
تاریخ صفویان، سرگذشت حاکمانی ایرانیتبار است که در سال ۱۵۰۱ میلادی، حکومت ایرانی مستقل و متمرکزی در سراسر ایران برپا کردند. حدود ۸۵۰ سال پس از حملهی اعراب که به نابودی سلسله ساسانیان انجامید، دودمان صفوی توانستند به این مهم نائل شوند. برای آشنایی بیشتر با سرگذشت کشورمان، پیشنهاد میکنیم خلاصه تاریخ ایران را بخوانید.
چگونه دودمان صفوی در ایران به قدرت رسیدند؟
در اواخر دورهی تیموریان، دودمان صفوی با بهرهگیری از ظرفیتهای تاریخی ملت ایران و گرایش آنان به تشیع، حکومت صفویه را تأسیس کردند. آنها جنبشهایی ملی برای حفظ استقلال ایران بر پا ساختند و سایر جریانها را کنار زدند. این جنبشها باعث شد مردمان ترکمن، ترک و تاجیک، خود را برای آغاز یک جنبش اساسی آماده کنند.
هدف دودمان صفوی تأسیس حکومت شیعیان و احیای تمامیت ارضی ایران و شناساندن «آیین راستین» بود. بدین ترتیب، زمینههای پیدایش حکومت صفویان فراهم شد و شاه اسماعیل صفوی با پشتیبانی قزلباشها بر آققویونلوها و سایر حکومتهای محلی ایران غلبه کرد. او در سال ۱۵۰۱ میلادی حکومت صفویان را بنیان گذارد و تبریز را پایتخت خویش قرار داد.
پیش از آن، چند حکومت شیعهمذهب مانند سربداران و قرهقویونلوها نیز در ایران بر سر کار آمدند و نفوذ شیعه را افزایش دادند؛ اما آنها حکومتهای ایرانی کوچکی بودند که توانایی یکپارچهکردن ایران را نداشتند.
ضمن آنکه پیش از تأسیس حکومت صفویه، کشورمان دچار تفرقه و تجزیه شده بود و حکومت واحد و قدرتمندی نداشت. حاکمان محلی نیز در تلاش برای افزایش قلمروی حکمرانی خود بودند که باعث میشد امنیت شهرها و روستاها از بین برود. در این اوضاع، حکومت عثمانی نیز برای گسترش قلمروی حکومت خود در غرب ایران، به سرزمینهای همجوار حمله میکرد. شمال ایران و منطقهی فرارود (ماوراءالنهر) نیز به تسخیر ازبکها درآمده بودند. آنها بهطور مداوم به مرزهای ایران حملهور میشدند.
از سوی دیگر، مقدمه تشکیل حکومت صفویه به سرسلسلهی دودمان صفوی، شیخ صفیالدین اردبیلی برمیگردد. او حدود ۳۰۰ سال پیش از فروپاشی تیموریان، مسلک صوفیه را بنیان نهاد. خانقاه صوفیان مکانی مقدس محسوب میشد که در آن، همیشه یک صوفی اعظم برای راهنمایی پیروان حضور داشت.
شیعیان که چندین قرن در اقلیت بودند، پس از یورش مغولان و فروپاشی خلافت اعراب، بهمرور جان تازهای یافته بودند. در آن دوران، فرقههای گوناگون ازجمله تصوف، رونق گرفتند و گرایشهای سیاسی پیدا کردند.
با گرویدن صوفیان به مذهب تشیع، احساسات ضدسنی در میان آنان فزونی یافت. دودمان صفویه شجرهنامه شیخ صفیالدین را به اولین امام شیعه میرساندند. محبت آنان به امامعلی(ع) و کینهای که به دشمنان اهلبیت پیامبر(ص) داشتند، سبب شد با متحدکردن و سازماندهی شیعیان، جنبشی قدرتمند بر ضد حکمرانان سنیمذهب به پا کنند.
آنها صوفی اعظم را نماد ولایت و مظهر الوهیت میدانستند. در نتیجه، این موضوع تعهد دینی آنها به جنبش را توجیه میکرد، شهادت در جهاد در برابر کافران را مشروعیت میبخشید و برایشان نیکبختی به ارمغان میآورد.
صفویان چند سال حکومت کردند؟
حکمرانی دودمان صفوی در ایران، ۲۳۵ سال طول کشید. آنان از سال ۱۵۰۱ تا ۱۷۳۶ میلادی (۸۸۰ تا ۱۱۱۴ خورشیدی) حکومت صفویه را برپا نگه داشتند و ایران را در زمینههای نظامی، اقتصادی، فقه شیعه، هنر معماری و خوشنویسی و نقاشی و… به پیشرفتهای چشمگیری رساندند. ضمن آنکه مرزهای ایران را گسترش دادند و بر سراسر مناطقی تسلط یافتند که پیشتر، حکومتهای محلی طاهریان، صفاریان، سامانیان، زیاریان، آل بویه، سربداران و…، هرکدام بر بخشی از آن حکمرانی میکردند.
تغییر مذهب رسمی کشور ایران
تا پیش از روی کار آمدن صفویان، بیشتر مردم ایران سنیمذهب بودند. شیعیان نیز در شهرهای مختلف کشور مثل مشهد، سبزوار، قم، کاشان و شهرهای شمالی ایران پراکنده بودند. هنگامی که شاه اسماعیل به قدرت رسید، مذهب شیعهی دوازدهامامی را دین رسمی کشور اعلام کرد.
همچنین، با دستور شاه اسماعیل، نام اولین امام اول شیعیان را به اذان افزودند. ضمن آنکه نامهای سه خلیفهی اول اهل تسنن، توسط حکمرانان لعن شد که اعتراضات زیادی برانگیخت. صوفیها در خیابانها، با خود تبرزین حمل میکردند و با هرکسی که رویهای خلاف این دستورات داشت، برخورد میکردند. صوفی اعظم اجازه داده بود که در صورت لزوم، مخالفان را بکشند. بنابراین، این دستور در قلمروی حکومت پادشاه جوان، اطاعت میشد. قزلباشها نیز برای مراقبت از وضعیت، در همه جا حضور داشتند.
در آن زمان، از متکلمان شیعهی مشهور جهان دعوت شد که برای نشر و بسط طریقت شیعه و کمک به اجرای دستورات آن، به ایران بیایند. این امر به شناختهشدن تشیع در ایران کمک میکرد. در حقیقت، اعلام تشیع بهعنوان مذهب رسمی ایران، نوعی اعلام جنگ به کشورهای اهل تسنن همسایه یعنی دولتهای عثمانی و ازبک و قبایل ترک و تاجیک بود؛ بهخصوص که قومهای حاکم بر این کشورها بخشهایی از ایران را اشغال کرده بودند.
برخی صاحبنظران بر این باورند که صفویان به دلایلی همچون ایجاد وحدت و یگانگی بین مردم، جداکردن ایران از سایر کشورهای اسلامی و تأمین استقلال کشور این کار را انجام دادند.
صفویان همچنین با اعلام شیعه دوازدهامامی بهعنوان مذهب دولتی ایران و نیز گسترش مذهب تشیع در بخشهای عمدهی خاورمیانه، آسیای مرکزی، قفقاز، آناتولی، خلیج فارس و بینالنهرین، اثر خود را تا عصر حاضر بر جای گذاشتهاند.
باورهای فکری و خرافات دوران صفویان
در آن دوران، تألیف بسیاری از کتابها و رسالههای دینی به زبان فارسی، به مردم ایران کمک کرد تا دربارهی اصول دین و مسائل شرعی اطلاعات کسب کنند. بدین ترتیب، اطلاعات دینی فقط در انحصار عربزبانان نبود.
پادشاهان صفوی همچنین عمدهی توجه خود را صرف ساخت و تعمیر مسجدها، مدرسهها و بناهای مذهبی کردند. بیشتر این بناها در دو شهر قم و مشهد ساخته شدند. بزرگان و ثروتمندان نیز مثل پادشاهان از ساخت مدرسه و مسجد غافل نشدند.
رسمیکردن تشیع دوازدهامامی موجب تحول اساسی در ارزشها و هنجارهای جامعه شد. بسیاری از ارزشها جنبه مذهبی پیدا کردند و برخی باورهای نادرست نیز رواج یافتند که دو نمونه از آنها در ادامه بیان شدهاند:
مقدس شمردن پادشاهان و تکریم آنها
در دورهی حکومت صفویان، مردم باید در برابر پادشاه تعظیم میکردند. آنها پادشاهان صفوی را نمایندهی خدا در زمین میدانستند و باور داشتند این پادشاهان جنبهی الهی دارند. حتی تصور میکردند که پادشاه میتواند بیماریهایشان را شفا بخشد. در آن دوران، قزلباشها به پادشاهان صفوی ارادت خاصی داشتند و افرادی را که مورد غضب پادشاه قرار میگرفتند، زندهزنده در گور میکردند.
تعیین حلال و حرام نیز بر عهدهی پادشاه بود و کشتهشدن در راه پادشاه، شهادت به شمار میرفت. پادشاه وجودی مقدس محسوب میشد و همگان باید اوامر او را اطاعت میکردند. این پادشاهان در تعیین مرگ و زندگی اطرافیان خود نیز نقش بسزایی داشتند.
باور به ظهور امام زمان(عج) در دوره صفویه
بنا بر گزارشات مختلف، اعتقاد صفویان بر آن بود که منجی شیعیان در همان دوره ظهور خواهد کرد. به همین دلیل، مردم و پادشاهان صفوی در تلاش بودند زمینههای ظهور ایشان را فراهم آوردند. برای مثال، آنها اسبهای تازهنفسی را پرورش میدادند تا برای امام و یارانش مهیا باشند.
افزون بر اینها در دورهی صفویان خرافات مختلفی در بین مردم باب شده بود. باورهای دینی مردم آمیخته به اعتقادات شخصی پادشاه و باورهای دینی او شده بود. از طرفی، رواج صوفیگری با مبنای عقلانی ضعیف، باورها و عقلانیت اقشار مختلف مردم را تضعیف کرده بود.
برخی از شیخالاسلامهای دورهی صفوی افزون بر امور اخروی، برای همهی کارهای دنیوی، ازجمله سیاست، تجارت، پزشکی، علوم مرتبط با جامعهشناسی، روانشناسی و امور مشابه اظهار نظر میکردند. آنها با تکیه بر احادیث و روایاتی که بعضاً جعلی و نادرست بودند، زمینههای دوری از تفکر و باور به خرافات متعددی را پدید آوردند؛ ازجمله:
- رواج غیبگویی، خوابگزاری و جادوگری؛
- رواج تقدیرگرایی و تسلیمبودن در برابر سرنوشت؛
- اعتقاد به سحر و طلسم؛ حتی برخی پادشاهان برای در امان ماندن از سحر و جادو، دستور به مخفی نگهداشتن مقبرهشان میدادند.
تبارشناسی دودمان صفوی
تبار خاندان صفوی به صوفیان و مرشد آنها شیخ صفیالدین اسحاق اردبیلی میرسد. به همین دلیل، این حکومت را با حکومت ساسانی مقایسه میکنند که موبدان زرتشتی آن را پایهگذاری کرده بودند و شاهان آن وجههای الهی به خود میگرفتند.
پس از مرگ شیخ صفیالدین، پسرش شیخ صدرالدین جانشین وی شد و همچون پدر، به هدایت مردم مشغول بود. مرشدیِ طریقت صفوی در این خاندان مورثی بود و پس از پنج نسل، شاه اسماعیل صفوی رهبر آن طریقت شد و به برپایی حکومت صفویان اقدام کرد.
اصلیت خانواده و تبار صفوی در هالهای از ابهام قرار دارد. عدهای از صاحبنظران معتقدند آنها کُرد بودند و نیاکان آنها از قومیتهای مختلفی مثل کرد، ترک، گرجی و یونانی تشکیل شده بودند. در این خصوص، مشخص است که آنها بومی ایران بودند و به زبان ترکی آذربایجانی تکلم میکردند.
در واقع، آنها در سدهی یازدهم میلادی، پس از ساکنشدن در اردبیل، زبان ترکی را از ترکزبانان آنجا یاد گرفتند. هرچند، عدهای از پژوهشگران آنها را بومی اردبیل میدانند. شیخ صفیالدین اردبیلی که به نام پیر آذری نیز شهرت داشت، به زبان آذری کهن صحبت میکرد. پدر او، شیخ امینالدین جبرائیل و اجدادش در روستای کلخوران اردبیل با کشاورزی روزگار میگذراندند.
هرچند، اطلاعات کاملی از جزئیات طریقت صفوی در دست نیست، به نظر میرسد که دودمان صفویان پیشتر اهل سنت بودهاند، اما بهتدریج تحتتأثیر قبایل ترکمن (حامیان اصلی صفویان) به مذهب شیعه گرویدند. ازآنجاکه صفویان به جعل اسناد و مدارک خود پرداختند، برخی اطلاعات موجود از آنان چندان موثق نیستند.
آنها میخواستند با شیعه نشان دادن خود، از حکومت عثمانی تمایز جویند. برای این منظور، مدارک مربوط به شیعهنبودن شیخ صفیالدین اردبیلی را از بین بردند. به نظر میرسد که او سنی شافعی بوده است. صوفیان سعی داشتند خود را از اولاد پیامبر(ص) جلوه دهند و وانمود کنند که سید هستند. به همین دلیل، با ایجاد شجرهنامهی جعلی، تبار خود را به هفتمین امام شیعیان، امام موسی کاظم(ع) رساندند.
فهرست شاهان دوره صفویه
در طول بیش از دو قرن حکومت صفویان، پادشاهان مختلفی به قدرت رسیدند که عبارتاند از:
1 | شاه اسماعیل |
2 | شاه تهماسب اول |
3 | شاه اسماعیل دوم |
4 | شاه سلطان محمد |
5 | شاه عباس اول |
6 | شاه صفی اول |
7 | شاه عباس دوم |
8 | شاه سلیمان اول |
9 | شاه سلطان حسین |
10 | شاه تهماسب دوم |
11 | شاه عباس سوم |
دستاوردهای پادشاهان سلسله صفویان ایران

تاریخ صفویان شروع یکپارچگی و اتحاد در ایران پس از حملهی اعراب است. شاه اسماعیل موفق شد بار دیگر، ایرانی یکپارچه بنا کند. در زمان شاه عباس اول، نیروهای خارجی از قلمروی ایران بیرون رانده شدند و روابط خوبی با کشورهای خارجی برقرار شد؛ اگرچه این ارتباط به روابط تجاری محدود شده بود.
او برای رونق اقتصاد در ایران کارهای فراوانی انجام داد. تعداد زیادی جاده و پل و کاروانسرا ساخت و جادهها را بهمنظور امنشدن دادوستد در آنها، ایمنسازی کردند. تجارت خارجی رونق گرفت؛ درحالیکه، به شاه صفویان انحصار داده شده بود.
هیچ انحصاری در صادرات کالاهای مختلف برای پادشاهان وجود نداشت. البته در آن زمان، ایران هرگز اقلام باارزش و محصولات خود را صادر نکرد و همچنین اقلام بیمصرف خارجی را وارد نکرد. تولید و تجارت داخلی کاملاً مستقل از دولت بود. شاه و فرمانداران محلی، خود را در تولید یا دادوستد اقلام ایرانی مجاز نمیدانستند. به آنچه که در داخل کشور نیاز بود، اجازهی صدور نمیدادند. ارامنه در تجارت خارجی، خوب عمل میکردند. به همین دلیل، شاه عباس اول میخواست آنها به پایتخت، اصفهان، مهاجرت کنند.
در بیشتر دورهی حکومت صفویه، ایران با دیگر مذاهب مدارا میکرد. البته، این شامل اهل سنت نبود. در برخی موارد، شاه عباس اول بهدلیل نگرانیهای امنیتی، رعایت سیاست تسامح را روا نمیدانست.
در مقایسه با ادوار قبل، تاریخ صفویان برگ زرین شکوفایی علوم و فرهنگ بود؛ اگرچه محدودیتها و خرافات زیادی وجود داشت. مطالعات در زمینههای مختلف مذهبی، تحولات زیادی را نشان میدهند که در این عصر پشتسر گذاشته شدند. در نهایت، تصوف در نتیجهی مخالفت روحانیان ارشد شیعه با گرایشات صوفیان، تنزل پیدا کرد.
نقشه ایران در زمان صفویه

اشتباهات بزرگ صفویان
شاه سلیمان صفوی بهمدت ۲۹ سال حکومت کرد و در زمان فرمانروایی او، ایران صلح و ثبات را تجربه کرد. این بهدلیل کفایت او نبود. در حقیقت، در زمان وی ازبکها و عثمانیها به امور داخلی خود مشغول بودند. شاه سلیمان بسیار خوششانس بود؛ زیرا تاریخ صفویان نشان میدهد که ازبکها و عثمانیها، برنامههای شرورانهای برای ایران در سر داشتند.
او پادشاه بیرحمی بود. بیشتر زمان خود را به بادهنوشی و هوسرانی حریصانه میگذراند. او هیچ مدارایی با یهودیان و مسیحیان نداشت و تحتتأثیر برخی مقامات مذهبی، آنها را به ستوه آورده بود.
او ایران را بهسمت فقر و زوال شدید سوق داد. در زمان سلطنت وی، ملامحمدباقر مجلسی تأثیری حیاتی در دربار صفویان داشت؛ همچون کرتیر، موبد موبدان معروف زمان ساسانیان که نقشی کلیدی در تصمیمات ساسانیان بازی میکرد. شاه سلیمان تحتتأثیر وی، با جدیت تمام با دیگر مذاهب و حتی سنیها و صوفیان مخالفت میکرد.
در زمان سلطان حسین، در نتیجهی آزار و اذیتی که حکومت به سنیها روا میداشت، قیامهایی در کردستان و خراسان توسط اهل تسنن شکل گرفت. حکومت مذهبی بنیانگذار سلسلهی صفویان به حکومت مقامات مذهبی تغییر یافت. قدرت مطلق چنین مقاماتی، راه را برای فساد و ظلم و ستم هموار کرده بود.
در طول تاریخ صفویان، سیستم قضایی بسیار فاسد بود. تنها روش متداول برای انجام کارها پرداخت رشوه بود که توسط هر دو طرف، یعنی دهنده و گیرنده، پذیرفتهشده بود. فساد در خارج از پایتخت، حتی بیشتر هم بود.
در دورهی حاکمیت دودمان صفوی، سنت بر جامعه حاکم بود. این امر غالباً حکومت را از تسامح لازم دور میکرد و منشأ تناقضات بین حکومت و مسائل مذهبی میشد. در مناطق دورافتاده که بسیاری سه خلیفهی اول سنی را لعن میکردند، صفویان با مخالفت و تنفر سنیها مواجه شدند. این مسئله اختلافات بین سنی و شیعه را دامن میزد. هرچه این اختلافات عمیقتر میشدند، روابط دوستانه بین مردم هم ضعیفتر میشد. این مسئله، مانع صلح و امنیت و پیشرفت در کشور بود.
مردم به اعمال شرورانه و شرمآور ستمگران عادت کرده بودند؛ چراکه مقامات مذهبی با تفصیل و مرثیهخوانی زیاد دربارهی آنچه برای امامان شیعه رخ داده بود، وانمود میکردند که امامان شیعه چنین سختیهایی را تحمل میکردهاند و این سبک زندگی آنها بوده و اکنون مردم باید از آن سبک زندگی الگوبرداری کنند.
نتیجه این شد که مخالفان حکومت و سیاستهای آن، بهشدت سرکوب و به انواع شکنجههای غیرانسانی دچار شدند. حاکمان صفوی بهراحتی مخالفان خود را در آتش میسوزاندند یا نقص عضو میکردند. این میزان از وحشیگری و سنگدلی بهتدریج در بین مردم هم عادی شد.
زوال صفویان
بیرحمی حاکمان و مدارانکردن با دیگر مذاهب، دو عامل اصلی فروپاشی حکومت صفویه بود. اهل تسنن و زرتشتیان، همچون پایان دورهی ساسانیان، به مخالفان پیوستند و تنفر خود را از حاکمان دینی زمان نشان دادند. سرانجام، قیامی ضدشیعه، پایانی بر حکمرانی سلطان حسین، آخرین پادشاه ناتوان صفوی و لکهی ننگی در تاریخ صفویان شد.
قیامهایی در هرات و قندهار به راه افتاد؛ چراکه پادشاهان صفوی بیعدالتی را بر سنیها تحمیل و نیز به آنها توهین میکردند. تظاهرات مشابهی در کردستان و داغستان و لار به صحنه آمدند. شاهزادگان بزرگشده در حرمسراهای صفویه، دورهی وحشت را به وجود آورده بودند و اکنون باید با عواقب سیاستهای وحشیانه و ناکارآمدشان روبهرو میشدند.
سرانجام، افغانهای سنی به خراسان، سیستان، کرمان، یزد و در نهایت پایتخت، یعنی اصفهان، حمله کردند. در همان زمان، شیراز هم تحتمحاصرهی افغانها قرار گرفت. محمود افغان رهبر این لشکرکشیها بر علیه حاکمان شیعهی ایران بود و با قساوتهای فراوان تاریخ صفویان را به پایان رساند. محاصرهی اصفهان بهحدی طولانی شد که ساکنان آن با قحطی مواجه شدند و از فرط بیغذایی و گرسنگی ناچار شدند سگها، گربهها، چرم، مردار و حتی گوشت انسان بخورند.
در آن زمان، سلطان حسین حتی از حرمسرای خود خارج نشد؛ چه رسد به اینکه از اصفهان دفاع کند. او فقط در روز عاشورا بیرون رفت و برای بدبختی مردم سوگواری کرد. پس از دو روز، تحتفشار مردم مجبور شد تسلیم شود. او تاج خود را به محمد تقدیم کرد و به او بهدستآوردن قدرت بهعنوان شاه بعدی را تبریک گفت و این را خواست خدا دانست.
بدین ترتیب، سلطان حسین از قدرت کنارهگیری کرد و تاج پادشاهی را به شورشیان افغان در کاخ چهلستون اصفهان تحویل داد و اینگونه تاریخ صفویان به پایان رسید. کشتن قزلباشها آغاز شد؛ قزلباشها هواداران و حامیان حکومت صفویه بودند. شهر تخلیه و غارت شد و شاه و فرزندانش زندانی شدند.
دو سال بعد، محمود دیوانه شد و درگذشت. اشرف، پسرعموی وی، با سیاست خود، حکومت را ادامه داد و خونهای بسیاری ریخت. روسیه و عثمانی از این فرصت استفاده کردند و به ایران حمله کردند. اشرف با ترسی که از آنها داشت، حضورشان را پذیرفت و در عوض، آنها او را بهعنوان پادشاه ایران پذیرفتند.
در طول تاریخ صفویان، چندین فراز و نشیب وجود داشت. اعتقادات مردم تا حدی تغییر کرد. تمامیت ارضی ایران دوباره حاصل شد. همچنین، مانند دیگر قدرتهای سلسلهای، سرانجام رو به زوال رفتند؛ چراکه صفویان نیز در ابتدا مشتاقانه هدفی را دنبال میکردند، ولی این اشتیاق اولیه تداومی نداشت و حاکمان نیز سبک زندگی اصرافگرایانه داشتند و در جلال و شکوه میزیستند و کشور برایشان بیاهمیت یا کماهمیت بود.
برای مطالعهی بیشتر:
سخن آخر
یکی از حکومتهایی که با تغییر مذهب از سنی به شیعه و حمایت از اقلیت شیعیان، بر ایران حاکم شدند، صفویان بودند. آنها از تبار شیخ صفیالدین اردبیلی محسوب میشدند و مؤسس نخستین دولت ایرانی پس از حمله اعراب به ایران بودند.
حکومت صفویه توانست اوضاع آشفته ایران را سروسامان دهد و در زمینههای گوناگون پیشرفت و آبادانی ایجاد کند. «دستی بر ایران» پیشنهاد میکند با مطالعه شرح حال دودمان صفوی و حکومت ۲۳۵ سالهی آنان، درخصوص تاریخ ایران بیشتر بدانید.
پرسشهای متداول درباره دودمان صفوی
اگر پاسخ پرسش خود را در اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاههای همین پست برای ما کامنت بگذارید و سؤالتان را بپرسید. ما در زمانی کوتاه به آن پاسخ خواهیم داد.
بنیانگذار حکومت صفوی چه کسی بود؟
شاه اسماعیل اول بنیانگذار حکومت صفویان و نخستین پادشاه این سلسله بود.
سلسله صفویه چگونه تأسیس شد؟
شاه اسماعیل اول به پشتیبانی قزلباشها بر آققویونلوها و سایر حکومتهای محلی ایران غلبه کرد و توانست در سال ۱۵۰۱ میلادی حکومت صفویان را بنا کند.
سلسله صفویه در چه قرنی تأسیس شد؟
در ابتدای قرن ۱۶ میلادی معادل قرن ۹ خورشیدی، حکومت صفویه تشکیل شد. پیش از آن، سرسلسلهی دودمان صفوی، شیخ صفیالدین اردبیلی، در اوایل قرن ۱۴ میلادی طریقت صفوی را بنیان نهاده بود.
صفویان اهل کجا بودند؟
صوفیان را اهل اردبیل میدانند؛ زیرا دودمان صفویه از قرن ۱۱ میلادی بهبعد در اردبیل سکونت داشتند.
در زمان کدام پادشاه مذهب شیعه در ایران رسمی شد؟
در زمان حکومت شاه اسماعیل اول، تشیع مذهب رسمی کشور اعلام شد. صفویان بر پیروان سایر مذاهب سخت گرفتند تا جایی که اکثریت کشور به مذهب شیعه گرویدند.
حکومت صفویان چند سال طول کشید؟
دودمان صفوی در ایران ۲۳۰ سال حکمرانی کردند. بهطور حدودی، حکومت صفویان ۵۰۰ سال پیش بنیان گذاشته شد و تا ۳۰۰ سال پیش بر ایران حاکم بود.
حکومت صفویان چگونه سقوط کرد؟
مالیاتهای سنگین و ضعف در حکومتداری و بیتوجهی دربار به حال و روز جامعه در اواخر دورهی صفویه و بهخصوص در زمان پادشاهی سلطان حسین، عرصه را بر مردم تنگ کرده بود. در نهایت، با شورش محمود افغان، سلطان حسین از پادشاهی برکنار شد و پایان حکومت صفویه رقم خورد.