بررسی چند علت سقوط هخامنشیان

بررسی 7 علت سقوط هخامنشیان
عات سقوط هخامنشیان چه بود و چطور این سلسله فروپاشید؟
بررسی 7 علت سقوط هخامنشیان
عات سقوط هخامنشیان چه بود و چطور این سلسله فروپاشید؟

کشور ایران شاهد شکل‌گیری و رشد و فروپاشی دوره‌های تاریخی بسیاری بوده است. تمدن‌های گوناگونی در طول تاریخ ایران توسط حکومت‌های مختلف به وجود آمده‌اند و از بین رفته‌اند. در این میان، سلسله هخامنشیان یکی از باشکوه‌ترین دوره‌های حکمرانی ‌در کشورمان بوده است؛ تاجایی‌که شاید کسی فکر نمی‌کرد به این راحتی‌ها ازهم فروبپاشد. اما علت سقوط هخامنشیان چه بود و چه دلایل ناشناخته‌ای باعث افول سلسله‌ی هخامنشیان شد؟ اگر می‌خواهید به پاسخ این سؤال‌ها دست یابید، در ادامه‌ی این متن با ما همراه شوید تا دلایل فروپاشی حکومت هخامنشیان را بررسی کنیم.

بررسی 7 علت سقوط هخامنشیان

شاید دانستن دلایل سقوط هخامنشیان برای تمدن‌های نوظهور امروزی، عبرت‌آموز باشد. جهان ما عرصه‌ی بروز حوادث سیاسی گوناگونی است و در طول تاریخ‌، تمدن‌های بسیاری بوده‌اند که رشد کرده‌اند و به فر و شکوه رسیده‌اند؛ اما براثر عواملی مانند تبعیض و خودشیفتگی و استبداد حاکمان منقرض شده‌اند.

در کشور ما ایران نیز پادشاهان بسیاری حکمرانی کرده‌اند که از فر و شکوه کم‌نظیری برخوردار بوده‌اند. برای نمونه، پادشاهان هخامنشی اقتدار سیاسی و اقتصادی بی‌بدیلی در کل جهان داشتند؛ اما این تمدن‌ها نیز با همه‌ی عظمت خود روزی از میان رفتند. برای بسیاری از افراد این سؤال مطرح می‌شود که دلیل ازبین‌رفتن حکومت هخامنشیان و تمدن اثربخش و غنی آن دوران چه بوده است؟

شروع حکومت هخامنشیان به ۵۵۰ سال پیش از میلاد مسیح بازمی‌گردد؛ زمانی که کوروش بزرگ این امپراتوری را به جهان معرفی کرد. پایان حکومت هخامنشیان نیز در سال ۳۲۳ قبل از میلاد اتفاق افتاد. به‌دلیل عظمت و قدرت زیاد هخامنشیان، دلایل متعددی بودند که درمجموع، موجب فروپاشی و انقراض این حکومت عظیم و باشکوه شدند. در ادامه به بررسی این دلایل می‌پردازیم:

1.بار سنگین مالیات؛ اولین علت سقوط هخامنشیان

پرداخت مالیات از جانب مردمان سرزمین‌های دیگر
سنگ‌نگاره‌های باقی مانده در تخت جمشید

یکی از بزرگ‌ترین و مهم‌ترین دلایل سقوط و انقراض هخامنشیان مالیات سنگینی بود که شهربانی‌ها باید می‌پرداختند. با توجه به آمار و میانگین‌های به‌دست‌آمده، هر ساتراپی در زمان هخامنشیان باید مبلغی معادل ۱۸۰ میلیون دلار امروزی مالیات پرداخت می‌کرد و این باعث به‌وجودآمدن رکود اقتصادی بسیار بزرگی شد. البته این مبلغ فقط مالیات نقدی بود که هر شهربانی می‌پرداخت و جدا از آن، مالیات‌های دیگری هم به‌صورت غیرنقدی دریافت می‌شدند.

این مالیات‌ها پس از تأمین بودجه‌ی ارتش و تأمین بودجه‌ی دیوان‌سالاری، به بخش‌های مختلف دولت تعلق می‌گرفتند و باقیمانده‌ی آن نیز به خزانه‌ی شاهنشاهی روانه می‌شد. رکود اقتصادی ناشی از این رویه یکی از دلایلی بود که در همه‌ی دوران‌ها می‌توانست به‌تنهایی باعث فروپاشی حکومت‌ها شود.

2.نبود هویت ملی واحد در سراسر امپراتوری

امپراتوری هخامنشی ازنظر فرهنگ و تمدن، غنای بسیاری داشت؛ اما به‌دلیل اینکه بر جوامع متعدد با زبان‌ها و ادیان مختلف حکومت می‌کرد، به‌سختی می‌توانست هویت ملی واحدی در سراسر قلمروی خود ایجاد کند. پادشاهان هخامنشی پس از پیروزی بر هر منطقه و به‌دست‌آوردن قلمروی جدید، مردمان آن سرزمین را ناچار به پذیرش دین یا مذهب خودشان نمی‌کردند و همین باعث شده بود سرزمین‌های وسیع هخامنشیان که از شمال قاره‌ی آفریقا تا شمال کشور هند امتداد یافته بود، نقطه‌ی مشترکی با یکدیگر نداشته باشند.

نداشتن هویت ملی واحد و مشترک، بحرانی جدی در این امپراتوری ایجاد کرد و رفته‌رفته به عاملی برای سقوط هخامنشیان بدل شد. زمانی که مردم حس تعلقی به دولت نداشته باشند و زبان و فرهنگ و مذهبشان نیز مشترک نباشد، قطعاً تلاشی برای نگهداری آن حکومت نمی‌کنند. آن‌ها نمی‌توانند با ملت‌های هم‌جوارشان ارتباط نزدیکی برقرار کنند و زمانی که در معرض حمله قرار می‌گیرند، انگیزه‌ای برای دفاع از آن حکومت و حفظ انسجام اجتماعی خود نخواهند داشت.

3.ضعف در سپاه ایران

فرسودگی قدرت امپراتوری هخامنشی که در ظاهر، جلال و شکوه بسیاری داشت، باعث ضعیف‌شدن سپاه ایران شده بود. در سلسله‌ی هخامنشی، غالب سپاهیان افرادی بودند که فقط در ازای دریافت پول می‌جنگیدند. این مزدوران علاقه‌ای به دفاع از کشور و فرهنگ و تمدن خود نداشتند. وجود چنین افرادی باعث انحطاط و ضعیف‌شدن سپاه هخامنشیان شده بود؛ چراکه آن‌ها تعلق خاطری به امپراتوری نداشتند و فقط به فکر دریافت دستمزد خود بودند.

دلیل دیگر تضعیف سپاه هخامنشی، تشکیل‌شدن آن از اقوام و طوایف گوناگون با آداب‌ورسوم مختلف بود. همه‌ی این افراد با نظم خاصی در کنار یکدیگر قرار می‌گرفتند؛ اما ازنظر تجربه‌های جنگی با یکدیگر تفاوت داشتند و همین موجب ضعف و سستی سپاه هخامنشی می‌شد و زمینه‌ساز سقوط هخامنشیان بود.

4.تجمل‌گرایی و افراط در عیش و نوش

پس از گذشت مدتی از عمر امپراتوری هخامنشی، فرماندهان و فرمانروایان در بسیاری از شهرها، به‌جای رسیدگی به امور مردم و بررسی راهکارهای جدید برای پیروزی در عرصه‌های نبرد، فقط به فکر تجمل‌گرایی و عیش‌ونوش بودند. افزایش شکوه دربار و راحت‌طلبی درباریان و درنتیجه، ضعف اراده‌ی این حاکمان و فرماندهان، به کاهش قدرت و فعالیت آنان منجر شد. سپاهیان نیز جذب این شکوه و تجمل‌گرایی شده بودند. آن‌ها به‌جای آموزش‌دیدن برای استفاده از ادوات جنگی، تلاش می‌کردند سلاح‌های بیش‌ازحد سنگین آماده کنند و برای تضعیف روحیه‌ی دشمن به تعداد سلاح‌های نمایشی خود بیفزایند. درصورتی‌که به‌مرور زمان همین افزایش بیش‌ازحد آلات جنگی سبب شد نتوانند در مقابل حملات یونانی‌ها و سپاهیان اسکندر مقاومت کنند.

5.غرور و خودمختاری ساتراپ‌ها

یکی دیگر از دلایل شکست هخامنشیان در برابر اسکندر، غرور و خودبرتربینی شاهان هخامنشی بود. این غرور و خودبینی از توجه بی‌حدواندازه‌ی اطرافیان نشئت می‌گرفت و داشتن قدرت بی‌حدوحصر نیز آن را تشدید می‌کرد. فرماندهان نظامی ساتراپ‌ها و حاکمان ایالت‌های مختلف نیز به تقلید از بالادستان خود به این خوی ناپسند مبتلا شده بودند. درنتیجه، در ایالت‌های مختلف، شورش‌هایی علیه حکومت مرکزی به وجود آمده بود.

برای ‌مثال، در زمان اردشیر دوم هخامنشی، ساتراپ‌ها به‌قدری احساس قدرت می‌کردند که سکه‌های طلا را با نام خودشان ضرب می‌کردند. پاسخگونبودن ساتراپ‌ها در مقابل حکومت مرکزی و شخص شاه باعث شده بود آن‌ها خودشان را فرمانروای مطلق قلمروی خود بدانند. این رفتارها پس از مرگ داریوش و نظارت سهل‌گیرانه بر ایالت‌های مختلف باعث شده بود آن‌ها به‌جای پاسخگویی به شاه هخامنشی، دست به شورش بزنند و بخواهند خودشان به‌عنوان ایالت‌های مستقل، کشوری جدید راه‌اندازی کنند. ازاین‌رو، رفته‌رفته به ضعف و سقوط هخامنشیان منجر شدند.

6.ظلم و استبداد حاکمان

یکی از عواملی که در طول تاریخ سبب سقوط قدرت‌ها در سراسر جهان شده است، تحقق‌نیافتن عدالت در جامعه یا ظلم و استبداد حاکمان بوده است. مردم سرزمین پارس نیز که از ظلم و استبداد حاکمان آن دوران به تنگ آمده بودند، هرگاه فرصتی می‌یافتند، برای به‌دست‌آوردن استقلال شورش می‌کردند.

حمله‌ی اسکندر نیز موقعیت مناسبی در اختیار مردم قرار داد تا با تسلیم‌شدن دربرابر دشمن،‌ بدون مبارزه و تلاش برای دفاع از کشور خود، در راستای سقوط پادشاهی هخامنشی با یونانیان هم‌قدم شوند. بدین ترتیب، نارضایتی مردم باعث شد بخش‌های مهمی از کشور تحت‌سیطره‌ی اسکندر و سپاهیانش قرار بگیرد و فروپاشی حکومت هخامنشیان رقم بخورد.

7.آشفتگی پادشاه و پاسخگو نبودن حکمرانان به مردم

برخی از سنگ نگاره‌هیا باقی مانده در تخت جمشید
حاکمان پاسخگوی مردم و نیازهای آن‌ها نبودند

داریوش سوم در دوران پادشاهی خود دچار ضعف و سرگردانی شده بود. همین امر حکمرانان ایالت‌های مختلف و فرماندهان نظامی را نیز دچار سردرگمی کرده بود. آن‌ها دیگر نمی‌توانستند پاسخگوی آحاد مردم باشند.

از ابتدای حکومت هخامنشیان، وابستگی مردم به حکومت بیشتر از نوع وابستگی اقتصادی بود و آن‌ها اقتدار و قدرت این پادشاهی را پذیرفته بودند؛ اما کم‌کم با ضعف پادشاهانی چون داریوش سوم، مردم اعتماد خود را به حکومت از دست دادند و دیگر نمی‌توانستند باور کنند که این حکومت می‌تواند آن‌ها را از غارتگری و تعدی کشورهای دیگر در امان نگه دارد. همین موضوع باعث شد که برای دفاع از حکومت تلاشی نکنند و خیلی راحت تسلیم اسکندر و سپاهیانش شوند.

کلام پایانی

نمی‌توان گفت که علت سقوط هخامنشیان فقط همین هفت دلیلی بود که به آن‌ها اشاره کردیم؛ زیرا دلایل بسیاری هستند که باعث سقوط حکومت‌های بزرگ و امپراتوری‌های عظیم و باشکوه می‌شوند. شاید در حکومت‌های کوچک‌تر یک یا دو علت برای فروپاشی کافی باشد؛ اما تمدن‌های بزرگی چون تمدن هخامنشیان به‌موجب هم‌افزایی دلایل متعددی همچون نبود عدالت اجتماعی، غرور و تجمل‌گرایی پادشاهان، نداشتن هویت ملی، پاسخگونبودن به مردم، دریافت مالیات‌های سنگین، استبداد و خودکامگی، ضعف سپاه و پاسخگونبودن حاکمان به دولت مرکزی، دچار فروپاشی شدند.

«دستی بر ایران» با ارائه مطالبی گوناگون در زمینه‌ی تاریخ ایران، شما را در آشنایی هرچه بیشتر با سلسله‌های مختلف ایرانی، ازجمله سلسله‌ی هخامنشیان، یاری می‌کند.

اشتراک گذاری
دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

قبلی
نادر شاه افشار، مدافع ایران در برابر مهاجمان افغان
مختصری از زندگینامه و جنگ‌های نادرشاه

نادر شاه افشار، مدافع ایران در برابر مهاجمان افغان

نادرشاه افشار پادشاه جهان‌گشای تاریخ افشاریان است که او را هم‌تراز با ناپلئون

بعدی
تقسیم بندی قلعه های ایرانی؛ انواع کوهستانی و جلگه‌ای
نوشته‌های مشابه
مسابقه ایران شناسی ماهانه دستی بر ایران