با مطالعه مختصرترین متنهای خلاصه تاریخ ایران میتوان دریافت که پارتها تلاش کردند تا یک امپراتوری ایرانی شبیه به پادشاهی هخامنشیان بازسازی کنند. اشکانیان از قبیلهی «پرنی» بودند که در جنوب رود اترک (شمال شرقی ایران امروزی)، نزدیک قوچان زندگی میکردند. آنها نمیتوانستند حاکمیتی خارجی را بر سرزمینشان تحمل کنند؛ درنتیجه، سلوکیان اهل مقدونیه را از این منطقه بیرون راندند.
آنها مردمی رزمآور و سلحشور بودند که مردن در بستر برایشان ننگ بود. در سوارکاری و تیراندازی چنان چیرهدست بودند که آوازهشان به گوش برخی از شاعران رومی مانند ویرژیل و هوراس رسیده بود؛ حتی این شاعران در وصفشان نیز شعر سروده بودند.
یکی از توانمندیهای منحصربهفرد پارتها، تیراندازی در حین سوارکاری بود؛ مهارتی که هراس بر دل هر دشمنی میانداخت.
پارتیان مردمانی چادرنشین و چالاک در جنگ بودند که عرصه را بر سلوکیان تنگ کرده بودند.
پارتها از نژاد آریایی بودند و به یکی از زبانهای ایرانی صحبت میکردند. آنها به آیین زرتشت، آیین رایج آن زمان در شرق ایران اعتقاد داشتند و دوستی قوی و محکمی با شهرنشینها برقرار کرده بودند. از نظر اخلاقی نیز به رفتاری نیک مشهور بودند.
نقشهی ایران در دورهی اشکانیان
آغاز تاریخ پارت ها
پارتها در سال 250 پیش از میلاد وارد جلگههای حاصلخیز اترک شدند و در آنجا سکونت گزیدند. «اشک» در شهر آساک، حوالی قوچان امروزی، به پادشاهی قوم پارت برگزیده شد. او و «تیرداد» بههمراه پنج تن از یاران نزدیک خود علیه سلوکیان همپیمان شدند و خیزشی برای پسراندن بیگانگان یونانی از ایرانزمین آغاز کردند.
اشک با «سلوکوس دوم» جنگید و او را واداشت تا حکومت جدید پارتی را به رسمیت بشناسد. این سرآغاز چیرگی اشکانیان بر سلوکیان بود.
از آن پس، جانشینان اشک نیز خود را اشک یا «ارشک» لقب میدادند و این سنت تا پایان فرمانروایی اشکانیان بر ایران ادامه داشت؛ ازاینرو دودمان پارتیان بهنام اشکانیان معروف گشت.
حدود سال ۶۴ پیش از میلاد، فرمانروایی سلوکیان آخرین نفسهای خود را در سوریه کشید و محو شد. بعد از آن، پارتها بهعنوان سلسلهای محلی در سرزمین پارت، بهمدت تقریباً ۲۰۰ سال بر سر قدرت بودند و حکومتی پادشاهی نیز بنا نهادند.
بهجز روم، تهدید مهم دیگری برای پارتها وجود نداشت. روم نیز نسبت به قدرت جدیدی که در شرق ظهور پیدا کرده بود، محتاط و شگفتزده و تا حدی ترسیده بود، از حکومتی که سوارکارانش روی اسب تازان، تیر را بر هدف متحرک مینشاندند.
پارتها امپراتوری گستردهای در شرق بنا نمودند که از هفت منطقهی وسیع و متحد تشکیل شده بود. این هفت منطقه تقریباً بهصورت مستقل توسط یک حاکم محلی اداره میشد و اتحاد میان آنها نوعی ایالت متحد به وجود آورده بود که پایتخت آن تختی در حال حرکت بود. افزون بر این، حاکمان محلی مالک زمینها، مزارع، باغها، خزانهها و حرمسراهای بزرگی بودند.
انتخاب پادشاهان اشکانی
در نظام پادشاهی اشکانیان، مجلس مهستان پادشاه را انتخاب میکرد. این مجلس از حدود سیصد نفر مرد برگزیده تشکیل میشد. شاهان اشکانی بنا به قدرتی که داشتند در انتخاب اعضا و تصمیمات مجلس اعمال نفوذ میکردند. قدرت مهستان همیشه یکسان نبود و گاهی، صرفاً به تأییدکنندهی نظرات پادشاه تبدیل میشد. مجلس مهستان این اختیار را داشت که شاه را بهدلیل ناکارآمدی از تخت فرمانروایی پایین بکشد و دیگری را جایگزین وی نماید.
مهرداد یکم، گسترش قلمروی پارتیان
فرهاد یکم وقتی شایستگیهای برادرش مهرداد را دید، سنت جانشینی پسر بهجای پدر را شکست و برادرش مهرداد یکم، ملقب به ارشک پنجم را به جانشینی خویش برگزید.
مهرداد یکم موفق شد قلمروی پادشاهی اشکانیان را گسترش دهد و آن را از حکومت کوچک محلی به پادشاهی بدل کند. او را مهرداد بزرگ میخوانند.
در تاریخ پارت ها، مهرداد یکم، کوروش زمان خود بود. ایران او را بهعنوان قانونگذاری خردمند گرامی میدارد؛ چراکه سنتهای تحسینبرانگیز هر ملتی را در قلمروهای خود گستراند. بر اساس سیاست مسامحه، او به گروههای قومی گوناگون اجازه داد تا تحت حاکمیتش در صلح زندگی کنند. او جنگندهای شجاع در میدان جنگ و در عین حال، دوستی مهربان برای یارانش بود. مهرداد یکم تاریخ حکمرانی پارتها بر ایران را وارد مرحلهای جدید کرد.
او در کشورگشایی شیوهی جوانمردانهی هخامنشیان پارسی را در پیش گرفت. وقتی شهرهای یونانی را فتح کرد، روی سکهها عبارت «یونان دوست» را حک کرد.
هنگامی که پارتیان «دیمیتریوس دوم» را دستبسته نزدش آوردند، او به احترام با وی رفتار کرد و حتی دخترش «رزگونه» را به عقد خود درآورد.
مهرداد یکم هوشمندانه به یاد داشت که وامدار بزرگانی چون کوروش است. او لقب «شاه شاهان» را زنده کرد. در تصویرش بر سکههایی که از ابتدای پادشاهی او به یادگار مانده بود، مانند باقی شاهان اشکانی، کلاه شهربانی دورهی هخامنشی را بر سر دارد که البته بعدها با دیهیم پادشاهی جایگزین شد. او همچنین در تصاویر روی سکهها با ریش بلند دیده میشد. ریش بلند، سنتی هخامنشی بود.
مهرداد اول در شهرهای سلوکیه و هگمتانه و تیسفون اقامتگاههای شاهی بنا کرد. شهری بهنام «مهرداد کرت» نیز از ساختههای عهد اوست.
مهرداد دوم، برقراری ثبات در حکمرانی پارتیان
هنگامی که مهرداد دوم، ارشک نهم، بر تخت نشست و دیهیم پادشاهی را دریافت کرد، قلمروی حکومت اشکانیان دچار هرجومرج بود. هجوم دشمنان خارجی و شورشیان داخلی که داعیهی حکومت داشتند، اوضاع را نابسامان کرده بود.
مهرداد دوم چونان داریوش کبیر هخامنشی، کمر به بهبود اوضاع بست؛ دلاورانه رزمید و سرزمینهای اشغالشده را بازپس گرفت. در زمان او قبیلههای صحراگرد از شمال بر ایران میتاختند، رومیها پیش آمده و با امپراتوری پارتها هممرز شده بودند و خیال خام تصرف زمینهای ایران و هند را در سر داشتند.
او تا زمان مرگ پای از رکاب اسب بیرون نکشید و همهی دشمنان را از مرزها عقب نگاهداشت.
مهرداد دوم مانند داریوش کبیر، صلح و نظم را به کشور بازگرداند و یکی پس از دیگری بر مشکلات موجود فائق آمد. او روابط مناسبی با امپراتوریهای چین و روم برقرار کرد.
تلاشهای او موجب شد دورهی پادشاهیاش ورق شکوهمند و پرافتخاری از تاریخ پارت ها باشد. بهسبب همین اقتدار و کشورداری، به وی لقب «مهرداد بزرگ» دادند. او پادشاهی کمنظیر در تاریخ پارت ها و ایرانزمین است.
پایان حکومت پارت ها
اواخر حیات دودمان پارتیان، نبرد بر سر قدرت بین اشرافزادگان رواج یافت و برادرکشی شیوهای معمول گشت. شاهان میخواستند به هر قیمتی بر سر قدرت بمانند. در یک نمونه، «سورنا» فرمانده لشکر پارتها که موفق شده بود ارتش روم به فرماندهی کراسوس را شکست دهد و به این ترتیب، وفاداری خود را به پادشاه پارتها و خاندان او اثبات کند، به فرمان پادشاه اُرُد به قتل رسید؛ زیرا او از افزایش محبوبیت سورنا میترسید.
در آن دوره، ارمنستان به برخی از قسمتهای امپراتوری حمله کرد. روم در مناطق غربی امپراتوری پارتها فشار نظامی ایجاد کرد و آنقدر به ایران نزدیک شد که به همسایهی ایران مبدل گشت و فرات (عراق امروزی) نیز رود مرزی میان این دو کشور شد. ارمنستان هم امپراتوری پارتها و هم امپراتوری رومیها را به چالش کشیده بود و هر دو را دچار آشفتگی کرده بود. اولین جنگ میان ایران و روم بهناچار اتفاق افتاد و چنین جنگهایی تا پایان حکومت پارتها ادامه یافت.
پدرکشی در میان جانشینان ضعیف پادشاهی پارتها دوباره زنده شد. این امر موجب شد که قدرت مقتدرانهی این امپراتوری بهتدریج رو به افول برود و چنان شود که نشستن بر تخت پادشاهی پارتها نیازمند داشتن حمایت از جانب روم باشد.
موقعیت ایران بعدها در ارمنستان قویتر شد. «نِرون» این امر را توهینی به حکومت خود انگاشت و به همین دلیل ارتش خود را در مناطقی از ارمنستان مستقر کرد تا دوباره موقعیت حکومت خود را در آن کشور به دست آورند. روم در تلاش خود موفق نبود. وضعیت در ارمنستان نیز آسان نبود و آشفتگیها تا پایان حکومت پارتها ادامه پیدا کرد.
دستاوردهای پارت ها
در طول تاریخ پارتها، حاکمان به اهداف متعددی رسیدند. آنها توانستند انتقام ایرانیانی را بگیرند که موردحملهی اسکندر واقع شده بودند. حاکمان خارجی مجبور شدند کشور را ترک کنند و ایران دوباره قدرت و تسلط خود را بر سرزمینهایش به دست آورد. آنها جلوی هجوم قومهای بیتمدنی بهنام «افتالیت» (هونهای سفید) را در مرزهای شرقی امپراتوری خود گرفتند. این امر برای روم و هند نیز مزیتهای بسیاری داشت.
در زمان حکومت پارتها، ایران بهواسطهی جادهی امنی که بعدها با عنوان «جاده ابریشم» شناخته شد، به راه ارتباطی مهمی میان بازرگانان شرق و غرب تبدیل گشت.
پارتها مجمعی از بزرگان تشکیل دادند و نام آن را «مهستان» گذاشتند. این مجمع دربارهی موضوعات بسیار جدی نظر نهایی را میداد. آنها با ادیان گوناگون مدارا کردند و به ملّتهایی که تحت حکومتشان بودند، هیچ دینی را تحمیل نکردند. پارت ها به گسترش آیین زرتشتی در مناطق غربی ایران کمک کردند و حتی دستور گردآوری بخشهایی از «اوستا»، کتاب مقدس زرتشتیان را دادند.
در حکومت پارتها، آیین میترایی از ایران و از طریق سوریه و آسیای صغیر به روم رسید. در آن دوران، نوآوریهای ایرانیان در حوزهی معماری بهعنوان سبک پارتی (ترکیبی از سبکهای یونانی و بینالنهرینی) شناخته شد و به آن سوی مرزهای امپراتوری رفت.
تاریخ پارت ها منبع الهام بعضی از داستانهای اسطورهای و حماسی ملّی ایرانیان بود. داستانهایی مانند «رستم و اسفندیار» بعدها در پایان حکومت ساسانیان نوشته شد، حتی به مکه و شبهجزیرهی عربستان رسید. نظام خطی آرامی شرقی بهعنوان خط رسمی برای استفاده در دربار شناخته میشد.
سقوط قدرت اشکانیان
آنچه هفت خاندان پادشاهی را مدتی طولانی متحد نگه داشت، وفاداری آنها به اخلاقیات قومیشان در احترام و بزرگداشت سلسلهمراتب در میان خانواده بود. سرپیچی از این سنت، آنها را بهسوی پدرکشی و نیز کشتن بزرگان سوق داد. این امر در نهایت باعث شد که در چهارچوب قدرت پارتها شکافهایی اساسی ایجاد شود و موجبات تضعیف اشکانیان را فراهم سازد.
اردشیر پاپکان، حاکم پارس، در مرکز ایران به مخالفت با نظام حکومتی برخاست. او پسر ساسان، موبد بلندپایهی زرتشتیان منطقه بود. ظاهراً، موبدان با اردشیر همکاری میکردند. آنها خود را به پادشاهان هخامنشی نسبت میدادند که پیش از حملهی اسکندر در ایران حکومت میکردند.
ساسانیان به تاریخ پارت ها پایان دادند و نظام حکومتی مرکزی محکم و قدرتمندی بنا کردند. این نظام با شیوهی پارتها در ادارهی کشور و تقسیم آن میان هفت خاندان تفاوت داشت. آنها با گردننهادن به سلسلهی حکومتی توانستند برای مدتی طولانی به حفظ حکومت خود در منطقه ادامه دهند.
تاریخ پارت ها، تاریخ دودمانی جنگآور
تاریخ پارت ها، نقطهی طلایی و درخشانی از مقاومت مردمان ایرانزمین در برابر نیروی غربی و بیگانه بود؛ نیرویی که بیش از دویست سال بر خاکش جولان داده بود. این قوم کوچنشین با تکیه بر جنگآوری خود توانست جانشینان اسکندر خونخوار را از سرزمین خود براند و سنت پادشاهان متمدن هخامنشی را احیا کند.
پرسشهای متداول درباره تاریخ پارت ها
برای پیدا کردن پاسخ سایر سوالهایتان میتوانید با ما از طریق بخش دیدگاههای همین پست در ارتباط باشید. ما در اسرع وقت به سوالهای شما پاسخ خواهیم داد.
پارت ها چه کسانی بودند و چه حکومتی را تشکیل دادند؟
آنها از اقوام کوچنشین شرق ایران بودند که حکومت اشکانیان را تشکیل دادند.
پایتخت اشکانیان کجا بود؟
نسا، صد دروازه، همدان و تیسفون، بهترتیب پایتختهای این دودمان بودند.
قدرتمندترین پادشاه اشکانی چه کسی بود؟
مهرداد دوم یا مهرداد بزرگ قدرتمندترین پادشاه اشکانی بود.