كاشی كاری یكی از شاخصترین رشتههای تزئینی در معماری ایرانی است. کاشی کاری ایرانی نمادی از ذوق هنرمندانی است که به بهترین وجه هنر خود را به نمایش میگذارند. معماران سنتی از کاشی کاری علاوه بر کاربرد تزئینی آن، برای كاركردهای دیگری چون افزایش استحكام و دوام بنا، عایق حرارتی، رطوبتی و صوتی نیز استفاده میکردند.
کاشی چیست؟
کاشی قطعهای سفالی است که قسمت اصلی و استخوانبندی کاشی را تشکیل میدهد. لعابِ روی کاشی، مادهای شیشهای است که قسمت رویی (سطح قابل مشاهده) آن را تشکیل میدهد.
تعریف کاشی کاری
در فرهنگهای مختلف فارسی، کاشی و کاشی کاری تعریفهای گوناگونی دارند. در اینجا به ذکر برخی از آنها میپردازیم:
کاشی: (اِ) کاچی . (برهان ) (ناظم الاطباء). نوعی از خشت تُنک باشد که نقاشی کنند و آبگینهی ساییده بر روی آن بمالند و بپزند چنانکه شبیه به چینی شود (برهان) (آنندراج). آوندی است معروف که مثل ظرف چینی در ایران عموماً و در کاشان و خراسان خصوصاً بسیار خوب و عمده میسازند (آنندراج ). آجر که بر روی آن لعابی داده باشند.
در فرهنگ عمید در تعریف کاشی کاری آمده است: نصب کردن آجر کاشی در ساختمانها؛
در لغتنامه دهخدا: کاشی کاری نوعی از صنایع که در عمارت کنند (آنندراج).
اصطلاح کاشیکاری به معنی پرکردن یک سطح با مجموعهای از اشکال هندسی است، به طوری که این شکلها نه بروی هم میآیند و نه شکافی بین کاشیها ایجاد میشود. به زبان ساده، کاشی کاری مانند جورچینی است که کاشیها بهصورت هندسی در کنار هم قرار میگیرند و اشکال زیبایی را به وجود میآورند.
مواد اولیه کاشی
کاشی به دو روش ساخته میشود که هرکدام از ویژگی و کاربردهای خاص خود را دارد.
روش اول: کاشی گلی
این نوع کاشی با خاک رس ساخته میشود. ساخت این نوع کاشی دارای معایب و مزایایی است که در زیر به آن خواهیم پرداخت:
- مقاومت آن بر روی دیوار مناسب است.
- مقاومت بیشتری در مقابل تیشه، کاشیتراشی و سوهانکاری کاشی کار دارد.
- از لحاظ اقتصادی مقرون بهصرفه است.
- کاشی هفترنگ از مواد گلی ساخته میشود.
- دوام کمتری در مقابل یخبندان و سرما دارد. همین امر سبب جدا شدن لعاب کاشی در هنگام یخزدگی میشود.
روش دوم: کاشی جسمی
مخلوطی از نرمه سنگ رودخانهای (سنگ پودر شده)، نرمه شیشه (پودر شیشه) و گل سرشور است. تا اوایل قرن 7 هجری (13 میلادی) مادهی مورد استفاده برای ساخت کاشی گل بود، اما در قرن 8 هجری (14 میلادی) مادهی خمیر سنگ یا خمیر چینی مورد استفاده قرار گرفت. این نوع کاشی نیز دارای مزایایی است که به آنها اشاره خواهیم کرد:
- لعاب را بهتر جذب میکند، زیرا مواد تشکیلدهندهی آن با لعاب همجنس است.
- در مقابل یخبندان مقاومت بیشتری دارد، زیرا دارای خلل و فرج است و
- کاشی معرق از مواد جسمی ساخته میشود.
انواع کوره برای حرارت دهی به کاشی
برای آنکه کاشی ساخته شود، لازم است که مواد اولیهی آن را در معرض حرارت بالا قرار دهند. این امر در کورههایی صورت میگیرد که انواع آن را شرح خواهیم داد:
کوره آیینهای
این نوع شامل کورههایی هستد که با دیواره صاف که خشتها در آن بهصورت عمودی رویهم قرار گرفتهاند و تعداد کمی خشت کاشی در آن جای میگیرد. در این نوع کوره، تاثیر حرارت مستقیم کوره بر روی لعاب کاشی باعث پخته شدن سریع آن میشود. در کورههای عمودی حرارت دادن زیاد کاشی باعث آب شدن (شره کردن) لعاب و خراب شدن کاشی میشود. کاشی هفترنگ و سرامیک در این نوع کوره ساخته میشوند.
کوره مُطَبَّق
این نوع شامل کورههایی هستند که کاشیها بهصورت افقی بر روی طبقههای داخل آن قرار میگیرند. در این کورهها، مقدار حرارت چندین برابر بیشتر از کورههای آیینهای است و آتشرسانی تدریجی باعث میشود کاشیها بهطور کامل حرارت بگیرند. از جمله مزایای این نوع کوره، ثابت ماندن لعاب به علت قرار گرفتن افقی کاشی در کوره است.
نحوه نقشدهی به کاشی
برای ساخت کاشی سنتی، ابتدا نقش را با مداد روی کاغذ طراحی میکنند. پس از آن، طرح موجود را با سوزن سوراخ میکنند، روی کاشی میگذارند و گرده زغال را روی طرح میپاشند تا ردی از زغال بر کاشی بماند. این طرح را با مُرَکّب مخصوص پُررنگ میکنند، داخل طرح را رنگ میزنند و پس از آن ایرادهای کار را اصلاح میکنند. سپس، کاشی را در کوره میگذارند. سرانجام، برای آنکه سطح کار درخشنده، صاف، ضد آب، ضد شیمیایی و آراسته شود، روی آن را پس از خنک کردن، با یک لایهی نازک لعاب میپزند.
فواید کاشی کاری
- دسترسی آسان به مواد اولیه کاشی که همان خاک است.
- کاشی و آجر که هر دو از یک ماده هستند، در کنار هم جلوهای خاص به بنا میدهند.
- کاشی تنوع رنگ و انعطافپذیری بالایی دارد.
- کاشی از خشت خام در مقابل بارندگی حفاظت میکند.
- کاشی در مقابل گرما و سرما مقاوم است.
- وجود نقش و نگار و رنگهای مختلف بر روی کاشی، باعث زیبایی بنا میشود.
- با مطالعه کاشیها، میتوان سیر تحول و توسعه هنرهایی چون نگارگری، خطاطی را بررسی کرد.
انواع کاشی
کاشی کاری ایرانی در کشور ما انواع مختلفی دارد که شرح هر کدام در زیر ارائه میشود:
کاشی زرینفام
کلمهی «زرینفام» بیانکنندهی درخشش فلزی است که انعکاسی رنگارنگ دارد. برخی آن را دوآتشه میخوانند. استفاده از این کاشیها رایجترین و یکی از زیباترین روشها برای تزئین بناها، از جمله محرابها، بوده است.
لعاب زرینفام از ترکیب اکسید نقره و مس بر روی سطح سرد کاشی و از طریق پختن دوباره در یک کوره خاموش به دست میآید. نقوش این کاشی بیشتر شکلهای انسانی، حیوانی، هندسی، مسائل نجومی همراه با اشعار فارسی است. در واقع، نقشها بر روی سطحی نقاشی می شدند که پوشیده از اکسیدهای مس و نقره و نیز مخلوط گوگرد، اخرا و سرکه بودند . هنگامی که مواد مذکور برای بار دوم در کوره گذاشته میشدند ، اخرا پس میرفت و یک رنگ براق فلز مانند طلایی بر روی کاشی باقی میماند .
اوج تولید کاشی زرینفام، در سفالهای کاشان سدههای 6 و 8 هجری (12-14 میلادی) دیده میشود. نمونههایی از کاشی زرینفام نیز به دست آمده است که مربوط به سدههای 8 و 11 هجری (14-17 میلادی) است. رونق گرفتن کاشی زرینفام به سده 11 هجری (17 میلادی) برمیگردد. در سده 13 هجری (18میلادی) هنرمندان ایرانی کاشی زرینفام را مجددا احیا و در معماری ایرانی از آن استفاده کردند.
کاشی معرق
معرقکاری به تکرار و جانمایی قطعات کوچک و ظریفِ کاشیهای بریده شده به رنگها و شکلهای مختلف گفته میشود که یک طرح کلی را میسازند. اصطلاحات متعددی برای توصیف این نوع کاشی به کار رفته است؛ ازجمله: کاشی معرق، کاشی قطعهقطعه شده، کاشی موزاییک، و کاشی گلوبتهای. از سویی دیگر، برخی عقیده دارند که به دلیل زحمت و عرق ریزی فراوان در حین انجام کار، این شیوه به نام معرقکاری شهرت یافته است.
زیبایی فوقالعاده و استحکام قرارگیری کاشی معرق بر سطوح غیرمسطح (بدنه گنبدها و حتی مقرنس-های ظریف)، موفقیتی شگفتانگیز برای معماران ایرانی به شمار میرود. کاشی معرق در صورت نیاز به مرمت، کمتر دچار ناهماهنگی با بقایای کاشیهای سالم میشود.
سیر تحول کاشی معرق را میتوان در دورههای مختلف دنبال کرد:
آغاز هنر کاشی کاری معرق در دوران سلجوقی است. پس از آن، در دوران ایلخانیان، کاشی معرق به شکل اصولی در کنار گچبریها رایج گردید. در نهایت، در دوره تیموریان بود که به تکامل رسیدن طرحهایی از نقشهای گل و گیاه و بندهای اسلیمی شکل گرفتند.
کاشی هفترنگ یا مینایی
کاشی هفترنگ در بیشتر موارد مربع شکل و با اندازهی تقریبیِ 2020 یا 1515 سانتیمتر است. رنگ متداول در کاشی هفترنگ، سفید، سیاه، لاجوردی، فیروزهای، قرمز، چمنی و زردحنایی است.
استفاده گسترده از این روش در دوره تیموریان و دوره صفویان بوده است. کاشی هفترنگ به دلایل زیر رواج پیدا کرد.
- از نظر اقتصادی، کاشی هفت رنگ با هزینه کمتری تولید میشود.
- از نظر ساخت، نسبت به سایر کاشیها، زمان کمتری نیاز دارد.
- قابلیت انعطاف برای اجرای طرحهای گوناگون را دارد و تنوع بینظیری از رنگها را میتوان با آن خلق کرد.
کاشی مُعَقَّلی
نوعی کاشی کاری است که در آن کاشیهای بسیار کوچک ساخته و تهیه میشوند و در کنار آجرچینی قرار میگیرند تا یک طرح کلی را بسازند. رواج کاشی کاری معقلی بعد از به وجود آمدن هنر کاشی هفترنگ اتفاق افتاد. کاشی معقلی در حاشیهبندیها، نوشتن کتیبهها، اسماء جلاله، و تزئین پشت بغلها کاربرد دارد.
طرحهای مختلفی که با کاشی معقلی کار میشوند، عبارتند از:
- پیچ تزئینی
- طرح مربع اریبی
- طرح زیگزاکی
- طرح خطوط بنایی
کاشی لاجوردی
کاشی لاجوردی در نیمه دوم سده 7 هجری (13 میلادی) و سده 8 هجری (14 میلادی) رواج داشته است. روش ساخت این نوع کاشی به این طریق است که قطعات قالبریزی شده با لعاب رنگهای سفید، لاجوردی و در مواردی نادر فیروزه، به کوره میروند. سپس، بعد از اضافه شدن رنگهای قرمز، سیاه یا قهوهای بر روی لعاب، برای بار دوم به کوره فرستاده میشود.
کاشی زیر لعاب
در کاشی زیر لعاب، رنگها بهصورت مستقیم بر روی بدنه یا بر روی یک سطح نازک کوارتزی به کار میرفتند. سپس، آنها را با یک لعاب شفاف بیرنگ یا لعاب قلیایی مسی آبی میپوشاندند.
استفاده از این فن عمدتاً روی ظروفِ اواخر سده 6 هجری (12 میلادی) و بهندرت در کاشی استفاده میشده است. بهکارگیری این نوع کاشیها در سدههای 13 و 14 هجری (18 -19 میلادی) بر روی کاشیهای ایرانی رایج گردید.
کاشی پیچ
اینگونه کاشی اغلب به رنگ فیروزهای و در نبش محرابها، دهنه ورودیها، ایوانهای بزرگ کاربرد دارد. در این نوع از کاشی کاری، حرکات پیچ کامل نیست و سهچهارم بنا را در برمیگیرد.
کاشی حمیل
کاشی حمیل مانند یک دیوار رنگی دور هر سطح کاشی را فرا میگیرد. کاربرد آن برای جدا کردن دو زمینه متفاوت در بنا است. این نوع کاشی اغلب هنگام چیدن کاشی معرق در کنار دیگر قطعات چیده میشود.
کاشی کاری ایرانی قبل از اسلام
از 10 هزار سال قبل، گِل و نحوهی پخت آن مورد توجه انسان قرار گرفت. در چهار هزار سال قبل، ذوب شیشه بهمنظور ساخت لعاب بر روی سطح سفالها و ساخت آجرهای لعابدار انجام پذیرفت. این آجرها بعدها بهعنوان کاشی شناخته شدند و بهعنوان مهمترین ماده تزئینی در بنا مورد استفاده قرار گرفت.
آجر بهعنوان اصلیترین مصالح ساختمانی همواره بهراحتی قابل دسترسی و نسبتا ارزان بوده است. تجربه نشان داده است که افزودن یک لایه لعاب بر روی آجر، کار آیی آن در مقابله با رطوبت حاصله از باران یا کلیه عاملهای دیگر بالا میرود. سطحهای لعابدار، خنککننده باقی می مانند، گرد و غبار به خود نمیگیرند و به آسانی تمیز میشوند. علاوه بر این، چنین سطحهایی به صورت کارهای هنری رنگارنگ و براق به زیبایی بناها نیز کمک میکنند.
نخستین کاشیهای ایرانی مربوطه به دوران ایران قبل از اسلام، مربوطه به دوره عیلامیان است. از زمان عیلامیان باستان و از معبد چغازنبیل در سده 13 قبل از میلاد و در لرستان در سدههای 12-7 قبل از میلاد به دست آمده است.
این کاشیها بهصورت خشتهای لعابدار و به شکل مربع همراه با برجستهکاری در قسمت مرکزی آن ساخته میشوند. از نقوش رایج در این کاشیها میتوان به نقشهای حیوانات بالدار اشاره کرد که با مینا رنگآمیزی شده است. کاشی کاریهای محوطه قلایچی بوکان نیز مجموعه بینظیری از کاشی کاری ایرانی در دوران مانایی و قبل از هخامنشیان است.
دوران هخامنشی
استفاده از کاشی (آجرهای لعابدار) که از زمان عیلامیان آغاز شده بود، در دوره هخامنشیان، به دلیل علاقه و حمایت پادشاهان هخامنشی ادامه یافت. این کاشیها برای تزئین بسیاری از دیوارهای کاخهای بزرگ با آجرهای لعابدار استفاده میشدند.
بهترین نمونههای استفاده از آجرهای لعابدار دوره هخامنشیان، متعلق به کاخ اردشیر در شوش است. تصاویر نیزهداران، گارد جاویدان و موجودات خیالی، از نقشهای رایج این آجرها هستند. لعاب شیشهی روی این آجرها به رنگ سبز، زرد، سفید، سیاه و آبی، قهوهای کار شدهاند.
دوران اشکانی
در دوره اشکانیان، پیشرفت چشمگیری در فن لعابدهی، خصوصاً استفاده از لعاب یکرنگ، برای پوشش سطح داخلی و خارجی ظروف سفالی و تابوتها به وجود آمد. شواهدی دال بر اثبات استفادهی هنرمندان آن دوره از لعاب برای پوشش خشت و آجر (بهصورت کاشی) به دست نیامده است. شاید این امر به دو علت باشد:
- ناشناخته ماندن معماری دوره اشکانیان در ایران.
- نفوذ هنر و معماری غربی (روم) و استفاده از تزئینات گچبری و نقاشی دیواری.
دوران ساسانی
در دوره ساسانی، فن موزاییکسازی برای پوشش دیوارها و کفِ بنا رواج پیدا کرد. در این فن خاص، معماران قطعههای کوچک سفالهای لعابدار، سنگهای رنگی و شیشهای را در شکلها و اندازههای مختلف میبریدند و پهلوبهپهلو در قسمتهای موردنظر نصب میکردند. برای دوام و استحکام آن، لعابی از کتیرا، نشاسته و شیر تهیه میکردند و بر روی سطوح میکشیدند.
موزاییکهای ساسانی را میتوان معرق کامل و بهنوعی الگویی برای فن معرق در دوران ایران پس از اسلام به حساب آورد. موزاییکهای کاخ بیشاپور از نمونههای این صنعت در عصر ساسانی بهشمار میآیند.
در این دوره، کاشیهای با لعاب ضخیمتر با همان شیوهی زمان هخامنشیان مورد استفاده قرار میگرفتند. از ویژگیهای شاخص کاشی کاری ساسانی رنگآمیزی متناسب، ایجاد هماهنگی و رعایت تناسب در جزئیات بود.
کاشی کاری ایرانی در دوران پس از اسلام
در ایران پس از اسلام، کاشیسازی و کاشی کاری ایرانی سیر تحول خود را ادامه داد و در هر دورهای نمود متفاوتی پیدا کرد. در اینجا، به سیر تحول این هنر در طی دوران حکمرانی سلسلههای مختلف میپردازیم:
سلجوقیان
ظهور اولین نمونه کاشی کاری در ایران پس از اسلام، در دوره سلجوقیان اتفاق افتاد. حمایتهای وسیع حاکمان و شخصیتهای مذهبی، باعث ساخت بناهای متعدد مذهبی و تزئین آنها گردید.
بهترین هنرمندان کاشی کار در دربار حکومت سلجوقیان استخدام میشدند. شهرهایی چون مرو، اصفهان، هرات بهخصوص نیشابور و ری، نقش موثری در رونق، پیشرفت و رواج کاشی سازی ایفا کردند. در دوره حکومت سلجوقیان، کاشان مرکز اصلی تولید کاشی بود.
شهریار عدل، کتیبه کاشی کاری مناره مسجد دامغان به تاریخ (450 ه.ق) (1058 میلادی) را قدیمیترین نمونه برجایمانده، از کاربرد کاشی در معماری میشناسد.
کاشی در ابتدا در ازارهها (بخش سنگی دیوار اتاق یا ایوان از کف طاقچه تا روی زمین) بهکار رفت. پس از آن، کاشی را بهتدریج برای تزئین قسمتهای بالای مناره و برجسته کردن آیات قرآن و احادیث و آسان نمودن خواندن آنها به کار بردند. در این موارد، کاشیها به اشکال مختلفی مانند ستارههای 8 گوش، 6 گوش، چلیپا و 6 ضلعی در بنا بهکار میرفتند.
یکی از نخستین اسلوبهای کاشی کاری ایرانی، ممزوج ساختن آجرهای غیر لعابدار با آجرهای لعابدار در نمای بناها بود. این شیوه بر روی دیوارها، سقف ها، بامها یا ستونهای این دوره رایج بود.
در دوره سلجوقیان، هنرمندان ایرانی با استفاده از 3 روش لعابدهی این کار را به انجام میرساندند:
- تکرنگ
- مینایی روی لعاب
- زرینفام
در این دوره، مجموعهی وسیعی از لعابهای رنگی در کاشیها رواج یافت که برخی از آنها عبارتند از کرم، آبی، فیروزهای، لاجوردی و کبالتی.
از اواخر دوره سلجوقیان، استفاده از کاشی، آجر و حتا کاشی زرینفام در معماری، مخصوصاً در بناهای مذهبی، آغاز گردید. این کاربری در دوره خوارزمشاهیان و بهخصوص ایلخانان به اوج شکوفایی خود رسید.
دوران خوارزمشاهیان
در دوره خوارزمشاهیان، کاشی کاری ایرانی با رنگهای لاجوردی و فیروزهای در کنار آجرهای بدون لعاب بهطور گسترده ادامه پیدا کرد؛ با این تفاوت که دقت و ظرافت بیشتری نسبت به دوره قبل بهکار گرفته شد.
از تزئینات معقلی در این دوره، میتوان به تزئین سر در ورودیِ بناهای مذهبی با آیات قرآن به خط کوفی و با کاشیهای فیروزهای رنگ اشاره کرد. در این زمان، کاربرد کاشیها به شکل لوح در شکلهای مربع یا مستطیل بهصورت حاشیه و کتیبه در قسمت بالایی قاب ازارهها کاربرد داشته است.
دوران ایلخانیان
در دوره ایلخانیان، هنر کاشی سازی نسبت به دورههای قبل پیشرفت زیادی داشت. در این دوره، تولید کاشی به اوج خود رسیده بود و از کاشی کاری برای پوشش داخلی و خارجی بناها استفاده میکردند. گنبد سلطانیه نمونهی بسیار زیبایی از کاشی کاری دوره ایلخانیان است.
در این دوره، تنوع لعاب مورد استفاده در کاشیها افزایش یافت. این تنوع شامل رنگهای قرمز، مشکی، لاجوردی، فیروزهای، سفید، آبی، زرد، قهوهای و سفید میشد.
اوج ترقی کاشی زرینفام در دوره ایلخانیان است که در نتیجهی آن تحولات عمدهای در این نوع از کاشی به وجود آمد. شکلهای بهکار رفته در نخستین کاشیهای زرینفام ساختمانهای غیرمذهبی، عبارت بودند از نقوش پیکرهای، و ستارههای 8 گوش که در آنها تصاویر حیوانات و انسانها در حالت نشسته به نمایش درمیآمدند. تصاویری از صحنههای درباری نیز از جمله نقشهای مورد استفاده بودند.
کاشیهای کثیرالاضلاع و کاشیهای کتیبهای از شکلهای رایج کاشی در این دوره محسوب میشدند که نمونههای زیبای آن را در کاشیهای ایلخانی تخت سلیمان میتوان یافت.
اوایل دوره ایلخانیان، کاشی زرینفام و در ربع پایانی سده 7 هجری (13 میلادی)، رنگهای لاجوردی و فیروزهای تحت عنوان «سلطانآباد» مورد استفاده قرار گرفتند. در این دوره، کاشان همچنان بهعنوان مرکز اصلی تولید سفال و کاشی باقی ماند.
در اواخر دوره ایلخانیان و آغاز دوره تیموریان، شیوهی جدید و بسیار زیبای معرق نمایان شد. کاشی معرق امکان ساخت تزئینات زیبایی را برای ساختمانها فراهم کرد. اولین نمونههای کاشی معرق این دوره در بناهای تبریز، سلطانیه و زنجان اوایل سده 8 هجری قمری (14 میلادی) استفاده میشدند که در دوره بعد به اوج تکامل خود رسیدند.
دوران تیموریان
در این دوره، کاشیکاری معرق در شرق ایران و ناحیه خراسان در شهرهای هرات، سمرقند و بخارا توسعه یافت. استفاده از هنر کاشی کاری ایرانی در بیشتر بناهای این شهرها بهعنوان پوشش قسمتهای وسیعی از بنا، از ویژگیهایی بود که منجر به گسترش کاشی کاری در این دوره شد.
روشهای مختلف کاشی کاری در دوره تیموریان شامل موارد زیر هستند:
- کاشیهای معرق
- کاشی هفترنگ
- کاشی برجستهی رنگشده
- کاشی میناکاری روی لعاب
- آجر لعابدار
نقوش این دوره شامل گلوبوتهسازی (اسلیمی و ختایی) نیز هست. نقوش کاشیکاری معرق دوره تیموری به شکل شکسته یا دایره هستند. استفاده از نقش انواع حیوانات و پرندگان به همراه نقوش هندسی و اسلیمی رواج بسیار یافت. تأثیر هنر چین را میتوان در مضامین نقوش کاشیهای این دوره مشاهده کرد.
در دوره تیموریان، خطهای گوناگون در انواع کتیبهسازی کاشی های معرق، هفترنگ و معقلی بهکار گرفته میشدند. از کاشی کاریهای این دوره، میتوان به مساجد زیر اشاره کرد:
- مسجد گوهرشاد (821 ه.ق)
- مدرسه غیاثیه خرگرد (848 ه.ق)
- مسجد مولانا (848 ه.ق)
- مسجد کبود تبریز (870 ه.ق)
دوران صفویان
نقوش این دوره شامل گلوبوتهسازی (اسلیمی و ختایی) نیز هست. نقوش کاشیکاری معرق دوره تیموری به شکل شکسته یا دایره هستند. استفاده از نقش انواع حیوانات و پرندگان به همراه نقوش هندسی و اسلیمی رواج بسیار یافت. تأثیر هنر چین را میتوان در مضامین نقوش کاشیهای این دوره مشاهده کرد.
در دوره تیموریان، خطهای گوناگون در انواع کتیبهسازی کاشی های معرق، هفترنگ و معقلی بهکار گرفته میشدند. از کاشی کاریهای این دوره، میتوان به مساجد زیر اشاره کرد:
- مسجد گوهرشاد (821 ه.ق)
- مدرسه غیاثیه خرگرد (848 ه.ق)
- مسجد مولانا (848 ه.ق)
- مسجد کبود تبریز (870 ه.ق)
دوران صفویان
در دوره صفویان، استفاده از کاشی خشتی یا هفترنگ در تزئین بناها رایج شد. این روش در ایران قبل از اسلام نیز بر روی قسمتهای ضخیم و تکرنگ مورد استفاده قرار میگرفت، اما در این دوره بر روی بدنههای بسیار ظریف کاربرد یافت. نمونههای بسیار زیبای تزئینات با کاشی هفترنگ مساجد را میتوان در بناهای زیر ذکر کرد.
- مسجد شیخ لطف الله
- مسجد شاه
- مسجد سید اصفهان
در این دوره، تحولی در طرحها رخ داد؛ مانند استفاده از خطوط پیچیده و کتیبههایی با خط ثلث و نسخ، نقوش اسلیمی و نقوش هندسی.
از نظر اقتصادی، این شیوه کمهزینهتر بود و نیازمند صرف زمان کمتری بود. از طرف دیگر، کاشیکاران از محدودیت اشکال هندسی رهایی یافتند و صحنههای مختلف را بر روی خشتهای پخته کشیدند و به شکل کاشی در آوردند. در اصل، کاشی هفت رنگ از اواخر دوره تیموریان، رواج یافت و تا دوره قاجاریان ادامه پیدا کرد.
در زمان شاهعباس دوم، کاشی کاری به اوج ترقی خود رسید و تنوع رنگ زیادی، بهخصوص، در کاشیهای هفت رنگ پدیدار گشت. علت ابداع این فن آن بود که شاهعباس میخواست مسجد شاه اصفهان زودتر به پایان برسد.
رنگهایی که در کاشی کاریهای دوره شاهعباس بکار رفتهاند، عبارتند از: لاجوردی فیروزهای به مقدار زیاد و همچنین سفید، زرد، سبز و به مقدار کم، سیاه.
در بناهای صفویان، 3 نوع کاشی کاربرد داشت:
- یکرنگ
- معرق
- هفت رنگ
در این دوره، کاشی بهعنوان تنها عنصر تزئین جهت پوشش تمامی فضای درونی و بیرونی بنا بکار میرفت. از شاخصههای کاشی کاری در این دوره، میتوان به یکشکل بودن کاشیها با حالتهای گوناگون (شامل تکرار بیانتهای نقوش و گسترش نقش مایههای گیاهی) و استفاده از کاشی معرق و هفترنگ بهطور گسترده اشاره کرد. زیباترین کاشی کاری این دوره را میتوان در مساجد زیر مشاهده کرد:
- مسجد جامع عتیق اصفهان
- مسجد شاه
- مدرسه سلطانیه چهارباغ
- مسجد شیخ لطفالله
دوران زندیه
ساخت عمارتهای بزرگ در شیراز، از زمان کریمخان زند شروع شد. در این دوره، روش جدیدی در کاشیسازی و بهویژه در کاربرد رنگها به وجود آمد: رنگهای سفید، صورتی، زرد و سبز بیشازپیش بهکار رفتند. نمونهی آن را میتوان در مسجد نصیر الملک (مسجد صورتی) دید که شاهکاری از این دوران است.
تحول طرحها و نقوش و بهویژه کاربرد نقشها در اندازههای بزرگ، از شاخصههای این دوره است؛ مانند جنگ رستم با دیو سفید در ارگ کریمخانی شیراز.
دوران قاجار
ساخت بناهای مختلف (مساجد، بقاع، خانقاه، کاخها، عمارتها، دروازه شهرها و…) با پوشش وسیع کاشی، توسط فتحعلی شاه و ناصرالدینشاه قاجار انجام پذیرفت.
در این دوره، توجه بیشتری به نمای داخلی بناها نسبت به نمای خارجی آنها صورت گرفت. در نتیجه، گسترهی تزئینات گچبری و کاشیکاری در داخل بناها افزایش یافت. تأثیر هنر غرب در کاشی کاری (وفور استفاده از نقش گلِ لندنی در کاشی) دوران قاجار کاملاً قابل مشاهده است.
نقوش اساتیری و درباری، موضوعات تاریخی یا زندگی روزمره درباریان بر روی کاشیهای هفترنگ کشیده میشد. کاشی کاری قاجاری تقلیدی ناقص از كارهای دوران پیش از آن است. رنگ زرد و نارنجی، رنگهای غالب در کاشی کاری قاجار هستند.
در سده بیستم میلادی و با صنعتی شدن کشور، هنر کاشی کاری ایرانی تا حد زیادی به حاشیه رانده شد و ساختمانسازها کمتر در بناها از آنها استفاده کردند. در عوض، کاشی کاری بیشتر جنبه هنری پیدا کرد و هنرمندان آن دیگر برای مصارف روزمره تولید کاشی نمیکنند.
پرسشهای متداول درباره کاشی کاری
در اینجا تلاش داریم که به پرسشهای متداول شما در زمینه کاشی کاری ایرانی پاسخ بدهیم. اگر جواب سوالهای خود را در این قسمت نیافتید، حتما پرسش خود را در بخش کامنتهای زیر این پست درج کنید تا به آنها جواب بدهیم.
کاشی کاری ایران قبل از اسلام از چه زمانی آغاز شد؟
نخستین کاشیهای ایران از زمان عیلامیان باستان (معبد چغازنبیل در قرن 13 قبل از میلاد) و در لرستان (در قرن 12-7 قبل از میلاد) به دست آمدهاند.
انواع کاشی کاری ایرانی را نام ببرید.
انواع کاشی کاری ایرانی عبارتند از: کاشی معلقی، کاشی زرین فام، کاشی معرق، کاشی پیچ، کاشی لاجورد، کاشی زیر لعاب، کاشی هفت رنگ، کاشی حمیل، و کاشی فیتلهای.
کاشی کاری سنتی ایرانی، در نحوهی اجرا، چه تفاوتی با کاشی کاری مدرن دارد؟
در روش سنتی، اغلب از کورههای سنتی استفاده میشده است، اما امروزه این کار در کورههای برقی انجام میشود.
مزیت کورههای برقی برای ساخت کاشی چیست؟
مزیت کورههای برقی آن است که درجه حرارت آنها بهراحتی ثابت و تنظیم میشود. تاثیر این درجه حرارت ثابت در پخت کاشی خود را نشان میدهد و از خراب شدن کاشی به علت درجه حرارت کم یا زیاد جلوگیری میکند.
تفاوت ساخت کاشیهای سنتی و امروزی در چیست؟
در گذشته بیشتر از رنگهای طبیعی و معدنی استفاده میشده است، اما امروزه بیشتر رنگهای شیمیایی بهکار گرفته میشوند. در تکنیک ساخت سفالها، کاشیها و نوع ابزار آلاتی که استفاده میشوند، کاملا متفاوت است. در کاشی کاری سنتی، همه کارها با دست انجام میشد، ولی امروزه برای ساختن چنین کاشیهایی از دستگاههای برش لیزری استفاده میشود.