در خصوص قلمروی جغرافیایی زبان های ایرانی باید گفت که حدود ۳هزار سال پیش، ساکنان فلات ایران و زیرمجموعههای آنان، به زبانهایی صحبت میکردند که «ایرانیآریایی» نامیده میشوند. هنوز هم در سرزمینهایی خارج از مرزهای کنونی ایران، از ترکیه تا پامیر و از کوههای قفقاز تا دریای عمان، به این زبانها صحبت میشود. به بیان دیگر، زبانهای ایرانی که نمایانگر فرهنگ ایرانی نیز هستند، گسترهی جغرافیایی وسیعی دارند و گویشوران آن در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران نیز با این زبان تکلم میکنند.
ریشه مشترک همه این زبانها دستکم از ۲هزار سال پیش از میلاد مسیح، صحبت میشده است. همه آنها ویژگیهای مشترکی داشتهاند: واژگان ایرانی و ساخت دستوری زبانهای ایرانیآریایی که در شاخهای کلیتر، به نام «هند و اروپایی» قرار دارند. بهدلیل شباهتهای بین زبانهای هندی و زبانهای ایرانیآریایی، در طی نخستین مرحلههای تکامل این زبانها، شاخهای به نام زبانهای «هند و ایرانی» شکل گرفته است.
پیشینه زبان های ایرانی
همهی زبانهای ایرانی ریشهی مشترکی دارند که دستکم از دوهزار سال پیش از میلاد مسیح، به آن صحبت میشده است. همچنین، همهی آنها ویژگیهای مشترکی داشتهاند: واژگان ایرانی و ساخت دستوری زبانهای ایرانیآریایی که در شاخهای کلیتر، به نام «هند و اروپایی» قرار دارند. بهدلیل شباهتهای بین زبانهای هندی و زبانهای ایرانیآریایی، در طی نخستین مرحلههای تکامل این زبانها، شاخهای به نام زبانهای «هند و ایرانی» شکل گرفته است.
تاکنون، طبق تحقیقات انجامشده درباره زبانهای رایج از زمان استقرار اقوام ایرانی در فلات کنونی ایران از هزارهی سوم پیش از میلاد مسیح تا پایان شاهنشاهی هخامنشی، چهار زبان از زبانهای ایرانی شناخته شدهاند. این چهار زبان ایران باستان شامل زبانهای مادی، سکایی، اوستایی و پارسی باستاناند. از این میان، زبانهای مادی و سکایی بهتدریج از میان رفته و فقط کلمهها و عبارتهایی از آنها در آثار نویسندگان باقی ماندهاند. گفتنی است که در گذشته، زبان مادی در غرب ایران و منطقهی فرمانروایی ماد و زبان سکایی در شمال و از مرزهای چین تا دریای سیاه در بین قومهای پارت و ساکنان سغد متداول بود.
در مقابل، زبانهای اوستایی و پارسی باستان محبوبیت بیشتری داشتهاند و اسناد و مدارک بسیاری، از آنها برجای ماندهاند. بررسیها حاکی از آناند که مردم اطراف دریاچه هامون در یکی از سرزمینهای ایران بزرگ به نام سیستان یا سکستان، با زبان اوستایی صحبت میکردند. از طرفی، زرتشت نیز برای نگارش کتاب اوستا از این زبان استفاده کرده است.
زبان پارسی باستان نیز در دورهی هخامنشی کاربرد بسیاری داشته است. در واقع، پادشاهان هخامنشی و خانوادهی آنها این زبان را زبان مادری و میهنی خود میدانستند. سنگنوشتهی بیستون که متعلق به قرن ششم پیش از میلاد مسیح است، نخستین شواهد نوشتاری از این زبان را به نمایش میگذارد. درخور توجه است که در دورهی هخامنشی، زبانهای دیگری نیز در بین مردم متداول بوده که بههمراه چهار زبان مهم دوره باستان سیر تکاملی خود را طی میکردند. برخی از این زبانها عبارت بودند از: زبانهای بلخی، سغدی، پارتی و خوارزمی.
تاریخچه زبان فارسی
بر اساس دو عامل زمان و زبانشناسی، زبان فارسی به سه دوره اصلی تقسیم میشود:
- زبان فارسی باستان: از اوایل هزاره دوم پیش از میلاد مسیح تا سدههای چهارم و سوم پیش از میلاد مسیح؛
- زبان فارسی میانه: از سدههای چهارم و سوم پیش از میلاد مسیح تا سدههای هشتم و نهم میلادی؛
- زبان فارسی نو، شامل گونههای شرقی و غربی: از سدههای هشتم و نهم میلادی تا امروز.
زبان های فارسی شرقی
این گروه از زبانهای ایرانی نو شامل چند نوع مختلفاند و بیشتر در کشورهای افغانستان، پاکستان، تاجیکستان، روسیه و گرجستان رواج دارند. در ادامه، برخی از انواع این زبان معرفی شدهاند:
زبان پشتو
یکی از زبان های ایرانی شرقی، زبان پشتو است که از زبانهای اصلی مردم افغانستان و زبانهای پرگویش پاکستان محسوب میشود. این زبان در بین سایر زبانهای نوین شرقی، گویشوران بیشتری دارد. منشأ زبان پشتو مشخص نیست؛ زیرا محققان این زبان را با زبانهای اوستایی، باختری، خوارزمی و سغدی مرتبط میدانند. الفبای این زبان نیز ساختاری فارسیعربی دارد و متشکل از چند نویسه (کاراکتر) انحصاری و بومی پشتو است.
زبان یغنابی
این زبان که به نام زبان سغدی نو نیز شناخته میشود، به ۲هزار سال پیش و به دورهی اشکانی برمیگردد. مردمانی که به این زبان صحبت میکنند، در درهای به نام یغناب در میان رشتهکوههای زرافشان و حصار کشور تاجیکستان ساکناند. وضعیت جغرافیایی خاص این منطقه باعث شده است که مردم آن زبان خود را بههمراه سنتهای قدیمیشان از تغییر حفظ کنند. جالب اینکه، زبان یغنابی در گذشته الفبا نداشته و بهصورت شفاهی و سینهبهسینه در بین مردم رواج یافته بود. امروزه، این زبان با الفبای تاجیکی آموزش داده میشود که نوع تغییریافتهی الفبای سیریلیک است.
زبان واخانی
یکی از زبانهای شاخهی پامیری است که خاستگاه آن به واخان در افغانستان کنونی برمیگردد. مردم ساکن در این منطقه را به نام پامیری و گوهجلی نیز میشناسند.
زبان سنگلیچی
زبانی است که در دو روستای ولسوالی زیباک افغانستان و روستایی در تاجیکستان رواج دارد. نام این زبان نیز برگرفته از محل زندگی گویشوران آن در درهی سنگلیچ است.
زبان پامیری
این زبان که در غرب به نام زبان قالچهای شهرت دارد، ازجمله زبانهای جنوب شرقی ایران به شمار میرود. گویشوران این زبان در شمال شرقی افغانستان، شرق تاجیکستان، منطقهی خودمختار گورنو – بدخشا و سینکیانگ چین ساکناند. این زبان با زبان پشتو شباهتهایی دارد.
زبان اشکاشمی
این زبان نیز از شاخه زبانهای پامیری و منسوب به شهر اشکاشو در مرز تاجیکستان و افغانستان است. زبان اشکاشی به گویش سنگلیچی رایج در افغانستان نیز نزدیک است.
زبان های فارسی غربی
این گروه از زبانها نیز معمولاً از زبانهای پارسی باستان، پارسیگ، پهلوانیگ، آذری باستان و دری زرتشتی وام گرفتهاند و شامل دو گروه شمال غربی و جنوب غربیاند. در ادامه، هرگروه را جداگانه بررسی میکنیم:
زبانهای شمال غربی
برخی از زبانهای این گروه که در شمال غربی کشور متداولاند، عبارتاند از:
کردی
این نوع زبان دارای سه شاخهی اصلی کورمانجی (کردی شمالی)، سورانی (کردی مرکزی) و کردی جنوبی است. گویشوران این زبان چهار ساختار نوشتاری بهصورت الفبای هاوار، سورانی، سیریلیک و ارمنی نیز دارند.
بلوچی
یکی از زبانهای قدیمی ایران در شمال غربی این کشور، زبان بلوچی است که امروزه گویشوران آن در بلوچستان ایران، افغانستان و پاکستان سکونت دارند. تعدادی از آنها نیز در کشورهای حاشیه خلیج فارس، شرق آفریقا و حتی ترکمنستان پراکنده شدهاند.
زبان سمنانی
این زبان علاوه بر قرارگیری در شاخهی زبانهای شمال غربی، جزو زبانهای انتقالی بین زبانهای ایران مرکزی و کاسپین است. البته، زبان سمنانی اگرچه برخی از واژههای متداول سایر زبانها را دارد، خود زبانی مستقل محسوب میشود. هرچند، برخی منابع آن را گویش میدانند نه زبان.
زبان های جنوب غربی
در این گروه، زبانهای زیر قرار میگیرند:
زبان فارسی
این زبان که زبان رسمی ایران است، به نام زبان فارسی نو، دری و تاجیکی نیز شهرت دارد. زبان فارسی برگرفته از زبانهای فارسی قدیم و میانه است و امروزه ۱۲۰ تا ۲۰۰ میلیون گویشور در سراسر جهان دارد. زبان فارسی همچنین شامل دو نوع کلاسیک و معاصر است که نوع کلاسیک آن در قرن دهم و نوع معاصر آن در قرن نوزدهم میلادی، رواج یافته است.
زبان لری
این زبان که برگرفته از زبان پارسی میانه است، خود شامل دو گروه لری بزرگ و کوچک است. از طرفی، بهواسطهی زبان پارسی میانه به پارسی باستان نیز شباهت پیدا کرده است. بیشتر گویشوران زبان لری در شهرهای غربی و جنوبی ایران مثل لرستان، چهارمحال و بختیاری، ایلام، همدان، نیمه شرقی خوزستان، شمال غرب فارس، شمال غرب بوشهر و جنوب غرب اصفهان ساکناند.
زبان لارستانی
این زبان که لاری، آچمی و خودمانی نامیده میشود، در بین جوامع مهاجر ایرانی در کشورهای حاشیهی خلیج فارس متداول است. زبان لارستانی وامگرفته از پارسی میانه است و دستور زبان خاص خود را دارد. برخی از گویشهای این زبان همانند زبان لری است که به پارسی باستان نزدیک است.
سرگذشت اولین زبانهای ایران باستان
بدون شک، مهاجران آریایی در بخشهای مختلف آسیا پراکنده شدند. سایر زبانهایی که پیشتر در آن منطقهها صحبت میشدند، با گذشت زمان بر زبان آنان اثر گذاشتند. این آغاز بروز گویشهای متعدد در زبانهای ایرانیآریایی بود. یکی از کویرهای ایران مرکزی، کویر لوت، خط جداکننده بین گویشهای شرقی (خوارزمی،سغدی، بلخی، مروی) و گویش غربی (مادی) بود.
تنها منبع مطمئنی که برای کندوکاو در زبان ایرانیان باستان وجود دارد، خطهای میخی حاوی دستورهای پادشاهان و رویدادهای آن دوره است. اوستا، کتاب مقدس زرتشتیان، با هر دو گویش خود منبع عمده دیگری برای کندوکاو در زبان ایرانی (فارسی) میانه است.
سرگذشت زبان فارسی میانه
بین دوره کاربرد زبان ایرانی باستان و ایرانی میانه، فاصلهای زمانی بهاندازه شش سده (از سده چهارم پیش از میلاد تا سده سوم میلادی) وجود دارد که در خصوص آن، هیچ شیء مکتوبی کشف نشده است.
شایان ذکر است که در گذر زمان، تحولهایی اساسی و بنیادین در کل دستور زبان رخ داده است. به علاوه، نظام صرفی بهکلی از بین رفته و محو شده است. زبان های ایرانی شرقی نیز نظیر همین تحولها را، هرچند در مقیاسهایی کوچکتر، پشت سر گذاشتهاند. بسیاری از نوشتههای این دوره، از نظام نوشتاری آرامی مشتق شده بودند.
بهطور کلی، فارسی میانه دنباله مستقیم فارسی باستان بود. پهلوی زبانی بود که ایرانیان در زمان سلسله پارتیان به آن صحبت میکردند.
هنگامی که عربها به ایران حمله کردند نیز گویش ایرانیان به زبان فارسی میانه بود. در سرزمین سغد، مردم بر اساس دینهایشان به دو گویش سخن میگفتند:
- سغدی مسیحی؛
- سغدی مانوی.
خوارزمی زبانی بود مرتبط با سغدی که دستکم از سده سوم میلادی تا سدههای دوازدهم و سیزدهم میلادی صحبت میشده است.
بین دریای سیاه و چین، زبان دیگری نیز از هزاره اول پیش از میلاد مسیح به مدت ۲هزار سال صحبت میشد که سکایی نام داشت. بعدها ترکی جای آن را گرفت.
بلخی نیز زبان دیگری بود که در شمال افغانستان امروزی صحبت میشد.
سرگذشت زبان فارسی نو
ایرانی نو که در دربار ساسانیان و پایتخت ایشان، تیسفون، صحبت میشد، دری نام داشت و بهتدریج، در طی سدههای نهم و دهم میلادی و بهویژه در شهرها، جانشین زبان های ایرانی میانه گردید. این زبان سهم شایان توجهی در فرهنگ جهان دارد و کارهای ادبی مشاهیری چون رودکی، فردوسی، خیام، حافظ، سعدی، جامی، ابوعلی سینا و… را معرفی کرده است.
این زبان نهتنها مبدل به زبان ادبی و نوشتاری فارسیزبانان آسیای مرکزی و ایران گشت، بلکه زبان مردمان خاور نزدیک و خاورمیانه نظیر آذربایجانیها، کردها، افغانها، هندیها، ترکها و مردمان آسیای مرکزی نیز شد.
فارسی یا ایرانی نو همانا دنباله مستقیم تکامل فارسی میانه است؛ هرچند که نظام دستوری برخی از بخشهای کلام، مانند فعلها تغییر یافته است. فارسی دری، زبان مادر فارسی ادبی معاصر و تاجیکی ادبی معاصر محسوب میشود.
سرگذشت فارسی امروز
امروزه، فارسی زبانی است که در تمام گوشه و کنار ایران صحبت و درک میشود. فارسی زبان مادری اکثر جمعیت ایران و زبان رسمی رایج در نظامهای تحصیلی و اداری این کشور است. در آن سوی مرزهای کنونی ایران نیز گروههای کوچکی از فارسیزبانان ایرانی زندگی میکنند.
از سایر گویشهای فارسی امروز، گویشهای «تاجیکی» به انواع فراوانی از گویشهایی گفته میشود که در افغانستان صحبت میشوند و در ارتباط با گویشهای مرکزی تاجیکی، گویشهای استان خراسان و گویشهای فارسی استان سیستان هستند. اما پشتو زبان غالب امروز افغانستان است. از زمان اتحاد شوروی سابق، مردمان ساکن در ازبکستان، قرقیزستان و قزاقستان به زبان تاجیکی صحبت میکردند. امروزه نیز تاجیکی زبان رسمی تاجیکستان است.
گویشهای «آسی» به گویشهایی اطلاق میشوند که کردها در منطقه کوهستانی وسیعی بدان صحبت میکنند که مشتمل بر بخشی از ایران، ترکیه، عراق و سوریه است. گروههای کوچکی از کردزبانها نیز در خراسان، ترکیه مرکزی، سایر بخشهای سوریه، آذربایجان، ترکمنستان، گرجستان و… زندگی میکنند.
گویشهای «لری» و «بختیاری» در جنوب منطقهای صحبت میشوند که کردهای ایران در آنجا زندگی میکنند؛ یعنی بخشهایی از استانهای چهارمحال و بختیاری، اصفهان، خوزستان، لرستان.
گویشهای «بلوچی» عمدتاً در استان تاریخی بلوچستان صحبت میشود که از ایران تا پاکستان و بخش جنوبی افغانستان امتداد دارد. برخی از بلوچیزبانان نیز در ترکمنستان ساکن هستند.
«تاتی» گویش دیگری از زبان ایرانی است که در جمهوری آذربایجان و بخشهایی از داغستان صحبت میشود.
گویش «تالشی» در جمهوری آذربایجان و شمال غربی ایران و نزدیک دریای خزر صحبت میشود. «گویش مازندرانی» و «گیلکی» نیز از گویشهایی هستند که در امتداد ساحل جنوبی دریای خزر صحبت میشوند. آنها دنباله گویشهای شمال غربی ایران به حساب میآیند.
سایر گویش های داخل ایران
تقریباً همه زبانهای مذکور به لهجههای مختلف صحبت میشوند. به علاوه، گویشهای محلی بسیار دیگری در مرکز و غرب ایران وجود دارند که بهنحو رضایتبخشی دربارهشان بررسی و تحقیق صورت نگرفته است.
بهطور خلاصه میتوان گفت زبان های ایرانی که بیانگر فرهنگ ایرانی نیز هستند، در گسترهی جغرافیایی وسیعی رایج هستند و گویشوران آن در خارج از مرزهای جغرافیایی ایران نیز با این زبان گفتوگو میکنند.
شیوه نوشتار زبان های ایرانی
روش نوشتار زبانهای ایرانی نیز متفاوت است و موجب پدیدارشدن خطهای گوناگونی در دورههای مختلف تاریخ شده است. خط اوستایی و خط پهلوی در دورههای پیش از ورود اسلام به ایران، کاربرد داشتهاند. خطهای دیگری نیز پیش و پس از اسلام در ایران بهکار رفتهاند که شرح برخی از آنها در ادامه آمده است:
خط فارسی
در دورههای پس از اسلام، استفاده از خط فارسی که مشابه خط عربی است، تداول یافت. در واقع، جد اولیه بسیاری از الفباها در خاورمیانه، خط آرامی است؛ ازجمله عربی مدرن. بنابراین، فارسی و عربی هر دو یکی از نظامهای نوشتاری آرامی را برگزیدند و به همین دلیل، در بسیاری از حروف مشابه هم هستند.
گفتنی است که خط، چهرهی مكتوب زبان محسوب میشود و همانگونه كه زبان از مجموعه قواعدى به نام «دستور زبان» پيروى مىكند، خط نيز پيرو اصولی است كه آن را «دستور خط» مینامند. در شیوهی نوشتاری امروزی خط فارسی که رسمالخط فارسی خوانده میشود، طبق نظر متخصصان این حوزه، اندک اختلاف سلیقههایی وجود دارد. ازاینرو، زبانشناسان و اندیشمندان زبان فارسی، در پی تدوین رسمالخطی واحد هستند.
خط میخی
این نوع خط بیشتر برای زبان پارسی باستان کاربرد داشته و در نوشتن دستکم ۱۵ زبان خاور نزدیک باستان از آن استفاده کردهاند. محدودهی زمانی استفاده از خط میخی از اوایل عصر برنز تا ابتدای عصر حاضر بوده است.
این خط که بیشتر برای نگارش زبان سومری در جنوب بینالنهرین اختراع شده بود، انواع مختلفی دارد که کار نگارش را در زبانهای مختلف آسان میکند. برخی از انواع آن شامل میخی پارسی باستان و انواع قدیمیتر آن شامل خط میخی آشوری، سومری، اکدی، ایلامی، بابلی و اوگاریتی است.
همهی خطهای میخی رمزگشاییشده از چپ به راست نوشته میشوند. در گذشته، این خط در همه کشورهای آسیای غربی کاربرد داشته است.
خط آرامی
این خط را آرامیها با اقتباس از الفبای فنیقی کشف کردهاند. الفبای خط آرامی یکی از اولین سامانههای نوشتاری در دنیای باستان محسوب میشد که با قلم روان بر روی کاغذ یا پوست حیوانات نقش میبست. این الفبا بهدلیل اقتباس از کل ساختارهای نوشتاری مدرن در خاورمیانه، اهمیت تاریخی خاصی دارد. ضمن اینکه منشأ ساختارهای نوشتاری آلتائیک آسیای مرکزی و شرقی نیز محسوب میشود.
خطهای سریانی
خط سُریانی الفبایی دارد که برگرفته از الفبای آرامی و تدمری است و ازجمله خطهای ابجد سامی محسوب میشود. الفبای این خط همچنین به الفبای فنیقی، عبری، عربی و الفبای سنتی مغولی شباهت دارد. این الفبا را بهصورت افقی و از راست به چپ مینویسند و بیشتر حروف آن متصلاند. هرچند حروف منفصل نیز در ساختار آن وجود دارد. نکتهی جالب دربارهی خط سریانی آن است که همهی ۲۲ حرف الفبای آن بیصدا هستند.
خط سطرنجیلی یکی از زیرمجموعههای خط سریانی و جزو بهترین، قدیمیترین و شیواترین نوع خطوط سریانی محسوب میشود که به نام سریانی کلاسیک شهرت دارد.
خط عبری
این خط که عبرانی نیز خوانده میشود، برای نوشتن برخی نشانههای علمی و ریاضی کاربرد دارد. خط عبری شامل دو دستور خط پالئو و استاندارد یا منظم است. از این میان، دستور خط استاندارد که برگرفته از خط آرامی است، امروزه استفاده میشود. الفبای عبری شامل ۲۲ حرف مختلف است.
خط عربی
یکی دیگر از ساختارهای نوشتاری، خط عربی است که برای نوشتن زبان عربی و سایر زبانهای خاورمیانه و شبهقاره هند کاربرد دارد. پیشتر، از این خط برای نوشتن زبان ترکی عثمانی نیز استفاده میکردند.
خط بِراهمی
این خط یکی از قدیمیترین خطهایی است که از اواسط هزارهی اول پیش از میلاد مسیح در هند باستان، آسیای جنوبی و آسیای مرکزی کاربرد داشته است. خط براهمی یا برهمایی ازجمله خطهای آبوگیدا محسوب میشود که ساختاری از علامتهای تفکیککننده جهت ارتباط حروف صامت و مصوت دارد. درخور توجه است که آبوگیلدا نوعی شیوه نوشتاری چندبخشی است که توالی صامت و مصوت آن را بهصورت واحد مینویسند.
خط یونانی
از سدهی نهم پیش از میلاد مسیح، برای نوشتن زبان یونانی خطی پدید آمد که خط یونانی نام گرفت. الفبای این خط ۲۴ حرف دارد و یکی از کاملترین و کهنترین الفبایی است که تا به امروز استفاده میشود. در گذشته، یونانیان برای نمایش اعداد نیز از این الفبا استفاده میکردند و بعدها استفاده از نمادهای ریاضی در بین آنها متداول شد.
خط سیریلیک
این خط که به نام خط اسلاوی نیز شناخته میشود، در سرتاسر اوراسیا، یعنی سرزمینهای واقع در آسیا و اروپا، ساختار نوشتار ملی مرسوم در کشورهای مختلف اسلاو، ترکی، مغولی و فارسیزبان در جنوب شرق و شرق اروپا، قفقاز، آسیای میانه، شمال و شرق آسیاست. این خط مشتقشده از خط یونیسیال یونانی است و بهواسطهی برخی حروف زبان کهن گلاگولیتیک، آن را تقویت کردهاند. الفبای خط سیریلیک از سال ۸۹۳ میلادی، بهطور رسمی استفاده شده است.
خط لاتین
الفبای خط لاتین یا رومی یکی از پرکاربردترین الفبای دنیا محسوب میشود که بهعقیدهی پژوهشگران، خط اقوام اتروسک، ساکنان اولیه ایتالیا، سرچشمهی آن به شمار میرود. این خط از گونههای غربی الفبای یونانی مشتق شده است و در ابتدا، برای نوشتن زبان لاتین در روم باستان استفاده شده است. بعدها، در سدهی اول پس از میلاد، قواعد زیباشناسی ویژهای را در خط لاتین به کار بردهاند. این قواعد ابتدا در کتیبهها و سپس در کتابهای این دوره استفاده شده است.
درباره زبان های ایرانی و شیوهی نوشتار آنها بیشتر بدانید
انسانها از گذشتههای دور برای ارتباط با همنوعان خود از زبانهای مختلفی استفاده میکردند. در ایران نیز استفاده از انواع زبان های ایرانی شامل زبان پارسی باستان، پارسی میانه و نو متداول بود. این زبانها که شاخهای از زبانهای هندواروپایی محسوب میشوند، در گذر زمان تغییر یافتهاند و امروزه فقط از زبانهای ایرانی نو استفاده میشود که شامل دو گروه زبانهای شرقی و غربیاند. جالب اینکه زبان فارسی که امروزه زبان رسمی کشور است، در گروه زبانهای غربی قرار میگیرد. هرکدام از زبانهای غربی ساختار نوشتاری خاص خود را دارند و خطهای لاتین، سیریلیک و یونانی نیز ازجملهی آنها محسوب میشوند.
پرسشهای متداول درباره زبانهای ایرانی
در اینجا به برخی از پرسشهای متداول شما دربارهی موضوع این نوشتار پاسخ دادهایم. چنانچه شما سؤال دیگری داشتید، در قسمت دیدگاههای این پست مطرح کنید تا در زمانی کوتاه، به آن پاسخ دهیم.
کهنترین زبان ایرانی چیست؟
از قدیمیترین زبانهای ایرانی، «زبان فارسی باستان» است که زبان رسمی آریاییان در زمان هخامنشیان بوده است. این زبان ساختاری نزدیک به زبان اوستایی و سنسکریت داشته است. افزون بر این، «زبان مادی کهن» که زبان شاهان و مردمان سلسله ماد بوده، از قدیمیترین زبانهای ایرانزمین محسوب میشود.
زبان های ایرانی از نظر تاریخی به چند دسته تقسیم میشوند؟
این زبانها از نظر تاریخی شامل چهار نوع پیشاایرانی، ایرانی باستان، ایرانی میانه و ایرانی نو است.
زبان های ایرانی نو به چه زبان هایی گفته میشود؟
این زبانها گونههایی دارند که در دوران اسلامی بهتدریج در مناطق مختلف ایران رواج یافتهاند. برخی از آنها شامل زبانهای فارسی، لری، کردی، بلوچی، سمنانی، پشتو و یغنابیاند.
زبان های ایرانی غربی کداماند؟
زبان ایرانی نو شامل دو نوع شرقی و غربی است. از این میان، زبانهای غربی شامل انواع مختلفی همچون کردی، بلوچی، سمنانی و مانند آنهاست.
تعداد زبان های ایرانی چند تاست؟
منابع مختلف تعداد زبانهای زندهی رایج در ایران را ۷۶ زبان گزارش کردهاند.
مقاله خیلی جالبی بود! به خوبی تاریخچه زبان فارسی در ایران را نشان داد، ولی همیشه برام سوال بود که کهنترین زبان ایرانی چی بوده یا اولین زبانی که توی ایران صحبت میشده، کدومه؟ اگه اطلاعات بیشتری دارید خوشحال میشم بدونم.
اطلاعات ما دربارهی اینکه کهنترین زبان ایرانی چیست، وابسته به سنگ نوشتهها و کتیبههای باقیمانده از روزگار کهن است.
از میان زبانهای ایرانی فقط از دو زبان پارسی باستان و زبان اوستایی سنگنوشتههایی باقی ماندهاند. از این میان، زبان پارسی باستان در باختر و جنوب باختری ایران صحبت میشد و قدیمیترین سنگنوشتهی باقیمانده از آن به قرن ششم پیش از میلاد تعلق دارد.
البته، نباید از این نکته غافل شد که زبان بیشتر مردم جنوب باختری ایران، زبان ایلامی بود.