داریوش کبیر یکی از پادشاهان بزرگ سلسله هخامنشیان است که مهمترین پادشاه این دوره تاریخی قبل از اسلام شناخته میشود. اقدامات مهم این پادشاه هخامنشی همچون ایجاد امنیت، فرونشاندن شورشهای پس از مرگ کورش و سروساماندادن به اوضاع و ادارهی کشور با تدبیر خویش و به سبک و سیاق کورش کبیر، باعث شد که او را ناجی امپراتوری پارس بدانند. البته، دلیلهای پرشمار دیگری نیز از نقش بیبدیل او در امپراتوری عظیم هخامنشی حکایت دارند. پرسش اینجاست که چه حوادثی در دوران حکومت او رخ داد که باعث برجستهشدن این شاه ایرانی شد؟ پاسخ این پرسش درباره تاریخ هخامنشیان را در این نوشتار از «دستی بر ایران» خواهید یافت.
داریوش کبیر کیست؟
داریوش کبیر یا همان داریوش اول، دومین پادشاه هخامنشی است. او نخستین پادشاه در امپراتوری پارس است که نحوهی به حکومت رسیدن و اتفاقات زمان فرمانروایی خود را در کتیبهها و سنگنگارههای گوناگون به یادگار گذاشته است. این پادشاه بزرگ پسر یک ساتراپ به نام ویشتاسب بود. او از خاندان هخامنشی بود و بهعنوان محافظ شخصی کمبوجیه در گارد محافظان خدمت میکرد.
داریوش بعدها با آتوسا، دختر کوروش، ازدواج کرد. سپس، با تلاشهای مستمر خود بهعنوان پادشاه ایران به قدرت رسید. او از سال ۵۲۲ تا ۴۸۶ پیش از میلاد در ایران حکومت کرد. در دوران حکومت داریوش، وسعت قلمروی امپراتوری پارس افزایش یافت و هخامنشیان از شمال آفریقا تا بخشهایی از هند را تحت سیطرهی خود داشتند.
داستان به قدرت رسیدن داریوش اول در کتابهای تاریخی بسیاری ذکر شده است. او که یکی از باهوشترین پادشاهان دورهی هخامنشیان بود، اقدامات بسیار مهمی در دوران حکومت خود برای متمرکزشدن پادشاهی و قدرتگرفتن این امپراتوری انجام داد.
داریوش کبیر چگونه به حکومت رسید؟
پس از مرگ کوروش، شورشهای متعددی در نواحی مختلف آغاز شد که کشور را دچار بیثباتی کرد. داریوش پادشاه قدرتمندی بود که به امپراتوری ازهمگسیختهی پس از مرگ کورش کبیر انسجام بخشید و کشور را به اقتدار رساند؛ ازاینرو، ناجی امپراتوری پارس قلمداد میشود.
نحوه به حکومت رسیدن داریوش اول اهمیت بسیاری دارد. او از فرماندهان لایق سپاه کمبوجیه بود که با نُه آشوبگر و یک مغ یا عابد، به نام گوماتا (گئومات) جنگید. بدین منظور، دو سال برای پیداکردن و سرکوب آشوبگران زحمت کشید. سپس، با کشتن آنها و شکست گئومات یا بردیای دروغین، به حکومت رسید. اما بردیای دروغین که بود؟
پس از مرگ کمبوجیه که در راه بازگشتن از مصر بود، گئومات مغ با زور و فریبکاری، خود را بردیا پسر کوروش معرفی کرد و تخت پادشاهی را به تصرف درآورد. اما در این میان، داریوش اول با چند تن از خویشاوندان کوروش که همگی جزو نجیبزادگان پارسی بودند، توانستند این بردیای دروغین را شکست دهند. داریوش پس از سرنگونکردن گئومات و ازمیانبرداشتن بردیاهای دروغین و مقابله با شورشهایی که در سرتاسر شاهنشاهی هخامنشیان رخ داده بود، به کمک همپیمانانش بهعنوان رهبر هخامنش و پادشاه هخامنشیان بر تخت نشست.
تاریخنگاری یونانی به نام کتزیاس، در کتاب خود دربارهی بردیای دروغین نوشته که نام واقعی او سپنددات بوده است که ترجمهی آن به زبان امروزی اسفندیار میشود. گزنفون دیگر مورخ یونانی هم مدعی است که این مغ توانسته ذهن پادشاه را بر ضد برادرش، بردیا، مشوش کند و پس از مرگ بردیای واقعی، خودش ادعای پادشاهی کند.
در سنگنوشتهها و اسنادی که از داریوش به یادگار مانده، اثبات شده است که هیچ شباهتی بین گئومات مغ و بردیای واقعی وجود نداشته است. ازاینرو، داریوش به کمک اشرافزادگان پارسی در سال ۵۲۲ قبل از میلاد، گئومات را کشت و خودش بر تخت پادشاهی نشست. نام اشرافزادگان و نجبای پارسی که به داریوش کمک کردند عبارتاند از:
- اتانس، آسپاتی نس، گبریاس، اینتافرنس، مگابیزوس، هیدارنس.
داریوش یکی از خاندان پادشاهی پارس یعنی هخامنشیان بود. او با یکی از دختران کوروش به نام آتوسا ازدواج کرد و تا پایان عمر، وفادارانه با آتوسا زندگی کرد و حتی در اواخر عمرش در بستر بیماری، تا لحظه آخر با او بود. البته، همسران دیگری نیز داشت، اما فقط آتوسا را ملکه مینامید.
او فردی آزادمنش بود و به تمام خواستهها و نیازهای ملل و اقوام گوناگونی که جزو قلمروی او بودند، اهمیت میداد. همچنین، با افرادی که زیر سلطهاش بودند، به مهربانی برخورد میکرد؛ اما بههیچوجه اهل مدارا با حاکمان نالایق نبود.
اقدامات مهم داریوش اول و نظام حکومتی هخامنشیان
داریوش اول پس از شکست آشوبگران و بردیای دروغینی که به مدت ۳ تا ۶ ماه بر تخت پادشاهی نشسته بود، پادشاهی را به دست گرفت و در ۳۶سالگی پادشاه سرزمین پارس شد. او چند همسر داشت که دو تن از آنها دختران کورش بودند و به پادشاهی او رسمیت میدادند. از این رو، داریوش با اقتدار، اقدامات حکومتی خود را آغاز کرد.
به دلیل اهمیت اقداماتی که او در زمان حکومتش انجام داد، امپراتوری پارس به اوج قدرت و عظمت خود رسید. در ادامه برخی از اقدامات او آمده است:
بازگرداندن امنیت به نواحی شورش زده
داریوش تلاش گستردهای برای سازماندهی تشکیلات داخلی کشورش به کار گرفت. او علاوه بر هوشیاری و سرکشی به نقاط مختلف امپراتوری، برای هر منطقهای یک ساتراپ تعیین کرده بود. همچنین، در هر منطقه، یک بازرس مستقل از آن ساتراپ حضور داشت که به پادشاه گزارش میداد. این روند باعث ایجاد دستگاه منظم اداری در کشور شد که تمرکز بر کارها و اجرای قوانین را بیشتر میکرد.
تقسیم شاهنشاهی به چندین بخش مختلف
در زمان داریوش، سرزمینهای امپراتوری پارس به ساتراپیهای مختلف تقسیم شدند. به این صورت، ادارهی کشور راحتتر میشد. از طرفی، دو نفر از مرکز به ساتراپیها سرکشی میکردند که یکی از آنها نقش رهبری قشون محلی و دیگری نقش سردبیر (بازرس) را ایفا میکرد. از این میان، سردبیر وظیفه داشت اجرا شدن یا نشدن احکام پادشاه در ساتراپها را بررسی کند و بر همین اساس، نقش چشم و گوش دولت را بر عهده داشت.
ایجاد راه شاهی
از مهمترین اقداماتی که داریوش کبیر در دوران حکومت خود انجام داد، ساخت ۳ راه شاهی بود که یکی از آنها پایتخت سابق لیدی، شهر سارد را به شهر شوش یعنی پایتخت هخامنشیان متصل کرد. یکی دیگر از راههایی که داریوش ساخت، مصر را به بابل میرساند. ساخت راهها باعث شد ارتباط بین پایتخت با سایر شهرها راحتتر برقرار شود و تجارت رونق بگیرد.
افزون بر این، به فرمان داریوش در هر 30 فرسنگ، یک کاروانسرا ساختند تا مسافران در آنجا استراحت کنند یا شب را بگذرانند. کیفیت برخی از این کاروانسراها در حدی بود که شاهان و مقامات ارشد کشورها نیز میتوانستند در آنها استراحت کنند.
ایجاد سپاه جاویدان و نیروهای نظامی ویژه
یکی دیگر از اقدامات داریوش برای مقابله با تهدیدهای خارجی، فراهمآوردن سپاهی قدرتمند و نیروی نظامی آموزشدیده بود که در مرزها مستقر بودند و از امپراتوری دفاع میکردند. افزون بر آن، داریوش لشکر دیگری ایجاد کرد که به لشکر جاویدان مشهور بود. نقش این لشکر محافظت از جان پادشاه بود. لشکر جاویدان متشکل از ۱۰هزار نفر سرباز آموزشدیده بود. اگر یک نفر از این لشکر کم میشد، خیلی سریع نفر بعدی جایگزین او میشد؛ ازاینرو، به آن سپاه جاویدان میگفتند.
سومین نیروی نظامی که به دستور داریوش فراهم آمد، مختص ساتراپیها بود. بدین ترتیب که در هر ساتراپی، گروهی نیروی نظامی مسئولیت برقراری امنیت در آن بخش از امپراتوری را به عهده داشتند.
دریافت مالیات
دریافت مالیات از هر ایالت بهصورت نقدی و جنسی، یکی دیگر از کارهایی بود که داریوش انجام داد. در کتابهای تاریخی، مانند کتاب پلوتارک یونانی، نوشته شده است که داریوش برای گرفتن مالیات تحقیقهای بسیاری انجام داد و وقتی مطمئن شد که مالیات فشاری بر مردم عادی نمیآورد، مبلغ آن را تعیین کرد؛ زیرا داریوش تجارب بسیاری از حکومتداری در مصر به دست آورده بود و میدانست که کشاورزان مصری بهخاطر مالیاتهای سنگینی که به حکومت میدهند، ناراضی هستند و سر به شورش برداشتهاند.
داریوش پس از تعیین مالیات، بازرسان خود را برای بررسی میزان سنگینی بار مالیات به ساتراپیهای مختلف میفرستاد تا مطمئن شود آن مقدار برای مردم آن ناحیه از امپراتوری سنگین نباشد. او مرغوببودن زمینهای کشاورزی و حجم محصولات برداشتشده را نیز ملاکی برای دریافت مالیات از کشاورزان میدانست.
مرتبط کردن دو دریای مدیترانه و سرخ
داریوش با هوشیاری تمام، متوجه تجارت ضعیف میان مصر و هند و سایر سرزمینها از راه خشکی شده بود. به همین دلیل، دستور داد کانالی به نام سوئز را راهاندازی کنند که پیشتر، در سال ۶۰۹ پیش از میلاد تأسیس شده ولی تا زمان او پر شده بود. این کانال با ایجاد ارتباط میان دریای مدیترانه و دریای سرخ، تجارت مصر و کرانههای باختری و خاوری دریای سرخ را از طریق دریا با هند و ایران، برقرار ساخت.
یکسانسازی واحد پول و واحد اندازهگیری
در زمان هخامنشیان، دادوستد بهوسیلهی سکههای طلا انجام میشد. داریوش ترتیبی داده بود تا نظام واحد پولی و همچنین، نظام واحد اندازهگیری در سراسر کشور استفاده شود. در آن دوران، سکه طلای «دریک» در کل کشور در دسترس مردم قرار گرفت که معیارهای هخامنشی برای اندازهگیری آن تعیین شده بودند. در واقع، داریوش نخستین پادشاهی بود که در ایران اقدام به ضرب سکه کرد.
بازسازی نیایشگاهها
در آثاری که از داریوش اول در سنگنوشتههای بیستون بهجامانده، مشخص است که داریوش اول به بازسازی برخی نیایشگاهها پرداخته است. او نیایشگاههایی را که گئومات مغ آنها را ویران کرده بود، بازسازی کرد. افزون بر آن، به بازسازی نیایشگاههای مصریها پرداخت که در زمان کمبوجیه، ویران شده بودند. داریوش همچنین برای ادای احترام به مصریها، برای آمون یک نیایشگاه تازه ساخت.
مرگ داریوش اول
در تاریخ ایران و جهان، داریوش را ناجی امپراتور پارس میدانند و او را بهواسطهی اقدامات مهمش میشناسند. او به سرزمین سکاهای اروپا لشکر کشید. مدتی طولانی در حال جنگ با یونان بود و نیز به مقابله با شورشهایی پرداخت که در مصر علیه او اتفاق افتاده بود. سپس، در یکی از جنگها مجروح شد و پس از حدود ۳۰ روز بیماری، درگذشت. جسد داریوش اول مومیایی شد و در نقش رستم و در آرامگاهی که خودش دستور آمادهسازی آن را داده بود، دفن شد. پس از مرگ داریوش، پسرش خشایارشا که نوه دختری کوروش (پسر آتوسا) محسوب میشد، به پادشاهی رسید.
کلام پایانی
یکی از معماران اصلی بنای امپراتوری هخامنشی داریوش کبیر است. او در دوران حکومتش اقدامات بسیار مهمی انجام داد؛ بهطوری که پس از گذشت قرنها، هنوز همگان از نبوغ و عدالت او صحبت میکنند. «دستی بر ایران» مطالب گوناگونی در زمینه تاریخ ایران، پیش روی علاقهمندان به ایرانشناسی قرار داده است. در این نوشتار نیز به بررسی چگونگی به حکومت رسیدن و نحوه حکومتداری داریوش اول، پادشاه مقتدر هخامنشیان و اقدامات مهم او پرداختیم.