آرامگاه کوروش در پاسارگاد بههمراه سایر بناهای موجود در آن، مجموعهای از میراث فرهنگی ملموس ایران را تشکیل میدهند که در فهرست آثار ایران در یونسکو نیز ثبت شدهاند. زمانی که از این سایت ارزشمند و بناهای آن بازدید میکنید، به یاد داشته باشید که آثار تاریخی پاسارگاد قلب ایران است و بدون آن، امپراتوری پارسیان، فرهنگ پارسی، هویت ایران و ایرانی ناشناخته میماند.
رویداد تاریخی سال ۵۵۰ میلادی در دشت مرغاب، جایی که پاسارگاد واقع شده است، جریان تاریخ را هم برای ایرانیان و هم برای مردم دنیا تغییر داد.
به جهانگردانی که به ایران سفر میکنند، توصیه میشود که در کنار پاسارگاد توقف کنند و به این بیندیشند که چگونه مردی بلندپرواز و نیکمنش کشوری را شکل داد و ارزش انسان و انسانیت را به درجهای نو رساند. مقصود کوروش بزرگ است، مردی که از هخامنشیان بود، مردی پارسی که نیاکانش مدتی طولانی در جنوب و مرکز ایران حکومت کردند. پارسیان یا پادشاهانی مستقل بودند یا اینکه مادها آنها را به حاکمیت منصوب میکردند.
آرامگاه کوروش تنها سازه در پاسارگاد است که تاریخنگاران یونانی آن را توصیف کردهاند.
فرمانروایی کوروش
ایشتوویگو یا آستیاگ، آخرین پادشاه مادها در شمال غرب ایران کنونی، بر قوم ماد حکومت میکرد. او حاکمی ستمگر بود که مادها را به جان آورده و از زندگی ناامید کرده بود و آنان چارهای برای خود متصور نبودند، جز در انتظار یک منجی بودن. در همین زمان، کوروش دوم پادشاه انشان بود. به عقیدهی برخی مورخان، کوروش دوم فرزند ماندانا و نوهی ایشتوویگو است. البته برخی این را تنها نقلقولی سیاسی میدادند که سعی میکند او را نیمی مادی بنمایاند تا در نظر مردم ماد پذیرفتهتر باشد.
کوروش دوم در دشت مرغاب با پدربزرگ خود جنگید و او را شکست داد. همین پیروزی، سنگ بنای اتحاد مادها و پارسیان و شکلگیری امپراتوری باشکوه هخامنشی شد.
کوروش کبیر، حکومت دیرپای هخامنشی را پایهگذاری کرد و بسیاری از کشورها و گروههای قومی دیگر را زیر پرچم امپراتوری پارسیان آورد تا در صلح با هم زندگی کنند.
کوروش، اولین شخصیت در تاریخ جهان است که به او لقب «کبیر» دادهاند. او برای نخستین بار یک حکومت مرکزی یکپارچه و قوی در فلات ایران برقرار ساخت. یکی از مهمترین سیاستهایی که او بر آن تأکید میکرد، تحمل باورها، سنتها و اندیشههای مختلف بود.
او هرگز کسی را مجبور نکرد تا آنچه را باور دارد، برای همرنگشدن با دیگران تغییر دهد. در نظام حکومتی او، کشور به بخشهایی تقسیم شد که به هر بخش «ساتراپی» میگفتند. گروههای مختلف مردم بدون آنکه فشار مذهبی و فرهنگی یا هرگونه تبعیضی حس کنند، در کنار هم در ساتراپیها زندگی میکردند.
بعد از آنکه کوروش در جنگ پیروز شد، تصمیم گرفت در جایی که ایشتوویگو شکست خورده بود، شهری بسازد و نام آن را پارسکده یا پاسارگاد بگذارد، بهمعنای جایی که پارسیان زندگی میکنند.
کوروش کبیر شهری ساخت که در آن، هنر و معماری هخامنشیان نمایان شد و باغهای ایرانی نیز برای اولین بار طرحریزی شدند. دشت مرغاب در زمان ساخت شهر پاسارگاد، بسیار سرسبز بود. باغهای پرگل و پرندگان به این شهر زیبایی ویژه میبخشیدند. کوروش در آنجا زندگی و فرمانروایی میکرد و در همانجا نیز بعد از کشتهشدن در یک نبرد، به خاک سپرده شد.
آرامگاه کوروش در پاسارگاد، مهمترین بنای تاریخی ایران نزد کسانی است که برای پدر کشور ایران ارزش قائل هستند و به او احترام میگذارند.
کوروش کبیر پادشاهی نبود که از تخت باشکوه خود فرمانروایی کند بدون اینکه بداند چه چالشهایی ثبات کشورش را تهدید میکند. او خود بهشخصه در جنگ برابر هونهای سفید، هپتالیان، شرکت میکرد؛ زیرا آنان بزرگترین تهدید برای ملتهای متمدن بودند.
هونهای سفید از مرزهای شرقی به مردم پارس حمله میکردند. تا زمانی که هخامنشیان در ایران حکم میراندند، هونها هرگز نتوانستند از این کشور عبور کنند و همیشه در بخش شرقی متوقف میشدند. در نهایت، کوروش بزرگ در یکی از جنگهای علیه هونهای سفید، کشته شد. بعدها، هونها بهطور کامل بهسمت اروپا رفتند.
وجه تسمیه پاسارگاد
بنا بر شواهد موجود، نخستین بار در دورهی هخامنشیان این دشت را پاسارگاد نامیدند. کوروش بزرگ دشت پاسارگاد را قلب امپراتوری خود قرار داد و پایتختش را در آن بنا کرد. اولین نوشتهای که از نام پارسه استفاده کرده، مربوط به کتزیاس، پزشک مشهور یونانی است. او از خویشاوندان بقراط بود که در سال 414 پیش از میلاد به اسارت ایرانیان درآمد و در دربار هخامنشیان به مقام پزشکسالاری رسید. هرودت، تاریخنگار یونانی نیز از نام پاسارگاد استفاده کرده و در کتاب خود آورده است که پارسها به چند قبیله تقسیم میشوند؛ یکی از آنها قبیلهی پاسارگاد است. خاندان هخامنشی به همین قبیله تعلق دارند و شاهنشاهی نیز از میان آنها برخاست.
این دشت در دورههای بعد تا عهد ساسانی به همین نام شناخته میشد و پس از اسلام، به مرغاب تغییر کرد.
سازنده آرامگاه کوروش کبیر
از نوشتهی یونانیان و نوع معماری منطبق بر سلیقهی کوروش کبیر و دیگر نشانههای موجود، چنین برمیآید که این بنا به دستور خود وی ساخته شده باشد.
کشف مقبره کوروش
در کتابها و آثار ایرانی، بسیار اندک و پراکنده دربارهی این سازهی هخامنشی سخنی گفته شده است. قدیمیترین این یادکردها در کتاب فارسنامهی ابن بلخی است:
مرغزار کلانان نزدیکی گور مادر سلیمان است؛ طول آن چهار فرسنگ اما عرض ندارد مگر اندکی. گور مادر سلیمان از سنگ بهشکل خانهای چهارسو کردهاند که هیچکس در آن خانه نتواند نگریدن.
این بنای سترگ به نام مقبرهی مادر حضرت سلیمان شناخته میشد تا اینکه در سال 1818 میلادی، سِر رابرت کر پورتر (Sir Robert Ker Porter) نویسنده، نقاش، جهانگرد و دیپلمات انگلیسی از پاسارگاد دیدن کرد و فهمید که این بنا همان آرامگاه کوروش کبیر است که نویسندگان اروپای باستان از آن نام بردهاند. او نخستین فردی است که با اطمینان کامل اعلام کرد مقبرهای که با عنوان قبر مادر سلیمان شناخته میشود، در اصل آرامگاه کوروش کبیر، پایهگذار دودمان هخامنشی است.
معماری آرامگاه کوروش
کلودیوس ریچ در سال 1821 دربارهی اهميت آرامگاه و شخصيت آرميده در آن چنين گفته است: «ظاهر بسیار قابل احترام این بنای سنگی بیدرنگ موجب نوعی احساس ترس همراه با کرنش و تعظیم در من شد. آگاه شدم که تاکنون درک و شناخت درستی از آن نداشتهام. ازاینرو، درحالیکه غرق در تفکر بودم، حدود یک ساعت روی پلکان بنا نشستم تا آن زمان که ماه بر فراز آن نورافشانی کرد و آن وقت بود که به خود گفتم که اینجا بیشک باید آرامگاه بهترین، مشهورترین، محترمترین و ستودنیترین پادشاه مشرقزمین باشد.»
آنچه در اولین دیدار از آرامگاه، نظر بیننده را جلب میکند، سادگی و بیپیرایگی و درعینحال شکوه و عظمت این بنای سترگ است. این یادگاریِ تاریخِ کهن 25 قرن در برابر عوامل تخریبکننده دوام آورده است و هنوز بهگرمی پذیرای گردشگران از سراسر جهان است.
آرامگاه از دو بخش تشکیل شده است: سکویی پلکانی و اتاقک آرامگاه. بلندای بنا به حدود 11 متر میرسد و از سنگهای عظیم مکعبیشکل ساخته شده است. این سنگها بدون هیچگونه ملاتی و بهوسیلهی بستهای فلزی دمچلچلهای و سرب به هم وصل شدهاند. این شیوهی اتصال سنگها در بنا، یکی از ابتکارهای هخامنشیان بوده است. متأسفانه در گذر ایام، بسیاری از بستهای دمچلچلهای بنا دزدیده شده است و همین امر به پایداری بنا آسیب وارد کرده است. گروههای مرمت ناچار شدند از سیمان و سنگهای معدن سیوند برای پرکردن شکافهای ایجادشده استفاده کنند.
پلکان بنا شش تاست. سه پلهی نخست درمجموع ارتفاعی حدود یک متر و سه پلهی بعدی ارتفاعی حدود نیم متر دارند. روی سنگ بالای در و زیر سقف شیروانی یک گل بهشکل خورشید نقر شده است که امروزه فقط نیمی از این آرایه بهصورت نیمهمحو باقی مانده است. گل 12 پر اصلی داشت و در ردیف بعد 24 پر و در ردیف بیرونی 24 پر نوکدار دیگر که تصویری شبیه خورشید را تداعی میکند. ایرانیان نام کوروش را با خورشید همردیف میدانستند و این گل نمادی از مقام روحانی و عزیز او در نزد ایرانیان است.
کف بنا با دو سنگ گران ساخته شده است. در یکی از آنها حفرههایی ایجاد شده است که گویا جستوجوگران میخواستهاند به زیر سنگها دست یابند. این حفرهها باعث فرسودگی سنگ شدهاند.
سقف مقبرهی کوروش از درون صاف و ساده، ولی از بیرون شیروانیشکل است و شیب دو طرفهی آن بهشکل عدد هشت است. برخی معتقدند پیکر کوروش در حفرهی بین سقف صاف داخلی و شیروانی قرار داده شده است. این گمانه نیز وجود دارد که هخامنشیان برای کاهش بار سازه، فضایی خالی بین سقف درونی و سقف شیبدار بام ایجاد میکردند.
شیوه معماری آرامگاه کوروش در پاسارگاد
آرامگاه کوروش از لحاظ شیوهی معماری و بهویژه پلان، به زیگورات چغازنبیل شباهت دارد. پوشش شیروانی سقف آن مانند معبد اورارتوها در موساسیر است و میتوان گفت معماران هخامنشی در ساخت پوشش سقف از پوشش خرپشتهای اورارتوها الهام گرفتهاند. اورارتوها قومی ساکن در شمال غرب ایران بودند. اقوام پارس در آغاز ورود به ایران در حوالی دریاچهی ارومیه ساکن شدند و اورارتوها نخستین همسایگان اقوام پارس بودند.
همانند شکلِ بنا و سبک معماری آرامگاه کوروش در هیچ نقطهی دیگر ایران و هیچیک از دیگر بناهای ایرانی یافت نمیشود؛ اما در بناهای مردم اورارتو یعنی ساکنان شمال غربی ایران در حوالی دریاچهی ارومیه دیده شده است. ازاینرو، کارشناسان نفوذ هنری مردم اورارتو بهعنوان یادبود دوران هممرزی و همسایگی پارسیان با آن قوم را در بنای این آرامگاه که از بناهای نخستین دوره هخامنشی است، بیتأثیر ندانستهاند.
تنها بنای سنگی دیگری که با معماری کاملاً مشابه آرامگاه کوروش وجود دارد، در دشا بسپر (بزپر)، جنوب شرقی کازرون قرار گرفته است. این بنای سنگی، کوچکتر از یکچهارم آرامگاه کوروش است و با نام «گوردختر» شناخته میشود. این سازه را پروفسور واندنبرگ، باستانشناس بلژیکی در سال 1339 کشف کرد و احتمالاً آرامگاه اجداد کوروش کبیر باشد.
لوحهای آرامگاه کوروش
از درون مقبرهی کوروش هیچگونه لوح و سنگنگارهای به دست نیامده است؛ اما طبق نوشتهی تاریخنگاران یونانی دو لوح در این مقبره وجود داشته است با این محتوا:
ای انسان هر که باشی از هر جا که بیایی، زیرا میدانم خواهی آمد، من کوروشم که بر پارسیان دولت وسیع را بنا کردهام؛ پس به این مشتی خاک که تن مرا میپوشاند رشک مبر.
ای انسان من هستم کوروش پسر کمبوجیه، مؤسس سلطنت ایران و پادشاه تمام مشرقزمین، به این مقبرهی من رشک مبر.
پیکر کوروش و اشیای داخل آرامگاه
دربارهی نحوهی قرارگرفتن پیکر کوروش در آرامگاه او در پاسارگاد، نظرهای مختلفی داده شده است. آریانوس در گزارش خود به تابوت طلایی درون اتاق مقبرهی کوروش اشاره میکند که پیکر او را در آن قرار داده بودند. برخی باستانشناسان نیز بر این عقیدهاند که پیکر کوروش در محوطهی بین سقف داخلی و شیروانی قرار داشته است. اشیای گرانبهایی نیز داخل ساختمان وجود داشتهاند که سربازان یونانی بخش اعظم آن را به تاراج بردهاند.
مورخان یونانی به تابوت طلایی قرارگرفته در اتاق مقبرهی کوروش اشاره کردهاند. از آرامگاه کوروش در زمانهای مختلف و از میان نقاشیهای گردشگران و سفرنامهنویسان عکسهایی به دست آمده است که نشان میدهد فضای اطراف بنای مقبرهی کوروش در ابتدا چنین خالی نبوده است. تصاویر موجود در سفرنامهها نشان میدهند که پیش از این، در اطراف آرامگاه ستونهایی وجود داشته که به احتمال زیاد، مربوط به دیگر بناهای اطراف مقبرهی کوروش بودهاند.
بهترین زمان سفر به آرامگاه کوروش
بهدلیل قرارگیری آرامگاه کوروش و مجموعه باستانی پاسارگاد در مرودشت شیراز، باید زمان مناسب بازدید از آن را طبق آبوهوای مرودشت مشخص کنیم. این شهر در منطقهی گرمسیری قرار دارد و در نیمهی دوم سال تا اواخر فروردین از آبوهوای مناسبی برخوردار است. بنابراین، بهتر است این فصلها را برای سفر به مرودشت و بازدید از آرامگاه کوروش انتخاب کنید.
گفتنی است که شهر مزبور در تابستان بسیار گرم میشود. بااینحال، گردشگرانی که با گرمای هوا سازگاری دارند، در این فصل از سال نیز به بازدید از آرامگاه میروند.
جاذبههای دیدنی نزدیک به آرامگاه کوروش کبیر
در اطراف آرامگاه کوروش کبیر، جاذبههای مختلفی وجود دارند که بازدید از آنها خالی از لطف نیست. برخی از این جاذبهها عبارتاند از:
موزه پاسارگاد
یکی از جاذبههای دیدنی مهم اطراف آرامگاه کوروش، موزه پاسارگاد است که علاوه بر آثار متنوعی از دورهی هخامنشی، آثار دورهی پیش از تاریخ تا دورهی اسلامی را نیز در خود دارد. این آثار در بخشهای مختلفی از موزه شامل گالریها و گنجینه، بخش سمعیبصری و کتابخانه به نمایش گذاشته شدهاند.
موزهی پاسارگاد که مساحتی در حدود ۵هزار مترمربع را شامل میشود، از بیرون مشابه تپهای طبیعی به نظر میرسد. معمار بنا در این موزه زیرزمینی ایجاد کرده است که تمامی آثار در داخل آن قرار دارند. هدف او از این سبک معماری مخفی نگهداشتن آثار پرقدمت محوطهی پاسارگاد در این موزه بوده است.
باغ پاسارگاد
یکی از باغهای زیبای ایرانی با معماری خاص باغ پاسارگاد است که توجه پژوهشگران و باستانشناسان بسیاری را معطوف به خود کرده است. در دورهی هخامنشیان، در داخل این باغ مجموعه کاخهایی وجود داشتند که بعدها تخریب شدند و امروزه اثری از آنها باقی نمانده است.
مقبره کمبوجیه
بنای مقبره کمبوجیه که به نامهای دیگری همچون آرامگاه کمبوجیه و زندان سلیمان نیز شناخته میشود، شباهت بسیاری به آرامگاه کوروش کبیر دارد. به نظر میرسد که این مقبره در اوایل حکومت هخامنشیان ساخته شده باشد. بهعقیدهی تعدادی از باستانشناسان، بنای مزبور در ابتدا یک آتشکده بوده و بعدها، بنای مقبره را بر روی بقایای آن ساختهاند.
این مقبره متشکل از بلوکهای سنگی است که با قرارگرفتن روی هم، به شکل برج درآمدهاند. البته، امروزه فقط یک دیوار از آن برجای مانده است که در مسیر کاخهای اختصاصی پاسارگاد و کاخ بار عام قرار دارد.
تنگه بلاغی پاسارگاد
در جنوب مجموعه پاسارگاد، محوطهای به نام تنگه بلاغی یا تنگ بولاغی قرار دارد که طولی در حدود ۱۸ کیلومتر را شامل میشود. عبور رود سیوند از داخل این تنگه باعث رویش گیاهان و درختان مختلفی در اطراف آن شده که توجه گردشگران را جلب میکند. تنگهی مزبور علاوه بر طبیعت سرسبز و زیبا، محوطههای باستانی بسیاری نیز در خود جای داده است که باستانشناسان موفق به کشف آنها شدهاند. تعدادی از این محوطهها به پیش از دورهی هخامنشیان مربوط میشود و به همین دلیل، حائز اهمیتاند.
مسیر دسترسی به آرامگاه کوروش
بازدیدکنندگان برای دسترسی به بنای آرامگاه، علاوه بر خودروی شخصی از قطار و تاکسی نیز استفاده میکنند. چنانچه آنها سفر با خودروی شخصی را برگزینند، ابتدا باید به شهر شیراز بروند. سپس، با واردشدن به جادهی شیراز-اصفهان و عبور از سعادتشهر، خود را به جادهای فرعی برسانند. از آنجا با ۲۰ کیلومتر رانندگی، روستایی به نام مادر سلیمان پیش رویشان قرار میگیرد.
بعد از دیدن تابلوی روستا، باید چهار کیلومتر دیگر رانندگی کنند تا به مجموعه پاسارگاد برسند. آرامگاه کوروش در این مجموعه قرار دارد. گفتنی است کل مسیر شیراز تا آرامگاه ۱۳۲ کیلومتر است.
درخور توجه است که قطار اصفهان-شیراز مسافران را تا ۵کیلومتری سعادتشهر همراهی میکند که این ایستگاه در نزدیکی پاسارگاد واقع شده است. پس از آن، مسافران با استفاده از تاکسیهای سعادتشهر به پاسارگاد، میتوانند خود را به آرامگاه مزبور برسانند.
آیا کشف مومیایی پیکر کوروش صحت دارد؟
خیر. در مجموعه پاسارگاد مومیایی عجیبی با لباسهایی به شکل زره فلزی کشف شده بود که تصور میکردند مومیایی پیکر کوروش کبیر باشد. پس از آن، خبرگزاریها و کاربران فضای مجازی خبرهایی مبنی بر تعلق مومیایی به کوروش کبیر منتشر کردند که به شایعات موجود دامن زد. آنها حتی تصاویری از مومیایی را که در داخل جعبه قرار داشت، با دیگران به اشتراک گذاشتند.
خوشبختانه، روی زره مومیایی کتیبههایی به خط میخی وجود داشت. پژوهشگران با تحلیل این کتیبهها متوجه شدند که مومیایی متعلق به کوروش کبیر نیست و خبرهای منتشرشده شایعهای بیش نبودند. پس از آن، مقامات میراث فرهنگی استان فارس نیز صحت خبرهای منتشرشده را تکذیب کردند.
تغییر نام آرامگاه کوروش به مقبرهی مادر سلیمان
گفته میشود ایرانیان نام این آرامگاه را به مقبرهی مادر سلیمان تغییر دادند تا از حملهی اعراب به ایران در قرن هفتم میلادی در امان بمانند. حتی نام روستایی که در نزدیکی آن قرار دارد، «مادر سلیمان» است.
مسجد
پس از ورود اسلام به ایران، آرامگاه کوروش به نام مقبرهی مادر حضرت سلیمان شناخته و گرامی شمرده میشد. بهگفتهی منابع تاریخی، در دورهی حکومت اتابکان سعد بر شیراز، به گمان اینکه مقبرهی کوروش همان آرامگاه مادر سلیمان است، در اطراف مقبره مسجدی ساخته شد که در دورههای بعد از بین رفت.
برای ساخت این مسجد، سنگها و مصالحی از پاسارگاد برداشته و به کار برده شد. ممکن است ستونهایی که در نقاشیهای گردشگران دیده میشوند، ستونهای بازمانده از مسجد باشند. در دورهی پهلوی، این ستونها از اطراف مقبرهی کوروش برداشته شدند و مقبرهی کوروش، تنها بنای دشت مرغاب شد.
مرمت آرامگاه کوروش در پاسارگاد
آرامگاه کوروش نخستین بار در سال ۱۳۵۰ و بهمنظور آمادهسازی بنا برای برگزاری جشنهای 2500 ساله مرمت شد. در نوبت دوم، در فاصلهی سالهای ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۷ مرمتهایی روی این بنا صورت گرفت که برخی کارشناسان به شیوهی بازسازی اعتراض کردند و آن را نادرست و آسیبزننده به اصل سازه دانستند. طی این مرمت، استخوانهایی لابهلای سنگها پیدا شد؛ اما هیچوقت مشخص نشد استخوانها متعلق به چه کسی است.
بقایای آرامگاه کوروش در پاسارگاد و بناهای دیگر آن
امروز، سازههای کمی از سکونتگاه باشکوه و باستانی پاسارگاد، قلب امپراتوری بزرگ هخامنشی بهجا ماندهاند.
اگرچه پادشاهان بعدی هخامنشی شهرهای دیگری را بهعنوان پایتخت خود انتخاب میکردند، همگی پیش از نشستن بر تخت، به پاسارگاد میآمدند تا ضمن ادای احترام به بنیانگذار کشور خود، مراسم تاجگذاری را در آرامگاه او برگزار کنند.
بازدید از آرامگاه کوروش در پاسارگاد، بازماندهی کاخهای هخامنشی در پاسارگاد، شما را با نحوهی شکلگیری کشور ایران، باغهای ایرانی، معماری هخامنشی و آداب و رسوم نیاکان ما آشنا میکند.
حملهی اسکندر به پاسارگاد
زمانی که اسکندر به سرزمین پارس حمله کرد، وارد پاسارگاد شد و این شهر را مانند تخت جمشید و سایر شهرهای بزرگ سرزمین پارس نابود کرد. ابتدا، به دلیل آنکه درختان بلند آرامگاه کوروش را احاطه کرده بودند، آنجا بهراحتی قابل پیداکردن نبود. بعد از آنکه اسکندر آرامگاه را یافت و وارد آن شد، کتیبهای را دید که روی آن نوشته بود:
«من کوروش هستم که شاهنشاهی پارس را بنیاد کردم و شاه آسیا بودم. پس به این آرامگاه بر من رشک مبر.»
گفته میشود بااینکه نگاهبانانی بر آرامگاه کوروش گمارده شده بودند، عدهای از سپاهیان یونانی به آن حمله بردند و پس از تاراج اشیای آن، به ساختمان بنا هم آسیب رساندند که البته اسکندر مقدونی دستور به مجازات این خطاکاران و بازسازی بنا داد. بیگمان، اسکندر که میخواست بهجای هخامنشیان در ایران حکومت کند، بهخوبی میدانست که باید خود را جانشین لایقی برای کوروش کبیر معرفی نماید و نشان بدهد که برای مقام او احترام قائل است.
آنچه امروز در پاسارگاد میتوان دید، عبارت است از:
- آرامگاه کوروش بزرگ
- کاخ شخصی (اقامتی) کوروش
- تالار عمومی کوروش
- کاخ شرقی
- مقبرهی کمبوجیه
- تل تخت (تخت سلیمان)
- کاروانسرای مظفری
- دیگر بناها
بناهای مجموعه پاسارگاد
کاخ اختصاصی کوروش
کاخ اختصاصی کوروش پیش از تکمیل بنا، ویران شد. به همین دلیل، از نظر تقارن کامل نشده بود. این کاخ نقشهای مستطیلشکل با سی ستون دارد و نقشهایی در قسمت دروازهی آن حکاکی شده است.
کاخ بارعام
تالار عمومی یا کاخ بارعام کوروش کبیر، بزرگترین و جادارترین ساختمان مجموعه است که برای دیدارها و مراسم رسمی از آن استفاده میشده است. این تالار هشت ستون بسیار بلند با پایههای مشکی و بدنههای سفید دارد. روی بدنهی این ستونها شیاری دیده نمیشود و سرستونهایی به شکل شیرهای شاخدار دارند.
در دوران اتابکان از این ستونها برای ساخت مسجد برداشته بودند که بعدها به جای خودشان برگردانده شدند.
کاخ شرقی
کاخ شرقی آرامگاه کوروش در پاسارگاد بهعنوان اولین بنایی شناخته میشود که در قسمت شرقی شهر باستانی پاسارگاد ساخته شده است، جایی که مقامات رسمی برای دیدار پادشاه میآمدند. از این سازه مقدار کمی بهجا مانده است؛ اما سنگنگارهی مرد بالدار هنوز در این کاخ پابرجاست. در این سنگنگاره، مردی با چهار بال و تاج و ریش بهصورت نیمرخ دیده میشود. تا حدود یک قرن پیش، بالای این تختهسنگ، کتیبهای وجود داشت که کوروش در آن خود را معرفی کرده بود؛ اما امروز از آنجا برده شده است.
آرامگاه کمبوجیه
در ساخت این بنا از معماری تدفینی و مذهبی استفاده شده است. این بنا شبیه به بنای کعبهی زرتشت در نقش رستم، نزدیک به تخت جمشید است. امروزه تنها یک دیوار از آرامگاه کمبوجیه بهجا مانده است که به نام «زندان سلیمان» شناخته میشود.
تل تخت
تل تخت یا تخت سلیمان، بنایی بزرگ در بالای تپهای است که مشرف به شهر باستانی پاسارگاد است. این بنا از قرارگرفتن بلوکهای سنگی بسیار بزرگ روی هم ساخته شده است. از گیرههای فلزی برای اتصال این بلوکهای سنگی بهره بردهاند. تل تخت سطحی تخت و محکم دارد. این بنای بزرگ را ابتدا کوروش بزرگ ساخت. سپس داریوش بزرگ بخشی آجری به آن اضافه کرد که اگر به بالای تل تخت پاسارگاد برویم، قابل مشاهده است.
کاروانسرای مظفری
کاروانسرای مظفری در قرن چهاردهم میلادی با استفاده از تختهسنگهایی ساخته شد که از کاخهای آسیبدیدهی کوروش بهجا مانده بودند. کف ناهموار زمین و دیوارهای این کاروانسرا کاملاً نشان میدهند که مصالح بهکاررفته بازیافتی هستند و از ابتدا برای این بنا تهیه نشدهاند.
اهمیت پاسارگاد در حال حاضر
آنچه آرامگاه کوروش در پاسارگاد را به بنایی برای همهی زمانها و همهی ایرانیان تبدیل کرده، نام بلندآوازهی کوروش است. بدون کوروش بزرگ، سرزمین و کشوری به نام ایران وجود نداشت و ما هیچگاه از ایران سخن نمیگفتیم. او معمار نخستین این کشور است.
کوروش کمر همت بسته بود تا ملتی طبق آرمانهایش بسازد، آرمانهایی که هیچگاه تحقق پیدا نکرد و با فراز و نشیبهای تاریخی بسیاری روبهرو شد که سرنوشت ایران را تغییر داد.
انگیزه و عشق او برای ایجاد حکومتی انسانمدار و قدرتمند هنوز مورداحترام بسیار است و مردمان بسیاری را شیفتهی خود کرده است، مردمی که کوروش بزرگ را باور دارند. او پیش از آنکه حاکم قلمروها باشد، حکمران قلبهای مردم سرزمینش بود و در راه گسترش صلح و آزادی بسیار تلاش کرد. نام کوروش کبیر با دادگری و رواداری نسبتی دیرینه دارد.
امروز، آرامگاه کوروش در پاسارگاد و آثار تاریخی بهجامانده در این سایت، یک جاذبه گردشگری برای همهی جهانیان و یک بنای مهم برای ما ایرانیان است که به ما یادآوری میکند چگونه صاحب یک کشور و یک ملت شدیم.
فیلم آرامگاه کوروش
از آرامگاه کوروش کبیر فیلمهایی در دست داریم که با مشاهدهی آنها اشتیاق شما برای بازدید بیشتر میشود. «دستی بر ایران» یکی از این فیلمها را با شما به اشتراک میگذارد.
پاسارگاد کجاست؟
مقبرهی کوروش و مجموعهی پاسارگاد در استان فارس و در نزدیکی شهر شیراز قرار دارد. برای آشنایی با موقعیت مکانی پاسارگاد جهت بازدید از این بنای تاریخی، از لوکیشن زیر استفاده کنید:
پرسشهای متداول درباره آرامگاه کوروش در پاسارگاد
اگر پاسخ پرسش خود را در اینجا پیدا نکردید، در بخش دیدگاههای همین پست برای ما کامنت بگذارید و سؤالتان را بپرسید. ما حتماً به آن پاسخ خواهیم داد.
فاصله پاسارگاد تا تخت جمشید چقدر است؟
پاسارگاد در ۶۰ کیلومتری شمال تخت جمشید و ۱۲۰ کیلومتری شمال شیراز واقع شده است.
مقبره کوروش به دستور چه کسی ساخته شد؟
مقبره کوروش به دستور خود کوروش و در دوران حکومتش ساخته شد.
چند کاخ در مجموعه پاسارگاد قرار دارند؟
در مجموعه پاسارگاد، کاخ بارعام، کاخ دروازه ملل و کاخ اختصاصی قرار دارند. البته بناهای دیگری نیز در این مجموعه وجود دارند که هنگام بازدید از این سایت جهانی میتوانید از آنها دیدن کنید.
چرا برخی بر این باورند آرامگاه کوروش در پاسارگاد متعلق به مادر سلیمان است؟
برخی ایرانیان برای جلوگیری از حملهی اعراب و تخریب این بنا، نام آن را به مقبرهی مادر سلیمان تغییر دادند؛ چراکه میدانستند مسلمانان برای حضرت سلیمان احترام قائلاند و بدین ترتیب، بنا را تخریب نمیکنند.
آیا آرامگاه کوروش در پاسارگاد تا به حال مرمت و بازسازی شده است؟
این آرامگاه دو بار بازسازی شده است:
بار اول، در سال ۱۳۵۰ خورشیدی عملیات مرمت با هدف آمادهسازی مقبره کوروش برای برپایی جشنهای ۲۵۰۰ ساله بود.
بار دوم، در دهۀ ۱۳۸۰ خورشیدی، متولیان میراث فرهنگی ایران برای مرمت پاسارگاد قراردادی با مؤسسهای ایتالیایی (ISCR) بستند و مرمت بنا با همکاری این تیم، در کاخ اختصاصی کوروش آغاز شد. البته، بعدها با فسخ قرارداد، کار مرمت را تیم ایرانی ادامه داد.
چرا اسکندر مقدونی، مقبرهی کوروش را خراب نکرد؟
در حملهی اسکندر مقدونی، برخی از مقدونیها درِ آرامگاه کوروش در پاسارگاد را شکستند و اشیای آن را تاراج کردند. اما اسکندر پس از خواندن کتیبهی داخل آرامگاه کوروش، دستور داد آرامگاه را مرمت و آسیبزنندگان به مقبره را تنبیه کنند. شاید بتوان گفت هدف او از این کار، حرکتی سیاسی بود تا بتواند خود را جانشین مناسبی برای کوروش و هخامنشیان معرفی کند.