همدان یکی از نمادهای کهن شهر تاریخی همدان است که آرام و مغرور بر سکویی نشسته و در باورها و سنتهای همدانیها جا خوش کرده است. همدان بدون این شیر، چون شیر بییالودم قصههای مثنوی معنوی است.
اگر به تماشای دیدنیهای شهر همدان میروید، حتماً در گوشهی میدانی بهنام خودش، این کهنسال سنگی را خواهید یافت. طبق تحقیقات زمینشناسان، سنگ ساخت این نماد را از کوه «خورزنه» در اطراف همدان آوردهاند. در گویش محلی مردم همدان به آن «سنگِ شیر» میگویند.
شیر سنگی در تاریخ
تاریخ ساخت دقیقی برای این تندیس نمیتوان معین کرد. برخی پژوهشگران، تاریخ ساخت آن را به عهد مادها نسبت میدهند؛ اما پیداشدن تابوت و نشانههایی از شهری اشکانی در تپهای که شیر بر آن قرار داشته است و نحوهی ساخت آن، این گمانه را هم تقویت میکند که شیر دستسازهای اشکانیسلوکی باشد.
واقعیت و افسانه در روایتهای مربوط به پیشینهی شیر سنگی بههمآمیخته است. برخی عقیده دارند وقتی اسکندر سردار موردعلاقهاش «هفایستیو» را در اکباتان از دست داد، وی را به خاک سپرد و دستور داد شیری سنگی بسازند و بر مزار وی قرار دهند و شاید همین شیری باشد که امروز میشناسیم.
این شیر از جایگاه کهن خود تکان نخورده؛ در روزگاران باستان، جایی که شیر قرار گرفته، دروازهی شهر همدان بوده است. جادهای مالرو از این دروازه به ملایر، سلطانآباد (اراک امروزی) و درنهایت به ری میرفته است.
عربها وقتی به دروازهی همدان رسیدند، شیر را بر آن نشسته دیدند؛ ازآنرو، همدان را «بابالاسد» بهمعنی «دروازهی شیر» نامیدند.
طلسم شهر
در باور مردم همدان، شیر سنگی طلسم محافظت از شهر در برابر بادها و سرماست. چنانکه گویند زمانی سرما و بادهای شدید، زندگی در همدان را سخت کرده بود؛ سلیمان نبی این شیر را چون طلسمی نگاهبان شهر قرار داد و بادها آرام گرفت. در روایتی دیگر، بلیناس (Balinas) رومی را سازندهی این طلسم برای شهر دانستهاند.
بههرروی، مردم همدان به نیروی روحانی این شیر باور داشتهاند؛ چنانکه سنگهای پیشانی و چشمها و پشت او را میتراشیدند و چون گردی سحرآمیز نزد خود نگاه میداشتند؛ زنان نیز بر بینی او بوسه میزدند. همین تراشیدنها و بوسیدنها باعث صافشدن بخشهایی از پیکرک شده است.
عدهای از روستاییان اطراف همدان نیز عقیده داشتند که هرگاه به وقت باددادن کاه و جداکردن گندمها باد نوزد، با تکاندادن شیر میتوانند باد را به کشتزار بیاورند. به همین دلیل، با اهرمکردن دیلم و تبر و دستهبیل، شیر را تکان میدادند.
دزدیدن شیر سنگی
در سدهی دهم میلادی، این تندیس دو بار حوادثی تاریخی به خود دید. نخست، مکتفی (خلیفهی عباسی) خواست آن را به بغداد منتقل کند. نمایندهی خلیفه با مقاومت شدید مردم همدان مواجه شد و نتوانست شیر را جابهجا نماید.
مرتبهی دوم، مرداویج دیلمی قصد کرد شیر سنگی را خراب کند. مرداویج خواهرزادهی خود را بههمراه لشگری برای فتح همدان فرستاد؛ اما با مقاومت مردم همدان روبهرو و کشته شد. وقتی خبر مرگش به مرداویج رسید، با سپاهش از ری بهسمت همدان آمد و چنان کشتاری به راه انداخت که در «بستانالسیاحه» آمده است: «صد خروار بند شلوار مقتولان بود.»
روایت «بستانالسیاحه» اغراقآمیز به نظر میرسد؛ اما نشان از فاجعهای عظیم دارد که تاکنون نیز از ذهن مردم پاک نشده است. مرداویج تصمیم گرفت شیر را با خود ببرد؛ اما نتوانست و به همین دلیل، دست و پاهای شیر را شکست.
شکل ظاهری شیر سنگی
بنا بر آنچه دربارهی حملهی مرداویج گفته شد و همچنین روایتهایی که از یونانیان مانده است، شیر سنگی همدان، شیر بیدست و پایی نبوده و برخلاف آنچه امروز بهصورت درازکشیده بر سکویی قرار دارد، ایستاده روی پا بوده است.
این شیر حدود سهونیم متر درازا دارد. پیکرش تنومند و صاحب سری بزرگ و رانهایی ستبر است. یالی چندلایه و پرپیچوتاب داشته که بقایای آن هنوز باقی است. پهلوهایی فرورفته و کمری باریک دارد. با آنکه مردم چهرهی او را تراشیدهاند، هنوز سر بزرگ و دهان و پوزهی کشیدهاش کاملاً هویداست.
این شیر با شیرهای هخامنشی تختجمشید متفاوت است. قسمتهای مختلف شیرهای تختجمشید، اعم از یال و سر و اندامها، از قطعات جداگانه ساخته شدهاند؛ درحالیکه شیر همدان بهصورت یکپارچه ساخته شده است. ازاینجهت، شیر سنگی به شیرهای ساخت یونانیها، چون «کارونئا» و «آمفی پولیس» شباهت دارد. این دو شیر را یونانیان برای گرامیداشت کشتههای جنگ ساختهاند.
شیرهمالیدن بر سر شیر
همانطور که پیشتر نیز گفته شد، این تندیس جایگاه یگانهای در باور مردم همدان دارد. زنان در گذشته بر پشت شیر سوار میشدند و بر سر او روغن معطر و شیرهی انگور میمالیدند تا به خواستهی قلبیشان برسند. اغلب خواستههای قلبیشان بازشدن بخت و ازدواج بود. همین لمس مدام شیر و مالیدن روغن و شیره بر چهرهاش، او را سیاهچرده کرده بود.
جابهجایی شیر سنگی
در دورهی پهلوی اول، در محل قرارگیری شیر، میدانی ساخته شد و تندیس روی سکوی کوتاهی قرار گرفت. دسترسی آسان به شیر سنگی باعث شده بود بازیچهی کودکان شود. مردم بر آن سوار میشدند و روی آن شیره میمالیدند؛ به همین دلیل شیر دچار فرسودگی و تیرگی شده بود. در اواخر دههی هشتاد شمسی، بهپیشنهاد پرویز اذکایی و بههمت شهرداری همدان، بدنهی تندیس سابیده شد تا سنگ اصلی از پس روغنها و آلودگیها نمایان شود. بعد روی سکویی بلند و دور از دسترس قرار گرفت.
اَلا ای شیر که دیرپای و درنگ جایی
این شیر از سدهی دهم میلادی به کتب تاریخی یونانیها راه یافت و از او در تواریخ و اشعار بسیاری گفتهاند. شاید کمتر تندیسی را بتوان یافت که در تاریخنگاریها از آن سخن رانده باشند. ابن فقیه در سال 900 میلادی چکامهای سروده است با این مطلع:
اَلا ای شیر، که بر گذشت روزگاران و رخدادها،
دیر پای و درنگ جایی!
چنان ایستادهای و آهنگ آن نکنی به نیرنگی بجنبی ز جای
گوییا بر همدان دروازهبانی
این شیر پابهپای مردم سرزمینش روزهای تلخ و شیرین بسیار دیده است؛ در کنار آنان حملهی عرب و مغول و بمباران عراقیها را تاب آورده است و در قحطی بزرگ جنگ جهانی پیکر کودکان جانباخته از گرسنگی را در آغوش کشیده است. دستوپایش را شکسته و چهرهاش را زخمی کردهاند؛ اما هنوز دروازهبان پرصلابت شهر همدان است. در بازدید از شهر همدان دیدار شیر سنگی را از یاد نبرید.
شیر سنگی همدان کجاست؟
این مجسمهی سنگی در گوشهی میدانی به همین نام در شهر همدان قرار دارد. موقعیت مکانی دقیق این مجسمه را در زیر مشاهده میکنید:
پرسشهای متداول درباره شیر سنگی همدان
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
چه جاهای دیدنی دیگری در نزدیکی شیر سنگی قرار دارد؟
برج قربان، موزهی آموزشوپرورش همدان و امامزاده یحیی در نزدیکی این تندیس قرار دارند.
قدمت ساخت شیر سنگی به چه دورهای برمیگردد؟
تعیین دورهی دقیق ساخت این تندیس ممکن نیست. برخی آن را به دورهی مادها نسبت میدهند و بعضی دیگر، باتوجهبه نوع ساخت و آثار اشکانی یافتشده در اطراف آن، زمان ساخت شیر را دورهی یونان و اشکانیان میدانند.
سنگ شیر چیست؟
مردم همدان به تندیس شیر سنگی که در شهر همدان قرار دارد و قدمت آن به هزارههای قبل میرسد «سنگ شیر» میگویند.