آئین زرتشت یا مَزدَیَسنا، یکی از دین های ایرانی است که پیروان آن «اهورامزدا»، آفریدگار تمام نیکوییها را پرستش میکنند. مزداپرستی که به نام دین «بِهی» نیز شهرت دارد، دینی دوگانهگراست؛ به این معنا که مزدیسنا بر شکلگیری اساس هستی بر مبنای تقابل دو نیروی خیر (اهورامزدا) و شر (اهریمن) تکیه دارد. در جهانبینیِ مزدایی، سرانجام، نیکی بر بدی غلبه مینماید و جهان را در بر میگیرد.
به عبارت دیگر، در آئین زرتشت، جهان میدان نبرد حق در برابر باطل است. به این ترتیب، در مقابل نیروهای خدایی یا «امشاسبندان» که فروزههای نیک خدا هستند، گروهی از دیوان قرار دارند. در اوج این تقابل، «بِهمن» یا «هومن» به معنای نیکیِ من، با «اهرمن» به معنای بدیِ من، همواره در حال مبارزه هستند.
پل چینوت و فرشگرد چیست؟
در باور زرتشتیان، منشأ تمایز میان خیر و شر، الههی وجدان و اندیشه، «دَئنا» است. همچنین، پس از مرگ، روح انسان جهان مادی را ترک میکند و به جهان معنوی وارد میشود و بر اساس دستاوردهایش، توسط میترا، مورد قضاوت قرار میگیرد.
هنگام قضاوت، گفتار، کردار و اندیشه نیکِ فرد که از آموزههای آئین زرتشت به حساب میآیند، بر روی یک کفهی ترازوی عدالت، قرار میگیرند. در کفهی دیگر نیز گفتار، کردار و اندیشه شرارتبارِ او قرار میگیرند.
اگر کفهی نیکی سنگینتر باشد، دوشیزهای انساننما به نام «دَئنه» برای گذر از پل «چینوت» و ورود به پردیس، او را همراهی میکند. در صورت سنگینیِ اعمال شر، این گذرگاه به مثابهی لبهی خنجری باریک میشود و عجوزهای زشترو، موجب سقوط او به قعر تاریکی (جایگاه اهریمن) میگردد.
تمام ارواح، حتی آنانکه از پل عبور کردهاند و به بهشت وارد شدهاند، باید تا زمان «فرشگرد» (روز رستاخیز) صبر کنند؛ زیرا تا آن روز هنوز ارواح شر از میان نرفتهاند.
زرتشت کیست؟
زرتشت رهبر و اصلاحگر دینی، شاعر و فیلسوف شناختهشدهی ایرانی است که به وجود دو نیروی «خیر و شر» در هستی، باور داشت. به باور او، جهان از این دو نیرو ساخته شده است. به عقیدهی زرتشت، انسان از این آزادی برخوردار است که میان خیر و شر، جایگاه خود را انتخاب نماید. آموزهها و اندیشههای او مبنای آئین «مزدیسنا» یا «مزداپرستی» را تشکیل داده است.
ریشه و معنی نام زرتشت
در اسناد باستانی، نام زرتشت به زبانهای فارسی میانه و پارتی، مانوی و سغدی به شکلهای مختلفی آمده است. در فارسی معاصر، نام او را به صورت «زرتشت»، «زردهشت»، «زَرَتُشت» و… تلفظ نموده و نوشتهاند.
معنای این نام دقیقاً مشخص نیست. با این وجود، در منابع عربی و سریانی، ریشهی نام زرتشت را «زر» و «وُشت» به معنای طلای سلطنتی و پادشاهی زرین میدانستند. در زبان یونانی آن را «ستارهپرست» معنا میکردند و اروپائیان زرتشت را به ایزدبانوی آشوری، ایشتار، ارتباط میدادند.
اگرچه میان زبانشناسان توافقی در مورد معنای نام زرتشت وجود ندارد، اما اغلب آنها بر این باورند که بخش دومِ نام او به معنای «شتر» است. این باور یک فرضیه را تقویت میکند که یا زرتشت شتر پرورش میداده و یا دارای یک شتر زرد رنگ بوده است.
آشنایی با زندگی زرتشت
بر اساس منابع تاریخی موجود، مجموعه سرودههای زرتشت، منبع خوبی برای آشنایی با زندگی و رویدادهای زندگی او محسوب میشوند. این سرودهها به نام «گاتاها» شهرت دارند، اما تمام دوران زندگی او را نشان نمیدهند.
یکی دیگر از منابع، بخشهای متأخر کتاب اَوِستا، به شمار میآید که نام چند نفر از اعضای خانوادهی او در آن آمده است. متأسفانه بخشهای مهم این کتاب که به زندگینامهی زرتشت پرداخته است، امروزه از بین رفتهاند.
همچنین، در آثار و کتابهای کهن پهلوی همچون «دینکرد» و «گزیدههای زادِسپَرَم»، به بخشی از زندگینامهی زرتشت در اوستا اشاره شده است. این منابع اگرچه خالی از افسانهسرایی نیستند، اما اقتباسی از کتاب اوستا به شمار میآیند.
زمان ظهور زرتشت
برای این پرسش که «زرتشت در چه زمانی زندگی میکرد؟» پاسخ مشخصی وجود ندارد. با این وجود، برخی از محققان زمان حیات او را 1000 سال پیش از میلاد مسیح، 258 سال قبل از اسکندر، 5000 سال قبل از حکومت خشایارشا و… تخمین میزنند.
برخی او را معاصر سلسله هخامنشیان میدانند. به نظر این محققان، برخی از شخصیتهای کتاب اوستا همچون «ویشتاسب»، به ویشتاسبِ هخامنشی، پدر داریوش، شباهت دارد.
برخی دیگر، با استناد به این که نام هیچیک از پادشاهان این دوره در اوستا نیامده است، این فرضیه را رد میکنند. بر اساس تحقیقات پژوهشگران معاصر، زمان زندگی زرتشت حدود 700 سال پیش از میلاد مسیح، تخمین زده میشود.
خاستگاه زرتشت کجاست؟
در مورد خاستگاه زرتشت اختلاف نظر فراوانی میان باستانشناسان وجود دارد. در بخشهای قدیمی اوستا نیز در مورد محل زندگی زرتشت چیزی بیان نشده است.
با این وجود، اتفاقاتی که در کتاب زرتشت صورت میگیرند، غالباً مربوط به شرق ایران هستند. علاوه بر آن، دو لهجهی اوستایی که در این کتاب مورد استفاده قرار گرفتهاند، از نظر زبانشناسان متعلق به ناحیهی شمال شرق ایران بودهاند.
برخی از کارشناسان، او را از اهالی «بلخ» یا «سمرقند» میدانند. برخی دیگر، او را متعلق به منطقهی «سیستان» و گروهی او را از اقوام منطقهی «ری» قلمداد میکنند که بعدها به آذربایجان رفته و فعالیت خود را در آنجا آغاز نموده است. با این اوصاف، محل زندگی زرتشت در منطقهای بین افغانستان امروزی و تاجیکستان تخمین زده میشود.
گاتاها چیست؟
«گاتاها» که به نام «گاهان» و «گاتها» نیز شناخته میشوند، سرودههای پیامبرِ آئین زرتشت هستند. این سرودهها، حاوی آموزهها و پیامهای او هستند و اساس دین «مزدیسنا» را تشکیل میدهند.
کتاب اوستا، کتاب آئین مزدیسنا
«اَوِستا» به معنای «آگاهینامه» و یا «دانشنامه» است و به مجموعهای از کهنترین نوشتهها و سرودههای زرتشتیان اطلاق میگردد. بخشی از اوستا به سرودههای خود زرتشت اختصاص دارد.
بر اساس شواهد تاریخی، بخشهای مختلف اوستا در دورههای مختلف و توسط افراد زیادی به رشتهی تحریر درآمدهاند. در این میان، سرودههای زرتشت، به «نیایش اهورامزدا، امشاسپندان، سایر ایزدان، نمادهای طبیعت، نکاتی دربارهی اعمال انسان و ویژگیهای بهشت و دوزخ» اختصاص یافته اند.
به استناد تاریخ شفاهی که اساس آن، مشاهدات و شنیدههای افراد در رویدادهای تاریخی است، اسکندر، ابتدا کاخ پادشاه ایران را به آتش کشید. سپس، اوستای قدیم را که دارای 815 فصل بود، سوزاند. با این حال، در دورهی اشکانیان تلاش شد بقایای آن از شهرهای مختلف ایران گردآوری شوند که در این تلاش، 348 فصل احیا گردید.
کتاب اوستای امروزی دارای پنج بخش است که عبارتند از:
- «یسنا» که گاهان یا گاتها بخشی از آن است. یسنا به مراسمی مذهبی در آئین زرتشت اشاره دارد.
- «وندیداد» به معنای قوانینی برای تقابل با دیو و پلیدی است.
- «ویسپِرَد» یکی از بخشهای ششگانهی اوستا به شمار میآید.
- «یَشتها» یا «یَسن» که به معنای ستایش و نیایش است. یشتها، سرودهایی برای پرستش خدایان باستان همچون، «میترا» (ایزد مهر) و «آناهیتا» (ایزد آب) هستند.
- «خُرده اوستا» که به بخش جدیدترِ این کتاب، اختصاص دارد و در آن، آئینها و نمازهای روزانه، سرودهای آئینی و دعاها آمده است.
اصول دین زرتشت
دین زرتشت بر 9 اصل اساسی تکیه دارد که عبارتند از:
- اعتقاد به یگانگی خداوند
- اعتقاد به پیامبری زرتشت
- اعتقاد به عالم معنا و جهان مینوی
- اعتقاد به نظم و درستی کار جهان
- اعتقاد به جوهر آدمیت
- باور به فروزههای هفتگانهی خداوند (مقدسان و نامیرایان فزونیبخش)
- باور به نیکوکاری
- باور به تقدس عناصر چهارگانهی آب، باد، آتش و خاک
- باور به زمان فرشگرد یا آخر زمان
انتظار ظهور سه منجی که از تبار زرتشت هستند، در آئین زرتشت مطرح است. به استناد تعالیم زرتشت، جهان شاهد سه دورهی سه هزار ساله خواهد بود. به این ترتیب در پایان هر کدام از این سههزاره، یک منجی از تبار زرتشت ظهور خواهد کرد و هنگام ظهور آخرین منجی، جهان به پایان میرسد.
در سالهای بعد، بر اساس این پیشگوییِ زرتشت، فرقههایی مانند بابیت و بهائیت، هر کدام خود را یکی از منجیان معرفی کردند.
آموزههای زرتشت
در آئین زرتشت، جهان متعلق به خداست و زهد و رُهبانیت، نوعی گناه به شمار میآید. همچنین، از آنجا که یکی از ویژگیهای خداوند، آفرینش و افزودن نعمتهاست، بندگان نیز باید از طریق کشاورزی به این مسئولیت خود عمل کنند.
در این آئین باستانی ایران، «تجرد»، «همجنسخواهی» و «سقط جنین»، از آنجا که مانع از افزودگی آفرینشِ خوب میگردند، گناه محسوب میشوند. دین زرتشت بر «اخلاقِ عملی» تاکید دارد و کار را لازمهی زندگی و اهریمنِ سستی و تنپروری را موجب گسترش فقر میداند.
همچنین احترام به آتش که یکی از مظاهر ایزد نور (میترا) است، یکی از ویژگیهای این آئین باستانی محسوب میگردد. بنابراین، آئین گرامیداشت آتش با مراسم ویژهای در معابد و به دورِ آتش برگزار میشود. به علاوه در میان زرتشتیان، مراسم چهارشنبهسوری از اهمیت بسیاری برخوردار است.
آئینها و جشنهای زرتشتیان
در آئین زرتشت، اعیاد، مراسم و جشنهای متعددی وجود داشته است که در ادامه به آنها اشاره میکنیم:
آئین سدرهپوشی
آئین سدرهپوشی به معنای تولد دوباره یا زایش نوین است. طبق این آئین، به تن کودکان 7 تا 10 ساله، پیراهن سفید گشادی پوشانده میشود که دو کیسه یکی جلوی سینه و دیگری بر پشت آن قرار دارند. این جامه، جامهی بندگی خداوندگارِ نیکی، اهورامزدا به شمار میآید. همچنین، به این معناست که بر پیرو زرتشت واجب است خود را از شر صفات بد حفظ کند. بر روی کمر این لباس، بندی به نام «کَشتی» بسته میشود.
گاهنبارها
گاهنبارها شامل هفت جشن هستند که برای فروزههای خداوند در طی یک سال برگزار میشود و مهمترینِ آنها جشن نوروز است.
نوروز
جشن نوروز شش روزه است و در زمان اعتدال بهاری و مقارن با روز تولد زرتشت برگزار میشود.
جشن فروردینگان
جشن فروردینگان، مراسم ویژهای است که به دلیل تقارنِ نام ماه فروردین، با روز نوزدهمِ هر ماه که «فروردین» نامیده میشود، در این روز برگزار میگردد. در این جشن، زرتشتیان، با روشن کردن عود و گذاشتن گل بر روی قبور، روان درگذشتگانِ خود را گرامی میدارند.
جشن اردیبهشتگان
در آئین زرتشت روز سوم هر ماه، اردیبهشت نامیده میشود. تقارن این روز، با ماه اردیبهشت، به عنوان جشن اردیبهشتگان شهرت دارد.
جشن خردادگان
در این آئین باستانی، ششمین روز هر ماه، خرداد نام دارد. به همین سبب، هنگام تقارن نام روز و ماه، جشنی به نام جشن خردادگان بر پا میکنند. این جشن برای گرامیداشتِ آب و آبادانی در کنار رودخانهها، جویبارها و رودها برگزار میشود.
جشن تیرگان
در آئین زرتشت، جشن تیرگان در سیزدهمین روز تیر به امید دفع خشکسالی برگزار میشود.
جشن امردادگان
جشن امردادگان در روز هفتم مرداد برگزار میشود. ایرانیان باستان بر این باور بودند که امرداد، نگهبان گیاهان و تمام رستنیهاست. او موجب رویش گیاهان و ازدیادِ رمه میگردد.
جشن شهریورگان
جشن شهریورگان، یا «جشن آتش»، یکی از آئینهای باستانی ایران به شمار میآید. زرتشتیان، به دلیل تقارنِ نام ماه و روز چهارم هر ماه که «شهریور» نامیده میشود، روز چهارم شهریور را جشن میگیرند. شایان ذکر است، جشن آتش در عهد باستان، بیشتر جنبه آئینی داشته است و امروزه چندان متداول نیست.
جشن مهرگان
جشن مهرگان به جشن نوروز شباهت زیادی دارد. در تقویم ایران باستان، شانزدهمین روز ماه «مهر» نامیده میشد. به این ترتیب، به دلیل تقارن نام روز و ماه، در روز شانزدهم مهر، برای ایزدِ مهر جشن بزرگی برگزار میشود.
جشن آبانگان
در ایران باستان، دهم آبان به دلیل تقارن نام روز و ماه، جشن آبانگان برگزار میشد. همچنین این ماه به آناهیتا، ایزدبانوی آب تعلق داشته است.
جشن آذرگان
در آئین زرتشت، روز نهم آذر به دلیل تقارن نام ماه و روز، جشن آذرگان برگزار میشود. این جشن که «آذرخش» و «آذرجشن» نیز نام دارد، برای گرامیداشتِ آتش و در سومین روز آذر، برگزار میشود.
جشن دیگان
در آئین زرتشت، روز 8، 15 و 23 هر ماه، دی نام دارد. این روزها در ماه دی گرامی داشته میشوند.
جشن بهمنگان
جشن بهمنگان به دلیل تقارن نام دومین روز هر ماه با ماه بهمن، در دومین روز بهمن برگزار میشود. در این جشن، آداب ویژهای مانند پختن آش، ممنوعیت کشتن حیوانات، جمعآوری گیاهانِ دارویی و کوتاه کردن مو و ناخن، وجود داشته است.
جشن سده
جشن سده در دهمین روز بهمن یا صدمین روز زمستان، در دشت و صحرا با برپایی آتشی بزرگ، برای گرامیداشتِ «آفرینش آتش»، برگزار میشد. به باور مردم ایران باستان، آتش، نشانهی فروغ اهورایی محسوب میگردد و میتواند بازماندهی سرما را که نشانهی اهریمن است، از بین ببرد.
جشن اسفندگان یا جشن سپندارمذگان
در روز پنجم اسفند، بهدلیل تقارن نام ماه و روز، جشن اسپندگان برگزار میشود. در این جشن باستانی ایرانی که سِپَندارمَذگان نام دارد، به بزرگداشت مقام زن و زمین (یا سپندارمذگان) میپردازند. در ایران باستان، جشن سپندارمذگان، به نام «مَردگیران» یا «مَژدگیران» نیز شهرت داشته است.
ارتباط مزداپرستی با سایر ادیان
به باور تعدادی از محققان، آئین زرتشت از برخی ادیان باستانیِ چین، ارمنستان، سَغد و امپراتوری کوشان، تأثیر پذیرفته است. همچنین از سوی دیگر، بخشهای قابل توجهی از دیوشناسی و فرجامشناسی موجود در مزداپرستی، بر روی ادیان ابراهیمی پس از آن موثر بوده است. «ادیان ابراهیمی» به ادیان یهودیت، مسیحیت و اسلام، اطلاق میشود که منشأ آنها ابراهیمِ نبی بوده است.
اگرچه مزدیسنا بر مبنای دوگانهگرایی شکل گرفته است، اما عناصر، یکتاپرستی، چندخدایی و یک از چند خدا پرستی نیز در آن وجود دارند. در ادامه به برخی از تأثیرات مزداپرستی بر سایر ادیان میپردازیم:
آئین زرتشت و باورهای هندوایرانی
ریشهی هندوایرانیِ آئین مزدا موجب شده است، این آئین شباهت بسیار زیادی به آئین ودایی داشته باشد. از شباهتهای این دو آئین میتوان به این موارد اشاره نمود:
- کلماتی مانند «اهورا» به معنای خدا در زبان اوستایی و «آسورا» به معنای دیو در زبان سانسکریت، دارای یک ریشهی مشترک هستند. همچنین، «دَئوَ» به معنای دیو در اوستا با «دِوَ» در زبان سانسکریت به هم شباهت دارند.
- وجود نمادهایی مانند تقدیس آتش در هر دو آئین.
- وجود سه آتش در آئین زرتشت برای کشاورزان، جنگاوران و روحانیون و پنج آتش ودایی برای زمین، ابرها، گیاهان، حیوانات و انسانها.
- وجود نوشیدنی مقدس «هوم» در آئین زرتشت و «سومه» در آئین ودایی.
آئین زرتشت و مانویت
یکی از بارزترین ارتباطهای موجود میان این دو آئین، اعتقاد به دوگانهگرایی یا وجود خیر و شر در هستی، به شمار میآید. خاورشناسی به نام «گرادو نیولی»، که در زمینهی ادیان مطالعاتی انجام داده است، ارتباط مانویت و آئین زرتشت را به این شکل بیان میکند:
«میتوانیم بگوییم مانویت از سنتِ دینی ایرانی برخاسته است و رابطهاش با مزدیسنا، مانند رابطهی مسیحیت با یهودیت است».
شایان ذکر است، آئین مانویت تفاوتهای قابل توجهی نیز با آئین زرتشت دارد. در مانویت، «شر» معادل «ماده» و «خیر» معادل «روان» است. به همین سبب، به برخی از عرفانهای ریاضتطلبانه، شباهت دارد.
در حالی که در آیین زرتشت، ریاضتطلبی پذیرفته نیست و تنها دوگانهی موجود در آن، نیروی خیر و شر است. همچنین، تفاوتی میان جهان مادی و معنوی وجود ندارد، اما در مانویت جهان مادی مخلوق شیطان به شمار میآید.
بر اساس نوشتههای مانی که از ویرانههای معابد متعلق به این آئین در چین به دست آمده، نام زرتشت به شکل «زَروشچ بورخان» ده بار تکرار شده است. این نوشته به زبان اویغوری، زبان منطقهی اویغور ترکستان، در بخش غربی چین است.
همچنین، یکی از سرودهای آئین مانوی به زرتشت اختصاص دارد. در این سرود که به زبان پارتی یا پهلوی اشکانی است، زرتشت، تحت عنوان پیامبری رهاییبخش و پارسا توصیف شده است.
زرتشت و ایزدیان
ایزدیان، کردهای ساکن عراق، سوریه و قفقاز هستند که به زبان «کُرمانجی» صحبت میکنند. در آئین «ایزدی» یا «یزدانی»، فقط یزدان پاک مورد ستایش قرار میگیرد. این آئین، ترکیبی از اسلام غیرمتعارف، مسحیت شرقی، یهودیت و زرتشت است.
زرتشت و مسیحیت
نامهایی مانند زرتشت و ویشتاسب در ادبیات مسیحی نامهای شناخته شدهای هستند. مانند رومیان باستان و یونانیان، مسیحیان نیز زرتشت را یک ستارهشناس و جادوگر قلمداد میکنند. یکی از پدران کلیسای مسیحیت به نام «کِلمنت اسکندریای» زرتشت را پسر اَرمنیوس در کتاب افلاطون میداند. به اعتقاد کلمنت، زرتشت به جهان زیر زمین سفر کرده و روزی باز خواهد گشت.
زرتشت و اسلام
در کتاب دینی مسلمانان (قرآن) هیچ اشارهای به آئین زرتشت و نام این دین باستانی نشده است، اما نام مجوس یک بار در سورهی حج آمده است. از آنجا که زرتشتیان، به نامهایی همچون «مجوس»، «گبر»، «پارسی» و «زِندیق» نیز شهرت داشتند، ممکن است منظور از مجوس، زرتشتیان باشند.
مسلمانان در ابتدا، زرتشتیان را جزو پیروان یک دین دارای کتاب و به عبارتی، «اهل کتاب»، به شمار نمیآوردند. از طرفی، باور به آئین زرتشت، آنچنان در میان ایرانیان ریشه گسترانیده بود که به بخش قابلتوجهی از فرهنگ و آداب روسوم آنان راه پیدا کرده بود. به همین سبب، مسلمانان پس از فتح ایران و به دلیل غالب بودن این آئین، مجبور شدند زرتشتیان را از پیروان اهل کتاب به شمار آورند.
تأثیر آیین مزداپرستی در سایر فرهنگها
آیین مزداپرستی به دلایل فراگیر بودن این دین در طول یک هزاره و ارتباط با جوامع تحت حاکمیت ایران، آئینی فراگیر بوده است. اعتقاد به ظهور یک منجی، وجود بهشت و دوزخ، آزادی اراده، وجود روز حسابِ پس از مرگ، در دین زرتشت وجود دارند.
این باورها بر سایر مکاتب و ادیان پس از خود، از جمله، فلسفهی یونان، بهائیت، گنوسیسم، آیین بودایی، یهودیت، مسیحیت و اسلام موثر بوده است. اکنون به تأثیر آیین مزدیسنا بر برخی از این جوامع میپردازیم:
تأثیر آیین زرتشت بر فرهنگ ایران
از آنجا که آیین زرتشت مدت هزار سال، دین غالبِ مردمان ایرانزمین بوده است، تأثیرات آن در فرهنگ و اساتیر ایرانی کاملاً به چشم میخورند. در دورهی ایران پس از اسلام نیز همچنان آموزههای مزدیسنا به عنوان بخشی از میراث فرهنگی در میان ایرانیانِ باستان، باقی ماند.
تأثیر آئین زرتشت بر غرب
پس از این که کوروش هخامنشی شهر باستانی بابل را فتح کرد، یهودیان ساکن در این شهر را آزاد نمود. عملکرد بشر دوستانهی کوروش موجب گردید، آموزههای آئین مزدیسنا که در میان ایرانیان فراگیر بود، به متون دینی آنها نیز وارد شود. این اندیشهها بعدها به بخشی از آموزههای مهم آیین یهودیت تبدیل شدند.
به علاوه، با پیروزیهای پادشاهان ایرانی در سایر مناطق غرب همچون یونان، اندیشههای زرتشت به فلسفهی آنها نیز وارد شد. یونانیان پیش از ورود آموزههای زرتشت، بر این باور بودند که انسان از توانایی ذهنی محدودی برخوردار است و این خدایان هستند که سرنوشت او را تعیین میکنند. در حالی که فلسفهی ایرانی که نتیجهی اندیشههای کهن هندوایرانی بود، بر آزادی و اختیار انسان تأکید داشت.
به این ترتیب، این آموزهها وارد فرهنگ غرب شدند. تأثیر فرهنگ مردمان ایران باستان و آموزههای نهادینه شدهی دین زرتشت در آنها را در آثار غربی نیز می توان یافت. به عنوان مثال، در کتاب «کمدی الهیِ» دانته آلیگیری، شاعر ایتالیایی، سفر به بهشت و دوزخ تصویرسازی شده است.
پس از دوران رنسانس، در بیشترِ مناطق اروپا، خصوصاً اروپای غربی، زرتشت را یک فیلسوف، ساحر و ستارهشناس قلمداد میکردند.
جوامع زرتشتی جهان
اگرچه آئین زرتشتی جزو ادیان رسمی ایران به شمار میآید، اما پیروان این دین به این اقلیم جغرافیایی محدود نبودهاند و نیستند. بزرگترین جوامع زرتشتیان در بخش غربی هند، ایران مرکزی و بخش جنوبی پاکستان حضور دارند.
البته گروههای کوچک زرتشتیان مهاجر ایرانی در اقصی نقاط جهان وجود دارند. به علاوه، جنوب و بخش مرکزی آسیا، عراق، آمریکای شمالی و سوئد، دارای جمعیت زرتشتی هستند.
اهمیت آشنایی با فرهنگ و ادیان باستانی
آشنایی با ادیان ایرانی، سبب ایجاد بینش جدیدی در مورد چگونگی تکامل فکری بشر میگردد. بینشی که برای درک بهتر باورهای کنونی مردمان جهان نیز بسیار موثر است.
به همین علت دستی بر ایران میکوشد علاوه بر معرفی میراث ملموس فرهنگی به میراث ناملموس فرهنگی ایران نیز بپردازد. از همین رو از شما دعوت میکند ضمن آشنایی با فرهنگ و ادیان باستانی ایران، از جاذبههای گردشگری ایرانزمین دیدن کنید.
خیلی مطلب خوبی بود تشکر از شما
ممنون ازمطالب مفیدتون.